مرور وقایع حوزه نشر و کتاب در سال ۹۲ (۱)

  • مهرداد قاسمفر
موضوع این برنامه را که در هفته‌های آینده به ادبیات داستانی، شعر و ترجمه‌ اختصاص خواهد یافت این هفته و هفته آینده با بررسی سیاست‌های معاونت فرهنگی وزارت ارشاد ایران در سالی که گذشت آغاز می‌کنیم.

Your browser doesn’t support HTML5

گفت‌وگوی مهرداد قاسمفر با علی‌اصغر رمضان‌پور را بشنوید


مهمان ما علی‌اصغر رمضان‌پور معاون فرهنگی وزارت ارشاد در دوره احمد مسجدجامعی است.

رادیوفردا: خیلی خوش آمدید، آقای رمضان‌پور به برنامه «نمای دور، نمای نزدیک» این هفته ما. اولین پرسش من این است که اگر بخواهیم آغاز کنیم از مهم‌ترین مسئله‌ای که در طول سال ۹۲ با آن رو در رو شدیم این بود که در چهارماهه اول که دولت آقای احمدی‌نژاد بود که همچنان مهم‌ترین مسئله‌اش بحث ممیزی بود، بحث سانسور بود و بحث متوقف بودن کتاب‌ها. به نظر می‌آید هیچ اتفاقی در چهار ماهه اول سال ۹۲ نیفتاد در این بخش، در حوزه کتاب در وزارت ارشاد.

علی‌اصغر رمضان‌پور: بله. تقریباً می‌شود گفت که هیچ اتفاق قابل توجهی نیفتاد. اما فکر می‌کنم که این جنبه را باید بهش توجه کنیم که سخت‌گیرانه‌ترین سیاست‌های حوزه فرهنگ در دولت آقای احمدی‌نژاد به‌خصوص در چهارسال آخر در حوزه کتاب اتفاق افتاد. و به طور طبیعی در چهار ماه اول سال ۹۲ ما شاهد این بودیم که هیچ تغییر خاصی صورت نگرفت و چندان از این فشار کاسته نشد. ولی یک استثنا البته در این مورد وجود دارد و آن این است که بعضی از تعقیب‌های امنیتی در مورد نویسندگان و ناشران که ما نمونه‌های آن را در سال ۹۱، ۹۰ و به‌خصوص از سال ۸۸ به بعد داشتیم در این چهار ماه اتفاق نیفتاد و می‌شود گفت که اگرچه در حوزه دادن مجوز کتاب و سیاست‌های کلی تغییری پیش نیامد، اما از سیاست فشار امنیتی آوردن بر نویسندگان و ناشران تا حدی کاسته شد.

اما می‌رسیم به دولت آقای روحانی و تغییرات گسترده‌ای که نسبتاً می‌شود گفت در وزارت ارشاد دولت یازدهم اتفاق افتاد نسبت به تجربه هشت سال گذشته‌اش. مهم‌ترین مسئله‌ای که می‌شود بهش اشاره کرد این است که به نظر می‌آید که وزارت ارشاد در دولت آقای روحانی در حوزه کتاب متمرکز شد بر مسئله سانسور و شروع کرد به دادن امید در این حوزه. حالا این که این مسیر از آن امیدهای اولیه تا امروز به کجا انجامید توی گفت‌وگوی‌مان بیشتر بهش خواهیم پرداخت. اما به نظر می‌آید که در قفل در، به قول شاملو، کلیدی چندان نچرخید.

خب، به طور کلی و اگر به طور نهادی بحث کنیم شاید همین طور است. ولی واقعیت این است که درست از روزهایی که دولت آقای احمدی‌نژاد رفت و دولت جدید آمد و درست همزمان با تعیین وزیر جدید یک نسیمی از کاسته شدن فشار در اداره کتاب دیده شد. و اگرچه حتی تعیین معاون فرهنگی قدری به طول انجامید به این دلیل که آقای جنتی به دنبال این می‌گشت که کسی را پیدا کند که هم آدم موجهی باشد و نتوانند به او ایراد بگیرند جناح‌های مختلف و دستگاه‌های نظارتی و هم این که آدمی باشد که از نظر حوزه که یکی از مراجع فشار به اداره کتاب هست فرد نسبتاً مورد اعتمادی باشد... اگرچه این فرایند یک قدری طول کشید، اما حتی پیش از این که معاون فرهنگی جدید هم منصوب شود در همان سیستم همان دست‌اندرکاران تا حدی می‌شد سیاست‌های تسهیل را دید. به بعضی از کتاب‌ها که سال‌ها مجوز داده نمی‌شد اجازه فعالیت داده شد. به بعضی از ناشران به طور غیررسمی گفته شد که می‌توانند فعالیت‌هایشان را ادامه دهند. البته این تغییرها به شکل رسمی‌ترش بعد از آمدن معاون فرهنگی جدید شروع شد. و تا حدی می‌شود حتی ناشرهایی که با محدودیت‌های بیشتری روبه‌رو بودند مثل نشر چشمه، مثل نشر نی و این‌ها هم شروع کردند به منتشر کردن کتاب‌هایشان. ولی به هر حال بله می‌شود گفت تغییرسریع به سوی آزادی نشر که آن پیامی بود که در انتخابات انتظار می‌رفت چندان تحقق پیدا نکرد.

چرا آقای رمضان‌پور؟ فکر می‌کنید علتش نداشتن اراده در دولت فعلی برای ایستادن بر روی این شعارها بوده، به خصوص در حوزه کتاب و فرهنگ؟ یا این که تصور می‌کنید فشار مخالفان خیلی زیاد هست؟

اتفاقاً من فکر می‌کنم برخلاف مثلاً حوزه مطبوعات که در آن اراده خاصی از این معاونت یا وزارت ارشاد خیلی دیده نمی‌شود، در حوزه کتاب به نظر می‌آید که یک اراده جدی وجود داشت. فراموش نکنیم که اولین بار آقای جنتی مسئله برداشتن بررسی پیش از چاپ را مطرح کرد، ولی به محض این که این اراده ابراز شد از سوی وزارت ارشاد به شدت با آن مقابله شد و فکر می‌کنم آن فشارهایی که در دو ماه اول آقای جنتی آمد بعد از مطرح کردن مسئله برداشتن بررسی پیش از انتشار، باعث شد که او قدری محتاط‌تر شود. ولی باز هم دیده می‌شود که تا حدی فضا بهتر شده که اینها نشانه‌های آن را در تغییرات سیاست برخوردی با ناشران و همین طور مسئله هیئت‌های نظارت بر کتاب می‌بینیم به نظر من.

شما خودتان تجربه حضور در همین سمت را در معاونت فرهنگی داشتید و در این حوزه کار کردید. با فشار هم رو در رو بودید در دوران آقای خاتمی یا وزارت آقای مسجد جامعی. فشارهای بیرونی کم نبود بر وزارت ارشاد. اما به نظر می‌آید که خیلی کتاب‌ها توانستند بیایند بیرون. چه تفاوتی الان وجود دارد که این معاونت نمی‌تواند به آن چه که اعتقاد دارد... چه وزیر ارشاد، چه آقای روحانی و چه معاونت فرهنگی آن جور که شما می‌گویید و همین طور در شعارها و صحبت‌هایشان هم بوده... چه تفاوتی وجود دارد که الان نمی‌توانند این کار را بکنند و همچنان ناشران و نویسنده‌ها می‌گویند چندان تغییری... حالا به آن معنا... عملاً اتفاق نیفتاده؟

من فکر می‌کنم سه عامل را باید به طور واقع‌بینانه بهش توجه کنیم. به طور خاص در حوزه کتاب. اگرچه این در حوزه‌های دیگر فرهنگ هم اهمیت دارد. واقعیت اول این است که برخلاف سال‌های پس از دوم خرداد که ما شاهد یک جنبش اجتماعی وسیع بودیم که در صدر همه چیز برای او مسئله آزادی فرهنگی و آزادی هنری مطرح بود، آن چیزی که در انتخابات رخ داد مسئله اصلی‌اش چیز دیگری بود و مسئله اصلی مسئله تحریم‌ها و برداشتن فشارها بر معیشت مردم بود. بنابراین خود به خود توجه به این حوزه آن اهمیت قبلی را که در دوره آقای خاتمی داشت نداشت.

واقعیت دوم این است که تجربه همان دوره باعث شد تا در درجه اول آقای خامنه‌ای و در درجه بعد اصول‌گرایان و تندروها در همان ابتدای کار شرط و شروط‌شان را با آقای روحانی و وزیر ارشاد بکنند و از همان مجلس هم شروع شد که به او گفتند که مایل نیستند که به سمت آن مسیر برود. و واقعیت سوم این که این قدر در هشت سال دوره آقای احمدی‌نژاد نهادهای صنفی و تجمعات و تشکل‌های مدنی و فرهنگی در این حوزه کتاب و فرهنگ به طور کلی صدمه دیدند، آدم‌هایش یا به زندان رفتند یا دچار انزوا شدند، بعضی‌ها رفتند خارج از کشور و این قدر بنیه حتی مالی آنها هم زیر فشار رفت که عملاً آن گروه‌های فشار اجتماعی که در آن دوره ارشاد را وادار می‌کرد که در مسیر خودش برود و به عنوان یک خواسته از این اقدام ارشاد پشتیبانی می‌کرد، عملاً خیلی در صحنه رسانه‌ای و عمومی جامعه ما الان دیده نمی‌شود. یک نکته یک قدری اجرایی هم وجود دارد. در آن دوره مدیرانی بودند که حاضر بودند به خاطر پافشاری روی آن چیزی که به عنوان حق اهل فرهنگ و هنر می‌دانستند حتی بروند و در مقابل نهادهای نظارتی بایستند و یا حتی به دادگاه بروند. ولی ظاهراً اراده آقای جنتی و به طور کلی اراده دولت آقای روحانی این نیست که پافشاری خودش بر حقوق اهل فرهنگ و هنر را این قدر جدی بگیرد که حاضر باشد مدیران خودش را به دردسرهای جدی بیندازد.

بخش دوم این گفت‌وگو را هفته آینده خواهید شنید.