اندکی پس از کاميابی انقلاب گل سرخ و انقلاب نارنجی به ترتيب در گرجستان و اوکرائين، زمزمه انقلابی مشابه آنها – انقلابی بدون خونريزی- در خانه و کوی و برزن يکی ديگر از جمهوريهای شوروی سابق بالا گرفت. انقلابی که انقلابيون لاله را به عنوان مظهر رستاخيزشان برگزيده بودند به زودی انقلاب لاله نام گرفت.
برخاستن زمزمه انقلاب درقرقيزستان نيز همانند زمزمه انقلابهای گل سرخ و نارنجی با پيکارهای انتخاباتی همزمان بود. اين بار نيز اصغر آقايف همانند همه خودکامگان پيش از خود زمزمه انقلاب در قرقيزستان را از نيروهايی به گفته او "شماری از قدرتهای غربی" ملهم دانست. اما آن چه مردم قرقيزستان در آغاز برخاستن زمزمه انقلاب ميخواستند در برگذاری انتخاباتی آزاد، منصفانه و بی تقلب خلاصه می شد.
يک ماهی از کاميابی انقلاب نارنجی در اوکرائين بيشتر نميگذشت که اصغر آقايف ريشه های گرايش قرقيزها به انقلابی مشابه آن را، انقلابی با نام "لاله" را مايه بر باد رفتن دستاوردهای حکومت خودمحور و اقتدارگرای خود دانست و آن را ناشی از خواست نيروهای غربی زير عنوان جهانشمول بين المللی خواند. او گفت: "... آيا واقعا اين امکان وجود دارد که ما برای جامه عمل پوشاندن به خواستها و منافع هواداران بين المللی جهانی شدن و کسانی که ميخواهند انقلاب لاله در قرقيزستان به راه اندازند تمامی اين دستاوردهای اقتصاديمان، تمامی دستاوردهای کشورمان را فدا کنيم؟ به نظر من ما بايد در راه دستيابی به اتفاق نظر بکوشيم".
انتخابات پارلمانی در جمهوری مسلمان نشين و فقير قرقيزستان در آسيای ميانه قرار بود روز بيست و هفتم فوريه ۲۰۰۵، هشتم اسفند ماه ۱۳۸۳، برگذار شود. اصغر آقايف، شاه مهره نيروهای بر جای مانده از دوران اقتدار بی چون و چرای کمونيستها، در پی تشکيل پارلمانی بود که از سر و جان به او وفادار باشد.
حزب "قرقيزستان به پيش!" يا به زبان بومی آن کشور ALGA قرقيزستان، که پيش از انتخابات جديد در JOGORKU KENESH يا مجلس شورای آن کشور اکثريت را داشت ميکوشيد تا همچنان گوش به فرمان اصغر آقايف اين اکثريت را نگاه دارد.
با همين هدف، مريم، بِرِمت BEREMET و آيدَرAYDAR به ترتيب همسر، دختر و پسر آقايف، خود را نامزد نمايندگی مجلس شورای قرقيزستان کرده بودند.
در مقابل بسيج نيروهای وفادار به اصغر آقايف، پنج حزب عمده مخالف حکومت متحد شدند تا به هر بهايی انتخاباتی آزاد برگذار شود. اما اين تنها هدف گروه های مخالف نبود. آنها ميکوشيدند که اکثريت پارلمانی را نيز از آن خود سازند.
رزا اتون بايه وا (Roza Otunbayeva)، سفير پيشين قرقيزستان در بريتانيا که زمانی وزارت خارجه کشورش را نيز رهبری ميکرد، از رهبران شاخص گروه های مخالف پرزيدنت آقايف بود. خانم اتون بايه وا که دو ماه پيش از برگذاری انتخابات پارلمانی زمستان ۱۳۸۳ حزب آتا ژورت (Ata Zhurt) يا سرزمين پدری را بر ضد حکومت اصغر آقايف بنياد نهاده بود در آستانه انتخابات پارلمانی از برنامه های حزبش اين چنين ياد کرد: "... هسته فعاليتهای سياسی ما امروز شرکت در هر دو انتخابات رياست جمهوری و پارلمانی است. هدف ما همراه با تمامی نيروهای سازنده مبارزه برای دستيابی به اکثريت در پارلمان آينده قرقيزستان است. کار ما دست يافتن به دو سوم کرسی های مجلس جديد است".
مردم قرقيز پس از دهه ها خواب زمستانی در لاک بيخبری از حقوق بشر، آزادی بيان و برابری در پيشگاه قانون اندک اندک چشم ميگشودند. برای نخستين بار قرقيزها در راه دستيابی به حقوق مسلم هر انسانی نه تنها ميخواستند نمايندگان واقعی خودشان را به مجلس شورای قرقيزستان بفرستند، که ميخواستند در انتخابات پارلمانی پاييز پس از آن، پاييز سال ۱۳۸۵، در انتخابات رياست جمهوری به دوران خودکامگی های اصغر آقايف، خويشاوندان و ياران او نيز پايان دهند.
در ادامه همين رشته برنامه ها، از همين بيداری استبداد شکن قرقيزها ياد خواهيم کرد.
برخاستن زمزمه انقلاب درقرقيزستان نيز همانند زمزمه انقلابهای گل سرخ و نارنجی با پيکارهای انتخاباتی همزمان بود. اين بار نيز اصغر آقايف همانند همه خودکامگان پيش از خود زمزمه انقلاب در قرقيزستان را از نيروهايی به گفته او "شماری از قدرتهای غربی" ملهم دانست. اما آن چه مردم قرقيزستان در آغاز برخاستن زمزمه انقلاب ميخواستند در برگذاری انتخاباتی آزاد، منصفانه و بی تقلب خلاصه می شد.
يک ماهی از کاميابی انقلاب نارنجی در اوکرائين بيشتر نميگذشت که اصغر آقايف ريشه های گرايش قرقيزها به انقلابی مشابه آن را، انقلابی با نام "لاله" را مايه بر باد رفتن دستاوردهای حکومت خودمحور و اقتدارگرای خود دانست و آن را ناشی از خواست نيروهای غربی زير عنوان جهانشمول بين المللی خواند. او گفت: "... آيا واقعا اين امکان وجود دارد که ما برای جامه عمل پوشاندن به خواستها و منافع هواداران بين المللی جهانی شدن و کسانی که ميخواهند انقلاب لاله در قرقيزستان به راه اندازند تمامی اين دستاوردهای اقتصاديمان، تمامی دستاوردهای کشورمان را فدا کنيم؟ به نظر من ما بايد در راه دستيابی به اتفاق نظر بکوشيم".
بخش اول - قرقیزستان انقلابی از جنس لالهبخش دوم - قرقیزستان ؛ انقلابی از جنس لاله
حزب "قرقيزستان به پيش!" يا به زبان بومی آن کشور ALGA قرقيزستان، که پيش از انتخابات جديد در JOGORKU KENESH يا مجلس شورای آن کشور اکثريت را داشت ميکوشيد تا همچنان گوش به فرمان اصغر آقايف اين اکثريت را نگاه دارد.
با همين هدف، مريم، بِرِمت BEREMET و آيدَرAYDAR به ترتيب همسر، دختر و پسر آقايف، خود را نامزد نمايندگی مجلس شورای قرقيزستان کرده بودند.
در مقابل بسيج نيروهای وفادار به اصغر آقايف، پنج حزب عمده مخالف حکومت متحد شدند تا به هر بهايی انتخاباتی آزاد برگذار شود. اما اين تنها هدف گروه های مخالف نبود. آنها ميکوشيدند که اکثريت پارلمانی را نيز از آن خود سازند.
رزا اتون بايه وا (Roza Otunbayeva)، سفير پيشين قرقيزستان در بريتانيا که زمانی وزارت خارجه کشورش را نيز رهبری ميکرد، از رهبران شاخص گروه های مخالف پرزيدنت آقايف بود. خانم اتون بايه وا که دو ماه پيش از برگذاری انتخابات پارلمانی زمستان ۱۳۸۳ حزب آتا ژورت (Ata Zhurt) يا سرزمين پدری را بر ضد حکومت اصغر آقايف بنياد نهاده بود در آستانه انتخابات پارلمانی از برنامه های حزبش اين چنين ياد کرد: "... هسته فعاليتهای سياسی ما امروز شرکت در هر دو انتخابات رياست جمهوری و پارلمانی است. هدف ما همراه با تمامی نيروهای سازنده مبارزه برای دستيابی به اکثريت در پارلمان آينده قرقيزستان است. کار ما دست يافتن به دو سوم کرسی های مجلس جديد است".
مردم قرقيز پس از دهه ها خواب زمستانی در لاک بيخبری از حقوق بشر، آزادی بيان و برابری در پيشگاه قانون اندک اندک چشم ميگشودند. برای نخستين بار قرقيزها در راه دستيابی به حقوق مسلم هر انسانی نه تنها ميخواستند نمايندگان واقعی خودشان را به مجلس شورای قرقيزستان بفرستند، که ميخواستند در انتخابات پارلمانی پاييز پس از آن، پاييز سال ۱۳۸۵، در انتخابات رياست جمهوری به دوران خودکامگی های اصغر آقايف، خويشاوندان و ياران او نيز پايان دهند.
در ادامه همين رشته برنامه ها، از همين بيداری استبداد شکن قرقيزها ياد خواهيم کرد.