محمود احمدینژاد با ارسال نامهای به وزیر علوم از او خواست تا رؤسای دو دانشگاه تهران و تربیت مدرس را بر کنار کند.
احمدینژاد در این نامه که متن آن توسط خبرگزاریهای داخلی منتشر شده، رؤسای این دو دانشگاه را به داشتن رویکردی سیاستزده، غیرعلمی و گاه امنیتی، متهم کرده است.
در این باره با سجاد ویس مرادی، از اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت، گفتوگو کرده و ابتدا درباره دلیل درخواست آقای احمدینژاد برای برکناری رؤسای این دو دانشگاه پرسیدهایم:
سجاد ویسمرادی: مسئله این است که اگر کسی هم قرار است نسبت به حاکم شدن فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور پاسخگو باشد، شخص اول خود آقای احمدینژاد است و بعد از آن هم کامران دانشجو، وزیر علوم دولت آقای احمدینژاد است.
ما سالها شاهد بودیم که رؤسای دانشگاههایی که منتصب خود همین افراد بودند و از سوی وزیر علوم منتصب شده و توسط خود شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست خود آقای احمدینژاد تایید شده بودند، یک فضای سنگین امنیتی را در دانشگاههای کشور حاکم کردند.
طبق گزارشی که اخیرا دفتر تحکیم وحدت به آقای احمد شهید ارائه کرد بیش از هزار مورد محرومیت از تحصیل در طول دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد در دانشگاههای مختلف به ثبت رسیده است، که مسئولیت این مسئله بر عهده وزیر علوم و رئیسان دانشگاهها و خود شخص آقای احمدی نژاد است و ما شاهد این بودیم که سکوتی از سوی آقای احمدی نژاد همیشه در این مورد حاکم بوده و چه شده که امروز که نزدیک به ایام انتخابات شدهایم، آقای احمدی نژاد متوجه شده است که فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور حاکم شده است؟
آقای احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در گزارشی که به تازگی منتشر کرده از رؤسای دانشگاههای امیرکبیر و علامه طباطبایی به عنوان پیشتازان سرکوب دانشجویان نام برده است.
هر دوی این افراد به آقای احمدی نژاد نزدیک هستند. چطور است که الان آقای احمدی نژاد از گسترش فضای امنیتی در دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس نام میبرد ولی از این فضا در دانشگاههای امیرکبیر و علامه طباطبایی که فشارها بر دانشجویان بیشتر است توسط آقای احمدینژاد نامی برده نمیشود؟
اگر بخواهیم بگوییم که در کدام دانشگاهها فضای امنیتی بیشتر بوده است، قطعا میتوانیم از دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه علامه طباطبایی در صدر لیست فضای امنیتی در دانشگاههای کشور نام ببریم.
ولی از آن جایی که روسای این دانشگاهها یعنی آقای رهایی و آقای شریعتی از دوستان نزدیک آقای احمدی نژاد هستند، و رانتهای مختلفی به آنها اعطا شده است در طول هشت سال گذشته که بر این دو دانشگاه ریاست کردهاند، ما شاهد این نیستیم که آقای احمدی نژاد نسبت به حاکم شدن فضای امنیتی با این دو برخوردی کرده باشد و هیچ واکنشی را از سوی ایشان تا به حال ندیدهایم.
این مسئله هم بحث ریاکاری آقای احمدی نژاد را در این زمینه بیشتر رسوا میکند.
فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران کی است و در ماجرای حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۸۸ آقای رهبر چه نقشی را ایفا کرده است؟
بعد از آقای امیرزنجانی که یک روحانی بود و رئیس دانشگاه تهران بود، آقای فرهاد رهبر به ریاست دانشگاه تهران رسید که به نظر میرسد روابط خوبی با آقای احمدی نژاد داشته باشد.
در حادثه کوی دانشگاه هم ما شاهد این بودیم که آقای رهبر همکاری نزدیکی با نیروهای امنیتی داشت و هیچ پیگیری هم برای مطالبات دانشجویان از سوی ایشان صورت نگرفت و حتی برخوردی شدیدی هم با دانشجویانی که در مسئله کوی دانشگاه هزینه داده بودند از سوی خود ریاست دانشگاه و عواملش در درون دانشگاه انجام شد.
آقای رهبر در طول سالیانی که بر دانشگاه تهران ریاست میکردند همکار خوبی برای نیروهای امنیتی بودند ولی به نظر میرسد که اکنون برکناری ایشان یک نمایشی است از سوی آقای احمدی نژاد و در واقع آقای رهبر قربانی سیاستهای نمایشی آقای احمدی نژاد در این مرحله شده است چرا که ما شاهد هستیم اگر بحث مورد نظر در مورد استیلای فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور است، دانشگاههای امیرکبیر و علامه و دانشگاه بوعلی سینا و رازی و دانشگاه شیراز و بسیاری از دانشگاههای دیگر در این بحث نگاه امنیتی و هزینهای که بر دانشجویان تحمیل کردهاند، همگی شریک هستند.
ولی به صورت نمایشی گویا آقای احمدی نژاد تصمیم گرفته است که فعلا دو تن از روسای دانشگاهها را قربانی کند تا به اهداف خودش دست پیدا کند.
اصولا تا به حال سابقه داشته است که رئیس جمهور نامهای به صورت علنی بنویسد و به طور مستقیم خواستار برکناری رئیس دانشگاهی بشود؟
تا جایی که من می دانم این امر در دولتهای اخیر بی سابقه بوده است که به صورت رسانهای، رئیس جمهور خواستار برکناری رئیس دانشگاهی بشود و معمولا این امر از مجرای وزیر علوم انجام میشده است.
بنابر این این امر به نظر میرسد که یک کار تازهای است که آقای احمدی نژاد در این زمینه باب کردهاند و بیشتر به نظر میرسد که خواستهاند که از فضای رسانهای که در پی این اقدام ایجاد خواهد شد، بهرهبرداری کنند.
احمدینژاد در این نامه که متن آن توسط خبرگزاریهای داخلی منتشر شده، رؤسای این دو دانشگاه را به داشتن رویکردی سیاستزده، غیرعلمی و گاه امنیتی، متهم کرده است.
در این باره با سجاد ویس مرادی، از اعضای شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت، گفتوگو کرده و ابتدا درباره دلیل درخواست آقای احمدینژاد برای برکناری رؤسای این دو دانشگاه پرسیدهایم:
Your browser doesn’t support HTML5
سجاد ویسمرادی: مسئله این است که اگر کسی هم قرار است نسبت به حاکم شدن فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور پاسخگو باشد، شخص اول خود آقای احمدینژاد است و بعد از آن هم کامران دانشجو، وزیر علوم دولت آقای احمدینژاد است.
ما سالها شاهد بودیم که رؤسای دانشگاههایی که منتصب خود همین افراد بودند و از سوی وزیر علوم منتصب شده و توسط خود شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست خود آقای احمدینژاد تایید شده بودند، یک فضای سنگین امنیتی را در دانشگاههای کشور حاکم کردند.
طبق گزارشی که اخیرا دفتر تحکیم وحدت به آقای احمد شهید ارائه کرد بیش از هزار مورد محرومیت از تحصیل در طول دوران ریاست جمهوری آقای احمدینژاد در دانشگاههای مختلف به ثبت رسیده است، که مسئولیت این مسئله بر عهده وزیر علوم و رئیسان دانشگاهها و خود شخص آقای احمدی نژاد است و ما شاهد این بودیم که سکوتی از سوی آقای احمدی نژاد همیشه در این مورد حاکم بوده و چه شده که امروز که نزدیک به ایام انتخابات شدهایم، آقای احمدی نژاد متوجه شده است که فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور حاکم شده است؟
آقای احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران در گزارشی که به تازگی منتشر کرده از رؤسای دانشگاههای امیرکبیر و علامه طباطبایی به عنوان پیشتازان سرکوب دانشجویان نام برده است.
هر دوی این افراد به آقای احمدی نژاد نزدیک هستند. چطور است که الان آقای احمدی نژاد از گسترش فضای امنیتی در دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس نام میبرد ولی از این فضا در دانشگاههای امیرکبیر و علامه طباطبایی که فشارها بر دانشجویان بیشتر است توسط آقای احمدینژاد نامی برده نمیشود؟
اگر بخواهیم بگوییم که در کدام دانشگاهها فضای امنیتی بیشتر بوده است، قطعا میتوانیم از دانشگاه امیرکبیر و دانشگاه علامه طباطبایی در صدر لیست فضای امنیتی در دانشگاههای کشور نام ببریم.
ولی از آن جایی که روسای این دانشگاهها یعنی آقای رهایی و آقای شریعتی از دوستان نزدیک آقای احمدی نژاد هستند، و رانتهای مختلفی به آنها اعطا شده است در طول هشت سال گذشته که بر این دو دانشگاه ریاست کردهاند، ما شاهد این نیستیم که آقای احمدی نژاد نسبت به حاکم شدن فضای امنیتی با این دو برخوردی کرده باشد و هیچ واکنشی را از سوی ایشان تا به حال ندیدهایم.
این مسئله هم بحث ریاکاری آقای احمدی نژاد را در این زمینه بیشتر رسوا میکند.
فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه تهران کی است و در ماجرای حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۸۸ آقای رهبر چه نقشی را ایفا کرده است؟
بعد از آقای امیرزنجانی که یک روحانی بود و رئیس دانشگاه تهران بود، آقای فرهاد رهبر به ریاست دانشگاه تهران رسید که به نظر میرسد روابط خوبی با آقای احمدی نژاد داشته باشد.
در حادثه کوی دانشگاه هم ما شاهد این بودیم که آقای رهبر همکاری نزدیکی با نیروهای امنیتی داشت و هیچ پیگیری هم برای مطالبات دانشجویان از سوی ایشان صورت نگرفت و حتی برخوردی شدیدی هم با دانشجویانی که در مسئله کوی دانشگاه هزینه داده بودند از سوی خود ریاست دانشگاه و عواملش در درون دانشگاه انجام شد.
آقای رهبر در طول سالیانی که بر دانشگاه تهران ریاست میکردند همکار خوبی برای نیروهای امنیتی بودند ولی به نظر میرسد که اکنون برکناری ایشان یک نمایشی است از سوی آقای احمدی نژاد و در واقع آقای رهبر قربانی سیاستهای نمایشی آقای احمدی نژاد در این مرحله شده است چرا که ما شاهد هستیم اگر بحث مورد نظر در مورد استیلای فضای امنیتی بر دانشگاههای کشور است، دانشگاههای امیرکبیر و علامه و دانشگاه بوعلی سینا و رازی و دانشگاه شیراز و بسیاری از دانشگاههای دیگر در این بحث نگاه امنیتی و هزینهای که بر دانشجویان تحمیل کردهاند، همگی شریک هستند.
ولی به صورت نمایشی گویا آقای احمدی نژاد تصمیم گرفته است که فعلا دو تن از روسای دانشگاهها را قربانی کند تا به اهداف خودش دست پیدا کند.
اصولا تا به حال سابقه داشته است که رئیس جمهور نامهای به صورت علنی بنویسد و به طور مستقیم خواستار برکناری رئیس دانشگاهی بشود؟
تا جایی که من می دانم این امر در دولتهای اخیر بی سابقه بوده است که به صورت رسانهای، رئیس جمهور خواستار برکناری رئیس دانشگاهی بشود و معمولا این امر از مجرای وزیر علوم انجام میشده است.
بنابر این این امر به نظر میرسد که یک کار تازهای است که آقای احمدی نژاد در این زمینه باب کردهاند و بیشتر به نظر میرسد که خواستهاند که از فضای رسانهای که در پی این اقدام ایجاد خواهد شد، بهرهبرداری کنند.