در نشستی که با مشارکت اتحاد جمهوری خواهان ایران و سازمان فدائیان خلق (اکثریت) برای اعتراض به حصر سران جنبش سبز روز شنبه٬ ۱۰ اسفندماه٬ در برلین برگزار شد٬ هر سه سخنران با پیشنهادهایی به نشست آمده بودند.
کاظم کردوانی در این نشست پیشنهاد کرد که کمیتهای متشکل از روشنفکران، استادان دانشگاه و حقوقدانان در سطح بینالمللی برای پیگیری رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل شود. امید منتظری از ضرورت بازگشت جنبش سبز به خصلت جنبشی خود گفت و تقی رحمانی برخورد حمایتی، انتقادی و رهنمودی با دولت روحانی را توصیه کرد.
کجای جهان ایستادهایم
کاظم کردوانی، جامعهشناس و پژوهشگر، سخنان خود را با اشاره به تقاضا برای رفع حصر سران جنبش سبز اینگونه آغاز کرد: «به کُنه مطلب که نگاه میکنیم از خود شرمنده میشویم، نه برای آن چه میخواهیم، برای اینکه ما کجای جهان ایستادهایم که برای بدیهیترین امورباید چنین بکوشیم.»
کردوانی با ارائه فهرستی از عاملهایی که میتوانند وضعیت امروز ایران را تشریح کنند در ابتدا از میراث دولت احمدی نژاد برای روحانی گفت٬ میراث دولتی که به باور او فاسدترین دولت در تاریخ معاصر ایران بود.
او سپس با اشاره به در اولویت قرار گرفتن رفع تحریمها برای دولت روحانی افزود: «او میداند اگر تا دوسال آینده نتواند سرو سامانی به وضع اقتصادی بدهد و مردم نوعی تغییر را احساس نکنند شکست خواهد خورد.»
به باور کردوانی به رغم همه مشکلات اقتصادی، اگر دولت روحانی به موضوعات سیاسی و آزادی اساسی مردم و نخبگان فرهنگی و فکری بیاعتنا بماند٬ در بهترین وضعیت موفقیت بسیار شکنندهای خواهد داشت.»
این جامعهشناس سپس از فرادستی سپاه پاسداران در اداره حکومت و سیطره بر اقتصاد گفت و افزود: «هر چند که امروز نمیتوان از فعالیتها و سیاستهای مستقل سپاه در برابر اراده آقای خامنهای صحبت کرد٬ اما نمیتوان این نکته را هم از نظر دور داشت که آقای خامنهای نمیتواند خواستها و نظرات آنان را مد نظر نداشته باشد.»
این جامعهشناس راضی نگه داشتن اقلیت کوچکی از مردم ایران را مشکل بعدی وضعیت امروز ایران ذکر کرد٬ اقلیتی که به گفته او پایه اصلی حکومت در وضعیتهای دشوار را تشکیل میدهند و بسیاری از ملاحظات حکومت به خاطر حفظ این گروه اقلیت است.
وی با بیان اینکه ریخته شدن اعتماد این گروه اقلیت به حکومت به معنای فروریختن پایههای حکومت است٬ افزود: «به این دلیل حتی اگر در تحلیلهای درونی به این نتیجه رسیده باشد که راهی که میروند خلاف و بی نتیجه است به گونهای عمل نمیکنند که این گروه اقلیت احساس کند شکست خورده است.»
استخوانی در گلو
کاظم کردوانی در این نشست به فرصت یک سال و نیمه مهدی کروبی و میرحسین موسوی پیش از حصر اشاره کرد و افزود: «آنان در این مدت فرصت داشتند سیاستهای جدید خود را برای حفظ دستاوردهایشان پایهریزی کنند، اما متاسفانه خیلی دیر به این فکر افتادند و فرصت بزرگی از بین رفت.»
وی با بیان اینکه در تحلیلهای خود درباره جنبش سبز باید پراکندگی نهادهای مدنی و فعال نبودن مردم را هم منظور کنیم٬ تصریح کرد: «اگر بخواهیم تنها به نقش سرکوب حاکمیت بسنده کنیم هم کاستیها را ندیدهایم و هم در برنامه ریزیهای آینده دچار اشتباهات ساختاری خواهیم شد.»
کردوانی حصر موسوی، کروبی و رهنورد را به استخوانی در گلوی حاکمیت تشبیه کرد و گفت: «به رغم همه پرخاشگریها و چنگ و دندان نشان دادنها، حکومت به این نتیجه رسیده که ادامه حصر به نفعش نیست٬ اما تصمیمگیران اصلی در این زمینه بسیار محتاطانه عمل میکنند و در مقابل هر رویکردی که جنبه چالشی به خود بگیرد عکسالعمل نشان خواهند داد.»
وی در پایان سخنان خود به شورای هماهنگی راه سبز امید پیشنهاد کرد که با همکاری روشنفکران و دانشگاهیان نامدار کمیتهای متشکل از روشنفکران و استادان دانشگاه و حقوقدانان در سطح بینالمللی برای پیگیری رفع حصر تشکیل شود.
بازگشت جنبش سبز به خصلت جنبشی
مجری برنامه٬ سخنران بعدی امید منتظری را با عنوان روزنامهنگار و فعال جنبش سبز معرفی کرد، او هم عنوان «فعال جنبش سبز" را بهانهای قرار دارد تا از ضرورت بازگشت به ماهیت جنبشی جنبش سبز بگوید.
آقای منتظری سخنان خود را با یک سئوال شروع کرد و آن اینکه «چرا جنبش سبز در این مرحله متوقف شده است». منتظری گفت: «آن چیزی که بیش از همه فراموش شده خصیصه و جوهر جنبش بودن حرکتی است که جنبش سبز نام گرفته است و این جنبش امروزه بیشتر در حال کانالیزه شدن در قالب یک نهاد سیاسی است.»
او مفهوم شبکه که در بیانیههای میر حسین موسوی منکعس شده را یک روش مدرن اعتراضی خواند و گفت: «موسوی بیش از هر چیزی از جنبش سبز تمرکز زدایی کرده بود و فرم مد نظر او به لحاظ فرم اعتراضی و سیاسی یک فرم مدرن بود.»
منتظری با بیان اینکه جنبش سبز باید بیشتر از هر چیزی مرزهای خود را روشن کند گفت: «این مرزها جوهر و منشا جنبش را میسازد. جنبش سبز فاصله معناداری با منشا جنبش اصلاحطلبی در ایران دارد. جنبش اصلاحطلبی با صندوق رای و جنبش سبز با خیابان گره میخورد.»
او با بیان به اینکه دولت روحانی هم نمیتواند انتهای منطقی جنبش سبز باشد گفت: «اگر دولت خاتمی پشتوانه متفکرانی را داشت که از آزادی دفاع میکردند دولت روحانی متفکران خاص خود را دارد. این متفکران لیبرالهای اقتصادی هستند که به آزادیهای سیاسی بها نمیدهند و امروز اگر دولت جدید آزادیهای سیاسی را پیگیری نمیکند به خاطر ایده اقتصادیسازی و توضیح همه چیز با مسائل اقتصادی و تحریم است.»
این فعال سیاسی در ادامه به تشریح خصیصههای جنبش سبز پرداخت٬ خصیصههایی که از دیدگاه او باعث شد سیاست و زیباشناسی با هم گره بخورد و جا برای سیاست مردمی باز شود.
منتظری همچنین با اشاره به مواضع شورای هماهنگی راه سبز امید در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گفت: «کاراکتر جنبش سبز میتواند شخصیت خود را بسازد نه اینکه زیر هژمونی یک جریان دیگر قرار گیرد.«
دموکراسی خواهان در ایران تعیین کننده نیستند
تقی رحمانی، فعال ملی-مذهبی، سخنان خود را با تجربههای شخصی خود از سیاست آغاز کرد و از ضرورت پذیرش یک واقعیت گفت٬ این واقعیت که «دموکراسی خواهان در ایران تعیین کننده نیستند».
دولت نفتی یکی از دلایل رحمانی برای این باور است. او درآمد ۷۲۵ میلیارد دلاری دولت احمدینژاد را مثال زد و گفت: «با این رقم میشود جهان را ناامن کرد. به همین دلیل سپاه پاسداران و آقای خامنهای میتوانند در منطقه مشکل درست کنند و دولتهای غربی هم این را میدانند.»
این فعال ملی مذهبی با بیان اینکه در انتخابات ۹۲ همه بخشهای انتخابات مهندسی شد اما خواندن رای نتوانست مهندسی شود افزود: «آقای خامنهای قدرتمند است اما تنها صدا نیست. میخواست بشود اما نشد قرار بود، ایران کره شمالی شود، یک نفر حرف بزند و همه عمل کنند، این مسیر را در هشت سال گذشته رفتند و نشد، از قضا احمدینژاد هم به آقای خامنهای تن نداد و این نشان میدهد که آن وضعی که سال ۵۰ و ۵۷ در ایران حاکم شد که شاه حرف میزد و همه گوش میدادند به علل گوناگون قابل تحقق نیست و این برای دموکراسی مبارک است.»
متحدان درون حکومت
رحمانی با اشاره به تجربه فردی خود از سه دهه فعالیت سیاسی و زندانهای طولانی در جمهوری اسلامی گفت: «جامعه مدنی و احزاب بیرون حکومت اگر بخواهند شکل بگیرد ناچارند متحدانی در درون حکومت داشته باشند که آنها به خاطر منافعی که دارند با جامعه مدنی همراهی کنند.»
وی خاطرنشان کرد: «ما هنوز در وضعیتی هستیم که برای بلند کردن صدا و رسیدن کم هزینه به دموکراسی این نیاز وجود دارد که در دورن قدرت صدای دموکراسیخواهی شنیده و گاهی حمایت شود.»
رحمانی افزود: «باید نیروهایی در بافت قدرت داشته باشیم که ما را همراهی کنند تا دموکراسیخواهان بتوانند حرف بزنند و اگر حرف زدند ۶ ماه زندان بروند نه ۶ سال.»
این فعال ملی-مذهبی با اشاره به فشارهای جریانات افراطی و سنتی راست بر دولت روحانی تصریح کرد: «دولت روحانی نیاز دارد که نفس بکشد. گفتمان این دولت اساسا توسعه سیاسی نیست و گفتمانی مانند گفتمان دولت هاشمی رفسنجانی در دوره سازندگی است، البته این گفتمان هم با گفتمان سپاه و آقای خامنهای در تضاد است و در این مقاطع است که برای ما فضا باز میشود همان فضایی که در سال ۸۸ ایجاد شد و اگر در انتخابات شرکت نمیکردیم جنبش سبز هم شکل نمیگرفت.»
رحمانی افزود: «دولت روحانی و حتی بروکراتها به دموکراسیخواهی جنبش سبز نیاز دارند و این جا یک تلاقی ایجاد میشود و یک عنصر سیاسی و مدنی در این تلاقیها نقش بازی میکند.»
رحمانی گفت: «باید فشار جریان راست از سر دولت روحانی برداشته شده و راست افراطی منزوی شود تا جامعه مدنی شکل بگیرد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت امروز جامعه ایران گفت: «شما با مردمی طرف هستید که هم آگاهند و هم ملاحظه کار و هم محافظه کار و چیزهایی دارند که نمیخواهند از دست بدهند و آینده تابناکی هم در ذهنشان نیست به همین دلیل محتاطانه میآیند. مردم برای به حرکت درامدن نیاز به بستر امن دارند، بستری که هزینهاش کمتر باشد و به همین دلیل نیروهای افراطی به شدت سعی میکنند فضا را بسته نگاه دارند.»
تقی رحمانی روش مواجهه با دولت روحانی را برخورد حمایتی، انتقادی و رهنمودی خواند و در ادامه افزود: «از سوی دیگر باید مواظب باشیم بین گفتمان نان و دموکراسی زیاد فاصله نیفتند و اگر این فاصله بیفتند بازنده دموکراسیخواهی است.»
این فعال ملی-مذهبی با تاکید بر ضرورت پیگیری حصر سران جنبش سبز گفت: «باید موضوع و فعالیتهای مدنی را همزمان دنبال کنیم و یکی را گروگان دیگری نگیریم بلکه باید هر دو را در عرض هم پیش ببریم.»
وی با بیان اینکه از آیتاللهها گرفته تا سکولارها نام موسوی و کروبی را مطرح میکنند گفت: «در دوره شاه نمیتوانستی اسم مصدق را بیاوری اما اکنون نفر دوم ممکلت هم اسم سران جنبش سبز را میآورد و آقای خامنهای با اینکه دوست ندارد باید گوش کند و این نکته را نباید دست کم گرفت.»
آقای رحمانی با بیان اینکه پیگیری رفع حصر در بعضی جاها کمتر شده است افزود: «جامعه امنیت ندارد و به همین دلیل افرادی که در بافت قدرت هستند و امنیت دارند مسئله حصر را بیشتر مطرح میکنند.»
وی با بیان اینکه باید برای بعد از رفع حصر هم فکر کرد٬ افزود: «جمهوری اسلامی شکل پایان دادن حصر را بلد است. در موارد قبلی هم سابقه داشت که حصر برداشته شده اما افراد در شرایط نیمه حصر زیستهاند و محدودیتها ادامه داشته.»
کاظم کردوانی در این نشست پیشنهاد کرد که کمیتهای متشکل از روشنفکران، استادان دانشگاه و حقوقدانان در سطح بینالمللی برای پیگیری رفع حصر میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل شود. امید منتظری از ضرورت بازگشت جنبش سبز به خصلت جنبشی خود گفت و تقی رحمانی برخورد حمایتی، انتقادی و رهنمودی با دولت روحانی را توصیه کرد.
کجای جهان ایستادهایم
کاظم کردوانی، جامعهشناس و پژوهشگر، سخنان خود را با اشاره به تقاضا برای رفع حصر سران جنبش سبز اینگونه آغاز کرد: «به کُنه مطلب که نگاه میکنیم از خود شرمنده میشویم، نه برای آن چه میخواهیم، برای اینکه ما کجای جهان ایستادهایم که برای بدیهیترین امورباید چنین بکوشیم.»
کردوانی با ارائه فهرستی از عاملهایی که میتوانند وضعیت امروز ایران را تشریح کنند در ابتدا از میراث دولت احمدی نژاد برای روحانی گفت٬ میراث دولتی که به باور او فاسدترین دولت در تاریخ معاصر ایران بود.
او سپس با اشاره به در اولویت قرار گرفتن رفع تحریمها برای دولت روحانی افزود: «او میداند اگر تا دوسال آینده نتواند سرو سامانی به وضع اقتصادی بدهد و مردم نوعی تغییر را احساس نکنند شکست خواهد خورد.»
به باور کردوانی به رغم همه مشکلات اقتصادی، اگر دولت روحانی به موضوعات سیاسی و آزادی اساسی مردم و نخبگان فرهنگی و فکری بیاعتنا بماند٬ در بهترین وضعیت موفقیت بسیار شکنندهای خواهد داشت.»
این جامعهشناس سپس از فرادستی سپاه پاسداران در اداره حکومت و سیطره بر اقتصاد گفت و افزود: «هر چند که امروز نمیتوان از فعالیتها و سیاستهای مستقل سپاه در برابر اراده آقای خامنهای صحبت کرد٬ اما نمیتوان این نکته را هم از نظر دور داشت که آقای خامنهای نمیتواند خواستها و نظرات آنان را مد نظر نداشته باشد.»
این جامعهشناس راضی نگه داشتن اقلیت کوچکی از مردم ایران را مشکل بعدی وضعیت امروز ایران ذکر کرد٬ اقلیتی که به گفته او پایه اصلی حکومت در وضعیتهای دشوار را تشکیل میدهند و بسیاری از ملاحظات حکومت به خاطر حفظ این گروه اقلیت است.
وی با بیان اینکه ریخته شدن اعتماد این گروه اقلیت به حکومت به معنای فروریختن پایههای حکومت است٬ افزود: «به این دلیل حتی اگر در تحلیلهای درونی به این نتیجه رسیده باشد که راهی که میروند خلاف و بی نتیجه است به گونهای عمل نمیکنند که این گروه اقلیت احساس کند شکست خورده است.»
استخوانی در گلو
کاظم کردوانی در این نشست به فرصت یک سال و نیمه مهدی کروبی و میرحسین موسوی پیش از حصر اشاره کرد و افزود: «آنان در این مدت فرصت داشتند سیاستهای جدید خود را برای حفظ دستاوردهایشان پایهریزی کنند، اما متاسفانه خیلی دیر به این فکر افتادند و فرصت بزرگی از بین رفت.»
وی با بیان اینکه در تحلیلهای خود درباره جنبش سبز باید پراکندگی نهادهای مدنی و فعال نبودن مردم را هم منظور کنیم٬ تصریح کرد: «اگر بخواهیم تنها به نقش سرکوب حاکمیت بسنده کنیم هم کاستیها را ندیدهایم و هم در برنامه ریزیهای آینده دچار اشتباهات ساختاری خواهیم شد.»
کردوانی حصر موسوی، کروبی و رهنورد را به استخوانی در گلوی حاکمیت تشبیه کرد و گفت: «به رغم همه پرخاشگریها و چنگ و دندان نشان دادنها، حکومت به این نتیجه رسیده که ادامه حصر به نفعش نیست٬ اما تصمیمگیران اصلی در این زمینه بسیار محتاطانه عمل میکنند و در مقابل هر رویکردی که جنبه چالشی به خود بگیرد عکسالعمل نشان خواهند داد.»
وی در پایان سخنان خود به شورای هماهنگی راه سبز امید پیشنهاد کرد که با همکاری روشنفکران و دانشگاهیان نامدار کمیتهای متشکل از روشنفکران و استادان دانشگاه و حقوقدانان در سطح بینالمللی برای پیگیری رفع حصر تشکیل شود.
بازگشت جنبش سبز به خصلت جنبشی
مجری برنامه٬ سخنران بعدی امید منتظری را با عنوان روزنامهنگار و فعال جنبش سبز معرفی کرد، او هم عنوان «فعال جنبش سبز" را بهانهای قرار دارد تا از ضرورت بازگشت به ماهیت جنبشی جنبش سبز بگوید.
آقای منتظری سخنان خود را با یک سئوال شروع کرد و آن اینکه «چرا جنبش سبز در این مرحله متوقف شده است». منتظری گفت: «آن چیزی که بیش از همه فراموش شده خصیصه و جوهر جنبش بودن حرکتی است که جنبش سبز نام گرفته است و این جنبش امروزه بیشتر در حال کانالیزه شدن در قالب یک نهاد سیاسی است.»
او مفهوم شبکه که در بیانیههای میر حسین موسوی منکعس شده را یک روش مدرن اعتراضی خواند و گفت: «موسوی بیش از هر چیزی از جنبش سبز تمرکز زدایی کرده بود و فرم مد نظر او به لحاظ فرم اعتراضی و سیاسی یک فرم مدرن بود.»
منتظری با بیان اینکه جنبش سبز باید بیشتر از هر چیزی مرزهای خود را روشن کند گفت: «این مرزها جوهر و منشا جنبش را میسازد. جنبش سبز فاصله معناداری با منشا جنبش اصلاحطلبی در ایران دارد. جنبش اصلاحطلبی با صندوق رای و جنبش سبز با خیابان گره میخورد.»
او با بیان به اینکه دولت روحانی هم نمیتواند انتهای منطقی جنبش سبز باشد گفت: «اگر دولت خاتمی پشتوانه متفکرانی را داشت که از آزادی دفاع میکردند دولت روحانی متفکران خاص خود را دارد. این متفکران لیبرالهای اقتصادی هستند که به آزادیهای سیاسی بها نمیدهند و امروز اگر دولت جدید آزادیهای سیاسی را پیگیری نمیکند به خاطر ایده اقتصادیسازی و توضیح همه چیز با مسائل اقتصادی و تحریم است.»
این فعال سیاسی در ادامه به تشریح خصیصههای جنبش سبز پرداخت٬ خصیصههایی که از دیدگاه او باعث شد سیاست و زیباشناسی با هم گره بخورد و جا برای سیاست مردمی باز شود.
منتظری همچنین با اشاره به مواضع شورای هماهنگی راه سبز امید در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ گفت: «کاراکتر جنبش سبز میتواند شخصیت خود را بسازد نه اینکه زیر هژمونی یک جریان دیگر قرار گیرد.«
دموکراسی خواهان در ایران تعیین کننده نیستند
تقی رحمانی، فعال ملی-مذهبی، سخنان خود را با تجربههای شخصی خود از سیاست آغاز کرد و از ضرورت پذیرش یک واقعیت گفت٬ این واقعیت که «دموکراسی خواهان در ایران تعیین کننده نیستند».
دولت نفتی یکی از دلایل رحمانی برای این باور است. او درآمد ۷۲۵ میلیارد دلاری دولت احمدینژاد را مثال زد و گفت: «با این رقم میشود جهان را ناامن کرد. به همین دلیل سپاه پاسداران و آقای خامنهای میتوانند در منطقه مشکل درست کنند و دولتهای غربی هم این را میدانند.»
این فعال ملی مذهبی با بیان اینکه در انتخابات ۹۲ همه بخشهای انتخابات مهندسی شد اما خواندن رای نتوانست مهندسی شود افزود: «آقای خامنهای قدرتمند است اما تنها صدا نیست. میخواست بشود اما نشد قرار بود، ایران کره شمالی شود، یک نفر حرف بزند و همه عمل کنند، این مسیر را در هشت سال گذشته رفتند و نشد، از قضا احمدینژاد هم به آقای خامنهای تن نداد و این نشان میدهد که آن وضعی که سال ۵۰ و ۵۷ در ایران حاکم شد که شاه حرف میزد و همه گوش میدادند به علل گوناگون قابل تحقق نیست و این برای دموکراسی مبارک است.»
متحدان درون حکومت
رحمانی با اشاره به تجربه فردی خود از سه دهه فعالیت سیاسی و زندانهای طولانی در جمهوری اسلامی گفت: «جامعه مدنی و احزاب بیرون حکومت اگر بخواهند شکل بگیرد ناچارند متحدانی در درون حکومت داشته باشند که آنها به خاطر منافعی که دارند با جامعه مدنی همراهی کنند.»
وی خاطرنشان کرد: «ما هنوز در وضعیتی هستیم که برای بلند کردن صدا و رسیدن کم هزینه به دموکراسی این نیاز وجود دارد که در دورن قدرت صدای دموکراسیخواهی شنیده و گاهی حمایت شود.»
رحمانی افزود: «باید نیروهایی در بافت قدرت داشته باشیم که ما را همراهی کنند تا دموکراسیخواهان بتوانند حرف بزنند و اگر حرف زدند ۶ ماه زندان بروند نه ۶ سال.»
این فعال ملی-مذهبی با اشاره به فشارهای جریانات افراطی و سنتی راست بر دولت روحانی تصریح کرد: «دولت روحانی نیاز دارد که نفس بکشد. گفتمان این دولت اساسا توسعه سیاسی نیست و گفتمانی مانند گفتمان دولت هاشمی رفسنجانی در دوره سازندگی است، البته این گفتمان هم با گفتمان سپاه و آقای خامنهای در تضاد است و در این مقاطع است که برای ما فضا باز میشود همان فضایی که در سال ۸۸ ایجاد شد و اگر در انتخابات شرکت نمیکردیم جنبش سبز هم شکل نمیگرفت.»
رحمانی افزود: «دولت روحانی و حتی بروکراتها به دموکراسیخواهی جنبش سبز نیاز دارند و این جا یک تلاقی ایجاد میشود و یک عنصر سیاسی و مدنی در این تلاقیها نقش بازی میکند.»
رحمانی گفت: «باید فشار جریان راست از سر دولت روحانی برداشته شده و راست افراطی منزوی شود تا جامعه مدنی شکل بگیرد.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به وضعیت امروز جامعه ایران گفت: «شما با مردمی طرف هستید که هم آگاهند و هم ملاحظه کار و هم محافظه کار و چیزهایی دارند که نمیخواهند از دست بدهند و آینده تابناکی هم در ذهنشان نیست به همین دلیل محتاطانه میآیند. مردم برای به حرکت درامدن نیاز به بستر امن دارند، بستری که هزینهاش کمتر باشد و به همین دلیل نیروهای افراطی به شدت سعی میکنند فضا را بسته نگاه دارند.»
تقی رحمانی روش مواجهه با دولت روحانی را برخورد حمایتی، انتقادی و رهنمودی خواند و در ادامه افزود: «از سوی دیگر باید مواظب باشیم بین گفتمان نان و دموکراسی زیاد فاصله نیفتند و اگر این فاصله بیفتند بازنده دموکراسیخواهی است.»
این فعال ملی-مذهبی با تاکید بر ضرورت پیگیری حصر سران جنبش سبز گفت: «باید موضوع و فعالیتهای مدنی را همزمان دنبال کنیم و یکی را گروگان دیگری نگیریم بلکه باید هر دو را در عرض هم پیش ببریم.»
وی با بیان اینکه از آیتاللهها گرفته تا سکولارها نام موسوی و کروبی را مطرح میکنند گفت: «در دوره شاه نمیتوانستی اسم مصدق را بیاوری اما اکنون نفر دوم ممکلت هم اسم سران جنبش سبز را میآورد و آقای خامنهای با اینکه دوست ندارد باید گوش کند و این نکته را نباید دست کم گرفت.»
آقای رحمانی با بیان اینکه پیگیری رفع حصر در بعضی جاها کمتر شده است افزود: «جامعه امنیت ندارد و به همین دلیل افرادی که در بافت قدرت هستند و امنیت دارند مسئله حصر را بیشتر مطرح میکنند.»
وی با بیان اینکه باید برای بعد از رفع حصر هم فکر کرد٬ افزود: «جمهوری اسلامی شکل پایان دادن حصر را بلد است. در موارد قبلی هم سابقه داشت که حصر برداشته شده اما افراد در شرایط نیمه حصر زیستهاند و محدودیتها ادامه داشته.»