«خاویر سولانا» مسئول پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا که قبل از عهدهداری این مقام توسط «کاترین اشتون» به مدت چند سال سرپرستی مذاکرات هستهای با ایران را برعهده داشت در مقالهای که در «پراجکت سیندیکت» به چاپ رسیده تحلیل خود را از تازهترین دور مذاکرات بین ایران و نمایندگان کشورهای پنج به علاوه یک منتشر کردهاست. ترجمه این مقاله به شرح زیر است:
پس از یک سال و اندی بنبست و بینتیجه ماندن مذاکرات ژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز دور جدید گفتوگوها بین ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک از نگاه بسیاری آخرین شانس ایران برای حل مسالمتآمیز بحرانی است که نزدیک به یک دهه ادامه دارد. من به عنوان مذاکرهکننده از سوی دولتهای غربی در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در این بحران نقش مستقیمی داشتم.
هدف دور جدید مذاکرات که ریاست آن برعهده کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سعید جلیلی مذاکرهکننده ارشد دولت ایران است هنوز هم قانع کردن ایران به توقف غنیسازی اورانیوم، تبعیت از قطعنامههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد و پایبندی به تعهدات خود براساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای که ایران از جمله امضاکنندگان آن است. اما علاوه بر این چند عامل دیگر اهمیت راهبردی این مذاکرات را بیشتر میکند.
عامل اول این است که از زمان توقف دور قبلی گفتوگوهای هستهای با ایران، شرایط سیاسی و اقتصادی ایران تغییرات مهمی کردهاست. ماه نوامبر سال گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود اعلام کرد برنامههای هستهای ایران به جای حرکت به سمت تولید برق و یا تولید ایزوتوپ برای مصارف پزشکی به سمت فراهم کردن امکانات برای تولید بمب هستهای حرکت میکند. پس از آن فشارهای بین المللی بر ایران افزایش یافت و معاملات بانکی با بانک مرکزی ایران و همینطور صادرات نفت آن کشور مورد تحریم قرار گرفت.
هر چند افزایش بهای نفت در ماههای اخیر تا حدی به درآمد آن کشور افزودهاست ولی اعمال تحریمهای جدید تاثیر خود را به شکل محسوسی به خصوص در شرایط اقتصاد مصرفکنندگان ایرانی برجای گذاشتهاست. از ماه اکتبر تاکنون ریال ۴۰ درصد از ارزش خود را در برابر ارزهای جهان از دست داده و این وضعیت واردات کالاهای خارجی را برای ایران دشوارتر کردهاست. نقل و انتقال ارز در سیستم بانکی بینالمللی برای دولت ایران، بازرگانان و شهروندان عادی آن کشور بسیار دشوار شدهاست.
علاوه بر این حکومت ایرن به نسبت گذشته درگیر اختلافات شدیدتر و بنابراین ضعیفتر است. مناسبات آیتالله خامنهای رهبر با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران وخیمتر شده و در عین حال این اختلافها و تنشها در سپاه پاسداران افزایش یافتهاست. باید دید که این تغییرات در حکومت وفضای سیاسی ایران به چه شکلی روی دور جدید مذاکرات تاثیر خواهد گذاشت.
عامل دوم این است که تحت تاثیر ناآرامی و تحولات سیاسی در کشورهای عربی و به ویژه سوریه که همپیمان اصلی ایران در خاورمیانه به شمار میآید موقعیت جمهوری اسلامی در سطح منطقه تضعیف شدهاست. البته شرایط سوریه به عنوان تنها کشور خارج از مدار اتحاد شوروی سابق که میزبان پایگاههای نظامی روسیهاست بر موضعگیریهای مسکو در مذاکرات هستهای با ایران تاثیر خواهد داشت و این گفتوگوهای دشوار را پیچیده تر خواهد کرد.
از دیدگاه مناسبات با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز شرایط متحول شدهاست. این کشورها اکنون بیش از تمام سالهای دو دهه گذشته در موضع مخالفت با ایران و سوریه قرار گرفتهاند. عربستان سعودی و قطر حتی به شکل علنی از احتمال ارسال کمکهای مالی و تسلیحاتی برای مخالفان رژیم سوریه صحبت میکنند. در عین حال منابع بزرگ نفت خام عربستان این امکان را فراهم میکند که در صورت کاهش صادرات نفت ایران آن کشور کمبود نفت در بازار جهانی را تامین کند.
چین با توجه به وابستگی روز افزون به منابع انرژی خاورمیانه ناگزیر است در مذاکرات هستهای با ایران به این عامل هم توجه زیادی بکند. چین و روسیه تاکنون در شورای امنیت سازمان ملل متحد از دولت فعلی سوریه حمایت کردهاند. اخیرا این موضوع بر ملا شده که دولت ایران با دادن کشتیهای نفتکش به سوریه به رژیم آن کشور کمک کردهاست که تحریمهای بینالمللی را دور زده و نفت خود را به شرکت دولت نفت چین بفروشد.
عامل سوم این است که دولت اسرائیل که از نتایج دور قبلی مذاکرات هستهای با ایران نیز ناراضی بود، در یک سال اخیر تحمل و صبر کمتری از خود نشان میدهد. در شرایطی که برنامههای هستهای ایران به پیشرفت خود ادامه میدهند و فضای بحران و بیثباتی در کل منطقه تشدید شدهاست، اسرائیل طرفدار اقدام نظامی در سال جاری است. به گفته اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل ایران در سال جاری میتواند به مرحلهای از پیشرفت در برنامههای هستهای برسد که اصطلاحا آن را «محدوده مصون» مینامند و از آن مرحله به بعد عملا اقدام نظامی بینتیجه خواهد بود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ماه گذشته در جریان سخنرانی خود در جلسه «آیپک» که نیرومندترین لابی یا گروه فشار طرفدار اسرائیل در آمریکاست، بر ضرورت واکنش اضطراری به بحران هستهای ایران تاکید کرد.
اما مذاکرات هستهای با ایران بسیار طولانی و پرپیچ و خم خواهد بود و عامل دیگری که بر پیچیدگیهای این دور از گفتوگوها خواهد افزود همزمانی آن با سال انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاست. به نظر میرسد که رهبران حزب جمهوریخواه آمریکا در مجموع به مواضع بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل بسیار نزدیک هستند.
عامل آخر این است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به خوبی میداند که انتخاب شدن مجدد وی به مقام ریاست جمهوری در گرو پرهیز از هرگونه اشتباهی در این بحران است. اما چگونه میتوان یک مذاکرات طولانی را به شکلی مدیریت کرد که به نفع طرف دیگر مذاکرات که خواستار وقت کشی است به نظر نیاید. به همین خاطر مدیریت تبلیغات و افکار عمومی در آمریکا یک عامل بسیار مهم در روند و چگونگی پیشرفت این مذاکرات خواهد بود.
در حال حاضر و براساس توصیههای وزارت دفاع، دولت آمریکا یک کانال گفتوگوی مستقیم با ایران را هنوز باز نگاه داشتهاست. در اولین روز گفتوگوهای اخیر در شهر استانبول سعید جلیلی با درخواست هیئت آمریکایی برای ملاقات دوجانبه در چهارچوب همین گفتوگوهای هستهای موافقت کرد. تمام طرفهای حاضر در گفتوگوها فعلا در این مرحله مذاکرات را گامی در جهت درست توصیف کردهاند.
اگر ما میخواهیم که ایران هیچگاه به سلاح هستهای دست پیدا نکند تنها وسیلهای که میتواند این امر را تضمین کند تغییر نظر و تمایل ایران به داشتن این تسلیحات است. و بهترین راه برای تغییر دادن تمایل حکومت ایران هنوز هم مذاکرهاست و نه استفاده از قدرت نظامی. هیچیک از طرفین هنوز هزینهها و پیامدهای جنگ را محاسبه نکردهاند. همه به دلایل مهم و خوبی هنوز هم مذاکره را ترجیح میدهند.
پس از یک سال و اندی بنبست و بینتیجه ماندن مذاکرات ژانویه سال ۲۰۱۱ آغاز دور جدید گفتوگوها بین ایران و کشورهای پنج بعلاوه یک از نگاه بسیاری آخرین شانس ایران برای حل مسالمتآمیز بحرانی است که نزدیک به یک دهه ادامه دارد. من به عنوان مذاکرهکننده از سوی دولتهای غربی در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ در این بحران نقش مستقیمی داشتم.
هدف دور جدید مذاکرات که ریاست آن برعهده کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و سعید جلیلی مذاکرهکننده ارشد دولت ایران است هنوز هم قانع کردن ایران به توقف غنیسازی اورانیوم، تبعیت از قطعنامههای مصوب شورای امنیت سازمان ملل متحد و پایبندی به تعهدات خود براساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای که ایران از جمله امضاکنندگان آن است. اما علاوه بر این چند عامل دیگر اهمیت راهبردی این مذاکرات را بیشتر میکند.
عامل اول این است که از زمان توقف دور قبلی گفتوگوهای هستهای با ایران، شرایط سیاسی و اقتصادی ایران تغییرات مهمی کردهاست. ماه نوامبر سال گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارش خود اعلام کرد برنامههای هستهای ایران به جای حرکت به سمت تولید برق و یا تولید ایزوتوپ برای مصارف پزشکی به سمت فراهم کردن امکانات برای تولید بمب هستهای حرکت میکند. پس از آن فشارهای بین المللی بر ایران افزایش یافت و معاملات بانکی با بانک مرکزی ایران و همینطور صادرات نفت آن کشور مورد تحریم قرار گرفت.
هر چند افزایش بهای نفت در ماههای اخیر تا حدی به درآمد آن کشور افزودهاست ولی اعمال تحریمهای جدید تاثیر خود را به شکل محسوسی به خصوص در شرایط اقتصاد مصرفکنندگان ایرانی برجای گذاشتهاست. از ماه اکتبر تاکنون ریال ۴۰ درصد از ارزش خود را در برابر ارزهای جهان از دست داده و این وضعیت واردات کالاهای خارجی را برای ایران دشوارتر کردهاست. نقل و انتقال ارز در سیستم بانکی بینالمللی برای دولت ایران، بازرگانان و شهروندان عادی آن کشور بسیار دشوار شدهاست.
علاوه بر این حکومت ایرن به نسبت گذشته درگیر اختلافات شدیدتر و بنابراین ضعیفتر است. مناسبات آیتالله خامنهای رهبر با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران وخیمتر شده و در عین حال این اختلافها و تنشها در سپاه پاسداران افزایش یافتهاست. باید دید که این تغییرات در حکومت وفضای سیاسی ایران به چه شکلی روی دور جدید مذاکرات تاثیر خواهد گذاشت.
عامل دوم این است که تحت تاثیر ناآرامی و تحولات سیاسی در کشورهای عربی و به ویژه سوریه که همپیمان اصلی ایران در خاورمیانه به شمار میآید موقعیت جمهوری اسلامی در سطح منطقه تضعیف شدهاست. البته شرایط سوریه به عنوان تنها کشور خارج از مدار اتحاد شوروی سابق که میزبان پایگاههای نظامی روسیهاست بر موضعگیریهای مسکو در مذاکرات هستهای با ایران تاثیر خواهد داشت و این گفتوگوهای دشوار را پیچیده تر خواهد کرد.
از دیدگاه مناسبات با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز شرایط متحول شدهاست. این کشورها اکنون بیش از تمام سالهای دو دهه گذشته در موضع مخالفت با ایران و سوریه قرار گرفتهاند. عربستان سعودی و قطر حتی به شکل علنی از احتمال ارسال کمکهای مالی و تسلیحاتی برای مخالفان رژیم سوریه صحبت میکنند. در عین حال منابع بزرگ نفت خام عربستان این امکان را فراهم میکند که در صورت کاهش صادرات نفت ایران آن کشور کمبود نفت در بازار جهانی را تامین کند.
چین با توجه به وابستگی روز افزون به منابع انرژی خاورمیانه ناگزیر است در مذاکرات هستهای با ایران به این عامل هم توجه زیادی بکند. چین و روسیه تاکنون در شورای امنیت سازمان ملل متحد از دولت فعلی سوریه حمایت کردهاند. اخیرا این موضوع بر ملا شده که دولت ایران با دادن کشتیهای نفتکش به سوریه به رژیم آن کشور کمک کردهاست که تحریمهای بینالمللی را دور زده و نفت خود را به شرکت دولت نفت چین بفروشد.
عامل سوم این است که دولت اسرائیل که از نتایج دور قبلی مذاکرات هستهای با ایران نیز ناراضی بود، در یک سال اخیر تحمل و صبر کمتری از خود نشان میدهد. در شرایطی که برنامههای هستهای ایران به پیشرفت خود ادامه میدهند و فضای بحران و بیثباتی در کل منطقه تشدید شدهاست، اسرائیل طرفدار اقدام نظامی در سال جاری است. به گفته اهود باراک وزیر دفاع اسرائیل ایران در سال جاری میتواند به مرحلهای از پیشرفت در برنامههای هستهای برسد که اصطلاحا آن را «محدوده مصون» مینامند و از آن مرحله به بعد عملا اقدام نظامی بینتیجه خواهد بود.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ماه گذشته در جریان سخنرانی خود در جلسه «آیپک» که نیرومندترین لابی یا گروه فشار طرفدار اسرائیل در آمریکاست، بر ضرورت واکنش اضطراری به بحران هستهای ایران تاکید کرد.
اما مذاکرات هستهای با ایران بسیار طولانی و پرپیچ و خم خواهد بود و عامل دیگری که بر پیچیدگیهای این دور از گفتوگوها خواهد افزود همزمانی آن با سال انتخابات ریاست جمهوری در آمریکاست. به نظر میرسد که رهبران حزب جمهوریخواه آمریکا در مجموع به مواضع بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل بسیار نزدیک هستند.
عامل آخر این است که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به خوبی میداند که انتخاب شدن مجدد وی به مقام ریاست جمهوری در گرو پرهیز از هرگونه اشتباهی در این بحران است. اما چگونه میتوان یک مذاکرات طولانی را به شکلی مدیریت کرد که به نفع طرف دیگر مذاکرات که خواستار وقت کشی است به نظر نیاید. به همین خاطر مدیریت تبلیغات و افکار عمومی در آمریکا یک عامل بسیار مهم در روند و چگونگی پیشرفت این مذاکرات خواهد بود.
در حال حاضر و براساس توصیههای وزارت دفاع، دولت آمریکا یک کانال گفتوگوی مستقیم با ایران را هنوز باز نگاه داشتهاست. در اولین روز گفتوگوهای اخیر در شهر استانبول سعید جلیلی با درخواست هیئت آمریکایی برای ملاقات دوجانبه در چهارچوب همین گفتوگوهای هستهای موافقت کرد. تمام طرفهای حاضر در گفتوگوها فعلا در این مرحله مذاکرات را گامی در جهت درست توصیف کردهاند.
اگر ما میخواهیم که ایران هیچگاه به سلاح هستهای دست پیدا نکند تنها وسیلهای که میتواند این امر را تضمین کند تغییر نظر و تمایل ایران به داشتن این تسلیحات است. و بهترین راه برای تغییر دادن تمایل حکومت ایران هنوز هم مذاکرهاست و نه استفاده از قدرت نظامی. هیچیک از طرفین هنوز هزینهها و پیامدهای جنگ را محاسبه نکردهاند. همه به دلایل مهم و خوبی هنوز هم مذاکره را ترجیح میدهند.