چالش‌های بزرگ، پیش روی رهبران تازه چین

دستگاه رهبری تازه چین که روز پنج‌شنبه، ۱۸ آبان‌ماه، انتخاب خواهد شد، با چالش‌های بزرگ اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان خواهد بود. گفت‌ؤگوی اقتصادی روز رادیوفردا با فریدون خاوند،‌کارشناس اقتصادی، نیز به همین موضوع می‌پردازد.

رادیوفردا: در حالی که همه نگاه‌ها به نتایج انتخابات آمریکا دوخته شده، هجدهمین کنگره حزب کمونیست چین امروز پنج‌شنبه رهبران تازه دومین قدرت اقتصادی جهان را انتخاب خواهد کرد. به همین مناسبت نگاهی می‌اندازیم به رویداد امروز پکن، نخست با طرح این پرسش که همزمان با تغییر رهبری در چین، اوضاع اقتصادی این کشور در چه وضعیتی است؟

فریدون خاوند: راس هرم قدرت در چین‌‌ همان دستگاه رهبری حزب کمونیست است با هشتاد و سه میلیون نفر عضو و در میان آنها ۹ شخصیت، معروف به ۹ امپراتور، که نقش اساسی را در اداره کشور دارند، قرار است امروز «انتخاب» بشوند.

البته سخن از انتخابات به سبک چینی است، که شباهتی به آن چه در دموکراسی‌های غربی می‌گذرد، ندارد. نفر اول و دوم این ۹ نفر از همین حالا مشخص‌اند: خی جین پینگ که قرار است رئیس جمهوری آینده چین باشد، و لی که کیانگ که نخست وزیر خواهد بود، البته هر دو از ماه مارس ۲۰۱۳.

از مرگ تنگ شیائو پینگ به این طرف معمولا رهبران چین دو دوره پنج ساله بر صندلی قدرت تکیه زده‌اند، مجموعا ده سال.

تیم تازه رهبری به احتمال فراوان زیر شصت سال سن خواهد داشت، دوره جوانی‌اش را در دوران انقلاب فرهنگی چین طی کرده، هم فقر وحشتناک آن دوره را به چشم دیده و هم اوج‌گیری برق‌آسای اقتصاد چین را بعد از مرگ مائوتسه تونگ.

طی سی و پنج سال گذشته چین از یک کشور واپس‌مانده به دومین قدرت اقتصادی دنیا از لحاظ تولید ناخالص داخلی و نیز اولین صادرکننده دنیا بدل شد. رشد اقتصادی چین هنوز در سطح بسیار بالایی است، ولی نشانه‌هایی در دست است حاکی از این که امپراتوری زرد هم دارد به تدریج از نفس می‌افتد، چون با دشواری‌های روزافزون اقتصادی و اجتماعی روبه‌رو است از جمله کاهش نسبی نرخ رشد، پیدایش حباب در بخش مسکن، فساد بسیار پردامنه، نابرابری‌های اجتماعی، پیری جمعیت، مشکلات زیست‌محیطی و غیره.

رهبران آتی چین، برای مقابله با این دشواری‌ها، چه سیاست‌هایی را باید به اجرا بگذارند؟

چینی‌ها، طی سی و پنج سال گذشته، خیلی چیز‌ها را عوض کرده‌اند تا به اینجا رسیده‌اند. ولی برای پیشروی بیشتر، نیاز به انجام رفورم‌های تازه دارند.

خی جین پینگ، رئیس جمهوری آینده، و لی که کیانگ، نخست وزیر آتی، که امید اصلاح‌طلبان این کشور به شمار می‌رود، باید وزنه شرکت‌های دولتی را در اقتصاد چین کم کنند، نظام مالی کشور را، که عقب‌افتاده باقی مانده نوسازی کنند، توسعه اقتصادی را با محیط زیست آشتی بدهند، یک نظام واقعی بیمه اجتماعی را در این کشور به وجود بیاورند، به خصوص برای کهنسالان این کشور که شمار آنها به سرعت رو به افزایش می‌رود.

رهبران تازه چین، اگر واقعا به اصلاحات اعتقاد دارند، باید با فساد گسترده‌ای که دامن این کشور را گرفته مبارزه کنند، چون شمار زیادی از رهبران حزب کمونیست چین که روز پنج‌شنبه در هجدهمین کنگره این کشور سرود «انترناسیونال» سر خواهند داد، به برکت قدرت میلیاردر شده‌اند. چین طی سال‌های اخیر به بزرگ‌ترین کشور تولیدکننده میلیاردر در جهان بدل شده است.

اصولا آیا انجام اصلاحات اقتصادی در چین، بدون اصلاحات سیاسی، امکان‌پذیر است؟

این بزرگ‌ترین چالش چین در سال‌های آینده است. به برکت توسعه اقتصادی، حدود چهار صد میلیون نفر از جمعیت یک میلیارد و سیصد میلیون نفری چین به طبقه متوسط تعلق دارند. خصلت طبقه متوسط این است که دیگر به امتیاز‌های مادی قناعت نمی‌کند، بلکه خواستار آزادی، حکومت قانون و حرمت فردی است.

گزارش‌های رسیده از چین نشان می‌دهد که مردم این کشور بیش از پیش به آزادی‌های سیاسی و حقوق مدنی علاقه نشان می‌دهند. آنها می‌دانند که برای مقابله با خودکامگی رهبران حزب کمونیست، که آریستوکراسی یا اشراف سرخ لقب گرفته‌اند، و نیز برای جلوگیری از گسترش نگرانی‌آور آلودگی‌های زیست‌محیطی، باید از حقوق سیاسی برخوردار بود.

حدود سی و پنج سال پیش دستگاه رهبری چین به این نتیجه رسید که برای رهایی از اضمحلال و پیشروی در راهی که سرانجام به واژگونی نظام شوروی منجر شد، محکوم به‌‌ رها کردن دگم‌های کمونیستی است و چاره‌ای ندارد جز آن که اقتصاد را تا آنجا که می‌تواند آزاد بگذارد و از سرمایه‌ها و تکنولوژی غرب برخوردار شود.

از انقلاب روسیه در ۱۹۱۷ به بعد، هیچ کشور کمونیستی، جز چین بعد از مائوتسه تونگ، نتوانست نظام کمونیستی را با کارآمدی اقتصادی آشتی دهد. تنگ شیائو پیگ از عهده این کار برآمد و «الگوی چینی» توسعه را به وجود آورد که به نظر می‌رسد ویتنام را هم به خود جلب کرده است.

ولی «الگوی چینی» توسعه هم حد و مرزی دارد و به خصوص با مسئله تضاد میان ساختار‌های اقتصادی و ساختار‌های سیاسی روبه‌رو می‌شود. آیا می‌توان در عرصه اقتصادی به مدرنیته رسید، ولی از لحاظ سیاسی واپس مانده بود؟ چین با این کشمکش بزرگ روبه‌رو شده که حل آن یا با آشوب و خشونت همراه خواهد بود یا با آرامش و به صورت مدیریت شده.

اگر چینی‌ها بتوانند بدون خشونت از نظام تک‌حزبی کمونیستی به یک جامعه آزاد برسند، تحول بزرگی را به وجود خواهند آورد با پیامد‌هایی مهم برای تمام قاره آسیا از جمله ایران.

البته با توجه به فضای کنونی چین، کسی انتظار ندارد که کنگره هجدهم حزب کمونیست زمینه یک «معجزه سیاسی» را، بعد از «معجزه اقتصادی» این کشور فراهم بیاورد. ولی آن چه در پرجمعیت‌ترین کشور جهان می‌گذرد نشان می‌دهد که انجام اصلاحات سیاسی را نمی‌توان مسکوت گذاشت یا آن را به آینده‌ای دوردست موکول کرد.