امسال، هشتادمین سالگرد ابداع «مونوپولی» است اما به نظر نمیرسد این بازی - برخلاف بسیاری از نمونههای مشابه در مقابل زرق و برق بازیهای جدید جذابیت خود را از دست داده باشد. چندین دهه پس از طراحی این بازی، هنوز هم میتوان آن را در نسخهها و شکلهای متنوع در فروشگاهها دید؛ از صفحهها و مهرههایی با تم داستانهای «هریپاتر» و «بازی تاج و تخت» گرفته تا نسخههایی از مونوپولی که ویژه شهرهایی خاص طراحی شده و نام اماکن و بناهایی شناختهشده از این شهرها را روی صفحه خود دارند.
اما این بازی محبوب که امروز به بیش از ۳۷ زبان مختلف در دسترس است، تا این اقبال بینالمللی راه درازی را طی کردهاست.
«مونوپولی» اگرچه به نام تاجری به نام «چارلز دارو» از اهالی فیلادلفیا ثبت شده و طی سالها ثروت قابل توجهی هم برای او به ارمغان آورده؛ بر خلاف ادعای خودش و تصور رایج توسط دارو خلق نشدهاست. ابداعکننده بازی، «الیزابت مگی»، حدود سی سال پیش از آنکه چارلز دارو و همسرش در خانه دوستی به تصادف با این بازی آشنا شوند، در خانهاش در واشنگتن آن را طراحی کرده بود.
اما دارو کسی بود که نام «مونوپولی» (به معنای لغوی «انحصار») را روی بازی گذاشت و آن را به صورت انبوه روانه بازار کرد. اولین نسخه مونوپولی که به فروش رسید توسط خود دارو و با وسایلی که در خانهاش پیدا میشد ساخته شده بود. مهرههای آن نیز در واقع مجسمههای فلزی بسیار کوچکی - به شکل کفش، فانوس، ماشین مسابقه، گربه و کلاه و از این دست اقلام بودند که از دستبند خواهرزاده کوچک دارو آویخته شده بود.
سرمایهگذارانی که در ابتدا پیشنهاد همکاری در تولید مونوپولی را نپذیرفته بودند، با مشاهده استقبال از این بازی در فروشگاههای محلی در تصمیمشان تجدیدنظر کردند.
برادران «پارکر» پیشتر به دارو گفته بودند در تولید این بازی سرمایهگذاری نخواهند کرد زیرا به نظر آنها بازی «۵۲ ایراد اساسی» داشت که به شکست آن در بازار میانجامید؛ از جمله طولانی بودن، پیچیدگی و موضوع بازی.
به این ترتیب نام دارو -که پیش از به بازار فرستادن مونوپولی در آستانه ورشکستگی بود- به عنوان خالق بازی به ثبت رسید و داستانش به عنوان کسی که با هوش و اراده توانسته با ابتکار فردی به میلیونها دلار سرمایه برسد دهان به دهان چرخید؛ اما ماجرای ابداعکننده واقعی بازی به مراتب از داستان دارو جالبتر است.
مونوپولی: مدلی از اقتصاد غیر رقابتی و انحصارگرا
الیزابت مگی، زنی مستقل و مجرد بود که اندیشههایی چپگرایانه و مترقی در سر داشت. او که در خانوادهای مهاجر اهل اسکاتلند متولد شده بود؛ روزها به شغل تندنویسی اشتغال داشت و عصرها در جلسات سیاسی شرکت میکرد. مگی از هواداران اندیشههای «هنری جورج» اقتصاددان آمریکایی بود و همچون او از لزوم عادلانهتر کردن تقسیم ثروت و کنترل فقر در جامعه سخن میگفت و میپرسید چرا به ثروت یک اقلیت محدود مدام افزوده میشود و همزمان فقرا پیوسته بیچیزتر میشوند.
هنری جورج، اقتصاددان محبوب مگی بیش از هرچیز با ایدههایی شناخته میشود که در مورد «مالیات ارزش زمین» مطرح کرده؛ به زعم او تفاوت بین فقرا و سرمایهداران به مقدار زمین و املاک و منابعی باز میگردد که اولی از آنها بیبهره است و دومی آن را در «انحصار» خود دارد و از گروه اول بابت استفاده از آن پول دریافت میکند.
محبوبیت بازیهای مشابه در میان خانوادههای طبقه متوسط در سالهای نخست سده بیستم در حدی بود که باعث شد مگی به این فکر بیافتد که میتوان -فراتر از سرگرمیِ صرف- از آنها به عنوان وسیلهای برای انتقال پیام و آموزش مردم استفاده کند. به این ترتیب بود که «بازی مالک» (The Landlord's Game) در ۵ ژانویه ۱۹۰۴ به عنوان ابداع الیزابت مگی ثبت رسمی شد.
این بازی که به سرعت در جمعهای روشنفکرانه و در میان دانشجویان پرطرفدار شد، دو دسته قانون متفاوت داشت و در واقع به دو روش میشد آن را بازی کرد: به شیوهای «ضد انحصار» که در آن سرمایه تولیدشده در بازی بین بازیکنان تقسیم میشود و یا روش انحصارطلبانه که در آن هر یک از بازیکنان به دنبال راندن بقیه به سمت ورشکستگی و تصاحب اموال آنهاست.
در همان زمان او در مقالهای برای یک نشریه سیاسی، این بازی را «نمایش عملیِ شیوه تملک زمین» در زمان معاصر توصیف کرد که همه «نتایج و عواقب معمول» آن برای جامعه -یا بازیکنان- را نیز نشان میدهد. او در ادامه مقاله افزود: «این بازی را میتوان حتی بازی زندگی نامید، زیرا هدف غایی در آن همان چیزی است که به نظر میرسد همه به دنبال آن هستند؛ یعنی انباشت سرمایه».
عمده تفاوت آنچه دارو با نام «مونوپولی» به بازار فرستاد با نسخه مگی این است که در محصول دارو، از سری دوم قوانین یاد شده (قوانین غیر انحصاری و «عادلانه») خبری نیست. در مونوپولی کلاسیک، رقابت بر سر به دست آوردن انحصار خانههای بازی و دریافت پول از حریفان بابت حضور/عبور از آن خانههاست. هدف هر بازیکن در نهایت به ورشکستگی کشاندن سایرین و تصاحب سرمایه آنهاست.
برادران پارکر پس از قبول مشارکت در تولید «مونوپولی»، تصمیم گرفتند حقوق «بازیهای مشابه» آن را بخرند تا انحصار محصول در دست خودشان بماند؛ در نتیجه به سراغ مگی رفته و حقوق «بازی مالک» را به قیمت ۵۰۰ دلار ناقابل از او خریدند. مگی که از هدف اصلی آنها - تولید انبوه نسخه دستکاری شده بازی با عنوان «مونوپولی» - خبر نداشت به امید تولید انبوه «بازی مالک» با خوشحالی پیشنهاد پارکرها را پذیرفت. او مدتی بعد دریافت چه کلاهی به سرش رفته، اما اعتراضاتش به جایی نرسید.
به این ترتیب «بازی مالک» که توسط یکی از منتقدان انحصارطلبی و سرمایهداری و به منظور روشن کردن ابعاد و عواقب آن طراحی شده بود در نهایت تبدیل به «بازی انحصار» شد؛ سرگرمی جهانی که در آن انباشت سرمایه و بیعدالتی در تقسیم آن کماکان معضلی به روز و جدی است و شکاف بین دارا و ندار پیوسته عمیقتر میشود.
الیزابت مگی به جز «بازی مالک» یا مونوپولی بازیهای دیگری هم طراحی کرد که البته هیچیک به لحاظ شهرت و محبوبیت به پای این بازی نرسیدند. او که در سالهای آخر عمرش به عنوان تایپیست در وزارت آموزش آمریکا مشغول به کار بود، در ۱۹۴۸ درگذشت.
کمپانی برادران پارکر اکنون زیرمجموعه شرکت آمریکایی تولید اسباببازی «هزبرو»، دارنده امتیاز «مونوپولی» به شمار میآید و هنوز هم حقوق الیزابت مگی به عنوان ابداعکننده اصلی بازی را به رسمیت نشناختهاست.