اسماعيل فصيح، نويسنده و مترجم پرسابقه و سرشناس، عصر روز پنجشنبه ۲۵ تيرماه در ۷۵ سالگی در تهران درگذشت.
آقای فصیح از روز دوشنبه ۱۵ تيرماه به دليل مشکل عروق مغزی در بخش مراقبتهای ويژه بيمارستان شرکت نفت بستری شده بود.
اسماعيل فصيح در دوم اسفندماه سال ۱۳۱۳ در محله درخونگاه نزديک بازار تهران متولد شد. فصيح در سال ۱۳۵۹ با سمت استاديار دانشکده نفت آبادان بازنشسته شد. اين نويسنده در سه حوزه رمان، مجموعه داستان و ترجمه آثاری خلق کرد که خوانندگان و کتابدوستان ايرانی سالها از آن بهره برده و با آنان مأنوس بودهاند.
اسماعيل فصيح در دوران پيش از بازنشستگی از شرکت نفت ايران سه رمان شراب خام، دل کور و داستان جاويد را به دست چاپ سپرد، اما شايد با فراغت يافتن از کار رسمی و تدريس بود که توانست وقت و مجال بيشتری به استعداد و هنر خود بدهد و پس از آن بود که خوانندگان و علاقهمندان بيشتری را به سوی داستانها و کتابهای خود جلب کرد.
رمانهای ثريا در اغما (۱۳۶۳)، درد سياوش (۱۳۶۴)، زمستان ۶۲ (۱۳۶۶)، شهباز و جغدان (۱۳۶۹)، فرار فروهر (۱۳۷۲)، باده کهن (۱۳۷۳)، اسير زمان (۱۳۷۳)، پناه بر حافظ (۱۳۷۵)، کشته عشق (۱۳۷۶)، طشت خون (۱۳۷۶)، بازگشت به درخونگاه (۱۳۷۷)، کمدی تراژدی پارس (۱۳۷۷)، لاله برافروخت (۱۳۷۷)، نامهای به دنيا (۱۳۷۹)، در انتظار (۱۳۷۹) و گردابی چنين حايل (۱۳۸۱) همه از جمله آثار اسماعيل فصيح هستند که در اين سالها در بين دوستداران رمان و ادبيات داستانی ايران محبوبيت و مقبوليت فراوانی يافتند.
اسماعيل فصيح نويسندهای پرکار بود، اما آثارش چون ديگر آثار نويسندگان ايران هميشه به سهولت در اختيار علاقهمندانش قرار نمیگرفت. رمان زمستان ۶۲ اين نويسنده که با استقبال اهل قلم و منتقدان نیز روبهرو شد و يکی از بهترين آثار اين نويسنده به شمار میآمد، سالها در ايران اجازه انتشار پيدا نکرد.
آقای فصيح دو سال پيش در گفتوگويی با راديوفردا به مناسبت فرا رسيدن نوروز، ضمن اشاره به وضعيت نامساعد جسمانی خود، اظهار اميدواری کرده بود که آثارش اجازه انتشار بيابند.
وی در آن گفتوگو به آخرين رمان خود به نام تلخکام اشاره کرد و گفت که آرزويش انتشار اين اثر است.
جلال آريان شخصيت اصلی بيشتر آثار اسماعيل فصيح است و به گفته برخی از منتقدان حفظ این شخصیت واحد در داستانهای او متاثر از رمانهای پليسی آمريکايی بوده است.
آثار اسماعيل فصيح در عين آن که کتابهایی پرخواننده و سرگرمکننده محسوب میشوند، اما سرشار از وقايعنگاری حوادث و رويدادهای سياسی و اجتماعی چهار دهه گذشته ايران نیز هستند و تصاويری دقيق از رخدادهايی چون انقلاب، مهاجرت و جنگ را به تصوير میکشند.
از اسماعيل فصيح مجموعه داستانهای کوتاه خاک آشنا، ديدار در هند، عقد و داستانهای ديگر، برگزيده داستانها و نمادهای مشوش منتشر شده است.
وضعيت آخر، بازیها، ماندن در وضعيت آخر، استادان داستان، رستمنامه، خودشناسی به روش يونگ، تحليل رفتار متقابل در رواندرمانی و شکسپير نيز از جمله ترجمههای اسماعيل فصيح هستند.
آقای فصیح از روز دوشنبه ۱۵ تيرماه به دليل مشکل عروق مغزی در بخش مراقبتهای ويژه بيمارستان شرکت نفت بستری شده بود.
اسماعيل فصيح در دوم اسفندماه سال ۱۳۱۳ در محله درخونگاه نزديک بازار تهران متولد شد. فصيح در سال ۱۳۵۹ با سمت استاديار دانشکده نفت آبادان بازنشسته شد. اين نويسنده در سه حوزه رمان، مجموعه داستان و ترجمه آثاری خلق کرد که خوانندگان و کتابدوستان ايرانی سالها از آن بهره برده و با آنان مأنوس بودهاند.
اسماعيل فصيح در دوران پيش از بازنشستگی از شرکت نفت ايران سه رمان شراب خام، دل کور و داستان جاويد را به دست چاپ سپرد، اما شايد با فراغت يافتن از کار رسمی و تدريس بود که توانست وقت و مجال بيشتری به استعداد و هنر خود بدهد و پس از آن بود که خوانندگان و علاقهمندان بيشتری را به سوی داستانها و کتابهای خود جلب کرد.
رمانهای ثريا در اغما (۱۳۶۳)، درد سياوش (۱۳۶۴)، زمستان ۶۲ (۱۳۶۶)، شهباز و جغدان (۱۳۶۹)، فرار فروهر (۱۳۷۲)، باده کهن (۱۳۷۳)، اسير زمان (۱۳۷۳)، پناه بر حافظ (۱۳۷۵)، کشته عشق (۱۳۷۶)، طشت خون (۱۳۷۶)، بازگشت به درخونگاه (۱۳۷۷)، کمدی تراژدی پارس (۱۳۷۷)، لاله برافروخت (۱۳۷۷)، نامهای به دنيا (۱۳۷۹)، در انتظار (۱۳۷۹) و گردابی چنين حايل (۱۳۸۱) همه از جمله آثار اسماعيل فصيح هستند که در اين سالها در بين دوستداران رمان و ادبيات داستانی ايران محبوبيت و مقبوليت فراوانی يافتند.
اسماعيل فصيح نويسندهای پرکار بود، اما آثارش چون ديگر آثار نويسندگان ايران هميشه به سهولت در اختيار علاقهمندانش قرار نمیگرفت. رمان زمستان ۶۲ اين نويسنده که با استقبال اهل قلم و منتقدان نیز روبهرو شد و يکی از بهترين آثار اين نويسنده به شمار میآمد، سالها در ايران اجازه انتشار پيدا نکرد.
آقای فصيح دو سال پيش در گفتوگويی با راديوفردا به مناسبت فرا رسيدن نوروز، ضمن اشاره به وضعيت نامساعد جسمانی خود، اظهار اميدواری کرده بود که آثارش اجازه انتشار بيابند.
وی در آن گفتوگو به آخرين رمان خود به نام تلخکام اشاره کرد و گفت که آرزويش انتشار اين اثر است.
جلال آريان شخصيت اصلی بيشتر آثار اسماعيل فصيح است و به گفته برخی از منتقدان حفظ این شخصیت واحد در داستانهای او متاثر از رمانهای پليسی آمريکايی بوده است.
آثار اسماعيل فصيح در عين آن که کتابهایی پرخواننده و سرگرمکننده محسوب میشوند، اما سرشار از وقايعنگاری حوادث و رويدادهای سياسی و اجتماعی چهار دهه گذشته ايران نیز هستند و تصاويری دقيق از رخدادهايی چون انقلاب، مهاجرت و جنگ را به تصوير میکشند.
از اسماعيل فصيح مجموعه داستانهای کوتاه خاک آشنا، ديدار در هند، عقد و داستانهای ديگر، برگزيده داستانها و نمادهای مشوش منتشر شده است.
وضعيت آخر، بازیها، ماندن در وضعيت آخر، استادان داستان، رستمنامه، خودشناسی به روش يونگ، تحليل رفتار متقابل در رواندرمانی و شکسپير نيز از جمله ترجمههای اسماعيل فصيح هستند.