در ادامه گپهای نوروزی با هنرمندان سرشناس، این بار با شهره آغداشلو، بازیگر تئاتر و سینما، گفتوگو کردهایم. خانم آغداشلو در این گپ نوروزی با اشاره به بازی در دو فیلم در هالیوود درسال ۹۱ از نگارش کتاب خاطرات خود و انتشار آن و همچنین از دیگر فعالیتهای هنریاش گفتهاست:
خانم شهره آغداشلو در شهر لندن، در آغاز این گفت و گوی نوروزی سال نوی نوروزی را به شما تبریک و شادباش میگویم.
خیلی ممنون. من هم همچنین به شما و شنوندگان عزیز رادیو فردا. سال نو مبارک.
خانم شهره آغداشلو، نوروز از نگاه شما چه معنا و مفهومی دارد؟
وقتی که طبیعت دوباره جوان میشود، فرقی نمیکند که آدم چه سن و سالی دارد؟ وقتی که انسان جوان است فکر میکند که باید هم این جوری بشود. باید هم هوا عوض بشود.باید درختها پوست بیاندازند و پرندگان مهاجر سر برسند.
ولی بایدی وجود ندارد. هر چه که سن آدمی بالاتر میرود، آدم بیشتر قدر این نوشدن را میداند. بیشتر از این نو شدنها لذت میبرد.
شاید از محدود وقتهایی کهاست که آدمی با طبیعت رابطه نزدیک برقرار میکند.
آیا تا به حال شده که شما در ایام نوروزی با دوست یا آشنا یا خویشاوندی که قهر بودهاید، آشتی کرده باشید؟
من با کسی قهر نمیکنم. من عاشق چخوف، نویسنده روسم، به نظر چخوف و همان طور که در آثار او هم میبینیم، آدمها هم گناهکارند و هم بیگناهند.
بنابر این اگر اشتباهی از سوی کسی صورت گرفته باشد سعی میکنم درکش کنم. نه تا به حال این اتفاق برایم نیفتادهاست. جالب است که این سوال را میپرسید.
اگر موافق باشید نگاهی به فعالیتهای هنری شما در سال ۹۰ خورشیدی بیاندازیم:
تا جایی که میدانم شما ضمن خاطرهنویسی، در نمایشنامهای به نام «برنارد آلبا» اثر معروف فدریکو گارسیا لورکا بازی کردهاید.
این نمایشنامه را که به زبان انگلیسی و تا همین اواخر اجرا میکردید، آقای بیژن شیبانی کارگردانی کرده و شما در نقش یک مادر خودرأی و مستبد ظاهر شدهاید که پنج دخترش را در خانه زیر فرمان خود گرفته و اجازه نمیدهد که آنها با مردان در تماس باشند.
همین طور است؟
بله. بسیار زیبا توصیفش کردید. کار سال گذشته من دقیقا همین بود و به علاوه یک فیلم سینمایی، که کمپانی دیزنی آن را تهیه کرده و به زودی در آمریکا اکران میشود و فکر میکنم تا یکی دو ماه دیگر در اروپا هم به نمایش درخواهد آمد.
این فیلم اولین فیلم رمانتیک-کمدی من است و با خانم جنیفر گاردنر در این فیلم کار کردهام و اسم آن «زندگی عجیب تیموتی گرین» است که یک فیلم نیمهتخیلی و نیمهواقعی است.
بعد از آن به لندن آمدم برای همین نمایشنامه برنارد آلبا که یک ماه و نیم تمرین و یک ماه اجرا کردیم و یکی از بهترین تجربیات من در زندگی محسوب میشود و بازیگران آن فوقالعاده خوب بودند.
حال پس از نمایشنامه برنارد آلبا میرسیم به کتاب خاطرات شما، این اثر نوشتاری شما الان در چه مراحلی است؟
من قبل از اینکه بیایم آن را تحویل دادم. ناشر کتاب هارپر کالینز است، به من زنگ زد و گفت این برنارد آلبا را هم به خاطراتت اضافه کن. من هم فکر کردم که این خیلی فکر خوبی است و کار را بیشتر معاصر میکند.
اما متاسفانه من چند کار را باهم نمیتوانم انجام بدهم. بنابر این به آنها گفتم که باید برگردم به آمریکا و این تکه را به متن کتاب خاطراتم اضافه کنم و فکر میکنم تا دو ماه دیگر این کار را انجام بدهم.
هدف نشر کتاب این است که من برای مارس ۲۰۱۳ آن را برای امضای کتاب ببرم که البته اروپا هم جزو قرارداد من است. طبق قراردادی که با ناشر دارم شش ایالت در آمریکا و شش کشور در اروپا این کتاب منتشر میشود.
و کتاب خاطرات شما به زبان انگلیسی است؟
بله. به زبان انگلیسی نوشتهام چون الان انگلیسی نوشتن برایم راحت تر است. ولی خودم آن را به فارسی ترجمه خواهم کرد.
به خاطر دارم که در گفت و گوی قبلی شما گفتید که به جز این کتاب، در نظر دارید کتاب دیگری هم بنویسید که موضوع آن درباره آن چیزهایی است که شما در دنیای بازیگری آموختهاید.
بله کاملا درست است. چون این کتاب بیشتر درباره این است که چطور یک دختر خاورمیانهای از ایران با آرزویی که دارد، در مسیر زندگی راه میافتد. زندگی میکند، عمل میکند و بالاخره به آرزویش میرسد.
در واقع برای همه دختران، نوادگان و خواهران خودم نوشتهام تا بدانند که اگر واقعا آرزویی دارند و دلشان میخواهد که کاری انجام بدهند، فقط کافی است که آن را دنبال کنند. فکر نکنند که امکانپذیر نیست. هر چیزی امکان دارد اگر آدمی راه درست رسیدن به آن را انتخاب کند.
بله اما کتاب دیگر تماما درباره فن بازیگری است.
یعنی در واقع تجربیات شخصی از بازیگری است؟
بله. و البته آنچه که از دیگران یاد گرفتهام. مثلا اگر با بن گینزلی کار کردهام و متوجه شدهام که راه درست را میرود، آن را هم میگویم.
یا آنچه که در کار با آقای مشایخی و خانم خوروش یاد گرفتم را بیان میکنم.
اگر ممکن است کمی درباره برنامههای پیش رویتان در سال ۱۳۹۱ برایمان بگویید.
بله. با کمال میل. در سال جدید بازی در دو فیلم آمریکایی را در برنامههایم دارم. در کنار آن تور نمایش برنارد آلبا را برگزار خواهیم کرد و اگر نتوانم در این تور شرکت کنم به احتمال قوی این نمایش را فقط در آمریکا اجرا خواهیم کرد.
تا در جایی باشم که هم بتوانم کار ضبط فیلمهایم را انجام بدهم و همزمان هم بتوانم کار نمایشم را انجام دهم.
ضمن اینکه یک قولی هم به آقای توزیع دادهام که در نمایش جدیدش بازی کنم که دلش میخواهد در زمستان آتی این نمایش را به تور ببرد.
با آرزوی سالی پربار برای شما. به همچنین. و با بهترین آرزوها برای شنوندگان رادیو فردا.
Your browser doesn’t support HTML5
خانم شهره آغداشلو در شهر لندن، در آغاز این گفت و گوی نوروزی سال نوی نوروزی را به شما تبریک و شادباش میگویم.
خیلی ممنون. من هم همچنین به شما و شنوندگان عزیز رادیو فردا. سال نو مبارک.
خانم شهره آغداشلو، نوروز از نگاه شما چه معنا و مفهومی دارد؟
وقتی که طبیعت دوباره جوان میشود، فرقی نمیکند که آدم چه سن و سالی دارد؟ وقتی که انسان جوان است فکر میکند که باید هم این جوری بشود. باید هم هوا عوض بشود.باید درختها پوست بیاندازند و پرندگان مهاجر سر برسند.
ولی بایدی وجود ندارد. هر چه که سن آدمی بالاتر میرود، آدم بیشتر قدر این نوشدن را میداند. بیشتر از این نو شدنها لذت میبرد.
شاید از محدود وقتهایی کهاست که آدمی با طبیعت رابطه نزدیک برقرار میکند.
آیا تا به حال شده که شما در ایام نوروزی با دوست یا آشنا یا خویشاوندی که قهر بودهاید، آشتی کرده باشید؟
من با کسی قهر نمیکنم. من عاشق چخوف، نویسنده روسم، به نظر چخوف و همان طور که در آثار او هم میبینیم، آدمها هم گناهکارند و هم بیگناهند.
بنابر این اگر اشتباهی از سوی کسی صورت گرفته باشد سعی میکنم درکش کنم. نه تا به حال این اتفاق برایم نیفتادهاست. جالب است که این سوال را میپرسید.
اگر موافق باشید نگاهی به فعالیتهای هنری شما در سال ۹۰ خورشیدی بیاندازیم:
تا جایی که میدانم شما ضمن خاطرهنویسی، در نمایشنامهای به نام «برنارد آلبا» اثر معروف فدریکو گارسیا لورکا بازی کردهاید.
این نمایشنامه را که به زبان انگلیسی و تا همین اواخر اجرا میکردید، آقای بیژن شیبانی کارگردانی کرده و شما در نقش یک مادر خودرأی و مستبد ظاهر شدهاید که پنج دخترش را در خانه زیر فرمان خود گرفته و اجازه نمیدهد که آنها با مردان در تماس باشند.
همین طور است؟
بله. بسیار زیبا توصیفش کردید. کار سال گذشته من دقیقا همین بود و به علاوه یک فیلم سینمایی، که کمپانی دیزنی آن را تهیه کرده و به زودی در آمریکا اکران میشود و فکر میکنم تا یکی دو ماه دیگر در اروپا هم به نمایش درخواهد آمد.
این فیلم اولین فیلم رمانتیک-کمدی من است و با خانم جنیفر گاردنر در این فیلم کار کردهام و اسم آن «زندگی عجیب تیموتی گرین» است که یک فیلم نیمهتخیلی و نیمهواقعی است.
بعد از آن به لندن آمدم برای همین نمایشنامه برنارد آلبا که یک ماه و نیم تمرین و یک ماه اجرا کردیم و یکی از بهترین تجربیات من در زندگی محسوب میشود و بازیگران آن فوقالعاده خوب بودند.
حال پس از نمایشنامه برنارد آلبا میرسیم به کتاب خاطرات شما، این اثر نوشتاری شما الان در چه مراحلی است؟
من قبل از اینکه بیایم آن را تحویل دادم. ناشر کتاب هارپر کالینز است، به من زنگ زد و گفت این برنارد آلبا را هم به خاطراتت اضافه کن. من هم فکر کردم که این خیلی فکر خوبی است و کار را بیشتر معاصر میکند.
اما متاسفانه من چند کار را باهم نمیتوانم انجام بدهم. بنابر این به آنها گفتم که باید برگردم به آمریکا و این تکه را به متن کتاب خاطراتم اضافه کنم و فکر میکنم تا دو ماه دیگر این کار را انجام بدهم.
هدف نشر کتاب این است که من برای مارس ۲۰۱۳ آن را برای امضای کتاب ببرم که البته اروپا هم جزو قرارداد من است. طبق قراردادی که با ناشر دارم شش ایالت در آمریکا و شش کشور در اروپا این کتاب منتشر میشود.
و کتاب خاطرات شما به زبان انگلیسی است؟
بله. به زبان انگلیسی نوشتهام چون الان انگلیسی نوشتن برایم راحت تر است. ولی خودم آن را به فارسی ترجمه خواهم کرد.
به خاطر دارم که در گفت و گوی قبلی شما گفتید که به جز این کتاب، در نظر دارید کتاب دیگری هم بنویسید که موضوع آن درباره آن چیزهایی است که شما در دنیای بازیگری آموختهاید.
بله کاملا درست است. چون این کتاب بیشتر درباره این است که چطور یک دختر خاورمیانهای از ایران با آرزویی که دارد، در مسیر زندگی راه میافتد. زندگی میکند، عمل میکند و بالاخره به آرزویش میرسد.
در واقع برای همه دختران، نوادگان و خواهران خودم نوشتهام تا بدانند که اگر واقعا آرزویی دارند و دلشان میخواهد که کاری انجام بدهند، فقط کافی است که آن را دنبال کنند. فکر نکنند که امکانپذیر نیست. هر چیزی امکان دارد اگر آدمی راه درست رسیدن به آن را انتخاب کند.
بله اما کتاب دیگر تماما درباره فن بازیگری است.
یعنی در واقع تجربیات شخصی از بازیگری است؟
بله. و البته آنچه که از دیگران یاد گرفتهام. مثلا اگر با بن گینزلی کار کردهام و متوجه شدهام که راه درست را میرود، آن را هم میگویم.
یا آنچه که در کار با آقای مشایخی و خانم خوروش یاد گرفتم را بیان میکنم.
اگر ممکن است کمی درباره برنامههای پیش رویتان در سال ۱۳۹۱ برایمان بگویید.
بله. با کمال میل. در سال جدید بازی در دو فیلم آمریکایی را در برنامههایم دارم. در کنار آن تور نمایش برنارد آلبا را برگزار خواهیم کرد و اگر نتوانم در این تور شرکت کنم به احتمال قوی این نمایش را فقط در آمریکا اجرا خواهیم کرد.
تا در جایی باشم که هم بتوانم کار ضبط فیلمهایم را انجام بدهم و همزمان هم بتوانم کار نمایشم را انجام دهم.
ضمن اینکه یک قولی هم به آقای توزیع دادهام که در نمایش جدیدش بازی کنم که دلش میخواهد در زمستان آتی این نمایش را به تور ببرد.
با آرزوی سالی پربار برای شما. به همچنین. و با بهترین آرزوها برای شنوندگان رادیو فردا.