به گزارش خبرگزاری ایسنا؛ انجمنهای اسلامی ۱۲ دانشگاه همراه شورای احیای انجمنهای اسلامی ۳۵ دانشگاه کشور با انتشار نامهای با امضاهای مشخص خطاب به آقای روحانی خواستار حمایت و توجه ویژه دولت و شخص رئیسجمهور برای سامان یافتن نهاد دانشگاه شدهاند.
متأسفانه این خبر و این «اتفاق» بسیار مهم در لابهلای دیگر اخباری که هر روزه از اوضاع پرتلاطم ایران و کشمکشهای سیاسی و فساد اقتصادی و... میرسد، گم شد. در حالی که به نظر میرسد نامهای بسیار استراتژیک از سوی بخش مهمی از جامعه مدنی ایران بود که توجه و تمرکز و حمایت ویژه از سوی کنشگران سیاسی و مدنی میطلبد.
این نامهای است که به نظر میرسد خواندنش برای شخص رئیسجمهور و مشاورانش بسیار ضروری و استراتژیک است.
در باره نقش و اهمیت نهاد دانشگاه، جنبش دانشجویی و مشخصاً انجمنهای اسلامی به عنوان تنها تشکلی که تا چند سال پیش امکان فعالیت در دانشگاه را داشت، سخن بسیار گفته شده و نیاز به تکرار نیست. همین مسئله در مورد نقش نهادهای مدنی و اهمیت آنان در فرایند تدریجی دموکراتیزه کردن در ایران مصداق دارد که باز نیاز به تکرار ندارد. این نقش موقعی اهمیت مضاعف پیدا میکند که به جوان بودن جامعه ایران توجه بیشتری بکنیم و به لحاظ استراتژیک نیز ریسکپذیری بیشتر جوانان نسبت به دیگر گروههای سنی و دانشجویان نسبت به دیگر اقشار اجتماعی را مد نظر داشته باشیم.
مرور چند دهه اخیر وقایع ایران به خصوص از درون اصلاحات تاکنون نیز به خوبی گویای نقش موثر (خواه/گاه مثبت و خواه/گاه غیرمثبت) این نهاد و بخش موثر جامعه مدنی است.
بر این امر این نکته را هم بیفزاییم که در هفتههای اخیر که هیاهو و جنجال و هجوم هدایت شده تبلیغی و رسانهای علیه دولت تشدید شده، جای خالی نهادها و رسانههای اجتماعی برای حمایت از مطالباتی که همانها منجر به روی کار آمدن دولت شد بیش از پیش احساس میشود؛ چه مطالبات برخاسته از نارضایتی سیاسی و چه مطالبات ناشی از نارضایتی اقتصادی. اما امروزه با هو و جنجال جریانهای افراطی، از جمله علیه مذاکرات و توافقات هستهای که میتواند منجر به رفع تحریمها و کمکحال بهبود اوضاع اقتصادی کشور شود؛ صدای بلندتر رسانهای متعلق به اقلیتی است که در انتخابات اخیر شکست خوردهاست. اما اینک با سماجت تمام و مهندسی مشخص میخواهد نیات و اغراض خود را بر خواست اکثریت تحمیل کند. و متاسفانه دولت نیز زورش به هیاهوی آنها نمیرسد.
اما آنچه باعث تاسف و نگرانی است عدم کمک گیری دولت از جامعه مدنی حامی مطالبات اکثریت مردم و سیاستهای دولت است.
حال با این مقدمات نظری، تاریخی، استراتژیک و تاکتیکی ناشی از رخدادهای روز به روز کشور است که نامه ۴۷ انجمن اسلامی به رئیسجمهور اهمیت وافر مییابد.
در این نامه به چند نکته مهم اشاره شدهاست که تیتروار بر شمرده میشود و هیچ توضیحی بیشتر از آنچه در متن دقیق نامه آمده نیاز ندارد؛ از جمله:
۱- اهمیت دانشگاه
«دانشگاه از دیرپاترین نهادهای خردورزی در جامعه ایران و بخشی مهم و ارزشمند از جامعه مدنی است. گستردگی این نهاد که میلیونها جوان از لایههای مختلف اجتماعی، هزاران استاد صاحب رأی و صدها نخبه را در بر گرفته و تا دورترین نقاط کشور گسترده شدهاست، دانشگاه را به یکی از مهمترین امکانهای جامعه برای گذار از این سالهای دشوار مبدل ساختهاست، امکانی که نمیتواند و نباید نادیده انگاشته شود.»
۲- رکود و سکوت کنونی دانشگاه
«بیگمان آگاهی از همین ظرفیت نهاد دانشگاه بود که شما را به طرح پرسش پیرامون چرایی سکوت دانشگاهیان برانگیخت. سکوتی که دست کم در مورد یکی از مهمترین دستاوردهای دولت، یعنی توافقنامه ژنو تاکنون جز با هیاهوی مخالفان افراطگرا شکسته نشدهاست.»
۳- اهمیت استقلال و آزادی دانشگاه و نقش مهم انجمنهای اسلامی
«انحطاط و تباهی نهاد دانشگاه در سالهای رفته، حتی در قیاس با حوزههایی چون اقتصاد و سیاست خارجی کمنظیر و استثنائی بودهاست. سخن گفتن دانشگاه و برآمدن آوای خوش بحث و نقد از آن، بیش و پیش از هر چیز در گرو حفاظت از استقلال دانشگاه و آزادی آکادمیک و ترویج فرهنگ پرسشگری و مداراست. آزادی تریبونها و نشریات دانشجویی لازمه حیات و نشاط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاه است و در نهایت نمیتوان از پویایی دانشگاه گفت و مشارکت آن در روزهای دشوار را طلبید و از تشکلهای دانشجویی مستقل و ریشهدار سخن به میان نیاورد. شوربختانه بخش بزرگی از دانشجویان که از قضا مخاطبان و بسط دهندگان رویکرد اعتدال هستند، در شرایط کنونی از فعالیت رسمی محرومند.»
۴- تحرک انجمنها برای احیا و فعالسازی مجدد
«علیرغم ناملایمات و فشارهای بسیار، این شوراها اینک در بیش از ۵۰ دانشگاه کشور فعال هستند و با کمال مسرت تعدادی از آنها پس از طی مراحل قانونی انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای خود را احیا نمودهاند. در روزهایی که گذشت شوراهای احیای انجمنهای اسلامی سراسر کشور کوشیدند همایشی با عنوان «دولت، دانشگاه تعامل انتقادی» را علیرغم میل و منش خود در خارج از دانشگاه و با همکاری یکی از احزاب رسمی و قانونی کشور برگزار نمایند. هدف از این همایش بحث و بررسی پیرامون نقش و جایگاه دانشگاه در گذار کشور از موقعیت دشوار کنونی و به خصوص نحوه تعامل این نهاد با دولت تدبیر و امید بود و قرار بود برای نخستین بار بعد از سالها انجمنهای اسلامی دانشجویان به صورت رسمی میزبان جمعی از روشنفکران و فعالان سیاسی باشند. متاسفانه علی رغم طی کردن تمام رویههای قانونی و فراقانونی! این همایش در آخرین لحظات لغو گردید.»
۵- نقش گروههای اجتماعی در برآمدن دولت و انتظار آنان از دولت
«کوتاهسخن آن که دولت تدبیر و امید همچنان که ثمره حضور و همراهی «جامعه مدنی» و گروههای مختلف اجتماعی بود، تنها با همراهی و همگامی آنها قادر به پیمودن این راه خواهد بود.»
۶- انتظار از شخص رئیسجمهور
«کوششهای ارجمند وزارت علوم و بهداشت برای ترمیم دانشگاه، اگرچه تاکنون ثمرات مبارک بسیاری داشتهاست اما سامان یافتن نهاد دانشگاه و شکوفایی دوباره آن در گرو حمایت و توجه مجموعه دولت و شخص جنابعالی است. تاکید و حساسیت شما و دولت شما برای احیای نهادهای مدنی و صنفی و گشودن عرصههای وسیعتر برای فعالیت آنها - آنچنان که درباره خانه سینما و انجمن صنفی روزنامهنگاران رخ داد - امیدهای دانشگاهیان برای شکوفایی دوباره نهادهای دیرپای دانشگاه چون انجمنهای اسلامی دانشجویان فزونی بخشیدهاست.»
۷- نگرانی از آینده دانشگاه و بیمناک آینده دولت
«آنچه بر این همایش رفت، نمونهای از تنگناها و ناملایماتی است که فعالان دانشجویی و دیگر فعالان سیاسی و کنشگران مدنی با آن مواجه هستند. تمرکز دولت محترم بر غلبه بر بحرانهای متعدد کشور فارغ از هیاهو و جنجال رویهای تحسینبرانگیز است، اما امضاکنندگان این نامه نگران رویگردانی عقبه اجتماعی دولت و ناامیدی آنها در سایه مهندسی اقلیت پرهیاهو در فضای اجتماعی و رسانهای هستند.»
و بالاخره این جمله کلیدی که:
«پیروزی شما در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، که با مشارکت گسترده، آشتیجویانه و اثربخش گروههای مختلف اجتماعی حاصل شد روزنهای از امید برای بازگشت از کورهراههای پیموده شده و ترمیم زخمهای وارد آمده بر پیکر جامعه ایران گشودهاست. این امید مهمترین سرمایه گذشته و اکنون ماست و زنهار که به عبث بینجامد.»
«... زنهار که به عبث بینجامد...»؛ این جملهای است برخاسته از عمق درد تاریخی یک ملت. اگر آقای روحانی و مشاورانش این نامه را به دقت نخوانند و بر بند بند آن تأمل نکنند، زیان بسیار خواهند دید و فرصت تاریخی دیگری را از ملت ایران خواهند گرفت.
+ اسامی انجمنهای اسلامی (یا شوراهای احیایی) که این نامه را امضا کردهاند:
۱. انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام زنجان دانشگاه زنجان
۲. انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه سیستان و بلوچستان
۳. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اراک
۴. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی
۵. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان
۶. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
۷. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم اقتصادی
۸. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اراک
۹. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی ارومیه
۱۰. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۱. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هرمزگان
۱۲. انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز
۱۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه
۱۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ایلام
۱۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان
۱۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بجنورد
۱۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان
۱۸. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین
۱۹. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه جندیشاپور دزفول
۲۰. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه چمران اهواز
۲۱. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی
۲۲. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان
۲۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه
۲۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد
۲۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر
۲۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
۲۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود
۲۸. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز
۲۹. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی کرمانشاه
۳۰. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
۳۱. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی همدان
۳۲. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
۳۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت
۳۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک
۳۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
۳۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
۳۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان
۳۸. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ساری
۳۹. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
۴۰. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
۴۱. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
۴۲. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان
۴۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کردستان
۴۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ملایر
۴۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر
۴۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یاسوج
۴۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
----------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه نویسنده لزوماً بازتابدهنده دیدگاههای رادیو فردا نیست.
متأسفانه این خبر و این «اتفاق» بسیار مهم در لابهلای دیگر اخباری که هر روزه از اوضاع پرتلاطم ایران و کشمکشهای سیاسی و فساد اقتصادی و... میرسد، گم شد. در حالی که به نظر میرسد نامهای بسیار استراتژیک از سوی بخش مهمی از جامعه مدنی ایران بود که توجه و تمرکز و حمایت ویژه از سوی کنشگران سیاسی و مدنی میطلبد.
این نامهای است که به نظر میرسد خواندنش برای شخص رئیسجمهور و مشاورانش بسیار ضروری و استراتژیک است.
در باره نقش و اهمیت نهاد دانشگاه، جنبش دانشجویی و مشخصاً انجمنهای اسلامی به عنوان تنها تشکلی که تا چند سال پیش امکان فعالیت در دانشگاه را داشت، سخن بسیار گفته شده و نیاز به تکرار نیست. همین مسئله در مورد نقش نهادهای مدنی و اهمیت آنان در فرایند تدریجی دموکراتیزه کردن در ایران مصداق دارد که باز نیاز به تکرار ندارد. این نقش موقعی اهمیت مضاعف پیدا میکند که به جوان بودن جامعه ایران توجه بیشتری بکنیم و به لحاظ استراتژیک نیز ریسکپذیری بیشتر جوانان نسبت به دیگر گروههای سنی و دانشجویان نسبت به دیگر اقشار اجتماعی را مد نظر داشته باشیم.
مرور چند دهه اخیر وقایع ایران به خصوص از درون اصلاحات تاکنون نیز به خوبی گویای نقش موثر (خواه/گاه مثبت و خواه/گاه غیرمثبت) این نهاد و بخش موثر جامعه مدنی است.
بر این امر این نکته را هم بیفزاییم که در هفتههای اخیر که هیاهو و جنجال و هجوم هدایت شده تبلیغی و رسانهای علیه دولت تشدید شده، جای خالی نهادها و رسانههای اجتماعی برای حمایت از مطالباتی که همانها منجر به روی کار آمدن دولت شد بیش از پیش احساس میشود؛ چه مطالبات برخاسته از نارضایتی سیاسی و چه مطالبات ناشی از نارضایتی اقتصادی. اما امروزه با هو و جنجال جریانهای افراطی، از جمله علیه مذاکرات و توافقات هستهای که میتواند منجر به رفع تحریمها و کمکحال بهبود اوضاع اقتصادی کشور شود؛ صدای بلندتر رسانهای متعلق به اقلیتی است که در انتخابات اخیر شکست خوردهاست. اما اینک با سماجت تمام و مهندسی مشخص میخواهد نیات و اغراض خود را بر خواست اکثریت تحمیل کند. و متاسفانه دولت نیز زورش به هیاهوی آنها نمیرسد.
اما آنچه باعث تاسف و نگرانی است عدم کمک گیری دولت از جامعه مدنی حامی مطالبات اکثریت مردم و سیاستهای دولت است.
حال با این مقدمات نظری، تاریخی، استراتژیک و تاکتیکی ناشی از رخدادهای روز به روز کشور است که نامه ۴۷ انجمن اسلامی به رئیسجمهور اهمیت وافر مییابد.
در این نامه به چند نکته مهم اشاره شدهاست که تیتروار بر شمرده میشود و هیچ توضیحی بیشتر از آنچه در متن دقیق نامه آمده نیاز ندارد؛ از جمله:
۱- اهمیت دانشگاه
«دانشگاه از دیرپاترین نهادهای خردورزی در جامعه ایران و بخشی مهم و ارزشمند از جامعه مدنی است. گستردگی این نهاد که میلیونها جوان از لایههای مختلف اجتماعی، هزاران استاد صاحب رأی و صدها نخبه را در بر گرفته و تا دورترین نقاط کشور گسترده شدهاست، دانشگاه را به یکی از مهمترین امکانهای جامعه برای گذار از این سالهای دشوار مبدل ساختهاست، امکانی که نمیتواند و نباید نادیده انگاشته شود.»
۲- رکود و سکوت کنونی دانشگاه
«بیگمان آگاهی از همین ظرفیت نهاد دانشگاه بود که شما را به طرح پرسش پیرامون چرایی سکوت دانشگاهیان برانگیخت. سکوتی که دست کم در مورد یکی از مهمترین دستاوردهای دولت، یعنی توافقنامه ژنو تاکنون جز با هیاهوی مخالفان افراطگرا شکسته نشدهاست.»
۳- اهمیت استقلال و آزادی دانشگاه و نقش مهم انجمنهای اسلامی
«انحطاط و تباهی نهاد دانشگاه در سالهای رفته، حتی در قیاس با حوزههایی چون اقتصاد و سیاست خارجی کمنظیر و استثنائی بودهاست. سخن گفتن دانشگاه و برآمدن آوای خوش بحث و نقد از آن، بیش و پیش از هر چیز در گرو حفاظت از استقلال دانشگاه و آزادی آکادمیک و ترویج فرهنگ پرسشگری و مداراست. آزادی تریبونها و نشریات دانشجویی لازمه حیات و نشاط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاه است و در نهایت نمیتوان از پویایی دانشگاه گفت و مشارکت آن در روزهای دشوار را طلبید و از تشکلهای دانشجویی مستقل و ریشهدار سخن به میان نیاورد. شوربختانه بخش بزرگی از دانشجویان که از قضا مخاطبان و بسط دهندگان رویکرد اعتدال هستند، در شرایط کنونی از فعالیت رسمی محرومند.»
۴- تحرک انجمنها برای احیا و فعالسازی مجدد
«علیرغم ناملایمات و فشارهای بسیار، این شوراها اینک در بیش از ۵۰ دانشگاه کشور فعال هستند و با کمال مسرت تعدادی از آنها پس از طی مراحل قانونی انجمنهای اسلامی دانشجویان دانشگاههای خود را احیا نمودهاند. در روزهایی که گذشت شوراهای احیای انجمنهای اسلامی سراسر کشور کوشیدند همایشی با عنوان «دولت، دانشگاه تعامل انتقادی» را علیرغم میل و منش خود در خارج از دانشگاه و با همکاری یکی از احزاب رسمی و قانونی کشور برگزار نمایند. هدف از این همایش بحث و بررسی پیرامون نقش و جایگاه دانشگاه در گذار کشور از موقعیت دشوار کنونی و به خصوص نحوه تعامل این نهاد با دولت تدبیر و امید بود و قرار بود برای نخستین بار بعد از سالها انجمنهای اسلامی دانشجویان به صورت رسمی میزبان جمعی از روشنفکران و فعالان سیاسی باشند. متاسفانه علی رغم طی کردن تمام رویههای قانونی و فراقانونی! این همایش در آخرین لحظات لغو گردید.»
۵- نقش گروههای اجتماعی در برآمدن دولت و انتظار آنان از دولت
«کوتاهسخن آن که دولت تدبیر و امید همچنان که ثمره حضور و همراهی «جامعه مدنی» و گروههای مختلف اجتماعی بود، تنها با همراهی و همگامی آنها قادر به پیمودن این راه خواهد بود.»
۶- انتظار از شخص رئیسجمهور
«کوششهای ارجمند وزارت علوم و بهداشت برای ترمیم دانشگاه، اگرچه تاکنون ثمرات مبارک بسیاری داشتهاست اما سامان یافتن نهاد دانشگاه و شکوفایی دوباره آن در گرو حمایت و توجه مجموعه دولت و شخص جنابعالی است. تاکید و حساسیت شما و دولت شما برای احیای نهادهای مدنی و صنفی و گشودن عرصههای وسیعتر برای فعالیت آنها - آنچنان که درباره خانه سینما و انجمن صنفی روزنامهنگاران رخ داد - امیدهای دانشگاهیان برای شکوفایی دوباره نهادهای دیرپای دانشگاه چون انجمنهای اسلامی دانشجویان فزونی بخشیدهاست.»
۷- نگرانی از آینده دانشگاه و بیمناک آینده دولت
«آنچه بر این همایش رفت، نمونهای از تنگناها و ناملایماتی است که فعالان دانشجویی و دیگر فعالان سیاسی و کنشگران مدنی با آن مواجه هستند. تمرکز دولت محترم بر غلبه بر بحرانهای متعدد کشور فارغ از هیاهو و جنجال رویهای تحسینبرانگیز است، اما امضاکنندگان این نامه نگران رویگردانی عقبه اجتماعی دولت و ناامیدی آنها در سایه مهندسی اقلیت پرهیاهو در فضای اجتماعی و رسانهای هستند.»
و بالاخره این جمله کلیدی که:
«پیروزی شما در انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، که با مشارکت گسترده، آشتیجویانه و اثربخش گروههای مختلف اجتماعی حاصل شد روزنهای از امید برای بازگشت از کورهراههای پیموده شده و ترمیم زخمهای وارد آمده بر پیکر جامعه ایران گشودهاست. این امید مهمترین سرمایه گذشته و اکنون ماست و زنهار که به عبث بینجامد.»
«... زنهار که به عبث بینجامد...»؛ این جملهای است برخاسته از عمق درد تاریخی یک ملت. اگر آقای روحانی و مشاورانش این نامه را به دقت نخوانند و بر بند بند آن تأمل نکنند، زیان بسیار خواهند دید و فرصت تاریخی دیگری را از ملت ایران خواهند گرفت.
+ اسامی انجمنهای اسلامی (یا شوراهای احیایی) که این نامه را امضا کردهاند:
۱. انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام زنجان دانشگاه زنجان
۲. انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه سیستان و بلوچستان
۳. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه اراک
۴. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی
۵. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گیلان
۶. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
۷. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم اقتصادی
۸. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اراک
۹. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی ارومیه
۱۰. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۱. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هرمزگان
۱۲. انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز
۱۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ارومیه
۱۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ایلام
۱۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه باهنر کرمان
۱۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بجنورد
۱۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان
۱۸. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بینالمللی امام خمینی قزوین
۱۹. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه جندیشاپور دزفول
۲۰. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه چمران اهواز
۲۱. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی
۲۲. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان
۲۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه رازی کرمانشاه
۲۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهرکرد
۲۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر
۲۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی
۲۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود
۲۸. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شیراز
۲۹. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی کرمانشاه
۳۰. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
۳۱. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی همدان
۳۲. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی
۳۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت
۳۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک
۳۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
۳۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
۳۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان
۳۸. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ساری
۳۹. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شیراز
۴۰. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
۴۱. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد
۴۲. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کاشان
۴۳. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه کردستان
۴۴. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ملایر
۴۵. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه هنر
۴۶. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یاسوج
۴۷. شورای احیاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه یزد
----------------------------------------------------------------------------------
دیدگاه نویسنده لزوماً بازتابدهنده دیدگاههای رادیو فردا نیست.