اقلیت‌ها و جنگ؛ ملت واحد، سیاست تفرقه‌افکن

یادمان یهودیان کشته‌شده در جنگ هشت ساله

«سهیل روحانی» جوان ۲۳ ساله بهایی برای حفظ و حراست از کشورش ایران، مثل هزاران هم‌وطن دیگرش راهی جبهه‌های جنگ شد. او جان خود را از دست داد، اما نامی از در بنیاد شهید ایران ثبت نشد؛ چرا که او بهایی بود.

بسیاری از بهائیان همانند سهیل در زمان جنگ هشت ساله به جبهه رفتند، اما پس از پایان جنگ تلاش شد تا نامی از آنها و حضورشان در جبهه باقی نماند. وضعیت بسیاری از اقلیت‌های دینی ایران که حاکمیت، دین و آیین آنها را به رسمیت نشناخته، نیز مشابه است.

حضور اقلیت‌های دینی ایران در جنگ ایران و عراق، کشته‌شدگان و مجروحان پرشماری را در میان این گروه‌های اجتماعی به جا گذاشته است. نه تنها مسیحیان، یهودیان و زردشتیان به عنوان ادیان به رسمیت‌شناخته‌شده توسط دستگاه حاکمیتی جمهوری اسلامی، بلکه جامعه بهائیان، مندائیان و یارسان نیز در جبهه حضوری پررنگ داشته‌اند؛ اگر چه ساختار فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی تلاش در زدودن این واقعیت از اذهان عمومی دارد.

یکی از مسئولان امور اقلیت‌های دینی که نخواست نامی از او در این گزارش برده شود، در این باره گفته است که بعد از پایان جنگ، دو نوع تفکر مدیریتی در کشور به قدرت رسید. نوع اول، دسته‌ای از مسئولان هستند که به تبعیض علیه اقلیت‌ها اعتقاد ندارند و آن را تقبیح می‌کنند. این دسته، تبعیض را یک متغیر تأثیرگذار در بی‌اعتمادی جامعه می‌دانند. این در حالی است که دسته دوم که خودشان عامل تبعیض هستند، تلاش دارند باور و عقیده خودشان بر کرسی بنشیند. البته این دسته در قدرت نفوذ و قدرت بیشتری دارند!

او معتقد است اختلاف و تعارض بین این دو دسته در جامعه ایران بسیار جدی است. شاید همین تضادهاست که نقش اقلیت‌های دینی در جبهه‌ جنگ ایران و عراق را آنگونه که می‌بایست در جامعه بازگو نکرده است.

با این همه، برخورد هسته حاکمیتی جمهوری اسلامی با رزمندگان اقلیت‌های دینی به رسمیت شناخته نشده، به دلایل گوناگون یکسان نبوده است.

یارسانی در خط مقدم

یکی از پیروان آیین یارسان از کردستان ایران معتقد است که خانوادهای کشته‌شدگان جنگ از همه چیز برخوردار هستند؛ حتی برای پذیرش هم مشکلی ندارند و به اندازه سوادشان درکارهای اداری مشغول به کار هستند.

او که خود نیز جانباز جنگ تحمیلی است، معتقد است: برخورد حکومت با یارستان مثل بهایی‌ها نیست چون از دید حکومت اسلامی ایران یارستانی‌ها تقریباً به عنوان مسلمان به حساب می‌آیند.

این شهروند که به گفته خودش بیش از ۴۰ ماه در جبهه‌های جنگ هشت ساله حضور مستمر داشته، در مورد مشکلاتی که برای خود و هم‌کیشانش وجود دارد، می‌گوید: «از لحاظ استخدام و تمام مسائل اجتماعی، یارسان­ها چه از خانواده شهدا باشند یا جانبازان و غیره، محروم هستند، مگر اینکه هویت خود را کنار گذاشته و از عوامل خودشان باشند».

یکی دیگر از شهروندان یارسان در این باره می‌گوید: «آمار رسمی از شهدا و جانبازان یارسان وجود ندارد. چرا که در ادارات و سازمان‌های مربوطه، بسیاری از شهدای یارسان را شیعه حساب می‌کنند.»

او که برای تکمیل پژوهش‌هایش در این رابطه تحقیقات فراوانی کرده، می‌گوید: «زمانی که آمار رزمندگان شهرستان دالاهو را که ۸۴ درصد از ساکنانش یارسان هستند، به دست آوردم، نتیجه شوکه‌کننده‌ای حاصل شد. دالاهو حدود سه برابر میانگین کشوری شهید و جانباز داشت. در حالی که میزان مشارکت مردم یارسان با حفظ هویت، در مدیریت شهرستان نزدیک به صفر بود.»

یهودیان داوطلب

از زمان حمله ارتش بعث عراق به خاک ایران، نه تنها سربازان وظیفه‌ای که موظف به انجام خدمت در ارتش بودند، بسیاری از ایرانیان نیز برای حضور در این جنگ داوطلب شدند. در میان این داوطلبان از اقلیت‌های دینی ایران نیز حضور داشتند. به عبارت دیگر با وجود سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی علیه اقلیت‌های دینی، آنان همچنان برای پاسداری از خاک کشورشان نهایت تلاش خود را می‌کردند.

یکی از یهودیان ساکن شیراز که نخواست نامی از او در این گزارش برده شود در این رابطه می‌گوید: «زمانی که انقلاب شد، به دلیل فضای خشن و بسته‌ای که علیه یهودیان به وجود آمد، بسیاری از یهودیان شیراز مهاجرت کردند. با شروع جنگ تحمیلی نیز همان گروهی که مهاجرت کرده بودند به روش‌های مختلف پیگیر وضعیت ایران بودند و گاهی نیز با ارسال کمک‌های مالی تلاش داشتند تا در حد توانشان به کشور یاری برسانند.»

او می‌گوید: «همان طور که حکومت جمهوری اسلامی تلاش دارد هویت دینی یهودیان را به انزوا براند، در پِی گم کردن قهرمانان اقلیت‌های دینی در اذهان عمومی نیز است. به عنوان نمونه در شیراز دو شهید یهودی به نام‌های «اسحاق تیزآبی» و «فریبرز موریم» مدفون هستند، اما یک بار هم عکسی از آنان در میان سایر شهدایی که تصاویرشان بر در و دیوار شهر زده می‌شود، دیده نشده است.»

حضور زرتشتیان در جبهه

افلاطون سهرابی، رئیس اسبق انجمن زردشتیان شیراز نیز که چندی پیش فوت کرد، در گفت‌وگویی با ما بیان کرده بود: از سال ۵۹ تا زمان امضای قطع‌نامه پایان جنگ، کم نبودند رزمندگانی از جامعه زردشتیان که در جبهه حضور داشتند و تلاش داشتند هویت دینی خود را اعلام نکنند؛ اگرچه به دلایل مختلف این امر غیرممکن بود اما همین محافظه‌کاری باعث می‌شد تا با حضور در میان سایر رزمندگان بتوانند از کشور دفاع کنند.»

او معتقد بود: «حضور اقلیت‌های دینی در جنگ تحمیلی برای حراست از خاک وطن بود، نه تأیید جمهوری اسلامی.»

آشوریان ایثارگر

باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از اقلیت‌های دینی بر این باور هستند که همیشه این سیاست‌های تبعیض‌آمیز در این هشت سال حاکم نبوده است. به باور برخی، چنین تبعیض‌هایی از سوی کسانی اعمال می‌شده که خواهان همزیستی مسالمت‌آمیز ادیان در ایران نبوده‌اند. به عنوان مثال یکی از آشوریان ساکن اردبیل در این رابطه می‌گوید: در طول هشت سال جنگ تحمیلی، آشوریان از هیچ چیزی دریغ نکردند تا هر چه زودتر ایران را از شر حملات بی‌پایان صدام رها کنند.

آقای یوحنا معتقد است: «بی‌انصافی است اگر بگوییم آشوریان در فضای پرآشوب جنگ از سوی هموطنان مسلمان مورد احترام قرار نمی‌گرفتند.»

او در همین رابطه می‌گوید: «اگر از اقلیت‌های دینی که در جبهه حضور داشته‌اند، پرس‌وجو کنیم متوجه می‌شویم که برخی از مسئولان و فرماندهان نظامی وقتی درمی‌یافتند که سرباز، یا داوطلبی در میان رزمندگان از اقلیت‌های دینی است بیشتر از همه هوایش را داشتند تا جانش به خطر نیافتد.»

صائبین مندایی

اقلیت‌های دینی در ایران برای گرامیداشت کشته‌شدگان جنگ، خود فعالیت‌هایی را به صورت مستقل و گاه با همکاری بخشی از نهادهای فرهنگی کشور انجام می‌دهند. یکی از اعضای جامعه مندائیان در این رابطه می‌گوید: «این جامعه با تشکیل هیئت شهدا و ایثارگران صابئین مندایی، افزون بر تکریم ایثارگران این جامعه با حضور مسؤولان از خانواده شهدای مندایی تجلیل به عمل می‌آورند.»

این شهروند خوزستانی می‌گوید: «یک نشریه نیز با عنوان شهدای توحیدی به همین مناسبت چاپ می‌کنیم که دربرگیرنده مطالبی درباره همه اقلیت‌های دینی است.»

آرا و نظرات در این رابطه آنقدر متکثر و پراکنده است که برآیند آنها را به سختی می‌توان یافت. هم‌اکنون سه دهه از پایان جنگ تحمیلی گذشته است و برخورد حاکمیت با اقلیت‌های دینی نه تنها بهتر نشده، که در پاره‌ای از موارد شدیدتر از قبل شده است. داوطلبان غیرمسلمان و کشته‌شدگان جوامع اقلیت‌های دینی نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

تصویر واضحی از حضور اقلیت‌های دینی در جنگ هشت ساله توسط جمهوری اسلامی ایران در رسانه‌ها ارائه نمی‌شود؛ آن دسته از معدود برنامه‌های تلویزیونی ساخته شده نیز بیشتر از جنبه‌های مستند و روایی حضور اقلیت‌ها در جنگ، نوع تبلیغ حاکمیتی بوده‌اند.

به عنوان نمونه تصویر دیدار علی خامنه‌ای با خانواده یکی از کشته‌شدگان ارمنی که بارها از تلوزیون رسمی جمهوری اسلامی پخش شده است، به زعم بسیاری از اقلیت‌های دینی نوعی نمایش تبلیغاتی بوده است؛ چرا که تبعیض علیه اقلیت‌ها از رأس هرم قدرت در ایران نشئت می‌گیرد.

نظرات طرح شده در این مطلب، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.