تشکل‌های دانشجویی؛ «اتحاد در موارد مشخص امکان‌پذیر است»

تظاهرات دانشجویان در تهران در سال ۱۹۹۹. (عکس: Afp)

روز ۱۶ آذر در ايران، با اشاره به كشته شدن سه دانشجوى دانشكده فنى دانشگاه تهران در سال ۱۳۳۲ در درگیری با مأموران امنیتی، به عنوان روز دانشجو شناخته می‌شود.


طی سال‌هاى گذشته، رؤساى جمهورى اسلامى در مراسم روز دانشجو به دانشگاه‌ها رفته و سخنرانى كرده‌اند. این سخنرانی‌ها گاه با سر دادن شعار یا طرح پرسش‌هایی تند همراه بوده است.


از جمله می‌توان به ۱۶ آذر سال ۱۳۸۳ اشاره کرد که محمد خاتمى، رییس جمهوری وقت ایران، پس از سه سال غیبت در مراسم روز دانشجو حاضر شد ولى سخنانش با اعتراض‌هاى پى‌درپى دانشجويان قطع شد.


مراسم روز دانشجو در سال ۱۳۸۵، كه با حضور محمود احمدى‌نژاد در دانشگاه اميركبير برگزار شد، به صحنه اعتراض دانشجويان به سياست‌هاى دولت نهم و شعار عليه رييس جمهورى ايران تبديل شد.


امسال نیز به گفته وزير علوم ايران، آيت‌الله علی خامنه‌اى براى نخستين بار در مراسم ۱۶ آذر در جمع دانشجويان حاضر مى‌شود «تا از دستيابى عناصر ضدانقلاب به اهدافشان» جلوگيرى شود.


در آستانه ۱۶ آذر رادیو فردا با سه دانشجو در ایران، که عضو سه گروه مختلف دانشجويی بودند به گفت‌وگو پرداخته است.


شرکت‌کنندگان این میزگرد عبارت بودند از: محمد رسولی، از بسيج دانشجويی که متأسفانه در ابتدا از ادامه گفت‌وگو سر باز زد؛ بهاره هدايت، مدير روابط عمومی دفتر تحکيم وحدت؛ و مهدی اللهياری، از دانشجويان چپ آزادی‌خواه و برابری‌طلب.


شروع‌کننده میزگرد محمد رسولی، عضو بسیج دانشجویی، بود:


محمد رسولی: «اين تشکل‌ها [دفتر تحکیم وحدت و گروه آزادی‌خواه و برابری‌طلب] به قوانين جمهوری اسلامی التزام عملی ندارند و خودشان هم اين مسأله را رسما اعلام می‌کنند. مانند انجمن‌های سابق اسلامی که به اسلام و قوانين اسلامی التزام عملی نداشتند و خوشبختانه پاکسازی شدند. ما دفتر تحکيمی را به رسميت می‌شناسيم که اکنون اعضای آن آقای انسانی و حنيف حسين ستاريان است. در بدنه دانشجويی هم، دانشجويان سوسياليست را به رسميت نمی‌شناسيم. همان طور که حضرت امام سال‌ها پيش گفتند، بحث کمونيسم و چپ به موزه تاريخ پيوسته است و اينها دست و پا زدن‌هايی است که جنبه سياسی دارد برای اعلام حضور.
راديو [...]، راديو [...]، راديو فردا و امثال اينها نهادهای جاسوسی هستند و بودجه آنها رسما از طرف سازمان سيا تامين می‌شود. بنابر اين، ما هر صحبتی بکنيم شما بهره‌برداری مورد نظر خود را می‌کنيد؛ يعنی صحبت‌های مرا آن گونه که به نفع خودتان است منعکس می‌کنيد و هر چقدر هم ميزگرد و گفتمان برگزار شود، تغييری در مواضع شما به وجود نمی‌آيد. به همين دليل من صحبت خاصی ندارم و ادامه نمی‌دهم. خداحافظ.


بهاره هدايت: آقای رسولی! عدالت حکم می‌کند که شما صحبت‌های ما را هم بشنويد.


خانم هدايت! ظاهرا آقای رسولی تلفن را قطع کرده‌اند. اما شايد آقای رسولی و امثال آقای رسولی که در بسيج دانشجويی فعاليت می‌کنند و جزو دانشجويان عزيز ایران هستند، ادامه بحث را بشنوند.


بهاره هدايت: «بر خلاف موضعی که آقای رسولی گرفت، دفتر تحکيم وحدت و دانشجويان سوسياليست، و تمام فعالان دانشجويی که در دانشگاه‌ها فعاليت می‌کنند، يک نظر مشترک دارند؛ و آن اين است که در مورد خاستگاه بسيج دانشجويی سؤال بسيار پررنگی وجود دارد.


همه می‌دانيم که بسيج دانشجويی در واقع شاخه دانشجويی يک ارگان رسمی نظامی است و مديريت بسيج دانشجويی توسط فرماندهان سپاه پاسداران تعيين می‌شود.


ممکن است يک جريان فکری در بسيج دانشجويی وجود داشته باشد؛ ولی اين مسأله که يک نهاد شبه‌نظامی آن را نمايندگی می‌کند کاملا زير سؤال است.


در حال حاضر تشکل‌های مستقل ديگری مانند جامعه اسلامی وجود دارند که خط فکری آن با ما متفاوت است.»


آقای اللهياری! نظر شما در اين باره چيست؟


مهدی اللهياری: «حرف‌های خانم هدايت در مورد بسيج کاملا درست است. در مورد گروه‌های ديگر دانشجويی ديديم که به صورت مقطعی و برای يک هدف مشترک و مشخص می‌توانند اتحاد عمل داشته باشند.


به عنوان مثال در ماجرای ۳۰ مهر سال گذشته و در جريان دستگيری سه دانشجوی دانشگاه اميرکبير در ارتباط با نشريات جعلی دانشجويی، ما توانستيم برنامه مشترک بگذاريم و مسأله را پيگيری کنيم.


به نظر من در موضوعات مشخص می‌توان اتحاد عمل داشت، ولی به صورت ماهيتی اين کار عملی نيست.


دفتر تحکيم وحدت خط سياسی خاصی را دنبال می‌کند که با خط سياسی دانشجويان آزادی‌خواه و برابری‌طلب جمع ناشدنی است. نوع تحليل و نگاه آنها به موارد مختلف با هم متفاوت است و به طور کامل نمی‌توانند در کنار هم قرار بگيرند.


خط سياسی‌ای که شما می‌گوييد، از ديد ما، به نتيجه خاصی نمی‌رسد؛ ولی منکر اتحاد عملی در موارد مشخص و موضوعات خاص نيستيم.


به نظر من يکی از دلايل شکست نيروهای چپ در مواقع مهم اين است که بسياری موارد از نکته‌ای که شما به آن اشاره کرديد پيروی کرده است.


به قول يکی از رفقا، هميشه راست زير تابوت چپ جلو رفته و منجر به هزينه‌های سنگين شده است؛ هم از نظر سياسی و هم از نظر زندان‌ها و اعدام‌های صورت گرفته.»


بهاره هدايت: همان طور که دانشجويان چپ منتقد عملکرد ما هستند، ما هم در بعضی مسایل به اين نتيجه رسيديم که نمی‌توانيم کنارهم تجمعی را برگزار کنيم.


بهتر اين است که آرمان‌ها و اهدافمان را در تجمع‌های جداگانه مطرح کنيم و اگر موارد مشترکی می‌تواند وجود داشته باشد، در افکار عمومی يا در آينده سياسی کشور اين موارد مشخص شود؛ زيرا کنار هم قرار گرفتن ما منجر به بروز اختلافات شد.»


پرسش بعدی در باره دانشجویان آزاد است: دانشجويان دانشگاه آزاد در خيلی موارد پا به پای دانشجويان دانشگاه‌های دولتی در تجمعات شرکت کرده‌اند. اما چرا بيشتر اوقات دانشجويان دانشگاه آزاد از طرف فعالان دانشجويی دانشگاه‌های دولتی، در مراسم روز ۱۶ آذر حذف می‌شوند و به حساب نمی‌آيند؟


بهاره هدايت: «به دليل فضای بسته موجود در دانشگاه آزاد، امکان ايجاد تشکل‌های رسمی و فعاليت مستمر دانشجويی تا حدود زيادی از دانشجويان گرفته شده است.


در دانشگاه آزاد عرصه‌ای که دانشجويان فعال و منتقد بتوانند فعاليت کنند، شناخته شوند، با ساير دانشگاه‌ها ارتباط برقرار کنند و جريان واحدی را شکل دهند، در تکوين خفه شده و اجازه ظهور اين جريان داده نشده است.


در آخرين نشست دفتر تحکيم وحدت، نماينده دانشگاه آزاد به عنوان يک عضو رسمی مجموعه پذيرفته شد و شورای عمومی مجمع به اين مسأله رأی مثبت داد.»


مهدی اللهياری: دانشگاه‌های دولتی، از جمله اميرکبير، تهران، شريف و فردوسی مشهد، قديمی هستند و سنت مبارزاتی از گذشته در آنها وجود داشته است. آنها انقلاب و فضای سياسی قبل و بعد از انقلاب را ديده‌اند.


فضای سرکوب در دانشگاه آزاد بيشتر است و سنت مبارزاتی در آن وجود نداشته است؛ بنابر اين، فعاليت‌های سياسی در دانشگاه آزاد پررنگ نيست.


دليل اصلی اين است که تشکل رسمی سياسی دانشجويان دانشگاه آزاد وجود ندارد. اگر اين اتفاق بيفتد و دانشجويان دانشگاه آزاد وارد عمل شوند، ما که مدافع تشکل‌های مستقل دانشجويی هستيم از اين مسأله حمايت خواهيم کرد.


البته دانشجويان دانشگاه آزادی هم هستند که بسيار فعالند؛ چه در طيف راست و چه در طيف چپ.»


در ۱۶ آذر امسال اتفاق نادری روی خواهد داد: آن هم حضور آيت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در دانشگاه است. اين حضور را چگونه ارزيابی می‌کنيد؟ به ويژه اين که قرار است يک روز پس از آن، يعنی در ۱۷ آذرماه، آقای خاتمی، رييس جمهوری پيشين، در دانشگاه تهران حضور يابد.


بهاره هدايت: «روز دانشجو روز تبلور صدای منتقد دانشجويان است. تلاش حاکميت برای مصادره اين روز قطعا به جايی نخواهيد رسيد.


در موارد ديگری هم که جامعه روی آن حساسيت داشت و بخش‌هايی به طور خودجوش آن را پيگيری می‌کردند، حاکميت تلاش کرد آن را مصادره و از محتوا خالی کند؛ ولی در موارد بسياری ناموفق ماند.


مطمئن باشيد مصادره به مطلوب کردن روز دانشجو غيرممکن است؛ زيرا دانشجويانی که برای اين روز هزينه‌های سنگين و حتی خون داده‌اند، از جمله در ۱۸ تير، بارها برای آرمان روز دانشجو تلاش کرده‌اند.


اينها اجازه نخواهند داد که بوق تبليغاتی جمهوری اسلامی برای مصادره اين روز به صدا درآيد و جامعه را از خاستگاه اصلی روز دانشجو که در ميان دانشجويان منتقد تبلور می‌يابد، منحرف کند.


اين خيمه شب بازی‌ها سپری می‌شود و اين افراد در آينده‌ای نه چندان دور تاوان آن را خواهند پرداخت.»


مهدی اللهياری: «واضح است که با رشد راديکاليسم اجتماعی، ظهور جنبش‌های اجتماعی، دانشجويی، کارگری و زنان بيشتر می‌شود و حاکميت در تقابل با اين موضوع برمی‌آيد تا بتواند اين جنبش‌ها را عقيم کند و فضا را يک‌دست نشان دهد.


اين اولين و آخرين بار هم نخواهد بود که حاکميت دست به عمل می‌زند.


حضور آقای خامنه‌ای يا آقای احمدی‌نژاد و چهره‌های ديگر در دانشگاه‌ها با نزديک شدن انتخابات بيشتر خواهد شد تا نشان دهند هيچ شکافی در جامعه وجود ندارد.»


رابطه شما با ترانه "يار دبستانی من" چطور است؟


بهاره هدايت: يکی از سرودهايی است که من در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوين زمزمه می‌کردم و به من روحيه می‌داد.


اين سرود در لحظه‌هايی که از آن فضا خسته شده بودم به من کمک می‌کرد.


چيزهايی هستند که در وجود انسان رشد می‌کنند و با ما بزرگ می‌شوند. برای من حس لطيفی در مورد ترانه "يار دبستانی من" وجود دارد.»


مهدی اللهياری: «ترم اول که وارد دانشگاه شدم ترانه "يار دبستلانی من" را بلد نبودم. آن را ياداشت کردم تا حفظ کنم.


اين ترانه يادآور خاطرات زيادی است و کارکرد عالی آن اين است که وقتی "يار دبستانی" را می‌خوانيم همه دانشجويان برای تجمع جمع می‌شوند.


پس بالاخره جایی می‌توان به نقطه اشتراک رسید. خوشحاليم که دو دانشجو از طيف‌های مختلف در اين برنامه حضور داشتند. دوست داشتيم که آقای رسولی، از بسيج دانشجويی، هم در بحث شرکت می‌کرد، ولی متأسفانه نخواست. امیدواریم آقای رسولی یا همفکران ایشان در بسیج دانشجویی برنامه راشنیده باشند. رادیو فردا آمادگی شنیددن پاسخ آنها را در باره صحبت‌های مطرح‌شده در این برنامه دارد.