«منطق جمهوری اسلامی با منطق اروپا درباره حقوق بشر مخالف است»

ماریچه اسخاکه، نماینده هلندی پارلمان اروپا

«ماريچه اسخاکه»، نماينده هلندی پارلمان اروپا و عضو ائتلاف احزاب ليبرال در این پارلمان است. او در گفت و گو با راديو فردا، ضمن اعلام حمايت از نسرين ستوده، او را يک شخصيت الهام دهنده و الگو توصيف می‌کند. خانم اسخاکه که عضو هیئت پارلمانی اتحادیه اروپاست که به ایران سفر کرده بود، بارزترين تفاوت ميان جمهوری اسلامی و اروپا را در نوع نگاه به حقوق بشر میداند.

دادگاه انتظامی وکلا در ایران پروانه وکالت نسرین ستوده را برای سه سال لغو کرد. او در اعتراض به اين حکم در مقابل کانون وکلای دادگستری در تهران تحصن کرده است. نظر شما درباره وضعيت کنونی خانم ستوده چيست؟‌

نسرين ستوده يکی از افراد شجاع در ايران است. در مقام يک وکيل او در وضعيت سختی قرار گرفته است. پروانه وکالتش توسط کانون وکلا لغو شده و برای شغلش به زندان افتاده است. اينها نماينگر اراده او برای دفاع از حقوق بشر است. او در نامهای که منتشر کرده، گفته فارغ از پيامدهای احتمالی به دفاع از حقوق بشر و حقوق کودکان در ايران ادامه خواهد داد. او از حقوق مشروعش در قوانين ايران استفاده میکند تا از نقض حقوق بشر جلوگيری کند. او يک شخصيت الهام دهنده برای من و يک الگو برای تعدادی زيادی از مردم ايران است، مردمی که متاسفانه تحت فشار هستند.

پارلمان اروپا چه برنامهای برای حمايت از فعالان حقوق بشر و برای دفاع از افرادی مانند خانم نسرين ستوده دارد؟

کمک چندانی از خارج از ايران نمیتوان به او کرد. کاری که در گذشته انجام داديم، اهدای جايزه ساخاروف به او و معرفیاش بعنوان يک فعال حقوق بشر و مدافع آزادی انديشه بود. به شکل مستمر وضعيت حقوق بشر در ايران را زير نظر داريم. در ماه دسامبر سال گذشته با تعدادی از اعضای گروه روابط با ايران به اين کشور رفتيم و با مقامات ايرانی، مانند برخی از نمايندگان و رئیس مجلس، اعضای کانون وکلا و اعضای شورايی که شورای حقوق بشر ناميده میشد، گفتوگو کرديم. بررسی رعايت حقوق بشر يکی از اولويتهای اروپاست. همانطور که میدانيد، اروپا خواستار لغو حکم اعدام در تمام دنياست، ما در زمان سفر به ايالات متحده آمريکا، چين و ايران، اين سياست را دنبال میکنيم.

در ايران تعداد قابل توجهی اعدام انجام میگيرد. مقامات ايرانی به ما میگويند که اين افراد زندانی سياسی نيستند و در ايران کسی به خاطر افکارش در زندان نيست. از سوی ديگر، میبينيم اطلاع رسانی درستی به اعضای خانواده اعدامیها انجام نمیگيرد، متهمان به وکيل دسترسی ندارند و نمیتوانند جزئيات پرونده را ببينند. حتی در ايران هم گفتوگوهايی در مورد تعيين فرد نهايی تصميم گيرنده پيرامون زندگی يا مرگ محکومان مطرح است، چرا که بشر ضعيف و جايز الخطاست. مذهب شيعه متوجه اين امر شده و در مدارس دينی درباره آن بحث میکنند. مسائل بسيار زيادی برای گفتوگو داريم که اميدوارم در چارچوب مذاکرات حقوق بشری ميان ايران و اتحاديه اروپا به شکل ريشهای به اين مسائل مهم بپردازيم.

شما در سفرتان با مقامات بلند پايه ايران مانند آقايان لاريجانی و رفسنجانی ديدار داشتيد، ولی عملا اين ديدارها هيچ کمکی به بهبود وضعيت حقوق بشر در ايران نکرد.

اين گفتوگوها همواره مشکل بوده است. تفاوتهای بنيادی ميان جمهوری اسلامی ايران و اتحاديه اروپا وجود دارد. با وجود مشکلات اين گفتوگوها آغاز شده است. معتقدم منزوی کردن ايران و قطع مذاکرات به سود هيچ کس نيست. سفر ما آغازی برای رسيدن به درکی بهتر از يکديگر بود. اگر به توافق نرسيم چندان مهم نيست. اين نخستين بار نيست که مذاکرات دشواری داشتم، پيش از اين پروندههايی را درباره بحرين، مصر، ترکيه، لبنان و سوريه بررسی کردم. وضعيت در آن منطقه واقعا دشوار است، ولی اين موجب نمیشود که کاری انجام ندهيم، بلکه بايد با عزم بيشتری با مسائل روبرو شد. به همين دليل من به ايران رفتم. برخی گفتند که نبايد به اين سفر میرفتم، اما از انجام اين سفر خوشحالم، چرا که موجب شناخت بهتر من از طرز تفکر و منطق مقامات جمهوری اسلامی شد، منطقی که با منطق ما متفاوت است. موقعيتی هم ايجاد شد تا جايزه ساخاروف را به نسرين ستوده اهدا کنيم. در گفتوگو با آقای لاريجانی مسائل حقوق بشری را مطرح کرديم. همچنين در بازار تهران و سفر به شهر تاريخی اصفهان اين موقعيت پيش آمد تا با مردم عادی صحبت کنيم و با نگاه آنها آشنا شويم. مردم از سفر به جمهوری اسلامی میترسند و امکان سفر به اين کشور برای همه پيش نمیآيد.

از تفاوت ديدگاه ميان مقامات اروپايی و مسئولان جمهوری اسلامی صحبت می کنيد. لطفا چند نمونه بارز اين تفاوتها را نام ببريد.

بارزترين تفاوت، چگونگی نگاه به حقوق بشر است. حقوق بشر از ديدگاه ما بينالمللی است، ولی جمهوری اسلامی نظر ديگری دارد. دلايلش میتواند فرهنگی يا قانونی باشد. اين دلايل موجب عدم رعايت حقوق برخی، مانند بهائيان، زنان در جامعه و رسانهها است. تعدادی از قوانين جمهوری اسلامی، آزادی بيان و حقوق زنان را محدود میکند، حقوق شهروندان را ناديده میگيرد و اجازه اجرای حکم اعدام میدهد. از سوی ديگر مطمئنا، مقامات ايران نظر ديگری دارند.