یک روز پس از انتشار مهمترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در باره ماهیت و ابعاد برنامه هستهای ایران و در حالی که این گزارش برای نخستین بار به روشنی بر آنچه «ماهیت نظامی این طرحها» نامیده شده انگشت گذاشتهاست، روزنامه اسرائیلی جروزالم پست نوشتهاست که سکوت دنیای عرب، بهویژه امیرنشینهای خلیج فارس ممکن است نشانگر وجود یک همپیمانی محرمانه از سوی آنها در یک برنامه حمله احتمالی به ایران باشد.
به نوشته جروزالم پست، در دور جدید گمانهزنیها در باره برنامه هستهای ایران، سران امیرنشینهای جنوبی خلیج فارس ظاهراً لبدوخته باقی مانده بودند اما تردیدی نیست که آنها میتوانند همپیمان هر طرح احتمالی حمله به ایران تلقی گردند.
جروزالم پست یادآوری میکند که اسناد ویکیلیکس حتی از سال گذشته نیز به روشنی نشان میداد که سران امیرنشینها و شمار زیادی از کشورهای عرب تا چه حد نگران تقویت جمهوری اسلامی ایران و دستیابی آن به توانایی هستهای نظامی هستند.
جروزالم پست ازجمله سخنان ملک عبدالله را براساس سندهای ویکیلیکس یادآور میشود؛ اظهاراتی که پادشاه عربستان سعودی به مقامات آمریکا در مورد «خطرات ناشی از ایران» گفته و تأکید کرده بود که «سر افعی را که در تهران است، بکوبید».
سند دیگری از ویکیلیکس فاش کرده بود که پادشاه عربستان و حسنی مبارک، رهبر وقت مصر، رژیم حاکم بر ایران را «شیطانی» و «غیرقابل اعتماد» نامیده و حسنی مبارک افزوده بود که دستیابی ایران به بمب اتم، موجب وارد شدن منطقه به دور تسلسل سرگیجهآور تلاش برای بمب خواهد شد.
جروزالم پست در مورد استدلال برای وجود یک سکوت ناشی از رضایت کشورهای عرب برای آغاز حمله نظامی به ایران علیرغم ادامه رخدادهای موسوم به «بهار عربی»، سخنان زید الرفاعی، رئیس وقت مجلس سنای اردن را بر اساس سندهای ویکیلیکس یادآور میشود که او حتی بی هیچ پردهپوشی به آمریکاییها گفته بود «ایران را بمباران کنید و گرنه باید با یک ایران دارای بمب اتم، سر کنید».
رهبران قطر و امارات متحده عربی و حتی سلطان قابوس، حاکم عُمان که ظاهراً مناسبات نزدیک و حسنه با سران جمهوری اسلامی را حفظ کردهاست، همگی در گذشته نه چندان دور، از حمله نظامی به ایران، بر اساس سندهای ویکیلیکس، حمایت کردهاند و طبیعتاً امیر بحرین نیز که از «دستهای پنهان» جمهوری اسلامی ایران برای برهم زدن اوضاع در این امیرنشین بهشدت نگران است، از قویترین حامیان حمله به ایران است.
حال که خیزشهای مردم در بسیاری از کشورهای عربی علیه حاکمان خود ادامه دارد، بهنوشته جروزالم پست، سران این کشورها این بار در مورد حمله احتمالی به ایران «زبان در کام کشیدهاند» و به گفته جاناتان چانزر، معاون بنیاد پژوهشهای امنیت و دموکراسی در واشینگتن، «حتی یک نفر آنها شهامت اظهار نظر آشکار نداشتهاست در حالی که در سالهای پیش از آن، همگی در اردوی آمریکا صفآرایی کرده بودند.»
به گفته جاناتان چانزر، تفاوت وضع کنونی با سال ۲۰۰۳ (که تهدیدهای شدید آمریکا موجب قطع غنیسازی موقت اورانیوم در برنامه هستهای ایران شد) در اینجاست که این بار، اسرائیل پیشآهنگ مطرح شدن دوباره گزینه نظامی بوده و از اینرو هیچیک از سران عربی نمیخواهند صریحاً سخنی بگویند که تصدیقکننده موضع اسرائیل باشد.
به گفته چانزر، هرچند که همپیمانی کشورهای عرب و امیرنشینها با آمریکا علیه عراق به سهولت بدست آمد اما ورود این بار آنها به چنین ائتلافی، به مفهوم «خیانت»، و خدمت به «رژیم صهیونیستی» محسوب خواهد شد ولی یک ائتلاف آرام و محرمانه میسر است.
ایلان برمان، معاون شورای سیاست خارجی آمریکا نیز ضمن تأیید امکان وجود یک همپیمانی نانوشته بین کشورهای عرب با اسرائیل و آمریکا در مورد حملات نظامی به ایران، میگوید اگر ایران «مجازات» نشود، ممکن است که کشورهای عرب نیز به مسیر مشابه ایران روی آورند؛ امری که یک خاورمیانه سراسر اتمی را ایجاد خواهد کرد.
«اسرائیل تنهایی از پس حمله برنمیآید»
اینها در حالی است که روزنامه اسرائیلی معاریو، چهارشنبه به نقل از برخی از تحلیلگران نظامی اسرائیلی نوشتهاست که ارتش این کشور نمیتواند به تنهایی از پس حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران برآید و توانایی نظامی اسرائیل «محدود» است.
یک «تحلیلگر نظامی» به معاریو گفتهاست چنین برنامه نظامی دستکم به حملاتی سنگین در طول یک ماه علیه ایران نیاز دارد؛ امری که نیروی هوایی اسرائیل به تنهایی قادر به انجام آن نیست و بخت موفقیت حملات نظامی از سوی اسرائیل، اصولاً «ضعیف» است.
همچنین به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، ریچارد راسل، استاد دانشگاه امنیت ملی واشینگتن و مشاور نظامی میگوید که حمله نظامی به ایران یک مشکل جدی برای اسرائیل است که هر روز نیز دشوارتر میشود.
به گفته آقای یفتاخ شاپیر، پژوهشگر مرکز مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تلآویو نیز هرچند نیروی هوایی اسرائیل میتواند ایران را مورد حمله قرار دهد و به برنامه هستهای ایران لطمه بزند اما این امر تا خنثی کردن توان هستهای ایران بسیار فاصله دارد و برای رسیدن به هدف، باید دستکم یک ماه بمبارانهای سنگین پیدرپی ادامه یابد؛ امری که اسرائیل باید همراهانی برای آن بیابد.
چارلز وولد، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی آمریکا و معاون پیشین ستاد فرماندهی نیروهای آمریکایی در اروپا ارزیابی میکند که هر برنامه نظامی حمله به ایران دست کم به هزار نوبت پرواز بمباران نیاز دارد.
به گفته ژنرال ذخیره اسرائیلی، عوزی عیلم نیز که مدیرکل پیشین آژانس اتمی کشورش بودهاست، اسرائیل هرگز نباید به تنهایی در اندیشه حمله باشد و مقامهای اسرائیلی باید از اظهارنظرهای غیرمسئولانه و خطرناک در چنین مقولهٔ بسیار جدی پرهیز کنند.
«به مرگ گرفتند که به تب راضی شوند»
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، سه شنبه در آستانه انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ایران، گفته بود که «جنگ شوخی نیست» ولی افزوده بود که این ارزیابیهای رسانهای اسرائیلی و یا اظهارات برخی از مقامات و تحلیلگران اسرائیلی نیز که ممکن است حتی دهها هزار اسرائیلی در چنین جنگی کشته شوند، حرفی بیهوده است.
اهود باراک افزوده بود که در سراسر منطقه؛ از لیبی گرفته تا قلب ایران، اسرائیل برترین توان نظامی را دارد و «بیتردید این توان، برتر از خود ایران است» اما گفته بود که کسی جنگ را شوخی تلقی نکرده و در دموکراسی اسرائیل نیز او و بنیامین نتانیاهو نمیتوانند دو نفری تصمیمات خطیر را بگیرند.
به گزارش رادیوی اسرائیل، از زمان انتشار گزارش آژانس در شامگاه سهشنبه، بنیامین نتانیاهو به همه وزیران خود دستور اکید دادهاست که تا تنظیم سیاست رسمی دولت اسرائیل در باره این گزارش، از اظهارنظر در این زمینه خودداری کنند.
بسیاری از ناظران میگویند که جنجالهای بزرگ دو هفته اخیر در مورد احتمال وقوع حمله نظامی به ایران برای این بودهاست که سران روسیه و چین نیز در کنار جامعه جهانی از تحریمهای جدیتر علیه ایران حمایت کنند؛ مصداق ضربالمثل ایرانیِ «به مرگ گرفتند که به تب راضی شوند».
به نوشته جروزالم پست، در دور جدید گمانهزنیها در باره برنامه هستهای ایران، سران امیرنشینهای جنوبی خلیج فارس ظاهراً لبدوخته باقی مانده بودند اما تردیدی نیست که آنها میتوانند همپیمان هر طرح احتمالی حمله به ایران تلقی گردند.
جروزالم پست یادآوری میکند که اسناد ویکیلیکس حتی از سال گذشته نیز به روشنی نشان میداد که سران امیرنشینها و شمار زیادی از کشورهای عرب تا چه حد نگران تقویت جمهوری اسلامی ایران و دستیابی آن به توانایی هستهای نظامی هستند.
جروزالم پست ازجمله سخنان ملک عبدالله را براساس سندهای ویکیلیکس یادآور میشود؛ اظهاراتی که پادشاه عربستان سعودی به مقامات آمریکا در مورد «خطرات ناشی از ایران» گفته و تأکید کرده بود که «سر افعی را که در تهران است، بکوبید».
سند دیگری از ویکیلیکس فاش کرده بود که پادشاه عربستان و حسنی مبارک، رهبر وقت مصر، رژیم حاکم بر ایران را «شیطانی» و «غیرقابل اعتماد» نامیده و حسنی مبارک افزوده بود که دستیابی ایران به بمب اتم، موجب وارد شدن منطقه به دور تسلسل سرگیجهآور تلاش برای بمب خواهد شد.
جروزالم پست در مورد استدلال برای وجود یک سکوت ناشی از رضایت کشورهای عرب برای آغاز حمله نظامی به ایران علیرغم ادامه رخدادهای موسوم به «بهار عربی»، سخنان زید الرفاعی، رئیس وقت مجلس سنای اردن را بر اساس سندهای ویکیلیکس یادآور میشود که او حتی بی هیچ پردهپوشی به آمریکاییها گفته بود «ایران را بمباران کنید و گرنه باید با یک ایران دارای بمب اتم، سر کنید».
رهبران قطر و امارات متحده عربی و حتی سلطان قابوس، حاکم عُمان که ظاهراً مناسبات نزدیک و حسنه با سران جمهوری اسلامی را حفظ کردهاست، همگی در گذشته نه چندان دور، از حمله نظامی به ایران، بر اساس سندهای ویکیلیکس، حمایت کردهاند و طبیعتاً امیر بحرین نیز که از «دستهای پنهان» جمهوری اسلامی ایران برای برهم زدن اوضاع در این امیرنشین بهشدت نگران است، از قویترین حامیان حمله به ایران است.
حال که خیزشهای مردم در بسیاری از کشورهای عربی علیه حاکمان خود ادامه دارد، بهنوشته جروزالم پست، سران این کشورها این بار در مورد حمله احتمالی به ایران «زبان در کام کشیدهاند» و به گفته جاناتان چانزر، معاون بنیاد پژوهشهای امنیت و دموکراسی در واشینگتن، «حتی یک نفر آنها شهامت اظهار نظر آشکار نداشتهاست در حالی که در سالهای پیش از آن، همگی در اردوی آمریکا صفآرایی کرده بودند.»
به گفته جاناتان چانزر، تفاوت وضع کنونی با سال ۲۰۰۳ (که تهدیدهای شدید آمریکا موجب قطع غنیسازی موقت اورانیوم در برنامه هستهای ایران شد) در اینجاست که این بار، اسرائیل پیشآهنگ مطرح شدن دوباره گزینه نظامی بوده و از اینرو هیچیک از سران عربی نمیخواهند صریحاً سخنی بگویند که تصدیقکننده موضع اسرائیل باشد.
به گفته چانزر، هرچند که همپیمانی کشورهای عرب و امیرنشینها با آمریکا علیه عراق به سهولت بدست آمد اما ورود این بار آنها به چنین ائتلافی، به مفهوم «خیانت»، و خدمت به «رژیم صهیونیستی» محسوب خواهد شد ولی یک ائتلاف آرام و محرمانه میسر است.
ایلان برمان، معاون شورای سیاست خارجی آمریکا نیز ضمن تأیید امکان وجود یک همپیمانی نانوشته بین کشورهای عرب با اسرائیل و آمریکا در مورد حملات نظامی به ایران، میگوید اگر ایران «مجازات» نشود، ممکن است که کشورهای عرب نیز به مسیر مشابه ایران روی آورند؛ امری که یک خاورمیانه سراسر اتمی را ایجاد خواهد کرد.
«اسرائیل تنهایی از پس حمله برنمیآید»
اینها در حالی است که روزنامه اسرائیلی معاریو، چهارشنبه به نقل از برخی از تحلیلگران نظامی اسرائیلی نوشتهاست که ارتش این کشور نمیتواند به تنهایی از پس حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران برآید و توانایی نظامی اسرائیل «محدود» است.
یک «تحلیلگر نظامی» به معاریو گفتهاست چنین برنامه نظامی دستکم به حملاتی سنگین در طول یک ماه علیه ایران نیاز دارد؛ امری که نیروی هوایی اسرائیل به تنهایی قادر به انجام آن نیست و بخت موفقیت حملات نظامی از سوی اسرائیل، اصولاً «ضعیف» است.
همچنین به گزارش خبرگزاری بلومبرگ، ریچارد راسل، استاد دانشگاه امنیت ملی واشینگتن و مشاور نظامی میگوید که حمله نظامی به ایران یک مشکل جدی برای اسرائیل است که هر روز نیز دشوارتر میشود.
به گفته آقای یفتاخ شاپیر، پژوهشگر مرکز مطالعات امنیت ملی در دانشگاه تلآویو نیز هرچند نیروی هوایی اسرائیل میتواند ایران را مورد حمله قرار دهد و به برنامه هستهای ایران لطمه بزند اما این امر تا خنثی کردن توان هستهای ایران بسیار فاصله دارد و برای رسیدن به هدف، باید دستکم یک ماه بمبارانهای سنگین پیدرپی ادامه یابد؛ امری که اسرائیل باید همراهانی برای آن بیابد.
چارلز وولد، ژنرال بازنشسته نیروی هوایی آمریکا و معاون پیشین ستاد فرماندهی نیروهای آمریکایی در اروپا ارزیابی میکند که هر برنامه نظامی حمله به ایران دست کم به هزار نوبت پرواز بمباران نیاز دارد.
به گفته ژنرال ذخیره اسرائیلی، عوزی عیلم نیز که مدیرکل پیشین آژانس اتمی کشورش بودهاست، اسرائیل هرگز نباید به تنهایی در اندیشه حمله باشد و مقامهای اسرائیلی باید از اظهارنظرهای غیرمسئولانه و خطرناک در چنین مقولهٔ بسیار جدی پرهیز کنند.
«به مرگ گرفتند که به تب راضی شوند»
اهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل، سه شنبه در آستانه انتشار گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ایران، گفته بود که «جنگ شوخی نیست» ولی افزوده بود که این ارزیابیهای رسانهای اسرائیلی و یا اظهارات برخی از مقامات و تحلیلگران اسرائیلی نیز که ممکن است حتی دهها هزار اسرائیلی در چنین جنگی کشته شوند، حرفی بیهوده است.
اهود باراک افزوده بود که در سراسر منطقه؛ از لیبی گرفته تا قلب ایران، اسرائیل برترین توان نظامی را دارد و «بیتردید این توان، برتر از خود ایران است» اما گفته بود که کسی جنگ را شوخی تلقی نکرده و در دموکراسی اسرائیل نیز او و بنیامین نتانیاهو نمیتوانند دو نفری تصمیمات خطیر را بگیرند.
به گزارش رادیوی اسرائیل، از زمان انتشار گزارش آژانس در شامگاه سهشنبه، بنیامین نتانیاهو به همه وزیران خود دستور اکید دادهاست که تا تنظیم سیاست رسمی دولت اسرائیل در باره این گزارش، از اظهارنظر در این زمینه خودداری کنند.
بسیاری از ناظران میگویند که جنجالهای بزرگ دو هفته اخیر در مورد احتمال وقوع حمله نظامی به ایران برای این بودهاست که سران روسیه و چین نیز در کنار جامعه جهانی از تحریمهای جدیتر علیه ایران حمایت کنند؛ مصداق ضربالمثل ایرانیِ «به مرگ گرفتند که به تب راضی شوند».