به گزارش خبرگزاری فارس، محمدباقر ذوالقدر، معاون راهبردی قوه قضائیه جمهوری اسلامی، روز شنبه در نشست شورای قضایی استان بوشهر گفته است: سالانه ۶۰۰ هزار نفر به دلیل ارتکاب جرایم مختلف وارد زندانهای کشور میشوند و به همین میزان هم از زندان خارج میشوند.
محمد باقر ذوالقدر میزان جمعیت ورودی زندانها را «قابل قبول و زیبنده کشور» ندانسته و گفته است باید به سمتی برویم که کاهش ورودیها و افزایش خروجیها را در زندانها شاهد باشیم.
احمد بشیری، وکیل دعاوی و قاضی پیشین دادگستری در ایران به پرسشهای رادیو فردا در این باره پاسخ داده است:
احمد بشیری: «البته وجود جرم و مجرم مختص کشور ما نیست و در همه جای دنیا هم جرم هست و هم مجرم. ولی وقتی یک مقام مسئول قانونی کشور میگوید که در سال ۶۰۰ هزار نفر وارد زندانها میشوند، اولا ما نمیتوانیم در درستی حرف او شک کنیم و دوم اینکه جا دارد در برابر این رقم وحشتانگیز جرایم و مجرمین، برای جان و مال خودمان و دیگران نگران شویم.
از سوی دیگر جا دارد که بلافاصله فکر کنیم به این نکته که اگر ۶۰۰ هزار نفر در سال وارد زندانهای ایران میشوند، چند صد هزار مجرم وجود دارند که هنوز دستگیر نشده و در سطح اجتماع با خیال راحت دارند به اعمال مجرمانهشان میپردازند.
این فکر وحشت ما را بیشتر میکند و ما را وادار میکند که تا دیر نشده است یک فکر اساسی در این زمینه بکنیم. و به طور کلی مملکت در این زمینه یک فکر اساسی بکند. برای اینکه تعداد مجرمین به این اندازه برای یک کشور با سوابق و شرایط ما، بسیار بسیار زیاد است.»
از دیدگاه شما به عنوان یک قاضی با تجربه دادگستری، چرا میزان ارتکاب جرم در ایران این همه بالاست؟ علت چیست؟
از نظر روانشناسی کیفری هر کس مرتکب جرم میشود بیمار است. همان طور که برای معالجه بیماران جسمی به معنای خاص خودش، نیازمند پزشک و دارو هستیم، برای بیماران اجتماعی نیز به پزشک و داروی اجتماعی نیازمندیم.
برای اینکه بتوانیم با جرم و مجرم مبارزه کنیم باید اول بدانیم که چه اتفاقی رخ میدهد که مردم یک کشور یا منطقه به سمت جرم کشیده میشوند؟ خاستگاه جرم و مجرم کجاست و چه وِیژگیهایی دارد؟
البته در یک نگاه سطحی تجربی و میدانی میشود گفت که از جمله علتها و خاستگاههای جرم در درجه اول، فقر فرهنگی، فقر مادی، فضای خشن اجتماعی و برخی اسباب و عوامل دیگری است که طرح آن به مجال بیشتری نیازمند است.
در کشور ما با آنکه همه مسئولان و گردانندگان امور علاقهمند به ریشهکنی جرم و کاهش تعداد مجرمین هستند، اما در عمل توفیق زیادی به دست نیاوردهاند.
برای اینکه به طور ریشهای با جرم و جنایت مبارزه نمیشود. ما عادت کردهایم که در مقاطع خاصی مجرم را دستگیر و تنبیه کرده و خیالمان آسوده میشود که کنترلش کردهایم، ولی کمتر اتفاق میافتد که به این نکته فکر کنیم که این فرد چگونه به دور مجرمیت افتاده است؟
ما بسترهای پیدایش جرایم را یا نمیشناسیم و یا در صورتی که آنها را بشناسیم، کمتر به آنها میپردازیم. از این لحاظ است که ما کماکان در کارمان موفق نمیشویم.
اگر ۶۰۰ هزار نفر در سال به دلیل ارتکاب جرایم مختلف – به گفته معاون راهبردی قوه قضائیه- به زندان راه پیدا میکنند، مجموع تعداد مجرمین؛ آنهایی که مجازاتهای مختلفی مثل حبسهای تعلیقی یا جریمههای نقدی برایشان صادر شده است و یا دیگر مجازاتهایی که شامل زندان نمیشود را باید در چه محدودهای فرض کرد؟
آنها چه درصدی از کل مجرمین کشور را شامل میشوند؟
من در حال حاضر سمت قضایی ندارم و وکیل دادگستری هستم. اما در آن زمان که ما در دستگاه قضایی مشغول به خدمت بودیم، شرایط اجتماعی آن زمان با الان فرق میکرد.
از سوی دیگر چون بیشتر عمر من در دادسراها و محاکم کیفری سپری شده است، میتوانم به شما بگویم که در غربالگری که از مرتکبین جرایم در دادسراها انجام میدادیم، چیزی در حدود ۳۰ درصد آنها به زندان فرستاده میشدند و بقیه آنها، زندان شامل حالشان نمیشد.
حالا اگر بگوییم که ۵۰ درصد مجرمین به زندان راه پیدا میکنند، باز هم یک رقم بسیار بالایی دستگیرمان خواهد شد.
محمد باقر ذوالقدر میزان جمعیت ورودی زندانها را «قابل قبول و زیبنده کشور» ندانسته و گفته است باید به سمتی برویم که کاهش ورودیها و افزایش خروجیها را در زندانها شاهد باشیم.
احمد بشیری، وکیل دعاوی و قاضی پیشین دادگستری در ایران به پرسشهای رادیو فردا در این باره پاسخ داده است:
Your browser doesn’t support HTML5
احمد بشیری: «البته وجود جرم و مجرم مختص کشور ما نیست و در همه جای دنیا هم جرم هست و هم مجرم. ولی وقتی یک مقام مسئول قانونی کشور میگوید که در سال ۶۰۰ هزار نفر وارد زندانها میشوند، اولا ما نمیتوانیم در درستی حرف او شک کنیم و دوم اینکه جا دارد در برابر این رقم وحشتانگیز جرایم و مجرمین، برای جان و مال خودمان و دیگران نگران شویم.
از سوی دیگر جا دارد که بلافاصله فکر کنیم به این نکته که اگر ۶۰۰ هزار نفر در سال وارد زندانهای ایران میشوند، چند صد هزار مجرم وجود دارند که هنوز دستگیر نشده و در سطح اجتماع با خیال راحت دارند به اعمال مجرمانهشان میپردازند.
این فکر وحشت ما را بیشتر میکند و ما را وادار میکند که تا دیر نشده است یک فکر اساسی در این زمینه بکنیم. و به طور کلی مملکت در این زمینه یک فکر اساسی بکند. برای اینکه تعداد مجرمین به این اندازه برای یک کشور با سوابق و شرایط ما، بسیار بسیار زیاد است.»
از دیدگاه شما به عنوان یک قاضی با تجربه دادگستری، چرا میزان ارتکاب جرم در ایران این همه بالاست؟ علت چیست؟
از نظر روانشناسی کیفری هر کس مرتکب جرم میشود بیمار است. همان طور که برای معالجه بیماران جسمی به معنای خاص خودش، نیازمند پزشک و دارو هستیم، برای بیماران اجتماعی نیز به پزشک و داروی اجتماعی نیازمندیم.
برای اینکه بتوانیم با جرم و مجرم مبارزه کنیم باید اول بدانیم که چه اتفاقی رخ میدهد که مردم یک کشور یا منطقه به سمت جرم کشیده میشوند؟ خاستگاه جرم و مجرم کجاست و چه وِیژگیهایی دارد؟
البته در یک نگاه سطحی تجربی و میدانی میشود گفت که از جمله علتها و خاستگاههای جرم در درجه اول، فقر فرهنگی، فقر مادی، فضای خشن اجتماعی و برخی اسباب و عوامل دیگری است که طرح آن به مجال بیشتری نیازمند است.
در کشور ما با آنکه همه مسئولان و گردانندگان امور علاقهمند به ریشهکنی جرم و کاهش تعداد مجرمین هستند، اما در عمل توفیق زیادی به دست نیاوردهاند.
برای اینکه به طور ریشهای با جرم و جنایت مبارزه نمیشود. ما عادت کردهایم که در مقاطع خاصی مجرم را دستگیر و تنبیه کرده و خیالمان آسوده میشود که کنترلش کردهایم، ولی کمتر اتفاق میافتد که به این نکته فکر کنیم که این فرد چگونه به دور مجرمیت افتاده است؟
ما بسترهای پیدایش جرایم را یا نمیشناسیم و یا در صورتی که آنها را بشناسیم، کمتر به آنها میپردازیم. از این لحاظ است که ما کماکان در کارمان موفق نمیشویم.
اگر ۶۰۰ هزار نفر در سال به دلیل ارتکاب جرایم مختلف – به گفته معاون راهبردی قوه قضائیه- به زندان راه پیدا میکنند، مجموع تعداد مجرمین؛ آنهایی که مجازاتهای مختلفی مثل حبسهای تعلیقی یا جریمههای نقدی برایشان صادر شده است و یا دیگر مجازاتهایی که شامل زندان نمیشود را باید در چه محدودهای فرض کرد؟
آنها چه درصدی از کل مجرمین کشور را شامل میشوند؟
من در حال حاضر سمت قضایی ندارم و وکیل دادگستری هستم. اما در آن زمان که ما در دستگاه قضایی مشغول به خدمت بودیم، شرایط اجتماعی آن زمان با الان فرق میکرد.
از سوی دیگر چون بیشتر عمر من در دادسراها و محاکم کیفری سپری شده است، میتوانم به شما بگویم که در غربالگری که از مرتکبین جرایم در دادسراها انجام میدادیم، چیزی در حدود ۳۰ درصد آنها به زندان فرستاده میشدند و بقیه آنها، زندان شامل حالشان نمیشد.
حالا اگر بگوییم که ۵۰ درصد مجرمین به زندان راه پیدا میکنند، باز هم یک رقم بسیار بالایی دستگیرمان خواهد شد.