آیت‌الله موسوی اردبیلی در ۹۱ سالگی درگذشت

آیت‌الله عبدالکریم موسوی اردبیلی، رئیس دستگاه قضاوت جمهوری اسلامی در دهه ۱۳۶۰ و از مراجع تقلید شیعیان ایران، روز چهارشنبه، سوم آذر، در ۹۱ سالگی درگذشت.

آقای موسوی اردبیلی در روزهای اخیر در بیمارستانی در تهران بستری شده بود و مقام‌های ارشد جمهوری اسلامی مانند علی خامنه‌ای، رهبر، اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، حسن روحانی، رئیس جمهور و علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، از او عیادت کرده بودند.

Your browser doesn’t support HTML5

گفت‌وگو با محمدجواد اکبرین درباره آیت‌الله موسوی اردبیلی در پی درگذشت او


خبرگزاری‌های ایران دلیل بستری شدن این مرجع تقلید را مشکلات قلبی و ریوی اعلام کردند.

عبدالکریم موسوی اردبیلی یکی از پنج عضو شورای انقلاب اسلامی بود که در سال ۱۳۵۷ از پاریس توسط روح‌الله خمینی منصوب شدند.

پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، آیت‌الله خمینی آقای اردبیلی را ابتدا به دادستانی کل کشور و پس از مرگ محمد بهشتی، به ریاست دیوان عالی کشور منصوب کرد.

آقای موسوی اردبیلی هشت سال در دهه ۶۰ ریاست دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را بر عهده داشت و بازنویسی قوانین قضایی ایران بر اساس مبانی فقهی شیعه از مهم‌ترین اقدامات دوران ریاست او بر این دستگاه بود.

او همچنین در دوره‌های مختلف عضو مجلس خبرگان قانون اساسی، شورای بازنگری قانون اساسی، مجلس خبرگان رهبری و شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.

پس از مرگ روح‌الله خمینی و رهبری علی خامنه‌ای، آقای موسوی اردبیلی به قم رفت و دانشگاه مفید را در این شهر تاسیس کرد. او اندک اندک به عنوان یکی از مراجع تقلید شیعیان به ویژه توسط جناح اصلاح‌طلب مطرح شد.

اعدام دسته‌جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی ایران در دوران ریاست او بر دستگاه قضایی جمهوری اسلامی رخ داد.

عبدالکریم موسوی اردبیلی در سال ۱۳۶۶ در نامه‌ای به رهبر وقت جمهوری اسلامی از از او اجازه می‌خواهد که چون بر اساس نظر وی، اعدام شخص «مفسد» مورد «احتیاط» است، دادگاه‌ها این اجازه را داشته باشند تا در محاکمه این افراد بر اساس نظر حسینعلی منتظری، قائم‌مقام وقت روح‌الله خمینی عمل کنند که اعدام افراد «مفسد» را «جایز» می‌دانست.

رهبر وقت جمهوری اسلامی با این درخواست موافقت کرد.

آقای موسوی اردبیلی در نماز جمعه ۱۴ مرداد ۱۳۶۷ در این خصوص گفت: «قوه قضایی در فشار بسیار سخت افکار عمومی است که چرا اینها را محاکمه می‌کنید؟ اینها که محاکمه ندارند. حکم‌شان معلوم، موضوعش معلوم و جزایش نیز معلوم می‌باشد. قوه قضایی در فشار است که چرا تمام اینها اعدام نمی‌شوند و یک دسته‌شان زندانی می‌شوند… من با شما هماهنگ هستم و به شما حق می‌دهم و می‌گویم اینها نباید عفو شوند (تکبیر نمازگزاران). من این حرف را تحت تاثیر جو بر زبان نمی‌آورم، بلکه به دلیل اطلاع از شدت لجاجت آنها این حرف را می‌زنم.»

این در حالی است که بر اساس فایل صوتی جلسه آیت‌الله منتظری با مسئولان هیئت تصمیم‌گیری درباره اعدام زندانیان سیاسی، آقای منتظری که در آن هنگام با اعدام‌ها مخالف بود، از آقای اردبیلی به عنوان «از همه لیبرال‌تر» نام می‌برد که «خودش با این چیزها مخالف است» اما «تو نماز جمعه می‌گه که همه اینها باید اعدام بشن».

«فقیه مردد»

آیت‌الله موسوی اردبیلی در سال ۶۸ پس از مرگ آیت‌الله خمینی و به قدرت رسیدن آیت‌الله خامنه‌ای، از همه مسئولیت‌های قضایی و سیاسی خود کناره گرفت و به شهر قم رفت.

محمدجواد اکبرین، دین‌پژوه ساکن فرانسه، در مورد این تصمیم آیت‌الله موسوی اردبیلی به رادیوفردا می‌گوید: «وقتی به کارنامه زندگی آیت الله موسوی اردبیلی، به خصوص پس از انقلاب نگاه می کنیم، با تصویر «فقیه مردد» در نسبت با حکومت روبه‌رو می‌شویم. مرادم از فقیه مردد یعنی کسی که در بسیاری از مواقع نمی‌داند چه باید بکند، یا قدم‌های لرزان برمی‌دارد و یا کنار می‌کشد. در خاطرات مرحوم آیت‌الله منتظری آمده است که در ماجرای اعدام‌های دهه شصت، آیت‌الله موسوی اردبیلی مخالف اعدام‌ها بوده، اما پس از دستور آیت‌الله خمینی، کاملا از این دستور دفاع می‌کند. به نظر می‌رسد بعد از رهبری آیت الله خامنه ای نیز او با نوع مطرح کردن مسئله چندان موافق نبود، زیرا او نیز در جلسه‌‌ای که در حضور آیت الله خمینی برگزار شد و آقای هاشمی بعدا اعلام کرد که‌ آیت‌الله خمینی به مناسب بودن آقای خامنه‌ای اشاره کرده، حضور داشته است.

بعدها آیت الله موسوی اردبیلی نقل کرد که در آن جلسه نامی از آقای خامنه‌ای برده نشده و آیت الله خمینی گفته است که شما همه مناسبید. مخاطب «شما» نیز حاضران در جلسه بوده که عبارت بودند از آقایان هاشمی، خامنه‌ای، موسوی اردبیلی. ولی آقای هاشمی برای این که مسئله رهبری را پیش ببرد، فقط نام آقای خامنه‌‌ای را برجسته کرد.

به این ترتیب آیت‌الله اردبیلی از همان نقطه شروع با نوعی بی‌صداقتی روبه‌رو شده بود و از طرفی روحیه آقای خامنه‌ای را می‌شناخت و از سوی دیگر در مورد درستی برخی از کارهایی که در دهه شصت انجام داده بود، مردد بود و در نتیجه ترجیح داد که کناره‌گیری کند، به قم برود و به درس و بحث بپردازد.»