خبرگزاریهای داخلی و بینالمللی از «پیشرفت» در گفتوگوهای میان ایران و روسیه بر سر قراردادی خبر دادهاند که در صورت نهایی شدن، چیزی حدود ۲۰ میلیارد دلار از نفت ایران با فلزات و مواد غذایی روسی معاوضه میشود.
خبرگزاری رویترز، ۲۰ دی ماه ۱۳۹۲ نیز گزارشی منتشر کرده بود و با نقل قول از منابع مطلع ایرانی و روسی گفته بود این معامله پایاپای، ارزشی برابر با یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار در ماه خواهد داشت.
این خبرگزاری اکنون نیز از قول یک منبع مطلع روسی گفته که مسکو «تمام اسناد لازم در این مورد را آماده کرده است» و نهایی شدن آن در انتظار ارزشگذاری بهای نفت است.
کامران دادخواه، استادیار اقتصاد بینالملل در دانشگاه شمال شرق در بوستون آمریکا، این قرارداد را در صورت نهایی شدن، قرارداد «افراد شکست خورده» و «به ضرر ایران» توصیف میکند.
آقای دادخواه به رادیو فردا میگوید که با توجه به اینکه روسیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان است، به نفت ایران نیازی ندارد و این مسئله باعث میشود تا نفت ایران را با قیمتی نازلتر از قیمت واقعی خریداری کند و از آن سو، کالاهایی بنجل به ایران بفروشد.
چه نیاز و ضرورتی برای تبادل نفت ایران با کالاهای روسیه در شرایط کنونی وجود دارد؟
اگر این قرارداد که هنوز بسته نشده، برای این است که برگ برندهای در دست ایران برای مذاکره با غرب باشد، این یک مسئله است. اما اگر واقعا بخواهند همچین کاری انجام دهند، این به چند دلیل بزرگترین اشتباه و بزرگترین ضرر برای ایران و اقتصاد ایران است. اولین دلیل این است که دو طرف قرارداد در موقعیت برابر نیستند. بهترین وقت برای تبادل بازرگانی، هنگامی است که شما حداقل با طرف مقابل در یک موقعیت مساوی قرار داشته باشید. اما روسیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت است و به نفت ایران احتیاجی ندارد. بنابراین از همان روز اول خواهد گفت که قیمت نفت {ایران} باید خیلی از قیمت بینالمللی پایینتر باشد تا بتوانند آن را حمل کنند و در بازارهای دیگر بفروشند.
از طرف دیگر، واردات ایران از روسیه در سالهای اخیر چیزی حدود چهار تا پنج میلیارد دلار بوده است. اکنون صحبت بر سر خرید فلزات و مواد غذایی از روسیه است. اما اینها هیچکدام چیزهایی نیست که ایران بتواند استفاده کند. نتیجه چه خواهد شد؟ دولت روسیه خواهد گفت به این کالا، این کالا و این چیزها نمیتوانید دست بزنید و بنابراین هر جنسی باشد که نتواند جای دیگر فروش برود و فیالواقع جنس بنجل باشد به ایران قالب خواهد شد.
پس روی هم رفته این قرارداد اگر جنبه سیاسی داشته باشد و برای مذاکره باشد یک صحبتی است اما اگر واقعا بخواهد انجام شود نه تنها هیچ خاصیتی برای ایران نخواهد داشت بلکه تحویل دادن ۵۰۰ هزار بشکه نفت با ارزش به روسیه، ضرر زیادی برای ایران خواهد داشت.
کیفیت کالاهایی که روسیه تولید میکند چه فلزات و چه مواد غذایی چطور است؟ آیا ارزش برابری با نفت را دارد؟
به هیچ وجه، همچین برابریای وجود ندارد. شما میبینید که در کشورهای دنیا وقتی صحبت از کالاهای خوب میکنند، کسی از کالاهای ساخت روسیه حرف نمیزند. واقعا چه چیزی در روسیه هست؟ حتی کسانی که از روسیه به آمریکا میآیند، کالایی را از آنجا با خود نمیآورند.
نکته آخر هم این است که سابقه روسیه در مورد ایران، سابقه خیلی بدی است. به نیروگاه بوشهر نگاه کنید، دریای مازندران که تمام حقوق ایران را در آن بالا کشیدند و به مستعمرات سابقشان بخشیدند. روسیه چیزی ندارد به ایران بدهد و اگر جنگ سرد جدیدی بر سر کریمه و اوکراین راه بیفتد، صلاح ایران این نیست که به سمت روسیه برود. به صلاح ایران است که به سمت غرب برود و تعاملات بینالمللی خود را با غرب داشته باشد.
ایران در حال مذاکره با قدرتهای جهانی بر سر برنامه اتمیاش است و لااقل دولت حسن روحانی اینگونه نشان میدهد که امیدوار است با موفقیت این مذاکرات، تحریمهای بینالمللی علیه ایران را به طور کامل لغو کند. اما از آن طرف، رهبر جمهوری اسلامی دستور اجرای اقتصاد مقاومتی میدهد و خبر نهایی شدن قرارداد موضوع بحث منتشر میشود. آیا این گزارشها نشانهای از این نیست که مقامهای جمهوری اسلامی چندان هم به پایان تحریمها امیدوار نیستند؟
بعید نیست اینطور باشد. توجه داشته باشید در خود تهران کسانی هستند که منافعشان ایجاب میکند که این تحریمها ادامه داشته باشند. کسانی که از طریق قاچاق یا رد و بدل کردن پول درباره تحریمها اقدام میکردند، کسانی نیستند که بخواهند تحریمها لغو شود. بنابراین سنگ اندازیهای زیادی خواهد شد. البته اگر آقای روحانی درست کارها را انجام دهد، احتمال برداشته شدن تحریمها بسیار زیاد است. همین امروز اعلام شد که جنرال موتورز و بویینگ، قطعات یدکی هواپیما به ایران خواهند فروخت. پس امکان رسیدن به توافق هست. اما اگر فکر میکنند مذاکرات به جایی نمیرسد و با نزدیک شدن به کشوری مانند روسیه به جایی میرسند، این بزرگترین اشتباه و خطاست.
مذاکرات به سرعت پیش نرفته اما روی هم رفته مثبت بوده و به نظر من آقای روحانی باید تمام کوشش خود را بگذارد و این کار را انجام دهد. دروغ بودن بعضی حرفها مانند اینکه در زمان تحریمها وضع ما بهتر بوده هم برای ملت ایران روشن شده است. ملتی که تورم ۴۰ درصدی دارد چطور از تحریمها نفع برده؟ بنابراین بهترین راه این است که کارهای بچه گانه کنار گذاشته شود و مذاکرات را با سرعت پیش ببرند و اقتصاد ایران را از این تنگنا بیرون بکشند.
آیا میتوان این قرارداد را در صورت نهایی شدن با برنامه نفت در برابر غذا که در زمان صدام حسین میان عراق و سازمان ملل وجود داشت، مقایسه کرد؟
تا حدودی بله ولی توجه کنید که صدام حسین به یک کشور دیگر تجاوز کرده و با وضعی فلاکت بار و مزبوحانه و به شدت در یک جنگ شکست خورده بود. پس از آن گفته بودند به شما غذا میدهیم در برابر نفت. آیا ایران باید خودش را در موقعیت یک کشور شکست خورده و متجاوز بگذارد؟ ایران نباید این را قبول کند. آن اتفاق جز ضرر و زیان چیزی برای عراق نبود. قرارداد تبادل نفت ایران با کالای روسی، قرارداد افراد شکست خورده است و باید از آن پرهیز شود.
خبرگزاری رویترز، ۲۰ دی ماه ۱۳۹۲ نیز گزارشی منتشر کرده بود و با نقل قول از منابع مطلع ایرانی و روسی گفته بود این معامله پایاپای، ارزشی برابر با یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار در ماه خواهد داشت.
این خبرگزاری اکنون نیز از قول یک منبع مطلع روسی گفته که مسکو «تمام اسناد لازم در این مورد را آماده کرده است» و نهایی شدن آن در انتظار ارزشگذاری بهای نفت است.
کامران دادخواه، استادیار اقتصاد بینالملل در دانشگاه شمال شرق در بوستون آمریکا، این قرارداد را در صورت نهایی شدن، قرارداد «افراد شکست خورده» و «به ضرر ایران» توصیف میکند.
آقای دادخواه به رادیو فردا میگوید که با توجه به اینکه روسیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان است، به نفت ایران نیازی ندارد و این مسئله باعث میشود تا نفت ایران را با قیمتی نازلتر از قیمت واقعی خریداری کند و از آن سو، کالاهایی بنجل به ایران بفروشد.
چه نیاز و ضرورتی برای تبادل نفت ایران با کالاهای روسیه در شرایط کنونی وجود دارد؟
اگر این قرارداد که هنوز بسته نشده، برای این است که برگ برندهای در دست ایران برای مذاکره با غرب باشد، این یک مسئله است. اما اگر واقعا بخواهند همچین کاری انجام دهند، این به چند دلیل بزرگترین اشتباه و بزرگترین ضرر برای ایران و اقتصاد ایران است. اولین دلیل این است که دو طرف قرارداد در موقعیت برابر نیستند. بهترین وقت برای تبادل بازرگانی، هنگامی است که شما حداقل با طرف مقابل در یک موقعیت مساوی قرار داشته باشید. اما روسیه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت است و به نفت ایران احتیاجی ندارد. بنابراین از همان روز اول خواهد گفت که قیمت نفت {ایران} باید خیلی از قیمت بینالمللی پایینتر باشد تا بتوانند آن را حمل کنند و در بازارهای دیگر بفروشند.
از طرف دیگر، واردات ایران از روسیه در سالهای اخیر چیزی حدود چهار تا پنج میلیارد دلار بوده است. اکنون صحبت بر سر خرید فلزات و مواد غذایی از روسیه است. اما اینها هیچکدام چیزهایی نیست که ایران بتواند استفاده کند. نتیجه چه خواهد شد؟ دولت روسیه خواهد گفت به این کالا، این کالا و این چیزها نمیتوانید دست بزنید و بنابراین هر جنسی باشد که نتواند جای دیگر فروش برود و فیالواقع جنس بنجل باشد به ایران قالب خواهد شد.
پس روی هم رفته این قرارداد اگر جنبه سیاسی داشته باشد و برای مذاکره باشد یک صحبتی است اما اگر واقعا بخواهد انجام شود نه تنها هیچ خاصیتی برای ایران نخواهد داشت بلکه تحویل دادن ۵۰۰ هزار بشکه نفت با ارزش به روسیه، ضرر زیادی برای ایران خواهد داشت.
کیفیت کالاهایی که روسیه تولید میکند چه فلزات و چه مواد غذایی چطور است؟ آیا ارزش برابری با نفت را دارد؟
به هیچ وجه، همچین برابریای وجود ندارد. شما میبینید که در کشورهای دنیا وقتی صحبت از کالاهای خوب میکنند، کسی از کالاهای ساخت روسیه حرف نمیزند. واقعا چه چیزی در روسیه هست؟ حتی کسانی که از روسیه به آمریکا میآیند، کالایی را از آنجا با خود نمیآورند.
نکته آخر هم این است که سابقه روسیه در مورد ایران، سابقه خیلی بدی است. به نیروگاه بوشهر نگاه کنید، دریای مازندران که تمام حقوق ایران را در آن بالا کشیدند و به مستعمرات سابقشان بخشیدند. روسیه چیزی ندارد به ایران بدهد و اگر جنگ سرد جدیدی بر سر کریمه و اوکراین راه بیفتد، صلاح ایران این نیست که به سمت روسیه برود. به صلاح ایران است که به سمت غرب برود و تعاملات بینالمللی خود را با غرب داشته باشد.
ایران در حال مذاکره با قدرتهای جهانی بر سر برنامه اتمیاش است و لااقل دولت حسن روحانی اینگونه نشان میدهد که امیدوار است با موفقیت این مذاکرات، تحریمهای بینالمللی علیه ایران را به طور کامل لغو کند. اما از آن طرف، رهبر جمهوری اسلامی دستور اجرای اقتصاد مقاومتی میدهد و خبر نهایی شدن قرارداد موضوع بحث منتشر میشود. آیا این گزارشها نشانهای از این نیست که مقامهای جمهوری اسلامی چندان هم به پایان تحریمها امیدوار نیستند؟
بعید نیست اینطور باشد. توجه داشته باشید در خود تهران کسانی هستند که منافعشان ایجاب میکند که این تحریمها ادامه داشته باشند. کسانی که از طریق قاچاق یا رد و بدل کردن پول درباره تحریمها اقدام میکردند، کسانی نیستند که بخواهند تحریمها لغو شود. بنابراین سنگ اندازیهای زیادی خواهد شد. البته اگر آقای روحانی درست کارها را انجام دهد، احتمال برداشته شدن تحریمها بسیار زیاد است. همین امروز اعلام شد که جنرال موتورز و بویینگ، قطعات یدکی هواپیما به ایران خواهند فروخت. پس امکان رسیدن به توافق هست. اما اگر فکر میکنند مذاکرات به جایی نمیرسد و با نزدیک شدن به کشوری مانند روسیه به جایی میرسند، این بزرگترین اشتباه و خطاست.
مذاکرات به سرعت پیش نرفته اما روی هم رفته مثبت بوده و به نظر من آقای روحانی باید تمام کوشش خود را بگذارد و این کار را انجام دهد. دروغ بودن بعضی حرفها مانند اینکه در زمان تحریمها وضع ما بهتر بوده هم برای ملت ایران روشن شده است. ملتی که تورم ۴۰ درصدی دارد چطور از تحریمها نفع برده؟ بنابراین بهترین راه این است که کارهای بچه گانه کنار گذاشته شود و مذاکرات را با سرعت پیش ببرند و اقتصاد ایران را از این تنگنا بیرون بکشند.
آیا میتوان این قرارداد را در صورت نهایی شدن با برنامه نفت در برابر غذا که در زمان صدام حسین میان عراق و سازمان ملل وجود داشت، مقایسه کرد؟
تا حدودی بله ولی توجه کنید که صدام حسین به یک کشور دیگر تجاوز کرده و با وضعی فلاکت بار و مزبوحانه و به شدت در یک جنگ شکست خورده بود. پس از آن گفته بودند به شما غذا میدهیم در برابر نفت. آیا ایران باید خودش را در موقعیت یک کشور شکست خورده و متجاوز بگذارد؟ ایران نباید این را قبول کند. آن اتفاق جز ضرر و زیان چیزی برای عراق نبود. قرارداد تبادل نفت ایران با کالای روسی، قرارداد افراد شکست خورده است و باید از آن پرهیز شود.