نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد ۶۳.۲ درصد مردم تهران «تمایلی» به فرزندآوری ندارند و این «عدم تمایل» میان مردان ۱.۵ برابر بیشتر از زنان است.
این در حالی است که پیش از این در تحقیقات مشابه درباره وضعیت سایر نقاط کشور در این زمینه از جمله مهاباد٬ تعداد زنانی که قصد «توقف» فرزندآوری را داشتند بسیار بیشتر از مردان گزارش شده بود.
از میان این ۶۳.۲ درصد٬ ۳۳.۴ درصد شرکتکنندگان گفتهاند دوست دارند در آینده فرزندی داشته باشند و ۴۹.۵ درصد نیز گفتهاند حتی در آینده نیز چنین تمایلی نخواهند داشت.
این آمار در نشریه «پایش» متعلق به پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی منتشر شده و نتایج پژوهشی به نام «فرزند آوری و عوامل مرتبط با آن از نگاه مردم تهران» است.
شرکتکنندگان در این نظرسنجی٬ ۱۲۰۰ شهروند متاهل تهرانی واجد شرایط (۶۰۰ زن و ۶۰۰ مرد) از مناطق ۲۲ گانه و همه دارای ملیت ایرانی بودهاند.
میانگین سنی شرکتکنندگان ۳۳.۶ سال (میانگین سن زنان ۳۲.۷۶ و مردان ۳۴.۴۸)٬ میانگین سن ازدواج آنها ۲۳.۹ سال و میانگین سالهای تحصیل آنها ۱۲.۹۶ سال بوده است.
از نظر اشتغال٬ ۶۳.۸ درصد شاغل٬ هفت دهم درصد بازنشسته٬ دو و نیم درصد دانشجو٬ ۳۰.۹ درصد خانهدار٬ ۲.۱ درصد بیکار و از نظر مذهبی۸۹.۴ درصد شیعه٬ ۴.۴ سنی و سه دهم درصد از اقلیتهای مذهبی انتخاب شدهاند.
۳۱.۹ درصد شرکتکنندگان بدون فرزند٬ ۳۱.۳ درصد دارای یک فرزند٬ ۲۵.۵ درصد دو فرزند و ۱۱.۳ درصد دارای بیش از دو فرزند بودهاند.
این تحقیق با هدف ارائه تصویری از دلایل کاهش تمایل به فرزندآوری در ایران انجام شده و بنا داشته به تصمیمگیران حوزه سیاستهای جمعیتی جمهوری اسلامی در برنامهریزیهای کوتاه٬ میان و بلندمدت کمک رساند.
زنان «مقصر اصلی» کاهش فرزندآوری
تحولات چشمگیر در شکل و ویژگیهای خانواده در نیم قرن گذشته٬ انتقال خانواده از گسترده به هستهای٬ به چالش کشیده شدن تفکیک سنتی نقشها در خانواده٬ تغییر نقشهای جنسیتی زنان و مردان٬ تحولات عمیق هویت جنسی نقشهای مردانه و زنانه و کاهش نرخ باروری در ایران طی سه دهه گذشته کاملا محسوس بوده است.
بر اساس آمار٬ بین سالهای ۶۵ تا ۷۵ میزان باروری در ایران به طور بیسابقهای کاهش یافته و از سال ۸۲ تا ۸۵ ایران به جمع کشورهایی پیوسته که دارای باروری در سطح یا زیر سطح جایگزینی بودهاند.
کاهش جمعیت در ایران به میزانی رسید که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، پس از دریافت گزارشها در این زمینه٬ موضعگیری سالهای قبل خود در مورد کنترل جمعیت را اشتباه خواند و این سیاستها که از دوره ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز شده بود را «خطا» توصیف کرد.
سیاست کنترل جمعیت در ایران با شعارهای «دو بچه کافی است» و «زندگی بهتر، فرزند کمتر» از سال ۱۳۶۸ تبلیغ میشد و حتی از سوی روحانیون نیز مورد تشویق قرار میگرفت.
با این حال آقای خامنهای در چرخشی ناگهانی٬ تمایل به تعداد فرزندان کمتر را «عارضه» دانست و در پیامی به همایش «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» این پرسش را مطرح کرد که «چرا زن به شکلی و مرد به شکلی از فرزند داشتن پرهیز میکنند؟»
بدنبال این پیام رهبر جمهوری اسلامی که نیاز کشور را رسیدن به جمعیت دستکم ۱۵۰ میلیونی عنوان کرده بود٬ وزارت بهداشت اعلام کرد «در جهت سیاستهای کلی نظام و منویات مقام معظم رهبری» سیاست کنترل جمعیت تغییر خواهد کرد و بودجههای در نظر گرفته شده برای آن حذف خواهد شد.
بدنبال آن٬ تغییر رویکردهای جمعیتی جمهوری اسلامی به جایی رسید که از همه تریبونهای دولتی فرزندآوری تشویق شد و زنانی که به علت کار یا تحصیل تمایلی به بچهدار شدن نشان نمیدادند مورد سرزنش قرار گرفتند.
رضا تقوی٬ رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه سال ۹۲ در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه تهران گفته بود «وقتی زن شخصیت خود را در این ببیند که کارمند باشد و باید استقلال اقتصادی داشته باشد، باید درس بخواند و تحصیلات بالا داشته باشد و معتقد باشد که کار در اجتماع از کار در خانه مفیدتر و موثرتر است طبیعی است که این نگاه در تولد فرزندان تاثیر میگذارد؛ دیگر وقت نمیکند که به بچه و کانون خانواده برسد و اگر این نگاه در بخشی از جامعه ما حاکم بشود حتما در توالد و تناسل نقش دارد.»
حتی کار به جایی رسید که سایت «بهارنیوز» خبر داد صدا و سیمای استان قم در ویژه برنامه ماه رمضان با دعوت از دو هووی قمی، شیوه زندگی آنها با یکدیگر را مورد بررسی قرار داد و «موفق» ارزیابی کرد.
این سایت نوشته بود حضور این دو زن در چنین برنامهای به منظور «تبلیغ» برای افزایش جمعیت بوده است.
با این حال برخی رسانهها و چهرههای محافظهکار علاوه بر مقصر دانستن زنان٬ به رابطه میان وضعیت اقتصادی خانوادهها و کاهش تمایل فرزندآوری هم توجه کرده و از نبود «انگیزه» میان مردم برای داشتن «نانخور اضافی» نوشتند.
وبسایت محافظهکار «الف» روشهای ترغیب فرزندآوری در ایران را موجب «خنده» دانسته و نوشته بود «مردی که طولانیترین قرارداد کاریش شش ماهه میباشد و اعتبار دفترچه بیمهاش دوماهه و چهارماهه تمدید میشود حق دارد فقط به یکی دو فرزند بیندیشد.»
این وبسایت خطاب به مسئولان کشور افزوده بود «به جای آنکه بر سر مجازات وازکتومی و توبکتومی چانه بزنید به معیشت مردم بیندیشید، به کارگران و کارمندانی که به سادگی اخراج میشوند، به آنانی که چند ماه حقوقی نمیگیرند، به آنانی که قرارداد کاری دو ماهه و چهار ماهه دارند و به آنانی که صورتشان نه از سر خوشی که از سیلی سرخ است.»
رابطه معنادار میان توان اقتصادی و میل به فرزندآوری
تحقیقات نشان میدهد تمایل و گرایش به فرزندآوری و در نتیجه باروری٬ تابع برخی عوامل و یا مرتبط با بعضی از آنهاست.
«اشتغال زنان و استقلال اقتصادی اجتماعی آنها٬ عوامل اقتصادی٬ ارائه نشدن تسهیلات رفاهی از سوی دولتها٬ برخی نگرشهای نادرست٬ داشتن تحصیلات بالا٬ و یژگیهای اقتصادی٬ اجتماعی٬ جمعیتی و فرهنگی زنان در مسائل مربوط به این حوزهها٬ سن زنان هنگام ازدواج٬ تعداد فرزندان٬ سن همسر٬ سن به هنگام اولین بارداری٬ خودحمایتی (جسمی٬ اجتماعی٬ روانی)٬ فناوریهای نوین دادهای و ارتباطاتی٬ آگاهی از وسائل پیشگیری از بارداری و استفاده از موبایل و مشتقات آن» از آن جمله ذکر شدهاند.
با آنکه هنوز در ایران تصویر روشنی از تمایل مردم به فرزندآوری و ارتباط آن با عوامل جمعیت شناختی در دست نیست٬ اما نبود تمایل به بچهدار شدن با متغیرهایی چون سالهای ازدواج٬ جنسیت مذکر٬ داشتن تعداد بیشتر فرزند و میزان درآمد پایین ارتباط معناداری دارد.
بر اساس اعلام پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی٬ رابطه نبود تمایل به فرزندآوری با متغیرهایی چون سن٬ سن ازدواج٬ مذهب٬ تعداد مردهزایی٬ سقط زنان و همسران مردان مورد مطالعه معنادار نبوده است.
اما این رابطه با متغیرهایی چون وضعیت اقتصادی٬ تعداد فرزندان٬ و درک افراد از وضعیت خانواده و تعداد فرزند کافی معنادار است.
بخت عدم تمایل به فرزندآوری در افرادی که درآمد خود را «بد/خیلی بد و متوسط» ارزیابی کرده بودند٬ سه و ۱.۵ درصد بیشتر از افرادی بوده که درآمد خود را «خیلی خوب/خوب» ارزیابی کردهاند.
ضمن آنکه بخت عدم تمایل به فرزندآوری در مردانی که درآمد خود را «بد/خیلی بد» ارزیابی کردهاند حدود سه برابر مردانی بوده که درآمدشان را «خیلی خوب/خوب» ارزیابی کردهاند.
بخت عدم تمایل به فرزندآوری در مردان ۱.۵ برابر بیشتر از زنان گزارش شده است.
آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران نشان میدهد عوامل اقتصادی بسیار بیشتر از عوامل اعتقادی٬ فرهنگی٬ هویت شناختی و جسمانی در نگرش منفی خانوادهها به فرزندآوری تاثیرگذار بودهاند.
با آنکه بر اساس نتایج تحقیقات مرکز آمار ایران٬ بین رفتار فرزندآوری جوانان در آستانه ازدواج و زنان متاهل ۱۵ تا ۴۹ ساله و تحصیلات آنها رابطه معکوس وجود دارد٬ اما محققان تحقیق اخیر معتقدند در زمینه ارتباط تحصیلات با فرزندآوری عوامل دیگری نیز دخیل هستند.
به عبارت دیگر تحصیلات صرف نمیتواند تاثیر بسزایی بر «نیاز» به پدر و مادر شدن داشته باشد و مشکلات اقتصادی و اشتغال علاوه بر تاثیر مستقیم مورد انتظار٬ در ارتباط بین تحصیلات و فرزندآوری نقش «میانجی» را بازی میکند.
رابطه عدم تمایل به فرزندآوری با متغیر نظر مخاطبان نسبت به تعداد مطلوب فرزند هم معنادار بوده است.
به این صورت که افرادی که یک و دو فرزند را کافی میدانستند نسبت به آنها که چهار فرزند به بالا را برای یک خانواده کافی میدانستند به ترتیب ۲۵ و ۶.۴ برابر بیشتر بخت عدم تمایل به فرزندآوری داشتند.
همچنین مردانی که یک و دو فرزند را کافی میدانستند به ترتیب حدود ۲۱ و چهار برابر و زنانی که یک و دو فرزند را کافی میدانستند نسبت به آنها که از چهار فرزند به بالا را کافی میدانستند به ترتیب حدود ۲۵ و شش برابر بیشتر بخت عدم تمایل به فرزندآوری داشتند.
ضمن آنکه بر اساس این تحقیق٬ به ازای افزایش یک فرزند٬ بخت عدم تمایل به فرزندآوری ۲.۹ برابر بیشتر میشود که این موضوع نشاندهنده تغییر شکل «آرام٬ اما مستمر و قلطع» خانواده در ایران٬ افزایش تمایل به داشتن خانواده با جمعیت کم و تغییر سبک زندگی در میان مردم کشور است.
بررسی نتایج این پژوهش و مطالعات دیگر نشان میدهد افراد قبل از ازدواج٬ تمایل بیشتری به پدر و مادر شدن دارند اما پس از مواجهه با «چالشهای زندگی»٬ این تمایل تا حدودی «رنگ باخته و رویکرد متفاوتی» به خود میگیرد.
محققان پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی معتقدند میل به بچهدار شدن لزوما به معنای «تمایل قلبی» به داشتن فرزند نیست٬ بلکه مبنای آن «رفع یا کاهش» شماری از «نیازهای درکشده» است.