«۲۷ درصد» از کودکان ایرانی، خارج از چرخه تحصیل

روزنامه شرق تیتر یک شماره شنبه خود را به «اخلال» در سخنرانی حسن روحانی و حسن خمینی در سالگرد درگذشت آیت الله خمینی اختصاص داده و همزمان در سرمقاله خود نوشته‌است: «شعارگویان این روزها، نه عشقی دارند، نه عِرقی، نه دغدغه‌ای. آنها پیاده‌نظام اقتصاد انحصاری» هستند.

روزنامه اعتماد هم در گزارشی ضمن اشاره به «ششمین سال متوالی اخلال» در سخنرانی‌های مراسم سالگرد درگذشت آیت الله خمینی، نوشته‌است: این بار در مراسم چهاردهم خرداد ماه «این حاشیه‌ها» با شعار «دولت تدبیر ما، بصیرت بصیرت» حتی به میانه سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی هم کشیده شد.

محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد «پرونده هسته‌ای ایران، یک مقداری از قطعنامه ۵۹۸ پیچیده‌تر است.»

روزنامه جهان صنعت در تیتر یک خود با عنوان «جبران کسری بودجه از جیب مردم» از نامه شش چهره اقتصادی مجلس نهم به حسن روحانی دربارهٔ «گرانی بنزین» خبر داده و از قول نویسندگان این نامه خطاب به رئیس دولت یازدهم نوشته‌است: «کارت هوشمند ابزار اعمال سیاست‌های انرژی و تأمین درآمد دولت و جمع‌آوری اطلاعات با ارزشی در اداره جامعه‌است، باید حفظ شود و ارتقاء یابد.»

روزنامه آفتاب یزد در گزارشی از آتش‌سوزی در جنگل‌های ایلام، نوشته‌است: «در غیاب بالگرد امدادی مردم با بیل، جنگل‌ها را نجات می‌دهند.»

روزنامه ایران ضمن انتشار گزارشی دربارهٔ کودکان محروم از تحصیل، از قول محمد مهدی‌زاده معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی، خبر داده‌است که دستکم «۱۴۳ هزار کودک محروم از ثبت نام در مدارس» شناسایی شده‌اند، به آمارهای متفاوت و میلیونی دربارهٔ شمار دانش‌آموزان محروم از تحصیل اشاره کرده و نوشته‌است: «۲۷ درصد کودکانی ایرانی، خارج از چرخه تحصیل قرار دارند.»

خودسرها و خودجوش‌ها؛ «پیاده‌نظام اقتصادی انحصارگرایان»

روزنامه شرق تیتر یک شماره شنبه خود را به «اخلال» در سخنرانی حسن روحانی و حسن خمینی در سالگرد درگذشت آیت الله خمینی اختصاص داده و همزمان در سرمقاله خود نوشته‌است: «شعارگویان این روزها، نه عشقی دارند، نه عِرقی، نه دغدغه‌ای. آنها پیاده‌نظام اقتصاد انحصاری» هستند.

روزنامه شرق در تیتر یک شماره شنبه خود با عنوان «اخلال در حریم حرم» نوشته‌است: «شاید حسن روحانی چهارشنبه‌شب برای اولین‌بار طعم تلخ اخلال در سخنرانی را در طول ریاست‌جمهوری‌اش چشیده باشد» چرا که اواسط سخنرانیش در آرامگاه آیت الله خمینی شروع کرد عده‌ای به صورت «خودجوش» اقدام به سردادن شعار کردند؛ آن هم در زمانی که حسن روحانی مشغول سخنرانی بود.»

به نوشته این روزنامه، در میان سخنرانی حسن روحانی «خودسرها» شعار «مرگ بر منافق» و «مرگ بر آمریکا» را آغاز کردند و «او که با لبخند قصد کنترل فضا را داشت، چندثانیه سخنان خود را متوقف کرد، اما وقتی دید شعاردهندگان قصد سکوت ندارند، سخنان خود را ادامه داد» و در اواخر سخنرانی نیز، «خودسر»‌ها باز هم «خودجوش» اقدام به سردادن شعار کردند که این‌بار واکنش رئیس جمهوری اسلامی همراه با لبخند نبود و با اوج‌گرفتن دلواپسی‌های برخی حاضران و شعارهای ممتد آنها، روحانی هم صدایش کمی بالاتر رفت و سخنرانی‌اش را با قرائت فرازی از دعای عهد به پایان رساند.»

شرق با اشاره به اینکه در طول اخلال «خودسر»‌ها، تعدادی از حاضران نیز به حمایت از حسن روحانی پرداختند، نوشته‌است: «آنها با سردادن تکبیر و بالابردن برخی پلاکاردها، به خودجوشی‌ها پاسخ دادند» و روی این پلاکاردها جملاتی مانند «دلواپس آگاه باش که روحانی تنها نیست» و «اجازه نمی‌دهیم روحانی تنها بماند» نوشته شده بود.

این روزنامه با تأکید براینکه از آغاز دولت یازدهم، «خودسر»‌ها و «خودجوش»‌ها فضا را برای زنده‌کردن خاطراتشان در دوران اصلاحات مناسب دیدند و «فعالیت‌هایشان را بار دیگر سازماندهی کردند»، نوشته‌است: روز پنجشنبه چهاردهم خرداد هم وقتی حسن خمینی پیش از رهبر جمهوری اسلامی در حال سخنرانی بود، «عده‌ای باز هم اقدامات خودجوش خود را آغاز کردند» و با شعار «این‌همه لشکر آمده به عشق رهبر آمده»، به میان سخنرانی نوه آیت الله خمینی آمدند.»

احمد غلامی در سرمقاله روزنامه شرق، از زبان علی مطهری وضعیت «ملوک‌الطوایفی» در برهم زدن سخنرانی‌ها اشاره کرده و نوشته‌است: «شعارگویان این روزها، نه عشقی دارند، نه عِرقی، نه دغدغه‌ای. آنها پیاده‌نظام اقتصاد انحصاری» هستند و این درحالی است که «حسن روحانی به‌دنبال قطب دیگر اقتصاد است، اقتصادی رقابتی که می‌خواهد خودش را به نظام بازار جهانی ملحق کند.»

سرمقاله‌نویس روزنامه شرق با اشاره به «شکاف اقتصادی میان اصولگرایان و دولت تدبیروامید»، نوشته‌است: «انحصارگرایان با کانونی‌کردن نگاه مردم درصددند تا حقیقت را پنهان کنند. حقیقتی که برای انحصارگران تلخ و ناگوار است. برای نیل به این مقصود به هیچ چیز رحم نمی‌کنند و از همه کس مایه می‌گذارند. حالا که می‌دانند حنایشان دیگر رنگی ندارد، افتاده‌اند به جان مناسبت‌ها و خاطره‌های جمعی این ملت»، «در جلسات سخنرانی اخلال می‌کنند» و حتی «شب نیمه‌شعبان در جمکران شبنامه پخش می‌کنند و چوب لای چرخ توافق هسته‌ای می‌گذارند.»

روزنامه اعتماد هم در گزارشی ضمن اشاره به «ششمین سال متوالی اخلال» در سخنرانی‌های مراسم سالگرد درگذشت آیت الله خمینی، نوشته‌است: این بار درمراسم چهاردهم خرداد ماه «این حاشیه‌ها» با شعار «دولت تدبیر ما، بصیرت بصیرت» حتی به میانه سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی هم کشیده شد.

این روزنامه با اشاره به «تجمعات مختلف علیه مذاکرات هسته‌ای» نوشته‌است: «منتقدان دولت تمام روزهای منتهی به نیمه خرداد را با همین خط گذرانده بودند» و پیامد این تجمعات طی روزهای ۱۳ و ۱۴ خرداد در مراسم‌های مذهبی و ملی بازتاب پیدا کرد؛ «از اخلال در سخنرانی حسن روحانی و سید حسن خمینی تا پخش جزوه علیه مذاکرات هسته‌ای در مراسم نیمه شعبان مسجد جمکران.»

به گزارش اعتماد، حاشیه‌های این بار «نیمی در تهران و نیمی در قم» کلید خورد و درحالی که «ساعات اولیه شامگاه ۱۳ خرداد قرار بود طبق رسم هر ساله مرقد بنیانگذار انقلاب میزبان سخنرانی رئیس‌جمهوری باشد» اما سخنرانی حسن روحانی «چند باری با شعار برخی حاضران قطع شد. شعارهایی از قبیل مرگ بر منافق.»

این روزنامه نوشته‌است: حسن روحانی در حالی سخنرانی خود را به پایان برد که عده‌ای «خودجوش» درصدد برهم زدن سخنرانی او برآمدند، اما او سعی کرد سخنان خود را قدری بلندتر ایراد کند اما بیرون محل سخنرانی رئیس‌جمهوری اسلامی و در صحن آرامگاه آیت الله خمینی «مخالفت‌خوانی‌ها با دولت به شکل پررنگ‌تری اتفاق می‌افتاد» و حتی برای شعار دادن علیه مذاکرات هسته‌ای «ایستگاه صلواتی» بر پا شده بود.

اعتماد نوشته‌است: «هر چند این شعارها بطور مشخص دولت را هدف قرار نداده بود اما دو نکته باعث می‌شد تا روشن شود که هدف طراحان آن چیزی جز اعتراض به دولت و رئیس دولت نیست؛ اول اینکه شعاردهندگان در چند نوبت با اقدامات خود سخنرانی حسن روحانی را قطع کردند و دوم هم تقابل این گروه‌ها با عده‌ای بود که به صراحت برای حمایت از دولت و تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای در محل حرم حضرت امام حضور داشتند.»

به نوشته این روزنامه، تنها ساعاتی پس از سخنرانی پر حاشیه حسن روحانی، محسن غرویان از روحانیون اصولگرا و حامی دولت در گفت‌وگویی با خبرگزاری ایلنا گفت که «حاشیه‌سازان سخنرانی رئیس‌جمهور، جمعی اندک اما سازمان‌یافته بودند و برخی با یونیفرم خاص، حاشیه‌سازان را هدایت می‌کردند.»

اعتماد همچنین خبر داده‌است که کمال‌الدین پیرموذن یکی از نمایندگان مجلس با نگارش نامه‌ای خطاب به صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه «خواستار برخورد با حاشیه‌سازان» در سخنرانی حسن روحانی شده‌است.

نامه شش چهره اقتصادی مجلس به رئیس دولت؛ کارت هوشمند سوخت حفظ شود

روزنامه جهان صنعت در تیتر یک خود با عنوان «جبران کسری بودجه از جیب مردم» از نامه شش چهره اقتصادی مجلس نهم به حسن روحانی دربارهٔ «گرانی بنزین» خبر داده و از قول نویسندگان این نامه خطاب به رئیس دولت یازدهم نوشته‌است: «کارت هوشمند ابزار اعمال سیاست‌های انرژی و تأمین درآمد دولت و جمع‌آوری اطلاعات با ارزشی در اداره جامعه‌است، باید حفظ شود و ارتقاء یابد.»

به نوشته این روزنامه «محمدرضا پورابراهیمی نماینده کرمان، الیاس نادران، احمد توکلی و غلامرضا مصباحی‌مقدم نمایندگان تهران، جعفر قادری نماینده شیراز و محمدمهدی مفتح نماینده تویسرکان در مجلس شورای اسلامی» ضمن انتشار نامه‌ای خطاب به حسن روحانی «دربارهٔ افزایش قیمت نان و بنزین»، بر «ضرورت پیش آگاهی برای امور مهمی مانند افزایش قیمت اساسی‌ترین کالاها در معیشت مردم» تأکید کرده‌اند.

این شش نماینده مجلس نهم با بیان اینکه «تک‌نرخی کردن بنزین خوب است به شرط اقدامات مکمل»، تأکید کرده‌اند که «اعلام ناگهانی تصمیمات به ویژه اگر مغایر تصمیمات اعلام‌شده پیشین باشد، به اعتبار دولت آسیب می‌رساند.»

نویسندگان این نامه ضمن انتقاد از «اعلام ناگهانی تصمیمات» دولت دربارهٔ حذف سهمیه بندی بنزین، خطاب به حسن روحانی نوشته‌اند: «زمینه‌سازی در این قبیل امور علاوه بر نفی تبعات مذکور، با احترام و تکریم مردم نیز سازگار است، باید تصریح کرد که اصل اصلاح قیمت‌ها و نزدیک کردنشان به قیمت تمام‌شده یا قیمت جهانی، براساس تبصره ۲۰ قانون بودجه سال ۹۴ اختیار یا وظیفه قانونی دولت بوده‌است اما کسری بودجه، دلیل افزایش قیمت نان و سوخت اعلام شده‌است» و اعلام چنین دلیلی «برای اقدام دولت بسیار ناتمام است زیرا ساده‌ترین راه، همیشه بهترین راه نیست اما اگر قرار باشد هر وقت دولت با کسری روبه‌رو شد، دست در سفره و جیب مردم کند، نه از تاک نشان ماند نه از تاک نشان.»

به گزارش روزنامه جهان صنعت، شش نماینده مجلس نهم همچنین در نامه خود به حسن روحانی تأکید کرده‌اند که در جبران کسر بودجه برای پرداخت یارانه، راه‌حل «قطع یارانه خانوارهای متمکن است که متأسفانه نه به استدلال علمی و تجربی تمکین گردید و نه به الزام قانونی تن داده شد و اتلاف ناروای منابع هنوز ادامه دارد.»

شش چهره اقتصادی مجلس نهم همچنین خطاب به حسن روحانی نوشته‌اند که «حتی اگر به دلایل متنوع از جمله رعایت قانون، صرفه‌جویی در سوخت در شرایط تحریم، کاهش ترافیک، کاهش تصادفات و مرگ‌ومیر ناشی از آن، تعدیل قیمت حامل‌ها را لازم می‌بینید، باید به لوازم» تن دهد.

این شش نماینده مجلس نهم به رئیس دولت یازدهم نوشته‌اند که «دربارهٔ حذف یارانه ثروتمندان، شما با حریم خصوصی خواندن بی‌وجه حساب بانکی نه‌تنها از بهترین راه برای کشف غیرمستحقان در دریافت یارانه چشم بستید بلکه از معمول‌ترین راه در کشورهای سرمایه‌داری برای کسب درآمد حقه مالیاتی صرفنظر کردید؛ امری که رضایت خواص را دربردارد ولی به زیان عموم است.»

آنها همچنین خواهان لغو افزایش تعرفه‌های پزشکان به ویژه پزشکان متخصص شده و خطاب به حسن روحانی نوشته‌اند: «در تغییر تعرفه پزشکان متخصص نیز منابع بسیار زیادی را صرف رضایت ثروتمندترها کردید که کسری را تشدید و ناخشنودی عموم را به دنبال دارد» و «هرگونه تردید و تأخیر در اصلاح و بازگرداندن تعرفه‌های پزشکی را کنار بگذارید.»

محمدجواد ظریف: «توافق هسته‌ای از قطعنامه ۵۹۸ پیچیده‌تر است»

محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد «پرونده هسته‌ای ایران، یک مقداری از قطعنامه ۵۹۸ پیچیده‌تر است.»

وزیر خارجه دولت یازدهم در گفت‌وگو با مجتبی حسینی خبرنگار روزنامه اعتماد گفته‌است: «اگر قطعنامه ۵۹۸ را با مذاکرات هسته‌ای مقایسه کنید، قطعنامه ۵۹۸ ما مشابه قطعنامه ۱۶۹۶ است یعنی نخستین قطعنامه‌ای که تصویب شد. به این علت که هیچ تحریمی پیش از رسیدن به قطعنامه ۵۹۸ وجود نداشت. هیچ اقدامی برای اینکه ایران را به نقض قطعنامه‌های شورای امنیت متهم کنند، نبود. ما به صرف اینکه ۵۹۸ را پذیرفتیم و برای تثیبت آن شروع به مذاکره و اجرای آن کردیم، موضوع خاتمه یافته بود اما در حال حاضر ما شش قطعنامه علیه‌مان صادر شده که پنج قطعنامه از این شش قطعنامه، تحریمی هستند و برای لغو و ختم آنها نیاز به اقدام مجدد شورای امنیت است. برای همین است که وقتی ما برای قطعنامه ۵۹۸ مذاکره می‌کردیم نیاز به قطعنامه جدیدی نبود اما الان حتماً باید یک قطعنامه جدید صادر شود تا این تحریم‌ها متوقف شود و این تفاوت ماهوی وضعیت بین قطعنامه ۵۹۸ و مذاکرات هسته‌ای است.»

محمدجواد ظریف همچنین گفته‌است: «پیش‌بینی می‌کردم که هر کسی برای حل پرونده هسته‌ای وارد این معرکه شود حتماً با یک انتقادات وسیعی مواجه خواهد شد اما از برخی رفتارها تعجب می‌کنم» و «البته این تعجب نه به این دلیل که انتقاد به ماست بلکه به این دلیل که کمکی برای به دست آوردن منافع کشور نیست و حتی بعضی اوقات مواضع طرف مقابل را از سه بعد بسیار مهم گفتمانی، عملیاتی و مذاکراتی تقویت می‌کند. از اینکه کسی با نقدش بخواهد به ما کمک کند تا این پرونده ملی حل شود تعجب نمی‌کنم به این دلیل که بارها گفته‌ام هر مذاکره سیاسی‌ای برای رسیدن به تفاهم لاجرم مستلزم یک بده –بستان است. آن کسانی که دیدگاه مخالف دارند نرمش‌های ما را نشان می‌دهند و مورد نقد قرار می‌دهند، بدون آنکه توجه داشته باشند طرف مقابل هم نرمش‌های متعددی نشان داده‌است.»

ووزیر خارجه دولت یازدهم همچنین در پاسخ به انتقادها در خصوص «پروتکل الحاقی»، گفته‌است: «تصور ما از ابتدای مذاکرات این بوده که پروتکل الحاقی به عنوان یکی از محورهای توافق باید وجود داشته باشد. اهمیت پروتکل الحاقی صرفاً در این نیست که یک خواسته طرف مقابل است. این پروتکل جزو سازوکارهای بین‌المللی است. در حال حاضر ۱۲۴ کشور این پروتکل را اجرا می‌کنند و تعدای از این ۱۲۴ کشور مثل ژاپن و آلمان برنامه هسته‌ای وسیعی دارند. اینها هم دارای اسرار هسته‌ای هستند اما با پذیرفتن پروتکل الحاقی برنامه‌های هسته‌ای‌شان توسعه یافته‌است. چرا که پروتکل الحاقی یک سازوکار مذاکره شده بین‌المللی است و در واقع در داخل خودش سازوکارها و تضمین‌هایی دارد که اجازه نمی‌دهد از کشورهایی که آن را پذیرفته‌اند سوءاستفاده شود.»

محمدجواد ظریف تاکید کرده‌است که «به هیچ عنوان گلچین کردن بخش‌هایی از پروتکل توسط ما امکان‌پذیر نیست. کما اینکه اگر شما این اختیار را داشته باشید طرف‌های شما هم این اختیار را خواهند داشت اقدامات مشابهی انجام دهند. بر همین اساس پروتکل الحاقی یک مجموعه‌است اما در داخل آن امکانات و ضوابط و چارچوب‌هایی تعیین شده که مانع می‌شود از اینکه اسرار کشورها که فقط هم اسرار نظامی نیست حفظ شود. چرا که خیلی از کشورها بخشی از برنامه هسته‌ای‌شان مربوط به اسرار صنعتی است و اینها هم دارند کار خودشان را با پذیرفتن پروتکل الحاقی انجام می‌دهند.»

در غیاب بالگرد امدادی مردم ایلام با بیل آتش جنگل‌ها را خاموش می‌کنند

روزنامه آفتاب یزد در گزارشی از آتش‌سوزی در جنگل‌های ایلام، نوشته‌است: «در غیاب بالگرد امدادی مردم با بیل، جنگل‌ها را نجات می‌دهند.»

به نوشته این روزنامه «در پی بی احتیاطی عوامل انسانی، عصر پنجشنبه آتش در جنگل‌های چقاسبز در استان ایلام شعله‌ور شد که دامنه آن به کوه شلم کشید و سپس دود بخش وسیعی از آسمان ایلام را فرا گرفت و مدیریت بحران استان ایلام دقایقی بعد از این حادثه با ارسال پیامک، انعکاس خبر در رسانه‌ها و زیرنویس در شبکه استانی، از مردم خواست برای کمک به خاموش کردن آتش به محل حادثه بیایند.»

روزنامه آفتاب یزد با اشاره به اینکه «پس از این فراخوان، مردم به صورت خود جوش در دل شب راهی کوه‌های منطقه شدند تا آتش را مهار کنند و مانع از بین رفتن بیشتر درختان بلوط شوند» نوشته‌است: «شمار زیادی از جوانان و مردان ایلامی در حالی که کوله‌پشتی بر پشت و بیل در دست داشتند خود را به محل رساندند و شمار زیادی از شهروندان ایلامی نیز با چشمانی اشکبار از دور نظاره‌گر آتشی بودند که به جان جنگل‌های بلوط افتاده بود.»

این روزنامه از قول مهدی نظری، فعال محیس زیست، نوشته‌است: «کسی نمی‌تواند آمار دقیقی از مردمی که برای خاموش کردن آتش‌سوزی جنگل‌های شلم به کمک منابع طبیعی، محیط زیست، سازمان آتش‌نشانی و مأموران انتظامی آمده‌اند ارائه کند چون پیر و جوان، زن و مرد، کوچک و بزرگ با هر وسیله‌ای که توانستند و با چشمان اشک‌بار و پر غصه در حال خاموش کردن آتش‌سوزی بی‌سابقه جنگل‌های زاگرس هستند.»

مهدی نظری گفته‌است: «سوختن هزاران اصله درخت اتفاقی بسیار دردناک است که لکه سیاه آن تا سال‌ها بر دامنه زاگرس می‌ماند» اما رفتار مردم ایلام در این خصوص «فداکارانه، پرشور و شایسته تحسین است.»

آفتاب یزد با تأکید براینکه «بسیاری از مردم ایلام، مسئولان این استان را به خاطر عدم استفاده و به‌کارگیری بالگرد از طریق استان‌های همجوار مورد انتقاد شدید قرار داده‌اند»، از قول مدیرکل سازمان محیط زیست ایلام در خصوص امکان استفاده از بالگرد برای خاموش کردن آتش نوشته‌است: «استفاده از بالگرد تنها در روز قابل استفاده‌است و با توجه به وزش باد و تاریکی هوا امکان استفاده از بالگرد برای خاموش کردن آتش وجود ندارد.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «هنوز از علت اصلی آتش‌سوزی، میزان خسارت احتمالی و وسعت دقیق آن گزارشی منتشر نشده»، نوشته‌است: «تاکنون بیش از صد هکتار از جنگل‌های زاگرس در استان ایلام در این آتش‌سوزی از بین رفته‌است» و با وجود جلوگیری از پیش روی آتش در ارتفاعات شلم، «زبانه‌های آتش همچنان از میان کوه‌ها برمی‌خیزد.»

این روزنامه از قول حجت الله فتحی معاون فنی منابع طبیعی ایلام نوشته‌است: «باوجود مهار آتش در بیشتر قسمت‌های منطقه شلم، متأسفانه قسمت‌هایی از این منطقه همچنان می‌سوزد و نیروهای امدادی و مردمی در حال خاموش کردن آن هستند.»

معاون فنی منابع طبیعی ایلام فتحی همچنین گفته‌است: «امکانات ما در مقابل این آتش‌سوزی بسیار ناچیز بود، این آتش‌سوزی مهیب در ارتفاع شلم به علت بی‌احتیاطی گردشگران هنگام حضور در منطقه و روشن کردن آتش اتفاق افتاده بود.»

«۲۷ درصد کودکان ایرانی، خارج از چرخه تحصیل قرار دارند»

روزنامه ایران ضمن انتشار گزارشی دربارهٔ کودکان محروم از تحصیل، از قول محمد مهدی‌زاده معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی، خبر داده‌است که دستکم «۱۴۳ هزار کودک محروم از ثبت نام در مدارس» شناسایی شده‌اند، به آمارهای متفاوت و میلیونی دربارهٔ شمار دانش آموزان محروم از تحصیل اشاره کرده و نوشته‌است: «۲۷ درصد کودکانی ایرانی، خارج از چرخه تحصیل قرار دارند.»

محمد مهدی‌زاده با اعلام اینکه آمار واقعی دربارهٔ کودکان خارج از چرخه تحصیل در ایران وجود ندارد، گفته‌است: «تخمین می‌زنیم حدود چهار میلیون کودک خارج از چرخه تحصیل داشته باشیم. البته دو سال تحصیلی گذشته ۱۴۳ هزار کودک در کشور در هیچ مدرسه‌ای ثبت‌نام نکرده‌اند.»

این روزنامه یادآوری کرده‌است که «مرکز پژوهش‌های مجلس در آذر سال ۹۰ رقم بازماندگان از تحصیل در گروه سنی ۶ تا ۱۸ سال را به استناد آمار سرشماری سال ۸۵، بیش از سه میلیون نفر» تخمین زده و اعلام کرده بود که «این کودکان یا اصلاً به مدرسه نرفته‌اند یا در طول سال‌های تحصیل به دلایل مختلف از تحصیل بازمانده‌اند»، ضمن اینکه «برخی منابع غیررسمی تعداد بازماندگان از تحصیل را بین ۶ میلیون نفر برآورد می‌کنند، گرچه وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده‌است که در سال تحصیلی جدید ۱۹۶ هزار نفر به جمعیت دانش‌آموزی کشور اضافه شده‌است.»

هدی هاشمی گزارش‌نویس روزنامه ایران تأکید کرده‌است که «موضوع مهم در مواجهه با کودکان خارج از چرخه تحصیل، تکذیب‌ها و تأییدهای نهادهای مسئول در رابطه با آمار کودکان بازمانده از تحصیل و بی‌برنامگی‌هایی است که موجب می‌شود این کودکان از تحصیل باز بمانند.»

روزنامه ایران با اشاره به «آمارهای متفاوتی از کودکان خارج از چرخه تحصیل در کشور منتشر می‌شود»، به تأکید معاون آموزشی نهضت سواد آموزی بر لزوم «برنامه‌ریزی جدی برای بازگرداندن کودکان خارج از چرخه تحصیل» اشاره کرده و از قول وی نوشته‌است: «متولی رسیدگی به وضعیت کودکان خارج از چرخه تحصیل، آموزش و پرورش است. ما بارها و بارها در زمینه افزایش کودکان کار و خیابانی به مسئولان تعلیم و تربیت هشدار داده‌ایم. آنها در جلسات اعلام می‌کنند که برنامه‌های جدی برای بازگشت کودکان تدوین شده‌است. اگر این برنامه‌ها تدوین و اجرایی می‌شود چرا ما هر ساله شاهد افزایش کودکان خارج از چرخه تحصیل هستیم.»

محمد مهدی‌زاده همچنین گفته‌است: «نهضت سواد آموزی برنامه‌های بسیاری را به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد اما آنها اعلام کردند بهتر است مسئولان نهضت به مسئله کودکان خارج از مدرسه ورود نکنند چرا که برخی از کودکان هم به بهانه مختلف مدرسه را ترک می‌کنند.»

به گفته معاون آموزشی نهضت سوادآموزی «طی دو سال اخیر، ۱۴۳ هزار کودک ایرانی در هیچ مدرسه‌ای ثبت‌نام نکرده‌اند» و از سوی دیگر «در سال گذشته ۶۷ هزار دانش‌آموز فقط در مقطع ابتدایی ترک تحصیل کرده‌اند که در این جمعیت، استان سیستان و بلوچستان سهم ۲۰ درصدی دارد، عمده‌ترین علت این موضوع هم، کم‌سوادی و بی‌سوادی اولیای دانش‌آموزان این منطقه عنوان شده‌است.»

روزنامه ایران از «کودکان محروم از تحصیل» به عنوان «پدیده‌ای فراگیر» یاد کرده و نوشته‌است که این «پدیده فراگیر ریشه در شرایط جامعه دارد و مسائل متنوعی را دربرمی‌گیرد؛ از تصحیح قوانین مدنی تا همکاری نهادهای مختلف»، ضمن اینکه «مشکلات اقتصادی خانواده، محرومیت و کار» از سوی آسیب‌شناسان حوزه اجتماعی به عنوان «سه دلیل اصلی» بازماندن کودکان از تحصیل در ایران شناخته شده‌اند.

ژیلا بشیری فعال حقوق کودکان در این باره به روزنامه ایران گفته‌است: «آمارهای حاصل از آخرین سرشماری رسمی کشور، ۲۷ درصد کودکانی ایرانی، خارج از چرخه تحصیل قرار دارند، همچنین مهمترین دلیل خارج شدن کودکان از مدرسه فقر خانواده‌ها است که کودک را مجبور به کار می‌کند» و این درحالی است که «ایدز، اعتیاد و خشونت در کمین کودکان خارج از چرخه تحصیل است.»

این فعال حقوق کودکان با اشاره به اینکه «مسئولان تعلیم و تربیت باید برنامه‌های ویژه‌ای برای این کودکان داشته باشند»، گفته‌است: «قوانین مدنی ایران تأکید زیادی به ماندن بچه‌ها کنار خانواده‌شان شده به طوری که حتی اگر آنها مانع تحصیل بچه‌ها بشوند، هیچ نهادی نمی‌تواند آنها را از خانواده دور کند. چون در قانون مدنی ما دربارهٔ تحصیل به عنوان یکی از نیازهای کودکان تصریح نشده و تکلیف پدر تنها تأمین لباس، مسکن و خوراک آن هم در حد رفع نیاز است، قانون خاصی هم که به مجازات والدینی که مانع تحصیل کودکان شود وجود ندارد، به نظر می‌رسد ضمانت اجرایی این قانون باید سختگیرانه و کیفری باشد.»