شنبه برای عربستان سعودی و ایران هر دو روز خبرسازی بود. از یک سو اعلام شد ولیعهد عربستان سعودی در ژنو درگذشت و پیش از آن از سویی دیگر یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ایران خواستار اخراج فوری سفیر عربستان از ایران شد. زیرا به گفته او اعدام اخیر اتباع ایرانی در عربستان توهین به جمهوری اسلامی ایران و نوعی اعلام جنگ به ایران است. بررسی رویدادهای مربوط به این خبر دوم در کانون بحث این هفته برنامه دیدگاهها است.
خبر گردن زدن شماری از شهروندان ایرانی در عربستان سعودی به اتهام قاچاق مواد مخدر به ویژه در پایان هفته رسانهای شد. تعداد ایرانیان اعدام شده به این اتهام در خاک عربستان سعودی دقیقا معلوم نیست اما منابع مختلف داخلی این شمار را از ۸ تا ۱۸ تن گزارش کرده اند.
به هر حال آخر هفته این رویداد در اولویت خبری رسانههای رسمی ایران و وبسایتهای محافل سیاسی نزدیک به قدرت قرار گرفت و واکنشهای متقابل مجلس، وزارت خارجه و حتی روحانیت قم را در پی داشت.
روز جمعه علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت باید سفارت جمهوری اسلامی ایران در ریاض مطلع میبود تا بتواند وکیل بگیرد و از حقوق اتباع ایرانی دفاع کند. او از وزارت خارجه ایران خواست از طریق مراجع بینالمللی ماجرا را پیگیری حقوقی کند. روز پنجشنبه هم آیتالله صافی گلپایگانی مرجع تقلید شیعه در قم از این اعدامها ابراز تاسف کرد و گفت بر فرض صحت خبر اعدامها مسئولین دیپلماسی ایران مقصر هستند و باید پاسخگوی ملت ایران باشند.
پیش از آن وزارت خارجه ایران روز دوشنبه هنگام تایید اعدامها خبر از احضار کاردار سفارت عربستان در تهران برای اعتراض به این اقدام داده بود و پس از آن معاون وزارت خارجه در امور کشورهای عربی و آفریقایی هم سفر خود را به عربستان لغو کرد. اما قبلا هربار موضوع وضعیت این اتباع ایرانی مطرح میشد وزارت خارجه ایران ضمن تکذیب اینکه قرار است این شهروندان ایرانی زندانی در عربستان اعدام شوند اعلام کرده بود مقامهای عربستان به وزارت خارجه ایران گفته اند اعدامی در کار نخواهد بود.
سایت خبرآنلاین در فروردین ماه خبر داده بود ریاض ۸ ایرانی را حدود شش سال پیش به اتهام استفاده از لنج برای قاچاق چند تن هرویین و حشیش به عربستان بازداشت کرده بود. همه این ها در حالی است که مناسبات جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به ویژه در پی اعتراض امارات متحده عربی به سفر محمود احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی ایران به جزیره ابوموسی تیره شد.
در سایه این مناسبات سه میهمان برنامه این هفته موضوع اعدام اتباع ایرانی در عربستان را بررسی میکنند: مهدی نوربخش استاد روابط بینالملل در دانشگاه هریزبرگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا، کوروش همایونپور مدیر برنامه گفتمان عربستان سعودی و آمریکا در دانشگاه جرج واشنگتن و حسین علیزاده کارشناس مناسبات ایران و خاورمیانه و کاردار سابق سفارت جمهوری اسلامی ایران در هلسینکی.
آقای علیزاده، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران قبلا اعلام کرده بود توافق شده که این عده اعدام نشوند ولی حالا علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میگوید سفارت جمهوری اسلامی ایران حتی از محاکمهشان باخبر نشده. ابعاد حقوقی و سیاسی مسئله را کوتاه تشریح میکنید؟
حسین علیزاده: بله این حادثه نشان میدهد که روابط دو کشور مهم نفتی در پیچ تیرگی روابط قرار دارد و نکته دوم که بیشتر به پرسش شما بر میگردد این که وزارت خارجه ایران به عنوان سکاندار سیاست خارجه در این مسئله شدیدا ضعیف عمل کرده و «اما» و «اگر»های زیادی را خود وزارت خارجه دامن زدهاست.
فقط به یک جمله آقای قشقاوی دقت کنید به عنوان معاون کنترلی وزارت خارجه که اخیرا در دانشگاه تهران سخنرانی کرده بود و دانشجوها پرسیده بودند که شما برای این ایرانیها که گردن زده شدند چه کردید و چه اقدامی انجام دادید، ایشان گفت که ما تا به حال دو مرتبه کاردار عربستان را احضار کردیم و بیش از این هم به ما فشار نیاورید. این نشاندهنده این است که ایشان از عمق فاجعه اطلاع داشته و فقط در برابر افکار عمومی داخلی میتواند اظهار نظر کند که افکار عمومی داخلی را مجبور کند که از او سؤال نکنند.
ولی سرانجام مسئله گردن زدن این ۱۸ نفر ابعاد حقوقیاش بسیار پیچیده شده با توجه به این که آنها دسترسی کنترلی نداشتند. اعضای سفارتخانه نتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند. حتی مترجمی که صحبتها را در دادگاه ترجمه کند حضور نداشته، وکیل نداشتند و همه اینها حتی اگر فرض کنیم این افراد متخلف بودند و بنا بر این که گفته شده مواد مخدر حمل کرده اند، نشان دهنده این است که دولت عربستان یک اراده سیاسی داشته برای اینکه به جمهوری اسلامی ضربهای را وارد کند، با توجه به شرایط منطقه که اطلاع دارید و من بعدا بیشتر به آن میپردازم و جمهوری اسلامی در این کارزار با دست خالی در برابر عربستان فقط نظاره گر این بوده که اتباعش در آنجا گردن زده شوند و برای فریب افکار داخلی خودش هم مساله را انکار میکرد تا اینکه امروز مساله روشن شده و برملا شده.
آقای همایونپور، اعدام اتباع ایرانی که در بعضی منابع ایرانی تعدادشان ذکر نشده و در بعضی دیگر ۸ نفر گفته شده و الان آقای علیزاده هم تعداد دیگری را اعلام کردند، تا چه حد در چارچوب مناسبات خارجی عربستان سعودی با دیگر کشورهای پیرامونی و اعضای شورای همکاری خلیج فارس قابل بررسی است و تا چه حد در چارچوب مناسبات عربستان سعودی با محافل سیاستگذاری غرب که در دانشگاه جورج واشنگتن به خصوص طرف توجه برنامه شما است؟
کوروش همایونپور: همینطور که آقای علیزاده گفتند نکاتش از دید ایران الان روشن شد. از دید عربستان گزارشها دایر بر این بود که این عده را ۶ سال پیش دستگیر کرده بودند و مساله این است که اینها ۶ سال در زندان بودند بدون هیچ پیگیری حقوقی. دولت ایران چه کار میکرده؟ دولت عربستان چه کار میکرده؟ تعداد این افراد دقیق معلوم نیست. ۸ نفر،۱۸ نفر یا یک عده بین این دو رقم؟
خیلی واضح است که این تعداد افراد واقعا قربانی تشدید اختلافات سیاسی ایران و عربستان شدند. اختلافات جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در ماههای اخیر خیلی شدید شده. میتوانیم بگوییم از سفر آقای احمدینژاد به جزیره ابوموسی و آن درگیریشان با امارات متحده، مساله سوریه که یک مساله خیلی حادی است بین دو دولت و عربستان میخواهد رژیم بشار اسد برود کنار و ایران از آن رژیم حمایت میکند، اختلافهای تحولات داخلی بحرین که حالا یا به درست یا نادرست عربستان دست ایران را پشت آن میبیند و سر آن با هم اختلاف دارند. و غیره و غیره.
بنابراین اختلافها شدید شده و روابط خراب شده و دو طرف رو در روی هم قرار گرفتهاند. به نظر میرسد که متاسفانه عربستان اینجا با این کارش که کار کاملا نادرستی است از این نظر که به این افراد امکان دفاع حقوقی و همینطور که گفتند وجود مترجم و عیره حلی نشده، متاسفانه کار نادرست عربستان بود که تحت تاثیر همین اختلافهای دو کشور درست شده. از نظر انعکاس این مساله بر روابط عربستان و آمریکا یا کشورهای دیگر من فکر نمیکنم هیچ اثری داشته باشد. دیگران هم این را فقط صرفا به عنوان یک مساله داخلی ایران و عربستان بهش نگاه میکنند. حرف آخر انزوای کامل سیاسی و اقتصادی ایران دلیل اصلی این قضیه است.
آقای نوربخش، اعلام غافگیرکننده اعدام این اتباع ایرانی را باید مستقل از مناسبات تهران و ریاض بررسی کرد یا آن طور که آقای علیزاده و آقای همایونپور بررسی کردند در چارچوب پیچ و خمها و زیروبمهای تازه این مناسبات؟
مهدی نوربخش: من با دوستان کاملا موافق هستم. ۱۸ شهروند ایرانی برای ۶ سال زندان اند و دولت ایران نسبت به سرنوشت اینها کاملا بیتفاوت است برای ۶ سال. این نشان میدهد که در این نظام مردم چقدر مورد توجه دولت خودشان قرار میگیرند. ۶ سال. اما چرا الان؟
دوستان گفتند و من هم موافق هستم با آنها. این کاملا یک عکسالعمل سیاسی است از طرف دولت عربستان سعودی. رقابتی هست که بین ایران و عربستان سعودی هست. در خاورمیانه الان چندین رقیب ایران دارد. ولیکن رقابتها کاملا با هم فرق میکنند. عربستان رقابتش با ایران در شرایط فعلی یک رقابت سیاسی است. یک رقابت اقتصادی و منطقهای است. ایران با ترکیه هم رقیب است ولی بیشتر رقابت ایران و ترکیه رقابت سیاسی است. به مسایل اقتصادی و مسایل منطقهای منجر نمیشود.
عمق این را اگر بخواهیم بفهمیم، دوستان هم گفتند این عجیب غریب است که ایران در شرایطی که سیاست خارجی ما هیچ کارایی در منطقه ندارد، عربستان کاملا پشت جریانهایی مانند بحرین، مثل سوریه و سه جزیره هست و ایران هیچ کنش مثبتی از خودش نمیتواند نشان دهد. بعلاوه در چارچوبهای دیگر هم میشود گذاشته. کنشش با آمریکاست در شرایط فعلی. وضع خود منطقه و خاورمیانه است که بسیاری نمیخواهند و بسیاری الان موافق هستند با آمریکا که مشکوک شده اند به ایران با انرژی هستهای و برنامه اش.
این است که این را باید حمل بر این کرد که ایران در سیاست خارجی خصوصا از زمانی که آقای احمدینژاد آمده سرکار حالا بیشتر به بحث آن خواهیم پرداخت، دنبال دورانی که آقای خاتمی آمد این کنشها را یک مقدار به سمت مثبت گسیل داد کاملا سیاست خارجی ایران شکست خورده و ایران در منطقه متاسفانه کاملا منزوی شده و دوستان هم گفتند در این برنامه که ۱۸ شهروند ایرانی به هر دلیلی قربانی این مسایل شده اند.
آقای علیزاده، پای آیتالله صافی گلپایگانی هم به میان کشیده شده که در این باره ابراز تاسف کرده و از وزارت خارجه خواسته اقداماتی کند. شما ۳۳ سال است که ناظر بحثهای محافل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بودید درباره مناسبات خارجی ایران با کشورهای خاورمیانه. موضوع اعدامهای اتباع ایرانی در عربستان برای خبرگزاری مهر و سایت بازتاب از جمله در خور توجه شده. در محافل سیاستگذاری حاکمیت شاهد نگاههای مثلا رقیب و متفاوتی به مناسبات تهران و ریاض هستیم یا نه؟
بله خب سعودی ها اشکال کارشان و انگیزههایشان را اشاره کردیم. اما جالب این است که شما به اخباری که سایت تابناک به این مساله پرداخت و موضوع را داغ کرد و بالاخره موضوع رسید به صحن علنی مجلس و به قول شما مراجع هم دخالت کردند شما میدانید که اگر سایت تابناک این مساله را دامن نزده بود و پاپیچ وزارت خارجه نشده بود این ۱۸ نفر گردن زده شدند و بعدا فرض کنید فردا یک سری دیگر را گردن میزنند. یعنی اصلا اجازه بدهید برای تشریح مساله تاریخ را ورق بزنیم.
در سال ۱۳۲۲ ما شاهد قطع رابطه دولت پادشاهی ایران با عربستان سعودی بودیم. به چه دلیل ایران قطع رابطه کرد؟ در آن سال یک زایر ایرانی به نام ابوطالب یزدی ایشان در مسجد الحرام بر اثر شدت آفتاب حالت تهوع مبتلا میشود و صحن را کثیف میکند. غذایی که خورده بود بیرون میآید. پلیس عربستان با تصور بر این که همیشه این دعوا که ایرانیها عجمی هستند و زرتشتی هستند و از این حرف ها که میدانید تاریخ شیعه و سنی چه دعواهایی تویشان هست، بلافاصله این فرد را به عنوان توهین مقدسات به بیتالله دستگیر میکند و بلافاصله گردن میزند. خبر که به تهران میرسد پادشاه وقت محمدرضا شاه پهلوی بلافاصله دستور قطع رابطه ایران و عربستان را صادر میکند. سعودیها به دست و پا میافتند برای اینکه این مساله را توجیه کنند و این که دولت ایران اعتراض داشت که ایشان تبعه ما بوده و شما باید به سفارت ما منعکس میکردید و اگر قصد تنبیهش هم باشد ما خودمان انجام میدادیم.
حالا شما ۱۸ نفر الان گردن زده شده و آقای قشقاوی میگوید ما را تحت فشار قرار ندهید. اصلا این که یک مرجع تقلیدی مثل آقای صافی گلپایگانی بخواهد بیاید انتقاد کند معنی ندارد. چه لزومی داشته که یک مرجع تقلید وارد این مساله شود. اگر نمیشد میبایست اتفاق میافتاد.
البته کار آقای صافی گلپایگانی کار درستی است. ولی از آن طرفش نگاه کنید. در خبرها آمده که آیتالله مکارم شیرازی یکی از مراجع دولتی محسوب میشود اعلام کرده که مداحان دقت بفرمایید، مداحان مسئله گردن زدن و اعدام ایرانیان را شهادت محسوب ندارند. یعنی چه؟ یعنی این که چون مداحان امروزه بلندگوی سیاست خارجه و سیاست داخله، سیاست فرهنگی و همه چیز دست مداحان افتاده. شما نیایید بگویید این ۱۸ نفر شهید هستند. وقتی عنوان شهید رویشان اطلاق شود خب یک افراد مقدس و منزهی محسوب میشوند و بعدا یک دولتی ایستاده ۱۸ تا شهید داده. یا ۱۸ تا قاچاقچی اعدام شده، موضوع خیلی فرق میکند. از آن طرف یک مرجع تقلید میآید آن حرف را میزند.
میشود خلاصه کنید آقای علیزاده؟
عرض من این است که به هر حال مساله ایران و عربستان در بحث منازعات منطقهای و بینالمللی هستش و ما شاهد ضعف شدید جمهوری اسلامی در حمایت از اتباع خودشان هستیم.
آقای همایونپور، فشار داخلی روی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران است و همینطور که شنیدید در بحث آقای علیزاده که مساله اعدامهای ایرانیان در خاک عربستان سعودی را پیگیری کند. به جز لغو سفر یا احضار سفیر چه اهرمی در اختیار وزارت خارجه است؟ به خصوص که حاکمیت ایران هم با قاچاق مواد مخدر در خود ایران با ایرانیان همین برخورد را میکند و هم با افغانهایی که مرتب اعلام میشود در این کارها هستند.
همینطور که میدانید واکنش عربستان سعودی هم به قاچاقچیان مواد مخدر همیشه خیلی تند و خشن بوده و حتی شما الان روی سایت سفارت عربستان سعودی در آمریکا و مطمئنا در کشورهای دیگر هم همینطور است، قسمت ویزایش را نگاه کنید، یک هشدار داده که مجازات قاچاقچیان مواد مخدر در عربستان مرگ است. یعنی دارد به خارجیها این هشدار را میدهد.
بنابراین همینطور که میگویید ایران و عربستان همیشه برخوردشان با قاچاقچیان مواد مخدر مثل هم است. از آن طرف ایران چه کار دیگری میتواند بکند؟ در این مرحله دیگر کاری از دست ایران بر نمیآید. مساله بر میگردد به شش سال پیش که چطور در عرض این شش سال هیچ کاری نکردند. و نکته دیگر هم این است که روابط ایران با همه کشورها چنان خراب است و چنان در حالت انزوای سیاسی قرار دارد که حتی نمیتواند از طریق کشورهای دوست و کشورهای دیگر یک مقدار نفوذ بگذارد و منافع خودش را در کشورهایی مثل عربستان حفظ کند. وقتی شما قطع رابطه کردید عملا، سر جنگ دارید، هیچ نوع قدرت نفوذی هم نخواهید داشت.
بفرمایید ...
اگر اجازه بدهید من یک اشاره ای بکنم به مصاحبه دکتر محمود سریعالقلم با روزنامه شرق که در سایتهای فارسی خارج هم انعکاس پیدا کرده. ...
استاد دانشگاه ...
بله. استاد دانشگاه شهید بهشتی. حرف اصلیاش این است که آقا سیاست خارجی ایران تقابل با نظام جهانی است و عدم تعامل با کشورهای دیگر. شما وقتی به این میرسید دیگر در رویی ندارید. راه خروجی ندارید. اینقدر ایران ضعیف شده که پول نفتش را که به هند میفروشد قبول کرده ۴۵ درصدش را به روپیه بگیرد تازه هندیها معلوم شده آن پول روپیه هم به حساب ایران واریز نکرده اند.
این ها همه نشان میدهد سیاست خارجی ایران. آن رو در رویی که با امارات پیش آمد امارات ایران را تهدید نظامی کرد. چیزی از این مسخره تر نمیتواند وجود داشته باشد. همه اینها همانطور که دوستان هم گفتند انزوای کامل سیاسی و اقتصادی ایران است و دستش از همه جا بازمانده. بنابراین در این مقطع ایران هیچ کار دیگری نمیتواند بکند در مورد عربستان سعودی.
آقای نوربخش، اشاره کردید به سیاست متفاوت معروف به تنشزدایی دولت محمد خاتمی در آن دوران و بهار عربی هم در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بود که آغاز شد و بعد نضج گرفت. برنامه دولت محمود احمدینژاد برای تنظیم مناسبات با این خاورمیانه جدید و رقیب قدرش عربستان سعودی چه شاخصههایی داشته؟
ایران کاملا ناکام ماند در این چارچوب. شما وقتی وضع کشور ترکیه را با ایران مقایسه میکنید ایران اصلا قابل مقایسه نیست. یا مثلا کشوری که در بهار عربی بوده تونس. درست؟ دو کنفرانسی که در آنجا گذاشته میشود در حمایت از مردم سوریه در تونس و عجیب است که ایران از هیچ کدام از اینها نمیتواند استفاده کند. کشوری که انقلاب کرده، کشوری که ادعا میکند یک کشور به اصطلاح دموکراسی هست نهایتا دست خودش را رو میکند برای ایستادن پشت سر بشار اسد. یا مثلا حزبالله در لبنان.
این است که این بهار عربی ایران نتوانست هیچ استفادهای از آن بکند و خیلی جالب است که یک میزان محبوبیتی که کارهای پوپولیستی اینها داشت زودتر از بهار عربی ایران را یک کشور ضد اسرائیل میدانستند مردم منطقه، کار به جایی رسیده که در بسیاری از این تظاهرات به خصوص در مصر دیدیم، در لیبی دیدیم، پرچم ایران را به آتش میکشیدند. یعنی یک کشوری خودش را حتی در چارچوب مسایل منطقهای جایی قرار داده که آن پشتوانه پوپولیستی مردمش را هم از دست داده.
شما باید توجه به این کنید که عربستان سعودی کشوری است که یک نظام کاملا مطلقه استبدادی باید پشت سر مردم سوریه بایستد به لحاظ سیاسی میگویم، جنبش مردم بحرین را سرکوب کند و ایران به خاطر اینکه هیچ نفوذ و تاثیری روی سیاست خارجی منطقه خاورمیانه ندارد باید این جوری دست را بدهد برود.
یک کشوری مثل ترکیه که مواضعش در قبال اسرائیل روشن است یعنی ترکیه در طول این نیم دهه گذشته کاملا تبدیل شده به یک قهرمان در خاورمیانه برای این جنبشهای آزادیبخش از فلسطین بگیر تا آنجاها. جالب توجه این جاست که هر چه حماس که یک جنبشی بود که درون سوریه بودند اینها هم از بشار اسد بریدند.
دولت ایران نشان میدهد که چقدر این دولت واپسگرا است. یعنی بسیاری از آن چیزهایی که در منطقه اتفاق افتاده طبیعت این دولت را نشان داده که این دولت هرگز سر سازگاری با نظامها و ارزشهای دموکراتیک ندارد. این است که باید پشت سر بشار اسد قرار گیرد و وضع ایران به سویی برود که دوستان گفتند.
ایران در کدام دادگاه الان میتواند پرونده این ۱۸ شهروند را ببرد و خود ایران، ایرانی که حقوق شهروندانش را احترام نمیگذارد چطور میتواند دفاع کند در مقابل عربستان سعودی؟ ایران کاملا در انزوای سیاسی است و هیچ کاری نمیتواند بکند و ازاین بهار عربی هم سودی ایران نبرد. کشورهای دیگر بردند. حتی عربستان سعودی.
چشم انداز مناسبات تهران و ریاض در کوتاه مدت بعد از اعدامهای این اتباع ایرانی چیست، آقای علیزاده؟
بستری که برای اعدام این ۱۸ نفر فراهم شده به سه عامل بر میگردد. یک، تنش بین تهران و ریاض در خصوص جزایر سه گانه، دو، حمایت ایران از اپوزیسیون بحرین و حمایت عربستان از اپوزیسیون سوریه و علت سوم هم ادعایی که در آمریکا گفته شد دست داشتن وزارت اطلاعات ایران در نقشه ترور سفیر عربستان در واشنگتن. صرف نظر از اینکه ادعا درست باشد یا نادرست. پس ادله کافی برای دولت عربستان وجود دارد که به مقابله با توسعه طلبیهای جمهوری اسلامی بپردازد به نظر من تعلل کردن عربستان شش سال برای اینکه امروز این کار را انجام دهد در زمانی هست که قدم بعدی دولت عربستان نازل کردن و پایین آوردن قیمت نفت خواهد بود که ضربه اساسی را به جمهوری اسلامی بزند.
آقای همایونپور، چشم انداز مناسبات تهران و ریاض در کوتاه مدت در سایه این اعدامهای اتباع ایرانی در عربستان؟
نکته آخر آقای علیزاده را میخواهم بزرگتر کنم و این مساله نفت است. همانطور که میدانید خیلی از کشورهایی که وارد کننده نفت ایران هستند از طرف آمریکا و بقیه کشورها زیر فشار قرار گرفتند که وارداتشان را تقلیل دهند و این ها هم دارند این کار را میکنند و در عوض عربستان تعهد کرده که جبران آن کمبودها را بکند. با سقوط قیمت نفت هم این اواخر این به نظر من در عرض چند ماه آینده مهمترین عامل اقتصادی میشود برای ایران. هرچند که این ۱۸ نفر یا هر چند نفر بودند قربانی این قضیه شدند و جانشان را از دست دادند ولی ظرف این شش ماه آینده مساله نفت مساله مهم است و تعیین کننده در رابطه ایران و عربستان خواهد بود.
آقای نوربخش، همین سؤال. در کوتاه مدت چشم انداز مناسبات عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران بعد از اعدامهای اتباع ایرانی در عربستان؟
من فکر میکنم تنش بین تهران و ریاض کاملا بیشتر خواهد شد. من فکر میکنم ریاض یک پیام به تهران داد که کاملا در خاورمیانه نفوذ سیاسی خودش را بدون قید و شرطی که ایران یا هر کشوری برای آن میگذارد. این میتواند افزون کند و همینطور که دوستان گفتند این تنش منجر میشود به رقابتهای اقتصادی، سیاسی، منطقهای. در زمینه نفت همانطور که دوست عزیزمان فرمودند سقوط قیمت نفت در طول چندین هفته گذشته به لحاظ روانی کسانی که نفت خاورمیانه را استفاده میکنند آماده شان کرده که عربستان سعودی کاملا سر قولش ایستاده و میتواند این بازار را کاملا پر کند. این هم یک شکست بزرگتری است برای ایران و اگر قیمت نفت به این زودی و به این راحتی پایان نمیآمد شاید یک مقداری بعضی ها مشکل داشتند. ولی این به لحاظ روانی کمک بسیاری کرده که آن کسانی که خریدار نفت ایران هستند به سمت عربستان سعودی تمایل پیدا کنند که از آن کشور نفت بخرند.
خبر گردن زدن شماری از شهروندان ایرانی در عربستان سعودی به اتهام قاچاق مواد مخدر به ویژه در پایان هفته رسانهای شد. تعداد ایرانیان اعدام شده به این اتهام در خاک عربستان سعودی دقیقا معلوم نیست اما منابع مختلف داخلی این شمار را از ۸ تا ۱۸ تن گزارش کرده اند.
به هر حال آخر هفته این رویداد در اولویت خبری رسانههای رسمی ایران و وبسایتهای محافل سیاسی نزدیک به قدرت قرار گرفت و واکنشهای متقابل مجلس، وزارت خارجه و حتی روحانیت قم را در پی داشت.
روز جمعه علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت باید سفارت جمهوری اسلامی ایران در ریاض مطلع میبود تا بتواند وکیل بگیرد و از حقوق اتباع ایرانی دفاع کند. او از وزارت خارجه ایران خواست از طریق مراجع بینالمللی ماجرا را پیگیری حقوقی کند. روز پنجشنبه هم آیتالله صافی گلپایگانی مرجع تقلید شیعه در قم از این اعدامها ابراز تاسف کرد و گفت بر فرض صحت خبر اعدامها مسئولین دیپلماسی ایران مقصر هستند و باید پاسخگوی ملت ایران باشند.
پیش از آن وزارت خارجه ایران روز دوشنبه هنگام تایید اعدامها خبر از احضار کاردار سفارت عربستان در تهران برای اعتراض به این اقدام داده بود و پس از آن معاون وزارت خارجه در امور کشورهای عربی و آفریقایی هم سفر خود را به عربستان لغو کرد. اما قبلا هربار موضوع وضعیت این اتباع ایرانی مطرح میشد وزارت خارجه ایران ضمن تکذیب اینکه قرار است این شهروندان ایرانی زندانی در عربستان اعدام شوند اعلام کرده بود مقامهای عربستان به وزارت خارجه ایران گفته اند اعدامی در کار نخواهد بود.
سایت خبرآنلاین در فروردین ماه خبر داده بود ریاض ۸ ایرانی را حدود شش سال پیش به اتهام استفاده از لنج برای قاچاق چند تن هرویین و حشیش به عربستان بازداشت کرده بود. همه این ها در حالی است که مناسبات جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی به ویژه در پی اعتراض امارات متحده عربی به سفر محمود احمدینژاد رییس جمهوری اسلامی ایران به جزیره ابوموسی تیره شد.
در سایه این مناسبات سه میهمان برنامه این هفته موضوع اعدام اتباع ایرانی در عربستان را بررسی میکنند: مهدی نوربخش استاد روابط بینالملل در دانشگاه هریزبرگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا، کوروش همایونپور مدیر برنامه گفتمان عربستان سعودی و آمریکا در دانشگاه جرج واشنگتن و حسین علیزاده کارشناس مناسبات ایران و خاورمیانه و کاردار سابق سفارت جمهوری اسلامی ایران در هلسینکی.
Your browser doesn’t support HTML5
حسین علیزاده دیپلمات سابق ایرانعربستان یک اراده سیاسی داشته برای اینکه به جمهوری اسلامی ضربهای وارد کند.
آقای علیزاده، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران قبلا اعلام کرده بود توافق شده که این عده اعدام نشوند ولی حالا علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس میگوید سفارت جمهوری اسلامی ایران حتی از محاکمهشان باخبر نشده. ابعاد حقوقی و سیاسی مسئله را کوتاه تشریح میکنید؟
حسین علیزاده: بله این حادثه نشان میدهد که روابط دو کشور مهم نفتی در پیچ تیرگی روابط قرار دارد و نکته دوم که بیشتر به پرسش شما بر میگردد این که وزارت خارجه ایران به عنوان سکاندار سیاست خارجه در این مسئله شدیدا ضعیف عمل کرده و «اما» و «اگر»های زیادی را خود وزارت خارجه دامن زدهاست.
فقط به یک جمله آقای قشقاوی دقت کنید به عنوان معاون کنترلی وزارت خارجه که اخیرا در دانشگاه تهران سخنرانی کرده بود و دانشجوها پرسیده بودند که شما برای این ایرانیها که گردن زده شدند چه کردید و چه اقدامی انجام دادید، ایشان گفت که ما تا به حال دو مرتبه کاردار عربستان را احضار کردیم و بیش از این هم به ما فشار نیاورید. این نشاندهنده این است که ایشان از عمق فاجعه اطلاع داشته و فقط در برابر افکار عمومی داخلی میتواند اظهار نظر کند که افکار عمومی داخلی را مجبور کند که از او سؤال نکنند.
ولی سرانجام مسئله گردن زدن این ۱۸ نفر ابعاد حقوقیاش بسیار پیچیده شده با توجه به این که آنها دسترسی کنترلی نداشتند. اعضای سفارتخانه نتوانستند با آنها ارتباط برقرار کنند. حتی مترجمی که صحبتها را در دادگاه ترجمه کند حضور نداشته، وکیل نداشتند و همه اینها حتی اگر فرض کنیم این افراد متخلف بودند و بنا بر این که گفته شده مواد مخدر حمل کرده اند، نشان دهنده این است که دولت عربستان یک اراده سیاسی داشته برای اینکه به جمهوری اسلامی ضربهای را وارد کند، با توجه به شرایط منطقه که اطلاع دارید و من بعدا بیشتر به آن میپردازم و جمهوری اسلامی در این کارزار با دست خالی در برابر عربستان فقط نظاره گر این بوده که اتباعش در آنجا گردن زده شوند و برای فریب افکار داخلی خودش هم مساله را انکار میکرد تا اینکه امروز مساله روشن شده و برملا شده.
آقای همایونپور، اعدام اتباع ایرانی که در بعضی منابع ایرانی تعدادشان ذکر نشده و در بعضی دیگر ۸ نفر گفته شده و الان آقای علیزاده هم تعداد دیگری را اعلام کردند، تا چه حد در چارچوب مناسبات خارجی عربستان سعودی با دیگر کشورهای پیرامونی و اعضای شورای همکاری خلیج فارس قابل بررسی است و تا چه حد در چارچوب مناسبات عربستان سعودی با محافل سیاستگذاری غرب که در دانشگاه جورج واشنگتن به خصوص طرف توجه برنامه شما است؟
خیلی واضح است که این تعداد افراد واقعا قربانی تشدید اختلافات سیاسی ایران و عربستان شدند.کورش همایون پور مدیر برنامه دیالوگ عربستان و آمریکا
کوروش همایونپور: همینطور که آقای علیزاده گفتند نکاتش از دید ایران الان روشن شد. از دید عربستان گزارشها دایر بر این بود که این عده را ۶ سال پیش دستگیر کرده بودند و مساله این است که اینها ۶ سال در زندان بودند بدون هیچ پیگیری حقوقی. دولت ایران چه کار میکرده؟ دولت عربستان چه کار میکرده؟ تعداد این افراد دقیق معلوم نیست. ۸ نفر،۱۸ نفر یا یک عده بین این دو رقم؟
خیلی واضح است که این تعداد افراد واقعا قربانی تشدید اختلافات سیاسی ایران و عربستان شدند. اختلافات جمهوری اسلامی و عربستان سعودی در ماههای اخیر خیلی شدید شده. میتوانیم بگوییم از سفر آقای احمدینژاد به جزیره ابوموسی و آن درگیریشان با امارات متحده، مساله سوریه که یک مساله خیلی حادی است بین دو دولت و عربستان میخواهد رژیم بشار اسد برود کنار و ایران از آن رژیم حمایت میکند، اختلافهای تحولات داخلی بحرین که حالا یا به درست یا نادرست عربستان دست ایران را پشت آن میبیند و سر آن با هم اختلاف دارند. و غیره و غیره.
بنابراین اختلافها شدید شده و روابط خراب شده و دو طرف رو در روی هم قرار گرفتهاند. به نظر میرسد که متاسفانه عربستان اینجا با این کارش که کار کاملا نادرستی است از این نظر که به این افراد امکان دفاع حقوقی و همینطور که گفتند وجود مترجم و عیره حلی نشده، متاسفانه کار نادرست عربستان بود که تحت تاثیر همین اختلافهای دو کشور درست شده. از نظر انعکاس این مساله بر روابط عربستان و آمریکا یا کشورهای دیگر من فکر نمیکنم هیچ اثری داشته باشد. دیگران هم این را فقط صرفا به عنوان یک مساله داخلی ایران و عربستان بهش نگاه میکنند. حرف آخر انزوای کامل سیاسی و اقتصادی ایران دلیل اصلی این قضیه است.
خصوصا از زمانی که آقای احمدینژاد آمده سرکار، سیاست خارجی ایران کاملا شکست خورده و ایران در منطقه متاسفانه کاملا منزوی شده؛ (بر عکس) دورانی که آقای خاتمی کنشها را یک مقدار به سمت مثبت گسیل داد.مهدی نوربخش استاد روابط بین الملل
آقای نوربخش، اعلام غافگیرکننده اعدام این اتباع ایرانی را باید مستقل از مناسبات تهران و ریاض بررسی کرد یا آن طور که آقای علیزاده و آقای همایونپور بررسی کردند در چارچوب پیچ و خمها و زیروبمهای تازه این مناسبات؟
مهدی نوربخش: من با دوستان کاملا موافق هستم. ۱۸ شهروند ایرانی برای ۶ سال زندان اند و دولت ایران نسبت به سرنوشت اینها کاملا بیتفاوت است برای ۶ سال. این نشان میدهد که در این نظام مردم چقدر مورد توجه دولت خودشان قرار میگیرند. ۶ سال. اما چرا الان؟
دوستان گفتند و من هم موافق هستم با آنها. این کاملا یک عکسالعمل سیاسی است از طرف دولت عربستان سعودی. رقابتی هست که بین ایران و عربستان سعودی هست. در خاورمیانه الان چندین رقیب ایران دارد. ولیکن رقابتها کاملا با هم فرق میکنند. عربستان رقابتش با ایران در شرایط فعلی یک رقابت سیاسی است. یک رقابت اقتصادی و منطقهای است. ایران با ترکیه هم رقیب است ولی بیشتر رقابت ایران و ترکیه رقابت سیاسی است. به مسایل اقتصادی و مسایل منطقهای منجر نمیشود.
عمق این را اگر بخواهیم بفهمیم، دوستان هم گفتند این عجیب غریب است که ایران در شرایطی که سیاست خارجی ما هیچ کارایی در منطقه ندارد، عربستان کاملا پشت جریانهایی مانند بحرین، مثل سوریه و سه جزیره هست و ایران هیچ کنش مثبتی از خودش نمیتواند نشان دهد. بعلاوه در چارچوبهای دیگر هم میشود گذاشته. کنشش با آمریکاست در شرایط فعلی. وضع خود منطقه و خاورمیانه است که بسیاری نمیخواهند و بسیاری الان موافق هستند با آمریکا که مشکوک شده اند به ایران با انرژی هستهای و برنامه اش.
این است که این را باید حمل بر این کرد که ایران در سیاست خارجی خصوصا از زمانی که آقای احمدینژاد آمده سرکار حالا بیشتر به بحث آن خواهیم پرداخت، دنبال دورانی که آقای خاتمی آمد این کنشها را یک مقدار به سمت مثبت گسیل داد کاملا سیاست خارجی ایران شکست خورده و ایران در منطقه متاسفانه کاملا منزوی شده و دوستان هم گفتند در این برنامه که ۱۸ شهروند ایرانی به هر دلیلی قربانی این مسایل شده اند.
سایت «تابناک» موضوع را داغ کرد و بالاخره موضوع رسید به صحن علنی مجلس و مراجع هم دخالت کردند. اگر سایت تابناک این مساله را دامن نزده بود فردا یک سری دیگر را گردن میزدند.حسین علیزاده ( کاردار سابق سفارت ایران درهلسینکی)
آقای علیزاده، پای آیتالله صافی گلپایگانی هم به میان کشیده شده که در این باره ابراز تاسف کرده و از وزارت خارجه خواسته اقداماتی کند. شما ۳۳ سال است که ناظر بحثهای محافل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بودید درباره مناسبات خارجی ایران با کشورهای خاورمیانه. موضوع اعدامهای اتباع ایرانی در عربستان برای خبرگزاری مهر و سایت بازتاب از جمله در خور توجه شده. در محافل سیاستگذاری حاکمیت شاهد نگاههای مثلا رقیب و متفاوتی به مناسبات تهران و ریاض هستیم یا نه؟
بله خب سعودی ها اشکال کارشان و انگیزههایشان را اشاره کردیم. اما جالب این است که شما به اخباری که سایت تابناک به این مساله پرداخت و موضوع را داغ کرد و بالاخره موضوع رسید به صحن علنی مجلس و به قول شما مراجع هم دخالت کردند شما میدانید که اگر سایت تابناک این مساله را دامن نزده بود و پاپیچ وزارت خارجه نشده بود این ۱۸ نفر گردن زده شدند و بعدا فرض کنید فردا یک سری دیگر را گردن میزنند. یعنی اصلا اجازه بدهید برای تشریح مساله تاریخ را ورق بزنیم.
در سال ۱۳۲۲ ما شاهد قطع رابطه دولت پادشاهی ایران با عربستان سعودی بودیم. به چه دلیل ایران قطع رابطه کرد؟ در آن سال یک زایر ایرانی به نام ابوطالب یزدی ایشان در مسجد الحرام بر اثر شدت آفتاب حالت تهوع مبتلا میشود و صحن را کثیف میکند. غذایی که خورده بود بیرون میآید. پلیس عربستان با تصور بر این که همیشه این دعوا که ایرانیها عجمی هستند و زرتشتی هستند و از این حرف ها که میدانید تاریخ شیعه و سنی چه دعواهایی تویشان هست، بلافاصله این فرد را به عنوان توهین مقدسات به بیتالله دستگیر میکند و بلافاصله گردن میزند. خبر که به تهران میرسد پادشاه وقت محمدرضا شاه پهلوی بلافاصله دستور قطع رابطه ایران و عربستان را صادر میکند. سعودیها به دست و پا میافتند برای اینکه این مساله را توجیه کنند و این که دولت ایران اعتراض داشت که ایشان تبعه ما بوده و شما باید به سفارت ما منعکس میکردید و اگر قصد تنبیهش هم باشد ما خودمان انجام میدادیم.
حالا شما ۱۸ نفر الان گردن زده شده و آقای قشقاوی میگوید ما را تحت فشار قرار ندهید. اصلا این که یک مرجع تقلیدی مثل آقای صافی گلپایگانی بخواهد بیاید انتقاد کند معنی ندارد. چه لزومی داشته که یک مرجع تقلید وارد این مساله شود. اگر نمیشد میبایست اتفاق میافتاد.
البته کار آقای صافی گلپایگانی کار درستی است. ولی از آن طرفش نگاه کنید. در خبرها آمده که آیتالله مکارم شیرازی یکی از مراجع دولتی محسوب میشود اعلام کرده که مداحان دقت بفرمایید، مداحان مسئله گردن زدن و اعدام ایرانیان را شهادت محسوب ندارند. یعنی چه؟ یعنی این که چون مداحان امروزه بلندگوی سیاست خارجه و سیاست داخله، سیاست فرهنگی و همه چیز دست مداحان افتاده. شما نیایید بگویید این ۱۸ نفر شهید هستند. وقتی عنوان شهید رویشان اطلاق شود خب یک افراد مقدس و منزهی محسوب میشوند و بعدا یک دولتی ایستاده ۱۸ تا شهید داده. یا ۱۸ تا قاچاقچی اعدام شده، موضوع خیلی فرق میکند. از آن طرف یک مرجع تقلید میآید آن حرف را میزند.
میشود خلاصه کنید آقای علیزاده؟
عرض من این است که به هر حال مساله ایران و عربستان در بحث منازعات منطقهای و بینالمللی هستش و ما شاهد ضعف شدید جمهوری اسلامی در حمایت از اتباع خودشان هستیم.
روابط ایران با همه کشورها چنان خراب است و چنان در حالت انزوای سیاسی قرار دارد که حتی نمیتواند از طریق کشورهای دوست و کشورهای دیگر یک مقدار نفوذ بگذارد و منافع خودش را در کشورهایی مثل عربستان حفظ کند.کورش همایون پور (دانشگاه جورج واشینگتن)
آقای همایونپور، فشار داخلی روی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران است و همینطور که شنیدید در بحث آقای علیزاده که مساله اعدامهای ایرانیان در خاک عربستان سعودی را پیگیری کند. به جز لغو سفر یا احضار سفیر چه اهرمی در اختیار وزارت خارجه است؟ به خصوص که حاکمیت ایران هم با قاچاق مواد مخدر در خود ایران با ایرانیان همین برخورد را میکند و هم با افغانهایی که مرتب اعلام میشود در این کارها هستند.
همینطور که میدانید واکنش عربستان سعودی هم به قاچاقچیان مواد مخدر همیشه خیلی تند و خشن بوده و حتی شما الان روی سایت سفارت عربستان سعودی در آمریکا و مطمئنا در کشورهای دیگر هم همینطور است، قسمت ویزایش را نگاه کنید، یک هشدار داده که مجازات قاچاقچیان مواد مخدر در عربستان مرگ است. یعنی دارد به خارجیها این هشدار را میدهد.
بنابراین همینطور که میگویید ایران و عربستان همیشه برخوردشان با قاچاقچیان مواد مخدر مثل هم است. از آن طرف ایران چه کار دیگری میتواند بکند؟ در این مرحله دیگر کاری از دست ایران بر نمیآید. مساله بر میگردد به شش سال پیش که چطور در عرض این شش سال هیچ کاری نکردند. و نکته دیگر هم این است که روابط ایران با همه کشورها چنان خراب است و چنان در حالت انزوای سیاسی قرار دارد که حتی نمیتواند از طریق کشورهای دوست و کشورهای دیگر یک مقدار نفوذ بگذارد و منافع خودش را در کشورهایی مثل عربستان حفظ کند. وقتی شما قطع رابطه کردید عملا، سر جنگ دارید، هیچ نوع قدرت نفوذی هم نخواهید داشت.
بفرمایید ...
اگر اجازه بدهید من یک اشاره ای بکنم به مصاحبه دکتر محمود سریعالقلم با روزنامه شرق که در سایتهای فارسی خارج هم انعکاس پیدا کرده. ...
استاد دانشگاه ...
بله. استاد دانشگاه شهید بهشتی. حرف اصلیاش این است که آقا سیاست خارجی ایران تقابل با نظام جهانی است و عدم تعامل با کشورهای دیگر. شما وقتی به این میرسید دیگر در رویی ندارید. راه خروجی ندارید. اینقدر ایران ضعیف شده که پول نفتش را که به هند میفروشد قبول کرده ۴۵ درصدش را به روپیه بگیرد تازه هندیها معلوم شده آن پول روپیه هم به حساب ایران واریز نکرده اند.
این ها همه نشان میدهد سیاست خارجی ایران. آن رو در رویی که با امارات پیش آمد امارات ایران را تهدید نظامی کرد. چیزی از این مسخره تر نمیتواند وجود داشته باشد. همه اینها همانطور که دوستان هم گفتند انزوای کامل سیاسی و اقتصادی ایران است و دستش از همه جا بازمانده. بنابراین در این مقطع ایران هیچ کار دیگری نمیتواند بکند در مورد عربستان سعودی.
ازاین بهار عربی هم سودی ایران نبرد. کشورهای دیگر بردند. حتی عربستان سعودی.مهدی نوربخش (دانشگاه هریزبرگ ایالت پنسیلوانیای آمریکا)
آقای نوربخش، اشاره کردید به سیاست متفاوت معروف به تنشزدایی دولت محمد خاتمی در آن دوران و بهار عربی هم در دوره دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد بود که آغاز شد و بعد نضج گرفت. برنامه دولت محمود احمدینژاد برای تنظیم مناسبات با این خاورمیانه جدید و رقیب قدرش عربستان سعودی چه شاخصههایی داشته؟
ایران کاملا ناکام ماند در این چارچوب. شما وقتی وضع کشور ترکیه را با ایران مقایسه میکنید ایران اصلا قابل مقایسه نیست. یا مثلا کشوری که در بهار عربی بوده تونس. درست؟ دو کنفرانسی که در آنجا گذاشته میشود در حمایت از مردم سوریه در تونس و عجیب است که ایران از هیچ کدام از اینها نمیتواند استفاده کند. کشوری که انقلاب کرده، کشوری که ادعا میکند یک کشور به اصطلاح دموکراسی هست نهایتا دست خودش را رو میکند برای ایستادن پشت سر بشار اسد. یا مثلا حزبالله در لبنان.
این است که این بهار عربی ایران نتوانست هیچ استفادهای از آن بکند و خیلی جالب است که یک میزان محبوبیتی که کارهای پوپولیستی اینها داشت زودتر از بهار عربی ایران را یک کشور ضد اسرائیل میدانستند مردم منطقه، کار به جایی رسیده که در بسیاری از این تظاهرات به خصوص در مصر دیدیم، در لیبی دیدیم، پرچم ایران را به آتش میکشیدند. یعنی یک کشوری خودش را حتی در چارچوب مسایل منطقهای جایی قرار داده که آن پشتوانه پوپولیستی مردمش را هم از دست داده.
شما باید توجه به این کنید که عربستان سعودی کشوری است که یک نظام کاملا مطلقه استبدادی باید پشت سر مردم سوریه بایستد به لحاظ سیاسی میگویم، جنبش مردم بحرین را سرکوب کند و ایران به خاطر اینکه هیچ نفوذ و تاثیری روی سیاست خارجی منطقه خاورمیانه ندارد باید این جوری دست را بدهد برود.
یک کشوری مثل ترکیه که مواضعش در قبال اسرائیل روشن است یعنی ترکیه در طول این نیم دهه گذشته کاملا تبدیل شده به یک قهرمان در خاورمیانه برای این جنبشهای آزادیبخش از فلسطین بگیر تا آنجاها. جالب توجه این جاست که هر چه حماس که یک جنبشی بود که درون سوریه بودند اینها هم از بشار اسد بریدند.
دولت ایران نشان میدهد که چقدر این دولت واپسگرا است. یعنی بسیاری از آن چیزهایی که در منطقه اتفاق افتاده طبیعت این دولت را نشان داده که این دولت هرگز سر سازگاری با نظامها و ارزشهای دموکراتیک ندارد. این است که باید پشت سر بشار اسد قرار گیرد و وضع ایران به سویی برود که دوستان گفتند.
ایران در کدام دادگاه الان میتواند پرونده این ۱۸ شهروند را ببرد و خود ایران، ایرانی که حقوق شهروندانش را احترام نمیگذارد چطور میتواند دفاع کند در مقابل عربستان سعودی؟ ایران کاملا در انزوای سیاسی است و هیچ کاری نمیتواند بکند و ازاین بهار عربی هم سودی ایران نبرد. کشورهای دیگر بردند. حتی عربستان سعودی.
چشم انداز مناسبات تهران و ریاض در کوتاه مدت بعد از اعدامهای این اتباع ایرانی چیست، آقای علیزاده؟
بستری که برای اعدام این ۱۸ نفر فراهم شده به سه عامل بر میگردد. یک، تنش بین تهران و ریاض در خصوص جزایر سه گانه، دو، حمایت ایران از اپوزیسیون بحرین و حمایت عربستان از اپوزیسیون سوریه و علت سوم هم ادعایی که در آمریکا گفته شد دست داشتن وزارت اطلاعات ایران در نقشه ترور سفیر عربستان در واشنگتن. صرف نظر از اینکه ادعا درست باشد یا نادرست. پس ادله کافی برای دولت عربستان وجود دارد که به مقابله با توسعه طلبیهای جمهوری اسلامی بپردازد به نظر من تعلل کردن عربستان شش سال برای اینکه امروز این کار را انجام دهد در زمانی هست که قدم بعدی دولت عربستان نازل کردن و پایین آوردن قیمت نفت خواهد بود که ضربه اساسی را به جمهوری اسلامی بزند.
آقای همایونپور، چشم انداز مناسبات تهران و ریاض در کوتاه مدت در سایه این اعدامهای اتباع ایرانی در عربستان؟
نکته آخر آقای علیزاده را میخواهم بزرگتر کنم و این مساله نفت است. همانطور که میدانید خیلی از کشورهایی که وارد کننده نفت ایران هستند از طرف آمریکا و بقیه کشورها زیر فشار قرار گرفتند که وارداتشان را تقلیل دهند و این ها هم دارند این کار را میکنند و در عوض عربستان تعهد کرده که جبران آن کمبودها را بکند. با سقوط قیمت نفت هم این اواخر این به نظر من در عرض چند ماه آینده مهمترین عامل اقتصادی میشود برای ایران. هرچند که این ۱۸ نفر یا هر چند نفر بودند قربانی این قضیه شدند و جانشان را از دست دادند ولی ظرف این شش ماه آینده مساله نفت مساله مهم است و تعیین کننده در رابطه ایران و عربستان خواهد بود.
آقای نوربخش، همین سؤال. در کوتاه مدت چشم انداز مناسبات عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران بعد از اعدامهای اتباع ایرانی در عربستان؟
من فکر میکنم تنش بین تهران و ریاض کاملا بیشتر خواهد شد. من فکر میکنم ریاض یک پیام به تهران داد که کاملا در خاورمیانه نفوذ سیاسی خودش را بدون قید و شرطی که ایران یا هر کشوری برای آن میگذارد. این میتواند افزون کند و همینطور که دوستان گفتند این تنش منجر میشود به رقابتهای اقتصادی، سیاسی، منطقهای. در زمینه نفت همانطور که دوست عزیزمان فرمودند سقوط قیمت نفت در طول چندین هفته گذشته به لحاظ روانی کسانی که نفت خاورمیانه را استفاده میکنند آماده شان کرده که عربستان سعودی کاملا سر قولش ایستاده و میتواند این بازار را کاملا پر کند. این هم یک شکست بزرگتری است برای ایران و اگر قیمت نفت به این زودی و به این راحتی پایان نمیآمد شاید یک مقداری بعضی ها مشکل داشتند. ولی این به لحاظ روانی کمک بسیاری کرده که آن کسانی که خریدار نفت ایران هستند به سمت عربستان سعودی تمایل پیدا کنند که از آن کشور نفت بخرند.