مسئله اسلام و اسلامگرایان، یکی از مسائل اصلی دنیای امروز است که بارها در فیلمهای مستند مختلف مورد توجه قرار گرفته و آخرین آنها مستندی است به نام «اسلام مردان- اسلام و مردانگی» (محصول نروژ، با اولین نمایش جهانی در جشنواره گوتنبرگ) ساخته فیلمساز جوان ترک نفیسه اُزکال لورنتزن.
لورنتزن که در نروژ زندگی میکند، چندین فیلم مستند جنجالی غالباً با محور اسلام در کارنامه دارد (از جمله درباره همجنسگرایان مسلمان) و در فیلم تازهاش سعی دارد چهرهای از اسلام تصویر کند که میگوید در رسانههای غربی گم شدهاست.
در ابتدای فیلم مصاحبه او با یک تندروی مسلمان در پاکستان را میبینیم که در آن این روحانی میگوید که دختران خیلی زود بالغ میشوند و برای جلوگیری از حرام، باید زود شوهر داده شوند.
ادامه حرفهای او را نمیشنویم، چون صدای فیلمساز بر روی صحنه میآید و میگوید از این حرفهای کلیشهای درباره اسلام خسته است و سعی دارد چهره دیگری از آن را که اسلامِ مورد علاقه اوست، پیدا کند.
به این جهت او به سراغ سه نفر در بنگلادش، کویت و ترکیه میرود. در بنگلادش با فعالیتهای مردی روبرو میشویم که سعی دارد یک جامعه بسته را نسبت به مضرات ازدواج زودرس بچهها آگاه کند.
فیلمساز با این مرد به سراغ دختری میرود که در دوازده سالگی ازدواج کرده و حالا در هجده سالگی دو بچه دارد.
از همین ابتدا نگاه فیلمساز با فاصله نیست و هر بار سعی دارد نگاه خود را با زاویه اسلامی که دوست دارد، به تماشاگر گوشزد کند. در نتیجه، اشخاصی که در فیلم دنبال میکند به قهرمانهای او بدل میشوند و مورد ستایش قرار میگیرند. او شیفتهوار پای حرفهای این مرد بنگلادشی مینشیند (در نماهایی که گاه بسیار طولانیاند و بسیاری از این حرفها میتوانستند کوتاهتر شوند) و حتی حمام کردن او را در صحنهای نامربوط ثبت میکند.
نفر دوم، دکتری است در کویت که نمونههای اسلامی بتمن و سوپرمن را با ۹۹ نام خداوند خلق کردهاست. هر کدام از این مجسمهها- که مورد توجه و تشویق باراک اوباما هم قرار گرفتهاند- کشوری را هم نمایندگی میکنند: از جمله جلیل برای ایران که در حال بازی با آتش است و در دیالوگی بین فیلمساز و خالق این مجسمهها به وجه تمثیلی «ایرانی که دارد با آتش بازی میکند»، اشاره میشود.
نفر سوم یک فعال سیاسی است از ترکیه- زادگاه فیلمساز- که جنبشی به نام «اسلام ضدسرمایهداری» را هدایت میکند. فیلمساز از ابتدا به عنوان نزدیکترین نگاه به دیدگاه خود از آن یاد میکند و فعالیتهای این گروه و حرفهای آنها را پی میگیرد: درباره شکل دیگری از اسلام که مدارا و آشتی را پیشه میکند و طرفدار مظلوم است (حتی اگر مظلوم مسلمان نباشد).
مستند نفیسه ازکال لورنتزمن بی آنکه خود فیلمساز چندان متوجه باشد، به یک اثر تبلیغی بدل شده که میخواهد یک دین و ایدئولوژی را به صورتی که خودش دوست دارد تبلیغ کند. غالب مستندهای ماندگار سینما از زاویه بی طرفی ساخته شدهاند و فیلمساز تنها به ناظری صرف بدل شده که واقعیتهایی را در مورد یک موضوع با تماشاگر قسمت میکند. اما «اسلام مردان» از دقیقه اول با موضع آغاز میشود.
این فیلمساز بر این باور تکیه میکند که رسانههای غربی تنها «اسلام تروریست» را بازتاب میدهند. او همچنین در فیلم خود از ابتدا مشکلات اسلام را عمدتاً در مردان خلاصه میکند.
هر فیلمسازی طبیعتاً مختار است که نگاه خود را تبلیغ کند، اما این گونه اصرار بر یک موضع، نه تنها تماشاگر را با فیلمساز همراه نمیکند، بلکه میتواند نتیجه معکوس هم داشته باشد.
فیلم خانم لورنتزن تلاشی غیر سینمایی و بیشتر به شیوه خبری- تلویزیونی است که از ابتدا سر جنگ دارد و میخواهد جهان را تغییر دهد بی آن که خود فیلمساز ذرهای فضا برای احتمال درصدی از خطا در دیدگاهش باقی گذاشته باشد.