تکرار مذاکرات اتمی با ایران؛ مذاکرات تکراری در بروکسل

دیدار سعید جلیلی، مذاکره کننده ارشد هسته‌ای ایران و کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ترکیه- ۲۸ شهریور ۱۳۹۱

نمایندگان گروه ۵+۱ به منظور بررسی شرایط از سر گیری گفت‌وگوهای اتمی با ایران، بار دیگر در بروکسل دیدار کرده و ضرورت تجدید مذاکرات با تهران را مورد تاکید قرار دادند. همزمان با تشکیل جلسه یاد شده در بروکسل، یوکیا آمانو، دبیر کل آژانس طی دیدار با فرانسوا اولاند، رییس جمهور فرانسه نسبت به توسعه بعد نظامی فعالیت‌های اتمی ایران ابراز نگرانی کرد.

اگرچه گفت‌وگوهای اصلی جمهوری اسلامی با نمایندگان شورای امنیت صورت می‌گیرد و موضوع آن اجرای قطعنامه‌های شورا و قبول خواسته‌های جامعه جهانی از ایران است، مناسبات تهران با آژانس و داوری‌های آن از روند مناسبات با ایران را می‌توان معیاری برای ارزیابی شانس رسیدن به توافق‌های مهم‌تر با جمهوری اسلامی قرار داد.

بر این اساس، اظهار نگرانی یوکیا آمانو را نمی‌توان نشانه مثبتی دایر بر بهبود مناسبات ایران با آژانس تلقی کرد.

نشانه دیگری که گمانه افزایش شانس موفقیت مذاکرات احتمالی آینده جمهوری اسلامی با گروه ۵+۱ را ضعیف‌تر می‌کند، تلاش‌های اخیر جمهوری اسلامی برای افزایش کیفی و کمی ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم در سایت فردو است و این در حالی است که تعطیلی فردو یکی از خواسته‌های اعلام شده گروه ۵+۱ برای دست یافتن به توافق با تهران است.

از ماه ژانویه سال جاری تا کنون چهار دور مذاکرات ایران و گروه ۵+۱ از دست یافتن به هرگونه نتیجه محسوس بازمانده است. مذاکرات موازی ایران با آژانس نیز که هدف آن رفع ابهام پیرامون فعالیت‌های مشکوک اتمی جمهوری اسلامی در سال‌های پیش است، از جمله نگرانی از مبادرت ایران به انفجار با قدرت بالا به منظور آزمایش مرتبط با ساخت ماشه اتمی در پارچین، تاکنون بی‌نتیجه مانده است.

در حال حاضر معیار روشنی در دست نیست که بر آن پایه بتوان شانس به نتیجه رسیدن گفت‌وگوهای احتمالی آینده گروه ۵+۱ با ایران را بیشتر از گفت‌وگوهای تکراری و بی‌نتیجه گذشته ارزیابی کرد.

گفت‌وگوهای آذرماه

ماه گذشته اعلام شد که ایران و نمایندگان آژانس ۲۳ آذرما (۱۳ دسامبر) در تهران دیدار خواهند کرد. در صورت مثبت بودن مذاکرات با آژانس، که صدور اجازه بازدید از پارچین علامت مشخصه پیشرفت آن خواهد بود، زمینه برای تدارک مذاکرات با ۵+۱، بیش از پیش فراهم خواهد شد.

طبیعتاً در صورت بی‌نتیجه ماندن دوباره گفت‌وگوهای تهران، علاقه برای برگزاری دیدار گروه ۵+۱ با جمهوری اسلامی نیز کاهش خواهد یافت، چه رسد به افزایش شانس دست یافتن به یک توافق پایه اتمی با جمهوری اسلامی.

آخرین دور از مذاکرات ایران و آژانس ماه اوت گذشته برگزار شد و از دست یافتن به هر نتیجه‌ای بازماند.

تهران تا کنون دادن امتیاز به آژانس و تامین خواسته‌های این موسسه را در گرو دست یافتن به توافق با ۵+۱ قرار داده است. با کاهش کارٱیی اهرم‌هایی که در گذشته در اختیار ایران قرار داشت، از جمله استفاده از سلاح نفت که اینک به نقطه ضعف نظام تبدیل شده ، تعامل با آژانس از جمله معدود اهرمهای فشار باقی مانده در دست ایران است.

اما تجربه مذاکرات یک سال جاری با ۵+۱ حاکی است که استفاده از این تاکتیک و توسل به دادن امتیاز به آژانس در قبال گرفتن امتیاز، موثر واقع نشده و در نتیجه هر دو جریان مذاکرات بدون داشتن هدف معتبر و رسیدن به نتیجه محسوسی در یک دایره بسته ادامه یافته است.

خواسته‌های پایه

خواسته‌های پایه ۵+۱ از تهران شامل خارج کردن ۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای ۲۰ در صد از ایران، تعطیلی فردو و تجدید نظر در مورد ادامه غنی‌سازی اورانیوم و تغییر طبیعت کارکرد چرخه سوخت اتمی است.

جمهوری اسلامی متقابلا خواستار لغو تحریم‌های یک جانبه آمریکا و اروپا، به ویژه در زمینه مبادلات بانکی و همچنین صادرات نفت خام است.

با این‌حال به نظر می‌رسد برای تامین این خواسته‌های پایه که نشانه ضعیف‌تر شدن دست ایران در مذاکرات با آمریکا و ۵+۱ است و بسیار معتدل‌تر از درخواست‌های گذشته ایران مبنی بر تبدیل شدن به شریک انرژی اروپا، دریافت راکتورهای اتمی پیشرفته و ایفای نقش تعیین کننده در امنیت منطقه به نظر می‌رسد، در حال حاضر غرب علاقه کافی و آمادگی لازم را ندارد.

نزد رهبران غرب این باور پا گرفته است که بدون تحمل هزینه‌های خاص، جمهوری اسلامی در حال ضعیف‌تر شدن است. غرب انتظار دارد که جمهوری اسلامی بعد از قرار گرفتن در وضعیت فروپاشی اقتصادی، و یا فعال شدن نارضایتی‌های داخلی، آمادگی بیشتری برای سازش و واگذاری بخشی از فعالیت‌های اتمی خود نشان دهد.

رهبری جمهوری اسلامی نیز که از یک سو با تجدید انتخاب اوباما خطر جنگ را کاهش یافته ارزیابی می‌کند و از سوی دیگر داخل شدن در مذاکرات با آمریکا و گروه ۵+۱ را از موضع ضعف، در جهت مصالح دراز مدت خود نمی‌بیند، اینک بجای تعامل، در حال بررسی سود و زیان گردش به راست و مقاومت بیشتر در برابر فشارها است.

خطرهای اتخاذ چنین سیاستی تحریک بیشتر مخالفان منطقه‌ای، ادامه و تشدید تحریم‌ها در آینده نزدیک و همچنین کاهش آمادگی نزد آمریکا و اروپا برای رسیدن به یک توافق پایه با تهران است.

در عین حال خطر دیگری که ادامه وضع موجود وقوع آن را جدی‌تر می‌کند، جنگ است، اقدامی که بر اساس پاره‌ای قراین، شاید بخش‌هایی از مراکز تصمیم‌گیری در تهران، راه نجات خود را در استقبال از آن می‌بینند.