هفت سال از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ میگذرد. منهای انتخابات مجلس ۱۳۹۰ که با قهر معنادار «سبز»های معترض به کودتای انتخاباتی۸۸ برگزار شد، بخش مهمی از معترضان در دو انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و مجلس ۱۳۹۴ حضور یافتند. حتی میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، رهبران جنبش سبز از درون حصر خانگی در انتخابات اسفند ۹۴ اعلام مشارکت کردند. در اینصورت آیا میتوان ادعا کرد که پرونده انتخابات ۱۳۸۸ بسته شده است؟
کودتاچیان؛ پروندهای که باز است
آیتالله خامنهای در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ موضعی قابل تأمل پیشه کرد؛ او از «حفظ امانت رأی مردم» بهمثابهی «حق الناس» گفت، و حتی اعلام کرد: «ممکن است بعضیها ـ حالا به هر دلیلی - نخواهند از نظام جمهوری اسلامی حمایت بکنند اما از کشورشان که میخواهند حمایت کنند، آنها هم باید بیایند پای صندوق رأی.» خروجی این انتخابات که با خیزش بخش موثری از شهروندان تغییرخواه در دقیقه ۹۰ انتخابات (پس از ردصلاحیت هاشمی رفنسجانی) همراه شد، حسن روحانی بود؛ نامزدی که بیشترین همسویی را با مطالبات جامعه مدنی بروز میداد و چونان حلقه واسطی بیم حاکمیت و جامعه مدنی، ایفای نقش کرد. انتخابات ۱۳۹۲ و روحانی، شکاف رخ داده با کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ را به میزان زیادی ترمیم کردند.
این وضع با انتخابات مجلس و خبرگان در اسفند ۱۳۹۴ تداوم یافت؛ بهویژه آنکه نه فقط لایههای مختلف اصلاحطلبی و بخش مهمی از سبزها، که حتی رهبران جنبش سبز از درون بازداشتگاه خانگی نیز در انتخابات حضور یافتند.
پیش از آن، آیتالله خامنهای تاکید کرد که «همه مردم در انتخابات شرکت کنند»؛ او همچنین تصریح کرد: «حتی آن کسانی که نظام را قبول ندارند، برای حفظ کشور، برای اعتبار کشور بیایند در انتخابات شرکت کنند. ممکن است کسی بنده را قبول نداشته باشد، عیبی ندارد اما انتخابات مال رهبری نیست... همه باید بیایند در انتخابات شرکت کنند.»
با وجود تلاش هسته اصلی قدرت برای ترمیم شکاف شکل گرفته میان حاکمیت و جامعه پس از کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ ، و بهرغم انجام دو انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴ با مشارکت معنادار بخشهای قابل توجهی از سبزها، اما پرونده انتخابات ۱۳۸۸ برای کانون مرکزی قدرت بسته نشد.
نه تنها موسوی و کروبی، دو نامزد معترض آن انتخابات همچنان در حصر ماندند، بلکه رهبر جمهوری اسلامی و همسویان تمامیتخواه وی (در دستگاه قضایی و سپاه و شورای نگهبان و تریبونهای نمازجمعه و دیگر بازوها و نهادهای همراه) جابهجا از «فتنه» گفتند و به انتخابات ۱۳۸۸ ارجاع دادند.
چنانکه شخص اول نظام پس از برگزاری انتخابات مجلس خبرگان، برآشفته از ناکامی مصباح یزدی و محمـد یزدی، در دیدار با اعضای مجلس خبرگان سابق اظهار داشت: «بحمدالله انتخابات، سالم بود و همیشه سالم بوده. این نشان داد بیاعتباری حرف و اقدام کسانی را که یک وقتی یک انتخاباتی مثل سال ۸۸ را نامعتبر دانستند و آن فتنهی مضر و مهیب را برای کشور بهوجود آوردند؛ بهخاطر اینکه متهم کردند کشور را به اینکه انتخابات انتخابات ناسالمی است؛ نه، انتخابات سالم بود؛ هم امروز سالم بود، هم دورههای قبل سالم بود، هم سال ۸۸ سالم بود.»
به بیان دیگر، با وجود آنکه آیتالله خامنهای میکوشد شکاف بین حاکمیت سیاسی و جامعه را با بهبود شکل انتخابات و برگزاری رقابتیتر آن، ترمیم کند، اما همچنان پرونده انتخابات 1388 را ـ از زاویهی مدعی و متضرر ـ گشوده نگه داشته است و پرسش و شبههای را متوجه آن نمیداند.
سبزها؛ پروندهای که برای بسیاری باز است
به علل و دلایل پرشمار، بخشهایی از همراهان جنبش سبز دست از تعقیب مطالبات شستهاند، و از واقعبینی به واقعگرایی تام و از کنشگری به عملزدگی دچار شدهاند، و در عمل، پروندهی انتخابات ۱۳۸۸ را برای خود مختومه کردهاند. بخشی از اینان سرخورده از سرکوب حاد و خشن کودتاچیان، و ناامید از تعقیب مطالبات با تکیه بر جنبش اجتماعی، به نوعی به تغییر ترکیب قوه مجریه و بعدتر مجلس، رضایت دادهاند و کنشگری در متن جامعه مدنی را وانهادهاند.اما این وضع و توصیف شامل تمام سبزها نمیشود.
در درجه اول، همینکه موسوی و کروبی و رهنورد بر خواستههای اساسی جنبش سبز و پرسشگری از انتخابات ۱۳۸۸ پامیفشارند، بخش مهمی از موضوع شفاف میشود.
نامه فروردینماه کروبی به روحانی، برجستهترین گواه بر این ارزیابی است؛ آنجا که کروبی از درون حبس خانگی و با وجود حصری که از پنج سال عبور کرده، خطاب به رییس جمهور مینویسد: «از حاکمیت مستبد بخواهید تا دادگاه علنیام، مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی، ولو با ترکیب مورد نظر ارباب قدرت را تشکیل دهد تا ادله خود مبنی بر تقلب انتخابات ریاست جمهوری ۸۴، مهندسی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و آنچه بر فرزندان این کشور در بازداشتگاههای قانونی و غیرقانونی گذشت را به اطلاع عموم برسانم. خروجی این دادگاه مشخص خواهد کرد که برگشته از انقلاب و نانجیب، و ادامه دهنده راه انقلاب و نجیب، کدامیک از طرفین دعوا و نزاع انتخابات ۸۸ قرار دارند.»
کروبی در نامهی تاریخیاش، از «نتایج مضحک انتخابات ۸۸» میگوید که «هدفی جز نابودی جمهوریت و اسلامیت نظام نداشت.»
او در مکتوباش همچنین تصریح میکند که با علم به «هزینه سنگین» عدم سکوت در برابر «ارباب قدرت»، در کنار مردم مانده و خواهد ماند.
موضع کروبی تنها مهر تأکید جدیدی است بر ادعاهای پیشین درباره انتخابات ۱۳۸۸ در فضای پس از ریاست جمهوری روحانی و دو انتخابات ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴؛ وگرنه سخن وی شاید همان تاکیدی باشد که در بهار ۱۳۹۱ از زهرا رهنورد نقل شد. رهنورد گفته بود: «ما به اینها [مأموران امنیتی] هم گفتهایم که بر همه حرفها و باورهای قبلی خود ایستادهایم. همه آن مسائل همچنان باقیست. حتی اگر ما را به این درخت توت [درختی که در منزل و محل حصر هست] دار بزنید و زیر همین درخت هم خاکمان کنید، چیزی تغییر نمیکند و نمیترسیم؛ چون معتقدیم که حرف حق زدهایم و اگر جز این بود الان جای ما در زندان نبود و آزاد بودیم.»
مستقل از پرچمی که رهبران جنبش سبز در اعتراض به کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ و دفاع از حقوق اساسی شهروندان برافراشتهاند، باید از پیگیری و حقخواهی شمار قابل توجهی از خانواده قربانیان و زندانیان جنبش سبزو کنشگران جامعه مدنی یاد کرد؛ کسانیکه همچنان از چرایی کودتا و تقلب و سرکوب و خشونت در انتخابات ۱۳۸۸ میپرسند، و آن را به «خاطره» تبدیل نکردهاند.
افزون بر اینها، و علاوه بر آنچه که به شکل محسوسی در شبکههای اجتماعی آنلاین قابل مشاهده است، جلسات سخنرانی در دانشگاهها، و تجمعهای انتخاباتی و محافل سیاسی نیز صحنهی بروز و ظهور مطالبات و شعارهای گره خورده با موضوع کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ شده است.
اگرچه متأثر از سرکوب و خشونت و بحران اقتصادی و درگیریهای معیشتی روزمره، لایههای اجتماعی متعددی از پرداختن به سیاست پرهیز میکنند، اما این بهمعنای بیاعتنایی تام و تمام جامعه به تحولات سیاسی نیست.
قابل توجه آنکه نسل جوانی که در سال ۱۳۸۸ در حال تحصیل در دبیرستان بوده و نوجوان، امروز از انتخابات 1388 میپرسد و شعار رفع حصر رهبران جنبش سبز سر میدهد و دغدغهی کیفیت انتخابات دارد.
به دیگر سخن، با وجود تمام سرکوب و ارعاب و تبلیغ رسمی و تحریف حقیقت و دروغپراکنی بازوهای رسانههای حکومت در هفت سال گذشته، پرسشهای جدی و اساسی درباره انتخابات ۱۳۸۸ همچنان در جامعه مدنی مطرح و زنده است.
چه زمان پرونده ۸۸ بسته خواهد شد؟
در وضعی که انتخابات ۱۳۸۸ از دو سوی کودتاچیان و سبزها همچنان محل مناقشه و مورد ادعاست، آیا این پرونده مختومه خواهد شد؟
پاسخ به این پرسش، «تا اطلاع ثانوی» منفی است. تا زمانیکه حبس غیرقانونی دو نامزد معترض به کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ ادامه دارد؛ تا وقتیکه کمیته حقیقتیاب مستقلی دربارهی کیفیت برگزاری آن انتخابات داوری نکرده است؛ تا هنگامیکه از شهروندانی که به هر شکل بهخاطر آن انتخابات دچار آسیب شدهاند (خانوادههایی که قربانی دادهاند، آنهایی که به زندان افتادهاند یا هدف خشونت و شکنجه قرار گرفتهاند یا وادار به مهاجرت/تبعید شدهاند) دلجویی و جبران مافات نشود؛ و تا موقعیکه انتخابات آزاد، سالم و عادلانه در ایران متحقق نشود؛ بعید به نظر میرسد که پرونده انتخابات ۱۳۸۸ بسته شود.
دستکم آنکه تا آن هنگام، و در هر بزنگاه انتخاباتی، بار دیگر خاطرهی تلخ انتخابات ۱۳۸۸ جلوهگری خواهد کرد و پیآمدهایش را آشکار.
رویکردهای سیاسی ـ امنیتی هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی (در تداوم سرکوب و توسل به ارعاب و تقدیس خشونت و تحریف حقیقت و اعمال نظارت استصوابی و کوبیدن بر طبل اقتدارگرایی)، نشانگر مفتوح بودن پرونده کودتای انتخاباتی ۱۳۸۸ تا اطلاع ثانوی است. پروندهای که با موضوع مهم گذار به دموکراسی گره خورده و شاهدی مهم دال بر پیچیدگی و دشواری دموکراتیزاسیون در ایران است.