دگرگونی یلدا در فرهنگ معاصر ایران

صحبت حکام ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید جو، بو که برآید

حافظ

بزرگداشت شب یلدا و گرد هم آمدن خانواده به دور سفره‌ای از خوردنی‌ها و سخن‌های شیرین، یکی از کهن‌ترین آیین‌های ایرانیان است. آیینی که در آغاز چله زمستان به گرد ارزش‌های تاریخی مانند ستایش خورشید، به پایان رسیدن جمع‌آوری محصول و آغاز فصل تازه، پشت سر نهادن تاریکی شب به همراه یکدیگر و نوید پایان یافتن ظلمت و رسیدن زمانه پادشاهی نور و عدل، آنان را ماندگار ساخته‌است.

اما موقعیت و معنای اجتماعی این آیین در فرهنگ معاصر ایران در چند دهه اخیر با دگرگونی روبه‌رو بوده‌است. امروز این آیین در ایران و به ویژه شهرهای بزرگ آن‌چنان عمومیت یافته‌است که مقام‌های دولتی و مراجع رسمی فرهنگی ناگزیر هستند نسبت به آن واکنش نشان دهند:

واکنش دولت و آیت‌الله مکارم شیرازی

سازمان میراث فرهنگی برگزاری تورهای شب یلدا را ممنوع کرده‌است. دلیل این ممنوعیت همزمانی آن با ۲۸ صفر اعلام شده که در تقویم مذهبی شیعیان ایران برابر با عزاداری به مناسبت سال‌روز درگذشت پیامبر اسلام و امام حسن امام دوم شیعیان دانسته می‌شود. این واکنش دولت پس از آن صورت گرفته‌است که در سال‌های اخیر آژانس‌های گردشگری و انجمن‌های فرهنگی غیر دولتی برنامه‌هایی را در شب یلدا در اماکن گردشگری در سراسر ایران برگزار می‌کنند.

همچنین آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی مرجع نزدیک به حکومت ایران در پاسخ به فتوایی در باره شب یلدا، از مردم خواسته‌است تا از برگزاری جشن در این شب خودداری کنند. اما آقای مکارم انجام دید و بازدید و گردهم‌آیی خانوادگی را در این شب تایید کرده‌است. امری که که در اصطلاح فقها صله رحم نامیده می‌شود.

تندروها و تحریم یلدا

به نظر می‌رسد واکنش محتاطانه سازمان میراث فرهنگی نوعی پیشگیری سیاسی در برابر فشاری باشد که ممکن است از سوی تندروها و جناح‌های متعصب‌تر مذهبی نسبت به توجه مردم به شب یلدا ابراز شود. به عنوان نمونه محمود کریمی مداح معروفی که حمله مسلحانه او به سرنشینان خودرویی در یکی از خیابان‌های تهران در سال گذشته جنجال‌برانگیز شد، در صفحه فیس‌بوک خود خواهان تحریم شب یلدا شده‌است. آقای کریمی در صفحه فیس‌بوک خود نوشته‌است «شب یلدا تحریم... این صدای نفس شیعهٔ اثنی عشری است. به چه معنا شادی؟ به چه معنا خنده؟ عمرمان صرف شده پای یک مشت خُراف که سر ثانیه‌ای که بلند است امشب سر کنم قهقه‌ای!»

دولت و سنت‌های ایران باستان

احتیاط آقای مکارم در برخورد با یلدا به شکلی که نظر او مخالفت با یلدا تلقی نشود، نمونه‌ای است از احتیاطی که حکومت ایران داشته‌است تا تلاشش برای ترویج آیین‌های اسلامی به جای آیین‌های باستانی پیش از اسلام به شکلی نباشد که با ناخرسندی مردم روبه‌رو شود. حکومت ایران از نخستین سال‌های پس از انقلاب کوشید تا آیین‌هایی مانند هفت‌سین نوروزی و برخی دیگر از آیین‌های نوروزی را با قدری تغییرات برای هماهنگی با سنت‌های اسلامی بپذیرد اما در باره برخی از سنت‌ها مانند چهارشنبه‌سوری اندکی مقاومت از خود نشان داد. یلدا از جمله آیین‌هایی بود که حکومت تقریباً در باره آن ساکت بود. اما اغلب ناظران تحولات فرهنگی در ایران می‌گویند توجه به شب یلدا و سنت‌های ان در میان مردم به ویژه در شهرهایی مانند تهران افزایش یافته‌است. این توجه بیشتر تا حدی نتیجه مقاومت فرهنگی در برابر روحیه مقابله با آیین‌های ایران باستان در میان بخش‌هایی از حکومت بوده‌است و تا حدی نیز نتیجه همراهی بخش‌هایی از قشرهای مذهبی‌تر طبقه متوسط با این آیین بوده‌است.

یلدا و تقویم رسمی ایران

در سال‌های پس از انقلاب و همزمان با برخی از حملات جناح‌هایی از تندروها یا متعصبین مذهبی به ارزش‌ها و آیین‌های باستانی ایرانی، حساسیت‌های بخش‌هایی از جامعه ایران نیز نسبت به حفظ نمادهای فرهنگی ایران باستان افزایش یافت. در چارچوب همین تلاش‌ها در سال ۱۳۸۷ گروهی شامل ۴۶ انجمن‌های فرهنگی و نهاد غیر دولتی در نامه‌ای به شورای فرهنگ عمومی ایران خواهان ثبت جشن ملی یلدا در تقویم رسمی کشور شدند؛ و منصور واعظی دبیر وقت شورای فرهنگ عمومی از تصویب آن در شورا خبر داد. همچنین در همین سال سازمان میراث فرهنگی اعلام کرد که آیین شب یلدا در شمار میراث معنوی کشور ثبت شده‌است. این سازمان همچنین از تلاش برای ثبت آیین یلدا در میراث معنوی جهانی در یونسکو خبر داد.

یلدا و ارزش‌های ملی ایرانیان

بررسی‌های مردم‌شناسی در ایران نشان می‌دهد که آیین‌های شب یلدا تقریباً در بیشتر مناطق ایران کنونی برگزار می‌شود. از شهرهایی مانند تهران و مشهد و شیراز گرفته تا مناطقی مانند کردستان و خوزستان و گیلان و آدربایجان و در شرق ایران و جنوب شرقی که طیف‌های متفاوتی را از نظر قومی و مذهبی در بر می‌گیرد. بنا بر مطالعه‌ای که توسط مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ای موسسه همشهری در سال ۱۳۸۸ صورت گرفته ۷۲ درصد مردم تهران گفته‌اند که مراسم شب یلدا را برگزار می‌کنند. نزدیک به ۴۰ درصد گفته‌اند که این آیین را برای حفظ آداب و رسوم ملی برگزار می‌کنند و ۴۱ درصد هم گفته‌اند که در این شب حافظ می‌خوانند یا فال حافظ می‌گیرند.

بنا بر این می‌توان برگزاری شب یلدا را یکی از آیین‌های نمادینی دانست که ارزش‌های ملی ایران کنونی را بازتاب می‌دهد. ارزش‌هایی که از کودکی و در خانواده آموخته می‌شود. از خانواده‌های روستایی گرفته تا شهرنشین. اما در مناطق مختلف ایران نوع میوه و غذایی که ویژه شب یلدا شناخته می‌شود متفاوت است. تفاوت‌هایی که تا حدی نشان‌دهنده فرآورده‌های متفاوت کشاورزی در مناطق مختلف است. انار و هندوانه رایج‌ترین میوه‌هایی است که در شب یلدا مصرف می‌شود و معمولاً در کنار آجیل‌هایی متنوع در مناطق گوناگون ایران قرار می‌گیرد.

به همان میزان که سنت گردهم‌آیی خانوادگی و فضای دلنشین بهره بردن از میوه‌ها و خوردنی‌های دلنشین در تداوم فرهنگ یلدا موثر بوده‌است. شعر فارسی نیز در انتقال این فرهنگ نقشی موثر ایفا کرده‌است. سعدی و حافظ، خداوندان بلامنازع شعر فارسی، یلدا را با درآمیختن با عشق و حکمت خود در فرهنگ فارسی جاودانه کرده‌اند. آنان درکی از یلدا را تثبیت کرده‌اند که در شاعران پیش از آنان نیز دیده می‌شود. در این اشعار اشاره به باور همزمانی شب یلدا با تولد مسیح دیده می‌شود. همچنین برداشت‌های متفاوتی دیده می‌شود که از به پایان رسیدن شب یلدا و آغاز حکومت خورشید که اشاره روشنی است به باور باستانی همزمانی یلدا با زایش خورشید.

در دوران معاصر، تفسیر ابراهیم پورداوود از شب یلدا، به این آیین در میان ملی‌گرایان ایرانی موقعیتی تازه بخشید. تفسیر ابراهیم پورداوود از یشت‌ها بر این برداشت استوار بود که یلدا سنتی آریایی و مبتنی بر مذهب میترایی است که ریشه در بزرگداشت تولد میترا خدای خورشید دارد.

همین باور از سوی کسانی مانند دهخدا مورد تاکید قرار گرفته و اکنون در میان ایرانیان عمومیت یافته‌است. بنا بر این دیدگاه پذیرفتن باور تولد مسیح در شب یلدا نیز نتیجه همین باور و دارای ریشه‌ای آریایی است. این باور در سال‌های اخیر توسط برخی پژوهشگران مورد تردید قرار گرفته‌است. خداداد رضاخانی که متخصص تاریخ باستان است، ریشه یلدا را در سنت‌های بین‌النهرینی می‌داند که شب یلدا را شب تولد یکی از خدایان بابل به نام «شمش» (هم‌ریشه با واژه عربی شمس که به معنای خورشید است) می‌داند. آقای رضاخانی واژه آرامی یلدا را نشانه‌ای از این انتقال فرهنگی از باورهای بین‌النهرینی به ایران باستان می‌داند که با باور ایرانیان بر میترا به عنوان خدای خورشید منطبق بوده‌است. اما به هر حال هر یک از دو تفسیر را بپذیریم تغییری در این واقعیت نمی‌دهد که بزرگداشت شب یلدا سنتی مرسوم در ایران باستان و از جمله در میان زرتشتیان بوده‌است که به فرهنگ پس از اسلام انتقال یافته‌است. با وجود این نمی‌توان تفاوت جایگاه فرهنگی آیین یلدا و سنت‌هایی مانند سنت نوروزی و جشن سده را نادیده گرفت.

یلدا، آیینی از آن دهقانان و برزیگران

در حالی که آیین‌های وابسته به نوروز و سده از زمان هخامنشیان در تقویم‌های رسمی حکومت‌های ایرانی قرار گرفت و به طور رسمی از سوی مقامات گرامی داشته می‌شد، شب یلدا، همچنان آیین خانوادگی و سنتی مردمی باقی ماند. همین موقعیت است که معنای یلدا را در فرهنگ سیاسی ایران باستان از جشن‌هایی ماند نوروز متمایز می‌ساخته‌است. یلدا آیینی مردمی بوده‌است که مشارکت پادشاهان در آن نیز از وضع نزدیک شدن به مردم بوده‌است. این نگاه به یلدا به خوبی در شرحی که ابوریحان بیرونی مردم‌شناس و مورخ قرن چهارم در «آثار الباقیه» از آداب روز پس از یلدا به دست می‌دهد، دیده می‌شود:

«پادشاه از تخت شاهی به زیر می‌آمد و جامه سپید می‌پوشید و در بیابان بر فرش‌های سپید می‌نشست و دربان‌ها و یساولان و قراولان را، که هیبت ملک بدان‌هاست، به کنار می‌راند و در امور دنیا فارغ‌البال نظر می‌کرد و هرکس که نیازمند می‌شد، که با پادشاه سخن گوید، خواه که گدا باشد، یا دارا و شریف باشد یا وضیع بدون هیچ حاجب و دربانی به نزد پادشاه می‌رفت و بدون هیچ مانعی با او گفت‌وگو می‌کرد. در این روز پادشاه با دهقانان و برزیگران مجالست می‌کرد و در یک سفره با ایشان غذا می‌خورد و می‌گفت: من امروز مانند یکی از شما هستم و من با شما برادر هستم زیرا قوام دنیا به کارهایی است که به دست شما می‌شود و قوام عمارت آن هم به پادشاه است. نه پادشاه را از رعیت گریزی است و نه رعیت را از پادشاه و چون حقیقت امر چنین شد، پس من که پادشاه هستم، با شما برزیگران برادر خواهم بود و مانند دو برادر مهربان خواهیم بود.»

یلدا، آیینی برای تحمل شب بلند ظلمت

همین دیدگاه مردمی از یلدا، به ارزش‌های فرهنگی نهفته در مراسم شب یلدا نوعی همدلی عمومی داده‌است و آن را به نمادی برای تلاش برای به سر کردن شادمانه شب بلند ظلمت به مثابه نمادی از روزها و سال‌های سخت بی‌عدالتی تبدیل کرده‌است. این ارزش‌ها نه فقط در شعر کلاسیک ایران بلکه در شعر معاصر ایران نیز بازتاب یافته‌است. در شعر معاصر ایران و در نزد شاعرانی مانند شاملو، شب یلدا به نوعی کنایه از شب تاریک ستم بوده‌است. تحملی که به مدد عشق ممکن می‌شود. از این رو دو گونه تعبیر اجتماعی و عاشقانه از یلدا همواره در کنار یکدیگر در شعر فارسی دیده می‌شود. نشانه‌ای از تاریکی امیدبخش شب یلدا، چنان که در سخن سعدی آمده‌است:

برآی ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمد

که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم