سی و هشتمین دوره جشنواره جهانی فیلم مسکو، پنجشنبه شب، بیست و سوم ژوئن (سوم تیر)، با نمایش فیلم کتانی ساخته فیلمساز روس، سرگئی سولوویف آغاز به کار کرد.
جشنواره فیلم مسکو که پس از یک وقفه چند ساله در سال ۱۹۵۳ آغاز به کار کرد، یکی از جشنوارههای باسابقه جهان محسوب میشود که طی دههها به تبلیغ فیلمهای ایدئولوژیک شوروی سابق مشغول بود، اما این روزها چهره دیگری از خود نشان میدهد: با فیلمهای متنوعی در بخش مسابقه از سراسر جهان و از طرفی امسال با یک فیلم افتتاحیه غریب؛ فیلمی ضدجنگ در انتقاد از روسیه امروز.
سینمای ایران
فیلم «دختر» تازهترین ساخته رضا میرکریمی در بخش مسابقه جشنواره مسکو پذیرفته شده و در روزهای یکشنبه و سهشنبه، بیست و ششم و بیست و هشتم ژوئن، نمایش خواهد داشت. قرار است این فیلمساز ایرانی که ریاست جشنواره بینالمللی فیلم فجر و همینطور خانه سینما را هم برعهده دارد، در جشنواره مسکو حاضر شود.
فیلم داستان رؤیایی دختری به نام ستاره با پدر سنتیاش را روایت میکند؛ جایی که او به رغم مخالفت پدرش قصد دارد به تهران سفر کند.
فیلم «دختر» در ایران به دلیل سوژهاش انتقادهایی را برانگیخت، اما بهرغم انتقادها توانست مجوز اکران بگیرد و این روزها بر پرده سینماهای ایران نمایش داده میشود.
محمد رسولالله ساخته مجید مجیدی هم در بخش نمایشهای ویژه (خارج از مسابقه) یک نمایش خواهد داشت.
سازندگان فیلم محمد که پرخرجترین فیلم تاریخ سینمای ایران محسوب میشود، قصد داشتند آن را برای بازارهای جهانی هم عرضه کنند، اما نمایش فیلم در جهان تنها در جشنوارههایی چون مونترآل و گوتنبرگ خلاصه شد.
اتان جهان، فیلمساز ایرانی ساکن لندن هم در فیلمی با نام زنگ در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه حضور دارد.
فیلم افتتاحیه
سرگئی سولوویف، فیلمساز کهنهکار روسیه، در تازهترین ساخته اش، کتانی- که در بخش خارج از مسابقه نمایش دارد- تصویری تند و تیز از احوال نسل معاصر روسیه روایت میکند.
این فیلم سیاه و سفید که در ابتدا بسیار واقعگرا با موضوعی اجتماعی به نظر میرسد، خیلی زود حال و هوایی فراواقعی و رویاگونه مییابد و با ترکیب واقعیت و خیال، تصویری گزنده از احوال یک نسل ارائه میکند: نسلی که باید به سربازی و جنگ برود و گریزی از آن ندارد.
فیلم روایتی است از داستان برخورد جوانی به نام ساشا با دختر غریبی به نام امیره؛ درست یک شب پیش از آن که ساشا به سربازی برود. فیلم آشکارا وزنه را به سمت فیلمی ضدجنگ و ضد سیاستهای جاری روسیه سنگین میکند: ساشا با این آشنایی به شکلی به مفهوم عشق و رابطه دست مییابد و قصد دارد به هر نحو ممکن از رفتن به جنگ خودداری کند.
فیلم تصاویر اعزام نیرو به جبهه را با تصاویر جنگ جهانی دوم میآمیزد و به مقایسهای تلخ دامن میزند؛ جایی که زنها با مردهایشان وداع میکنند. پسر مشکلدار امیره که به مرکز نگهداری از بینوایان سپرده میشود، آشکارا نمادی است از نسل امروز روسیه؛ که اما فیلم به رغم این همه نمادپردازی و استفاده از نشانهها، به دلیل فضای دیوانهوارش که به کلی از واقعگرایی دور میشود، به ورطه شعار نمیغلتد.
ساشا به هنگام شلیک گلوله در تانک پرسش اصلی و اساسی فیلم را به طعنه مطرح میکند؛ این که قبلاً با غربیها میجنگیدند، بعد با شرقیها و همینطور این جنگها ادامه دارد با فریادی طعنهآمیز: «حالا برای سرزمین مادریام میجنگم.. حالا برای پوتین میجنگم...»
فیلم نوعی «جهانوطنی» را پیشنهاد میکند و نام دختر غریب فیلم هم یعنی امیره (که خودش توضیح میدهد همان مؤنث امیر در زبان عربی است) پیشنهادی است برای جهان فیلم که با تصاویری سیاه و سفید - که به شدت حساب شدهاند و زیبا - رو در روی تماشاگر قرار میگیرد؛ با پیوندی با جهان موسیقی و چندین بخش نماهنگگونه که ذهن پویای شخصیتها را به جهان دیگری میبرد و درواقع دلیل اصلی پیوند آنهاست.
مشکل فیلم اما از جایی رقم میخورد که تکهتکه به نظر میرسد و بخشهای مختلف آن به یک وحدت کامل نمیرسد، در نتیجه فیلم چندین پایان دارد و به نظر میرسد میتوانست در چندجای مختلف به پایان برسد.
فیلمهای بخش مسابقه
در جشنواره امسال، سیزده فیلم در بخش مسابقه به رقابت خواهند پرداخت. سی و هفت ساخته پاک گراستن از دانمارک، داستان واقعی یک قتل و تجاوز در نیویورک سال ۱۹۶۴ را روایت میکند. ترفند ساخته دیوید گریکو از ایتالیا، باز مسئله قتل پیر پائولو پازولینی را موضوع اصلی خود قرار داده و غرایب در طرف آفتابی خیابان، ساخته یانوش مایفسکی محصول لهستان هم داستان بازگشت یک نوازنده جاز به لهستان بعد از جنگ جهانی دوم را دستمایه اصلی قرار دادهاست.
حافظه آشکار، ساخته روی گوئرا از برزیل داستان مردی با مشکل حافظه را بازگو میکند و خاطرات راننده قطار، ساخته میلوش رادوویک محصول صربستان و کروآسی هم روایت زندگی راننده قطاری است که ۲۸ نفر را در طول عمر کاریاش زیر گرفتهاست.
صدای چیزها، ساخته آریل اسکلانته از کاستاریکا زندگی یک پرستار را میکاود و ماری و ناجورها، ساخته سباستین بتبدر از فرانسه داستان روابط زنی به نام ماری و عدم اعتماد به نفسش را داستان اصلی خود قرار دادهاست.
راهب و شیطان، ساخته نیکلای دوستال از روسیه زندگی یک راهب با قدرتی خارقالعاده در یک صومعه را دنبال میکند و مرکز جهان من، ساخته جیکوب ام. اروا محصول آلمان و اتریش روابط یک نوجوان با خانوادهاش را میکاود و غبار ساخته رالستون جاور از فیلیپین داستان تلخ چند بچه را در فیلیپین امروز دنبال میکند.
بدترین زن، ساخته کیم جونگ کوان از کره جنوبی، داستان برخورد دو آدم تنها را دستمایه قرار داده کفشهای خوانندگی، ساخته رادوسلاف پاسوف از بلغارستان رابطه یک آهنگساز مشهور را با آخرین همسرش پس از سقوط دیوار برلین دنبال میکند.