سایه «کابوس ۱۳۹۲» بر فراز اقتصاد ایران

جنوب شهر تهران.

محافل کسب و کار ایران سال بسیار بدی را برای اقتصاد کشور پیش‌بینی می‌کنند. گفت‌وگوی اقتصادی روز رادیو فردا با فریدون خاوند به همین موضوع می‌پردازد.

Your browser doesn’t support HTML5

گفت‌وگوی حمید فاطمی با فریدون خاوند درباره اقتصاد ۹۲


در مقاله‌ای که هشتم فروردین ماه در سایت «خبر آن‌لاین» منتشر شد، پدرام سلطانی نایب‌رئیس اتاق بازرگانی ایران سال ۱۳۹۲ را، برای اقتصاد ایران، «کابوس» توصیف می‌کند. آیا این بدبینی، در محافل کسب‌وکار ایران، جنبه اقلیتی دارد و یا، بر عکس، طیف وسیعی را در بر می‌گیرد؟

فریدون خاوند: مسائلی را که در مطلب کوتاه نایب‌رئیس اتاق بازرگانی زیر عنوان «کابوس ۹۲» مورد تاکید قرار گرفته، به اشکال گوناگون از زبان خیلی دیگر از نمایندگان محافل کسب‌وکار می‌شنویم.

آقای سلطانی می‌گوید در سال جدید تحریم‌ها شدیدتر خواهد شد، با توجه به جو انتخاباتی تصمیم‌گیری متوقف خواهد شد، به دلیل کاهش منابع نفتی دولت و اجرای فاز دوم قانون معروف به «هدفمند کردن یارانه‌ها»، افسار سیاست پولی بیش از بیش از دست بانک مرکزی خارج خواهد شد و اوج‌گیری تورم ادامه خواهد یافت، به دلیل افزایش مشکلات، تولیدکننده‌ها و صنعتگران نخواهند توانست تعهدات مالی خودشان را انجام بدهند، و در نتیجه حجم معوقه‌های بانکی بالاتر خواهد رفت.

آقای سلطانی اضافه می‌کند که دولت مجبور خواهد شد بیش از گذشته به اقدام‌های تعزیری و پلیسی روی بیاورد، چون ابزارهای تنظیم سیاست‌های اقتصادی کشور در عرصه‌های پولی و مالی و ارزی و تجاری کم‌اثرتر خواهند شد. در هیاهوی ناشی از انتخابات کسی صدای فعالان اقتصادی را نخواهد شنید. نرخ ارز حرکت صعودی خودش را از سر خواهد گرفت، مشکلات بازرگانی کشور به دلیل تحریم‌های شدت خواهد گرفت و غیره و غیره.

حرف‌های مطرح شده از سوی پدرام سلطانی بیانگر نظر یک اقلیت نیست. در محافل کسب‌وکار ایران، خیلی از دست‌اندرکاران همین حرف‌ها را می‌زنند. صفحات روزنامه‌های اقتصادی هم انباشته از همین پیش‌بینی‌های بدبینانه است. حتی محمد نهاوندیان، رئیس اتاق بازرگانی هم، البته با زبانی خیلی محتاطانه، از بدبینی شدیدش به آینده اقتصاد ایران حرف می‌زند.

این را هم باید اضافه کرد که با نزدیک‌تر شدن انتخابات ریاست جمهوری و شدت گرفتن جنگ جناح‌ها، مثل همیشه فضای بازتری برای گفتن واقعیت‌های کشور پیش آمده، به خصوص در عرصه اقتصادی.

در گزارش‌هایی هم که مرکز پژوهش‌های کشور زیر عنوان «پایش فضای کسب‌وکار ایران» بر پایه پرسش از تشکل‌های اقتصادی کشور هر سه ماه یک بار منتشر می‌کند، بدبینی نسبت به فضای داخلی و بین‌المللی اقتصاد کشور هر بار بیشتر می‌شود.

محافل کسب‌وکار ایران چشم‌انداز اقتصاد کشور را «کابوس» توصیف می‌کنند، در حالی که آقای خامنه‌ای، رهبر انقلاب، سال جاری را سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نامگذاری کرده است. این تضاد را چگونه می‌توان تعبیر کرد؟

در این زمینه می‌توان بر یک نکته تاکید کرد و آن این که محافل کسب و کار، به عنوان بخش بسیار مهمی از جامعه مدنی، اوضاع اقتصادی کشور را بر پایه آنچه هست تقسیر می‌کنند نه بر اساس شعارهای قدرت سیاسی.

به بیان دیگر بازرگانان و صنعتگران و تولیدکنندگان ایرانی، که بخش قابل توجهی از آنها از رانت حکومتی استفاده نمی‌کنند و با مسائل روز ایران و جهان آشنایی عمیق دارند، واقعیت‌ها را می‌بینند و ترسی ندارند که بلندگوهای قدرت آنها را به سیاه‌نمایی متهم کنند.

سال‌های سال است که تولیدکنندگان و بازرگانان ایرانی از این که زیر دست و پای سیاست‌بازان و نظریه‌پردازان رنگارنگ له می‌شوند، به ستوه آمده‌اند. «حماسه‌سرایی» دستگاه رهبری ایران در عرصه اقتصادی، وقتی که بازیگران عرصه‌های تولیدی کشور به این حال و روز افتاده‌اند، یک وضعیت سوررئالیستی را در کشور به وجود آورده است.

نایب رئیس اتاق بازرگانی در پایان مطلب خود می‌گوید «روزنه امیدمان این است که همیشه در تاریخ کشور، در شرایطی بس خطیر، به تصمیمی بس بزرگ همه چیز رنگ دیگری به خود گرفته است». این «تصمیم بزرگ» چه می‌تواند باشد؟

شاید امیدواری بزرگ آقای سلطانی و دیگر سخنگویان محافل کسب‌وکار ایران این باشد که آنها هم بتوانند روزی، فارغ از تنش‌ها و کشمکش‌ها، مثل همتایانشان در ترکیه، اندونزی و برزیل و غیره، در شرایط عادی، به تولید و بازرگانی بپردازند.

تصمیمی که اتخاذ آن به آرزوی بزرگ فعالان اقتصادی کشور (نه آنهایی که به برکت وضعیت فعلی کشور به ثروت‌های نجومی دست پیدا کرده‌اند) بدل شده، چیزی است که بتواند کشور را در شرایط عادی قرار دهد. با توجه به رشد بسیار سریع مبادلات در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی، صنعتگر و بازرگان ایرانی آرزو دارد بتواند در شرایط عادی به کشورهای همسایه، به بازارهای نوظهور و نیز به قدرت‌های قدیمی صنعتی کالا بفروشد و از آنها کالا بخرد. او می‌خواهند آزادانه مسافرت کند، از تسهیلات مالی و بانکی در سطح بین‌المللی استفاده کند، به بهترین فناوری‌های دنیا دسترسی داشته باشد.

صنعتگر و بازرگان ایرانی وقتی امکانات عظیم ایران را با واقعیت‌های تلخ حاکم بر اقتصاد کشورش مقایسه می‌کند، وقتی می‌بیند که همتایانش در کشورهای مشابه از چه ابزارها و آزادی‌هایی برخوردارند، طبعا سرخورده و مایوس می‌شود، و در این شرایط، چاره‌ای ندارد جز امید بستن به رویدادهایی که بتواند به این کابوس پایان بدهد.