خاموشی سیلویو برلوسکونی؛ نماد «فضیلت و نکبت» جامعهٔ ایتالیا

سیلویو برلوسکونی بیش از هر سیاستمدار دیگری در سه دههٔ اخیر بر فرهنگ سیاسی ایتالیا تأثیر گذاشت و به‌لحاظ منش و رویکردهای سیاسی پیشکسوت کسانی مثل ترامپ به شمار می‌رفت. او را نماد فضیلت و نکبت جامعهٔ ایتالیا دانسته‌اند؛ دوستی برلوسکونی با پوتین هم زبانزد بود.

مجموعاً سه هزار و ۳۳۶ روز در رأس دولت ایتالیا بود؛ بیش از هر نخست‌وزیر دیگر این کشور در دوران پس از جنگ جهانی دوم. او تنها نخست‌وزیری هم بود که در فاصله ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ یک دوره پارلمانی کامل را در رأس دولت ماند و دولتش به‌لحاظ دوام شباهتی با دولت‌های ناپایدار بعد از جنگ نداشت. خودش مدعی بود که بهترین نخست‌وزیر ۱۵۰ سال اخیر ایتالیا بوده است.

خودمحوری و خودستایی او ازجمله در این بروز داشت که به «بهترین‌ها» شناخته شود. در دوره‌ای «ثروتمندترین مرد ایتالیا» شد و تیمی که مدتی صاحبش بود، یعنی آ ث میلان، پنج بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا و جام باشگاه‌های اروپا شد.

برلوسکونی مایل بود همه دوستش بدارند، به‌خصوص زن‌ها، حتی اگر با دادن پول این کار میسر شود. این‌که در سال‌های سالمندی هم غریزهٔ جنسی و به نمایش‌گذاشتن «مردانگی‌اش» حتی در ارتباط با دختران زیر ۱۸ سال و تماس با کارگران جنسی نرسیده به سن بلوغ به افتضاح و پرونده‌های قضایی کشیده می‌شد هم از اجزای زیست‌نامهٔ او بود.

در اوایل دهه ۱۹۹۰ که حزب دموکرات مسیحی و سوسیالیست‌های ایتالیا به بحران و فروپاشی دچار شده بودند، او با یک دستگاه رسانه‌ای پرقدرت و با تأسیس حزب «فورزا ایتالیا» پا به میدان سیاست گذاشت و کوشید خلأ ناشی از فقدان آن احزاب را پر کند. قدرت مالی‌اش را هم پشت فعالیت سیاسی‌اش قرار داد و برای حزبش سرود ساخت و با شعارهای پوپولیستی راه خود را به سوی اوج گشود.

برلوسکونی در جمع بازیکنان میلان، ۱۹۸۸

در جوانی جاروی برقی می‌فروخت و در کار تولید برنامه‌ها و نمایش‌های سرگرمی بود و بعدتر به ساخت‌وساز پا گذاشت و شبکه‌ای رسانه‌ای تأسیس کرد و در زمرهٔ صاحبان اصلی ثروت در ایتالیا درآمد.

همان زمانِ ورودش به سیاست هم دارای پروندهٔ قضایی بود و شاید این ورود هم عامدانه برای دورزدن احکام قضایی صورت گرفت. معتمدانش هم اذعان کرده‌اند که اگر پای مصونیت سیاسی به میان نمی‌آمد، او یا سر از زندان درمی‌آورد یا «فراری می‌شد و زیر پل‌ها پنهان می‌شد».

در دورهٔ نخست‌وزیری و فعالیت سیاسی‌اش هم چندین و چند پروندهٔ گشوده داشت، از سَر و سِر داشتن و کل‌کل با دختران نابالغ تا استخدام یک قاتل مافیا در خانه‌اش تا فرار مالیاتی و... در اکثر این پرونده‌ها هم بی‌مجازات یا با مجازات‌های خفیف و کم‌مدت رهایی می‌یافت، هرچند ابهامات و اتهامات تا حدود زیادی بر جا می‌ماندند.

موفقیتش در برابر قوه قضائیه هم به هزینه‌های گزاف او برای گرفتن وکلایی برمی‌گشت که سوراخ و سنبه‌های قوانین را برای نجات موکل‌شان می‌شناختند و هم به قوانینی که خود دولت او متناسب با آمال و وضعیتش در پارلمان به تصویب رسانده بود.

«از برلوسکونی درون خود می‌ترسم»

با این همه، ایتالیا‌یی‌ها از رأی‌دادن به او ابایی نداشتند و مجموعاً سه بار نخست‌وزیرش کردند. این تمایل بخش بزرگی از ایتالیایی‌ها به برلوسکونی و انتخاب او موضوع بحث‌های فراوانی در مورد خلق‌وخو و فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایتالیا در دوران معاصر بوده است.

در توجیه این رویکرد ایتالیایی‌ها گفته شده که برلوسکونی معجونی از عادت‌ها، خلق‌وخو و نکبت و فضیلت این مردم بوده است. او سوار بر ویژگی‌های ایتالیایی‌ها نماد بی‌اعتنایی و بخشش و حتی عادی‌سازی خطاها و کژکاری‌های خلق‌وخوی آن‌ها شمرده می‌شد و هیچ‌گاه سعی نکرد برای آن‌ها واعظ اخلاق باشد. خودش هم با کمترین چیزی که مأنوس بود، مؤلفه‌ها و کرانه‌های اخلاقی بود، چه در سیاست و چه در خارج از آن.

جرجیو گابر، بازیگر و خوانندهٔ معروف ایتالیا، زمانی گفته بود که «من از برلوسکونی به‌عنوان یک فرد ترسی ندارم، من از برلوسکونیِ درون خودم می‌ترسم».

اعتراض یک زن به برلوسکونی با نوشتهٔ روی بدنش، «تاریخ مصرف برلوسکونی تمام شد»، در یک شعبهٔ رأی‌گیری در میلان ایتالیا، ۲۰۱۸

ورود برلوسکونیِ غیرسیاسی به عرصهٔ سیاست و تصدی نخست‌وزیری ایتالیا بیش از پیش زمینه‌ساز قطبی‌شدن سیاسی جامعه شد. او بود که تابوی همکاری با احزاب راست افراطی و نئوفاشیست را شکست و آن‌ها را در دولت خود ادغام کرد.

تبلیغش برای جلب مردم این بود که کشور را به‌صورت شرکت سهامی اداره خواهد کرد و اعضای جامعه هم همگی سهامدار این شرکت باشند. در عمل اما کشور را همچون شرکت شخصی خود می‌دید و در حکمرانی‌‌اش هم سود شخصی و عرضهٔ خویشتن را محوریت می‌داد.

این رویکرد و نوع حکمرانی دولتش نهایتاً ورشکستگی ایتالیا را به‌دنبال آورد و کشور را به‌لحاظ سیاسی فلج کرد. کار به جایی رسید که جرجیو ناپولیتانو، رئیس‌جمهور وقت ایتالیا، سال ۲۰۱۱ مجبور شد برلوسکونی را که دارای پرونده‌های مختلف قضایی بود، برکنار کند.

بررسی این پرونده‌ها هم نهایتاً به چند سال ممنوعیت تصدی پست‌های مهم سیاسی، اخراج از مجلس سنا، مصادرهٔ پاسپورت و نهایتاً انجام فعالیت خیرخواهانه در یک خانهٔ بیماران مبتلا به زوال عقل منجر شد؛ احکامی که بعد از مدتی دوباره یا غروب‌شان فرا می‌رسید یا لغو می‌شدند.

پیشکسوت ترامپ و دوست پوتین

برلوسکونی در سال‌های اخیر مقداری به‌لحاظ رفتار سیاسی و احترام به نهادهای حقوقی و حکمرانی کشور معتدل‌تر شده بود، شاید بیشتر با این انگیزه که تمایلش به رئیس‌جمهورشدن تحقق یابد و نمایندگان به او رأی دهند؛ آرزویی که تحقق نیافت. حزبش اما در انتخابات سال پیش در مقام اتحاد با حزب نئوفاشیست «برادران ایتالیا» امکان ورود مجدد به دولت پیدا کرد، بی‌آن‌که خودش دوباره جامهٔ وزارت بپوشد. انتخابات اما یک کرسی سنا را هم نصیب خودش کرد.

تأثیر عمیق رفتار و رویکرد برلوسکونی در عرصهٔ سیاسی ایتالیا این بود که به جای دموکراسی مبتنی بر فعالیت و برنامهٔ حزبی، با اتکا به تشکیلات و امکانات شبکه‌های تلویزیونی‌اش نوعی «مدیاکراسی» (رسانه‌سالاری) و فردی‌کردن سیاست و موضوعیت‌یافتن ثروت و شهرت و شعارهای پوپولیستی را در معادلات سیاسی ایتالیا حاکم کند.

کم نیستند تحلیلگرانی که برلوسکونی را به‌اعتبار همین شاخص‌ها پیشقراول و پیش‌کسوت چهره‌هایی مانند دونالد ترامپ می‌دانند.

ولادیمیر پوتین و سیلویو برلوسکونی، کریمه، ۲۰۱۵

برلوسکونی در دوره‌ای نخست‌وزیر ایتالیا بود که پروندهٔ هسته‌ای ایران هم از سال ۲۰۰۶ وارد مرحله‌ای بحرانی شده بود. او اما هم به‌اعتبار مناسبات اقتصادی و تاریخی ایتالیا با ایران و هم شاید به‌خاطر تأثیرپذیری از رهبر کرملین و تعاملاتی که با او داشت، در سخت‌گیری نسبت به تهران شک و تردید داشت و تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی را کم‌نتیجه و کم‌اثر می‌دانست.

روابط سیلویو برلوسکونی با ولادیمیر پوتین روابطی صمیمانه و زبانزد بود. در همین چارچوب ابا داشت که به مخالفت علیه جنگ اوکراین بپردازد. با سیاست دولت ائتلافی حاکم بر ایتالیا که حزبش جزئی از آن بود، در مورد ارسال اسلحه به اوکراین هم اختلاف داشت.

روز دوشنبه ۲۲ خرداد که خبر فوت سیلویو برلوسکونی در ۸۶ سالگی رسید، پوتین در ستایش او کم نگذاشت. او گفت که «برلوسکونی برای من فردی عزیز و دوستی واقعی بود؛ من صمیمانه خرد و توانایی او را در تصمیم‌گیری‌های دوراندیشانه تحسین می‌کردم».

محوطهٔ اقامتگاه سیلویو برلوسکونی در نزدیکی میلان، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.