افول منبر، رونق مداحی

استفاده از آلات موسيقی در مداحی ها در سال های اخير رواج يافته است

در بخش پنجم و پايانی رشته مقالات ما درباره مداحی، نسبت روحانيون و مداحان، با به تعبيری ديگر مداحی و منبر در ساليان اخير مورد بررسی قرار گرفته است.


همزيستی چند صد ساله روحانيان و مداحان در ايران رو به پايان است.در يک سال اخير بعضی ازروحانيون عالی رتبه انتقادات تندی را متوجه مداحان کرده اند.


افول منبر به عنوان سنتی ترين رسانه روحانيون با رشد چند ده هزاری هيات های مذهبی و برجسته تر شدن نقش مداحان همراه بوده است.


انتقاد به مداحان، اما زمانی شدت گرفت که يکی از ايشان توانست بر کرسی رياست جمهوری بنشيند؛ محمود احمدی نژاد آن گونه که منصور ارضی يکی از مشهور ترين مداحان گفته:«خود بزرگ شده هيات های مذهبی است» و البته زمانی نه چندان دور در مسجد ترک های بازار تهران مداحی نيز کرده است.


از مسجد تا لس آنجلس


مشهورترين مداحان قريب به يک دهه پيش، در جريان انتخابات رياست جمهوری سال ۷۶ از علی اکبر ناطق نوری نامزد جناح راست در انتخابات حمايت می کردند.


منصورارضی که نقش رهبری مداحان را به واسطه نزديکی به رهبران حکومتی بر عهده داشته به همراه شاگردان و همکارانش يکی از تريبون های تبليغاتی آقای ناطق نوری را تشکيل می دادند.


با شکست علی اکبر ناطق نوری در انتخابات، مداحان به هيات های مذهبی بازگشته و تلاش کردند تا با نوآوری هايی ميليون ها جوان ايرانی را جذب کنند.


تشکيل هيات هايی که به نام مداحان شهرت می يافتند در ده سال گذشته يکی از اين نوآوری ها بود.


رواج استفاده از ادوات موسيقی بخش ديگری از تلاش مداحان در همين راستا بوده است.


بازنويسی ترانه های مشهور متناسب با مناسبت های مذهبی، استفاده از ريتم های هيجان انگيز، لخت شدن، کف زدن، خود زنی، با چاشنی جنب و جوش ريتميک بخش ديگری از نوآوری مداحان در دهه اخير به حساب می آيد.


استفاده از اسامی و اصلاحاتی چون «ديوانگان حسين» و «سگان علی اکبر» که در برخی موارد حتی به بروز حرکات بی سابقه توسط مداحان نيز منجر شده، همه بخشی از بدعت هايی است که مداحان در يک دهه اخير به آنها رو آورده اند.


آنها حتا ابايی از به کار گيری بعضی ترانه های موسوم به لس آنجلسی در مجالس مداحی نداشتند.


از هنگام حضور محمود احمدی نژاد در منصب شهرداری تهران، مداحان بار ديگر به عرصه سياست بازگشتند.


ميلياردها تومان از بودجه شهرداری به صورت کمک های بلاعوض در اختيار هيات های مذهبی قرار گرفت تا در کنار جذابيت های مداحی جديد، تجهيز هيات ها به انواع آلات موسيقی و تجهيزات صوتی که معمولا مورد استفاده گروه های موسيقی قرار می گيرد،به رونق گرفتن هيات ها کمک کند.


همان قدر که در فاصله سال ۸۱ تا تيرماه ۸۴ راست ها برای تصاحب قوه مجريه تلاش کردند، مداحان نيز حضور پر رنگی در حوزه سياست يافتند و علاوه بر اظهار نظر در جمع هواداران خود، در لابه لای مداحی ها نيز به تبليغ سياستمداران پرداختند.


در اين ميان، راديو و تلويزيون جمهوری اسلامی نيز با افزايش حجم حضور مداحان در برنامه های تلويزيونی، نقش چهره سازی از مداحان را بر عهده گرفت، به طوری که بعضی مداحان چون سعيد حداديان، منصورارضی، عبدالرضا هلالی، محمدطاهری، جواد ذاکر، مهدی اکبری، حميد عليمی، حسين سيب سرخی، مهدی سلحشور و ديگران به چهره های تلويزيونی بدل شده و در سراسر کشور شهرت يافتند.


انتقاد از مداحان


در سال های اخير برخی از مراجع انتقادات تندی را به مداحان وارد کرده اند.


آيت الله فاضل لنکرانی،چند ماه پيش «تحريف عزاداری امام حسين» را در شمار برنامه های سازمان سيا معرفی و اعلام کرد که برخی از مداحان نيز بر اين طبل کوبيده اند و «با بی توجهی همان امری را که دشمنان دين می خواهند دنبال می کنند و اين بسيار جای تاسف دارد».


او حتی برخی از مداحان را به شرک متهم کرد و گفت که «چرا بايد گوينده ای با اشعار غيرصحيح که از آن بوی کفر و شرک استشمام می شود به اين هدف دشمن کمک کند، ما مکرر گفته ايم چنانچه اين اشخاص از روی اختيار بگويند، از مصاديق شرک است و شيعه از چنين افرادی بيزاری می جويد.»


آيت الله امينی، نايب رييس مجلس خبرگان نيز در آستانه محرم سال گذشته در خطبه های نماز جمعه قم از آنچه در برخی هيات های مذهبی می گذرد،ابراز تاسف کرد و مداحی های جديد را ضربه به دين و عاشورا نام داد.


آيت الله مکارم شيرازی يکی ديگر از منتقدانی است که در چند سال اخير به صراحت مداحان را بازيچه دست ها و سياست های مرموز خوانده و گفته: «در گوشه و کنار می شنويم عده ای تعبيراتی چون «لااله الا الزهرا» و… می گويند. واعظان بايد مرتب تذکر دهند. کسی که اين گونه عبارات را به کار می برد اگر بفهمد که چه می گويد، بايد استکانی را که در آن چای می خورد آب بکشد، اينها خلاف اسلام است.»


آيت الله مکارم شيرازی همچنين از نوع آهنگ ها و ريتم های مورد استفاده مداحان در سال های اخير انتقاد کرده و گفته: «گاهی اوقات ديده می شود که آهنگ های زمان طاغوت و موسيقی های آمريکايی و لهو و فساد بر روی برنامه مداحان گذاشته می شود که بايد جلو اين مسئله را گرفت، آهنگ ها بايد مناسب مجالس حسينی باشد نه مجالس لهو و لعب.»


حجم بسيار انتقاد روحانيان از مداحان، اما نگرانی های ديگری را نيز به دنبال دارد. آيت الله مکارم شيرازی به صراحت به چنين نگرانی هايی اشاره کرده و گفته که «مداحان و وعاظ بايد در مجالس خود تقويت نظام و رهبری و مرجعيت را فراموش نکنند.»


مدح به جای منبر


اغلب رسانه های راستگرا در ماه های اخير انتقادات تندی را متوجه مداحان کرده اند.


روزنامه جمهوری اسلامی، در شهريور ماه گذشته با ابراز نگرانی در اين باره نوشت: «اشعار بی محتوای بعضی مداحان که طی دو سه روز گذشته از شبکه های مختلف سيما به مناسبت نيمه شعبان پخش ميشد، روحيه شادی و جشن و سرور بسياری از مردم را به نگرانی از اينکه با اين وضعيت به کجا می رويم و آينده مجالس مذهبی ما چه خواهد بود تبديل کرد.»


اين روزنامه با اشاره به محتوای مداحی های جديد بر اين نکته تاکيد کرد که «تعبيراتی از قبيل چشم مست و ابروی کمونی و ماه پيشونی و دورت بگردم و... برای حضرت امام زمان آن هم از رسانه ملی بسيار نگران کننده است.»


روزنامه کيهان نيز چندی پيش در يادداشتی با عنوان «مسئوليت مردان منبر و مدح»، با تاکيد بر «نقش تاريخی منبر» نوشت: «سنت چنان بوده که مداحان،هنر خود را در جلب عواطف و احساسات مردمان به خدمت می گرفته اند تا آنان را به پای منبرها بکشانند.»


به نوشته اين روزنامه، تنها در چنين صورتی است که «مداحی در خدمت منبر قرار می گرفت.»


اين روزنامه، ضمن شرک خواندن برخی از مداحی ها، از اصل شدن مداحی و در حاشيه قرار گرفتن واعظان و روحانيان ابراز نگرانی کرد و نوشت: «ساليانی است که اين سنت پسنديده دگرگون شده و در برخی از محفل ها و هيات ها جايگاه منبری و مداح جابه جا شده است.»


پايان همزيستی


گروهی ديگر از روحانيان که در سال های اخير به حاشيه قدرت رانده شده اند نيز از جمله منتقدان مداحان جديد هستند.
يک سال پيش و در جريان برگزاری يک مراسم مذهبی در تهران، مهدی کروبی و بيش از سی تن از اصلاح طلبان، آنگاه که يکی از مداحان مشهور به ابراز نظر سياسی پرداخت، مجلس را ترک کردند.


محمد علی ايازی يکی ديگر از روحانيان نزديک به اصلاح طلبان،معتقد است که «طی پانزده سال اخير متأسفانه جريان واقعه کربلا در ايران به پيش از انقلاب بازگشته است با اين تفاوت که برخی از مداحان سخنان بی سند و نامعتبر خود را که در محافل مخصوص عنوان می کنند، به مجالس عمومی و حتی رسانه ملی کشانده اند.»


اگر چه انتقاد اين گروه از روحانيان نسبت به مداحان، بيش از هرچيز به نزديکی مداحان به راستگرايان مربوط است، اما محسن کديور،رواج مداحی ها جديد را ناشی از رونق مدح در جامعه دانسته و تاکيد دارد که «امروز جامعه ما جامعه مداحان شده است، يک عده مداحی اهل بيت می‏کنند و عده‏ای مدح شبه‏ائمه را.»


آقای کديور برخلاف محمد علی ايازی تاکيد کرده که «اين نوع نگاه به دين حتی قبل از انقلاب وجود نداشته است.«


آقای کديور اگر چه به استناد آثارش در شمار روحانيان نوگرای ايران و در نقطه مقابل روحانيان سنتی قرار می گيرد، اما مانند آنها معتقد است که استقبال از مداحی نشان می دهد که «جای متن و حاشيه عوض شده است».


انتقاد از نقش روز افزون مداحی در ميان روحانيان به اوج خود رسيده است؛ اگر چه اين انتقادات از دو منظر متفاوت ابراز می شود، اما پيام مشترکی را در خود پنهان دارد:«همزيستی چند صد ساله روحانيان و مداحان در ايران رو به پايان است.»