بعضی ها می گن اگر از شدت بی پولی تا حالا نمردی برو خدا رو شکر کن که ثروتمند نيستی؛ ولی حالا چرا؟
برای اينکه بفهمم چرا،رفتم سراغ چند تا جوون وطنی .وقتی رفتم سراغ اونها تازه فهميدم که ای بابا! بی پولی داريم تا بی پوووولی!
خيلی ها می گن يکی از بزرگ ترين ملا ک های دسته بندی جوون های ايرانی پوله. فهميدنش هم زياد سخت نيست. با ديدن شکل، تيپ، قيافه و تفريحشون می شه حدس زد چقدر پول دارن.
اگه پول ملاک باشه، بايد گفت جوون های ايرانی دو دسته می شن: فقير و غنی؛ دو دسته ای که در دل ايران و در کنار هم زندگی می کنن، اما نمی تونن شکل زندگی گروه ديگه رو توی خواب هم ببينن.
دکتر مهديس کامکار اين وضعيت رو ناشی از شکاف طبقاتی موجود در ايران می دونه و به ما می گه:«جامعه ما مثل جوامع بدوی متشکل از دو گروه عمده است. يک اقليت پر درآمد و ثروتمند و يک اکثريت کم درآمد و فقير.»
اما برای اينکه فقط نخواهيم از کارشناسا سوال کنيم از چند تا جوون می پرسيم که وضعيتشون رو چه طوری می بينن؟
رامتين که يک جوان ۲۳ ساله تهرونيه، خودش را از يه خانواده مرفهی می دونه و می گه در ماه حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان پول تو جيبی می گيره و اين پول رو بيشتر خرج لباس و مسافرت و دخترها و خلاصه تفريحش می کنه.
رامتين می گه هميشه لباس مارک دار اصل می پوشه و چون توی تهرون اين جور لباسا گير نمی آد، مجبوره دو سه ماهی يه بار، بره دبی و اونجا برای خودش لباس بخره.
اما از اون طرف، رشيد يک جوان ۱۸ ساله ساکن شهر های اطراف فارس به ما می گه در ماه اگه حدود ۱۰ هزار تومن هم پول جيبی داشته باشه، خودش خيليه.
رشيد درباره خرج های ماهانه اش می گه که در ماه ۲ تا ۳ هزار تومان از پولش رو در کافی نت خرج می کنه .در کافی نت يا چت می کنه يا سايت های ديگه رو می بينه.
رشيد می گه که يک دوست دختر هم دارد که ماهی ۲ يا ۳ بار همديگه رو در همين کافی نت محل می بينن ولی بيشتر از نيم ساعت نمی تونن اونجا بمونند، چون مسئول کافی نت اجازه نمی ده و می گه از اداره اماکن می آن و در مغازه اش رو تخته می کنن.
فردين
فردين يه پسر ۱۸ ساله است که اطراف اصفهان زندگی می کنه. تازه ديپلم گرفته و دنبال کاره. فردين به ما می گه از وفتی در دوره ابتدايی درس می خونده، همه اش به فکر آينده و کارش بوده.
فردين می گه آرزو داشته دکتر يا مهندس بشه، ولی الان اميدی نداره که بتونه توی دانشگاه دولتی قبول بشه و فکر هم نمی کنه که بتونه از عهده شهريه دانشگاه آزاد، که ماهی ۶۰۰- ۷۰۰ هزار تومنه بربياد.
به خاطر همين چيزهاست که فردين می گه حالا دنبال کاری در بانک يا نيروی انتظامی است تا لااقل بتونه خرج خودش را دربياره.
خودش می گه:«حدود هزار تومان در روز خرج می کنم. با اين پول ها که نمی شه دنبال دختر بازی رفت. من گاهی با دوست هام به پارک می رم، گاهی اوقات به کافی نت می رم و اگه پول قلمبه ای گيرم بياد با دوست هام به رستوران که نه ، اما به ساندويجی هم می ريم.»
اما خب، همه که مثل هم زندگی نمی کنن.
مرسده اهل تهرانه. به ما می گه حساب پول هايی را که در ماه از پدر و مادرش برای آرايشگاه و تفريح می گيرد ندارد و تمام روزهای تعطيلش رو با دوستاشه.
زندگی تکتم دختر ۲۲ ساله مشهدی هم خيلی با تيپ مرسده يکی نيست. خودش می گه ماهی ۲۰ تا ۳۰ هزار تومان پول می گيره و تمام اين پول رو جمع می کنه و طلا می خره و هيچ خرجی هم نداره.
تکتم می گه مادرش اجازه نمی ده با دوستاش بيرون بره. گاهی پنج شنبه ها با مادرش بيرون می ره و آرزوش اينه که يه روز از نظر مالی مستقل بشه و بتونه با هم سن و سالای خودش بيرون بره.
تکتم می گه که تفريحش گوش کردن به موسيقی و راديو فرداست.
البته حتما جوونايی هم هستند که جور ديگه ای زندگی می کنن و اون وسطا واستادن. ولی خيلی هاشون می گن که فاصله دارا و ندار روز به روز داره بيشتر می شه.