کوهیار گودرزی، عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر و دبیر سابق این کمیته، به تازگی از ایران خارج شده است. آقای گودرزی برنده جایزه «آزادی مطبوعات جان آبوچون» از باشگاه ملی مطبوعات در سال ۲۰۱۰ است که در ایران به خاطر فعالیتهای خود در زمینه دفاع از حقوق بشر از دانشگاه اخراج و چندین بار هم بازداشت وبه ۵ سال زندان محکوم شده است.
کوهیار گودرزی در گفتوگویی با رادیو اروپای آزاد میگوید که به خاطر «فشارها» تصمیم به ترک ایران گرفته است.
کوهیار گودرزی: من بازداشت شدم و برای خانواده و دوستانم مشکلاتی پیش آمد و خودم هم از ادامه تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف منع شده بودم. جدای از همه اینها دو دلیل عمده دیگر هم برای خودم داشتم که باعث شد تصمیم به خروج از ایران بگیرم؛ نخست این که من نیاز به محیط آکادمیک داشتم و دلیل دومم هم این بود که برایم سخت بود که ببینم در آن روزها به آن روزمرگی دچار شدهام که همه ما کمابیش در ایران به آن دچار میشویم.
چه طور از ایران خارج شدید؟
من از طریق قاچاقچیان آدم از ایران خارج شدم. این کار خیلی سخت بود و حدود هشت روز طول کشید تا من از شمال غرب ایران خارج شده و وارد کشور ترکیه شدم.
تا چه حد فکر میکنید که ایران توانسته است در زمینه خاموش کردن صداهای منتقد موفق باشد؟ عدهای هم اکنون در زندان هستند. آنهایی که آزاد شدهاند با وثیقههای سنگین آزاد شدهاند و خیلیها هم مثل شما ناگزیر به ترک کشور شدهاند.
من تا حدی فکر میکنم صحبت شما درست باشد. البته نه همه صداهای منتقد را. برای این که تحت تاثیر شرایط قرار گرفتن لزوما به معنای سکوت نیست. یعنی در واقع ممکن است شما در یک پروسه زمانی افت و خیزی را شاهد باشید، ولی آن چیزی که اهمیت دارد تداوم این روند است.
میشود گفت که یک فترت دورهای را هم در جامعه مدنی دچارش شدهایم و هم حاکمیت تا حد زیادی توانسته است با القاء این نظریه که اعتراض کردن برای معترضین و برای مبارزه مدنی هزینه زیادی در بردارد تا حدی هدفش را تحقق ببخشد و با اجرای این هزینه زیاد به روی تعداد زیادی از فعالین مدنی توانسته است این را تا حد زیادی در ناخودآگاه جمعی جامعه جا بیندازد که مسئله (اعتراض و انتقاد) هزینه زیادی در بردارد و مقدار زیادی منع کند.
و فکر میکنید هنوز هم عدهای حاضر هستند در این راه هزینه بپردازند؟
بله. قطعا همین طور است. به هر حال فعالیتها به شکلی به راه خودش ادامه خواهد داد، گرچه نه به شکل رادیکال خودش و مسلما ما این قضیه را میتوانیم در جامعه ایرانی ببینیم. مسلما مقداری نیاز به انبساط در فضا وجود دارد و زمانی میخواهد تا به آن سمت خودش برسد.
شما خودتان در این مسیر هزینه سنگینی پرداختید. زندانی شدید و حتی خانواده شما و مشخصا مادرتان تحت فشار قرار گرفتند و زندانی شدند.
بله. مادرم را به خاطر ایجاد فشار روی من بازداشت کردند و البته دلیل مهمترش این بود که دفعه قبلی که من در زندان بودم ایشان مصاحبههای زیادی در خصوص وضعیت من و اعتصاب غذاهای من داشت و به نوعی تبدیل به یک الگویی برای دیگر خانوادههای زندانیان سیاسی شده بود که در مورد وضعیت زندانیشان صحبت کنند و اجازه ندهند که حقوق آنها پایمال شود.
برای عدم رایج شدن این رویه در بین خانوادههای زندانیان سیاسی و اعمال فشار به روی من، مادرم دو سال پیش و یک روز بعد از بازداشت من، دستگیر و زندانی شد و ایشان را قریب به هشت ماه در بازداشتگاه اطلاعات و بعد از آن در زندان کرمان نگه داشتند.
بعد از آن برایش در دادگاه حکم ۲۳ ماه زندان تعزیری صادر کردند و اتهام ایشان انجام مصاحبه و توهین به آیتالله خامنهای در خاطرات شخصیاش بود. یعنی اینها خاطرات مادر من را از منزل جمعآوری کرده و با خودشان برده و خوانده بودند و از متن خاطرات مادرم توهین به رهبری را استخراج کرده بودند.
الان مادرتان کجا هستند؟
مادر من الان در کرمان هستند. آن حکم هم در دادگاه تجدید نظر مبدل به جریمه نقدی شد و ایشان بعد از هشت ماه از زندان آزاد شد.
میخواستم از شما در مورد تاثیر تحریمها بر زندگی مردم بپرسم. شما خودتان شرایط را از نزدیک لمس کردهاید. تا چه حد مردم حکومت را مسئول وضعیت موجود میدانند و تا چه حد آمریکا و کشورهای دیگر را که تحریمهای فلجکنندهای علیه ایران به خاطر فعالیتهای حساس هستهای وضع کردهاند، مسئول این شرایط میدانند؟
تاثیر تحریمها در زندگی مردم ایران مشخص است و ما شاهد این هستیم که کیفیت زندگی خانوادههای ایرانی دارد به شدت چه به لحاظ کیفیت تغذیه و چه به لحاظ کیفیت سلامت دارد نزول میکند. روز به روز شرایط جامعه وخیمتر میشود. تورم بسیار بالاست و برای خانوادههای ایرانی تامین مواد غذایی و هزینه رفت و آمد و هزینه مسکن و سلامت و سایر اقلام مصرفی بسیار دشوار شده است.
من شاهد آن نبودم که در رابطه با تحریمها درباره فشارهای خارجی صحبتی بشود و بیشتر از همه در مورد ناتوانی دولت در مورد کنترل قیمتها صحبت میشود.
تاثیر تحریمها را در میان مردم میشود دید. مردم جامعه ما با بیشتر شدن فشارهای اقتصادی به جای این که دغدغهشان با توجه به وضعیت معاششان نسبت به سیاست بالاتر برود، بیشتر نزول میکنند و در واقع به جای ابراز نارضایتی، بیشتر به دنبال یک راهی هستند تا بتوانند از این وضعیت به سلامت عبور کنند و بیشتر از گذشته درگیر معاششان و وضعیت غذاییشان میشوند.
کوهیار گودرزی در گفتوگویی با رادیو اروپای آزاد میگوید که به خاطر «فشارها» تصمیم به ترک ایران گرفته است.
کوهیار گودرزی: من بازداشت شدم و برای خانواده و دوستانم مشکلاتی پیش آمد و خودم هم از ادامه تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف منع شده بودم. جدای از همه اینها دو دلیل عمده دیگر هم برای خودم داشتم که باعث شد تصمیم به خروج از ایران بگیرم؛ نخست این که من نیاز به محیط آکادمیک داشتم و دلیل دومم هم این بود که برایم سخت بود که ببینم در آن روزها به آن روزمرگی دچار شدهام که همه ما کمابیش در ایران به آن دچار میشویم.
چه طور از ایران خارج شدید؟
من از طریق قاچاقچیان آدم از ایران خارج شدم. این کار خیلی سخت بود و حدود هشت روز طول کشید تا من از شمال غرب ایران خارج شده و وارد کشور ترکیه شدم.
تا چه حد فکر میکنید که ایران توانسته است در زمینه خاموش کردن صداهای منتقد موفق باشد؟ عدهای هم اکنون در زندان هستند. آنهایی که آزاد شدهاند با وثیقههای سنگین آزاد شدهاند و خیلیها هم مثل شما ناگزیر به ترک کشور شدهاند.
من تا حدی فکر میکنم صحبت شما درست باشد. البته نه همه صداهای منتقد را. برای این که تحت تاثیر شرایط قرار گرفتن لزوما به معنای سکوت نیست. یعنی در واقع ممکن است شما در یک پروسه زمانی افت و خیزی را شاهد باشید، ولی آن چیزی که اهمیت دارد تداوم این روند است.
میشود گفت که یک فترت دورهای را هم در جامعه مدنی دچارش شدهایم و هم حاکمیت تا حد زیادی توانسته است با القاء این نظریه که اعتراض کردن برای معترضین و برای مبارزه مدنی هزینه زیادی در بردارد تا حدی هدفش را تحقق ببخشد و با اجرای این هزینه زیاد به روی تعداد زیادی از فعالین مدنی توانسته است این را تا حد زیادی در ناخودآگاه جمعی جامعه جا بیندازد که مسئله (اعتراض و انتقاد) هزینه زیادی در بردارد و مقدار زیادی منع کند.
و فکر میکنید هنوز هم عدهای حاضر هستند در این راه هزینه بپردازند؟
بله. قطعا همین طور است. به هر حال فعالیتها به شکلی به راه خودش ادامه خواهد داد، گرچه نه به شکل رادیکال خودش و مسلما ما این قضیه را میتوانیم در جامعه ایرانی ببینیم. مسلما مقداری نیاز به انبساط در فضا وجود دارد و زمانی میخواهد تا به آن سمت خودش برسد.
شما خودتان در این مسیر هزینه سنگینی پرداختید. زندانی شدید و حتی خانواده شما و مشخصا مادرتان تحت فشار قرار گرفتند و زندانی شدند.
بله. مادرم را به خاطر ایجاد فشار روی من بازداشت کردند و البته دلیل مهمترش این بود که دفعه قبلی که من در زندان بودم ایشان مصاحبههای زیادی در خصوص وضعیت من و اعتصاب غذاهای من داشت و به نوعی تبدیل به یک الگویی برای دیگر خانوادههای زندانیان سیاسی شده بود که در مورد وضعیت زندانیشان صحبت کنند و اجازه ندهند که حقوق آنها پایمال شود.
برای عدم رایج شدن این رویه در بین خانوادههای زندانیان سیاسی و اعمال فشار به روی من، مادرم دو سال پیش و یک روز بعد از بازداشت من، دستگیر و زندانی شد و ایشان را قریب به هشت ماه در بازداشتگاه اطلاعات و بعد از آن در زندان کرمان نگه داشتند.
بعد از آن برایش در دادگاه حکم ۲۳ ماه زندان تعزیری صادر کردند و اتهام ایشان انجام مصاحبه و توهین به آیتالله خامنهای در خاطرات شخصیاش بود. یعنی اینها خاطرات مادر من را از منزل جمعآوری کرده و با خودشان برده و خوانده بودند و از متن خاطرات مادرم توهین به رهبری را استخراج کرده بودند.
الان مادرتان کجا هستند؟
مادر من الان در کرمان هستند. آن حکم هم در دادگاه تجدید نظر مبدل به جریمه نقدی شد و ایشان بعد از هشت ماه از زندان آزاد شد.
میخواستم از شما در مورد تاثیر تحریمها بر زندگی مردم بپرسم. شما خودتان شرایط را از نزدیک لمس کردهاید. تا چه حد مردم حکومت را مسئول وضعیت موجود میدانند و تا چه حد آمریکا و کشورهای دیگر را که تحریمهای فلجکنندهای علیه ایران به خاطر فعالیتهای حساس هستهای وضع کردهاند، مسئول این شرایط میدانند؟
تاثیر تحریمها در زندگی مردم ایران مشخص است و ما شاهد این هستیم که کیفیت زندگی خانوادههای ایرانی دارد به شدت چه به لحاظ کیفیت تغذیه و چه به لحاظ کیفیت سلامت دارد نزول میکند. روز به روز شرایط جامعه وخیمتر میشود. تورم بسیار بالاست و برای خانوادههای ایرانی تامین مواد غذایی و هزینه رفت و آمد و هزینه مسکن و سلامت و سایر اقلام مصرفی بسیار دشوار شده است.
من شاهد آن نبودم که در رابطه با تحریمها درباره فشارهای خارجی صحبتی بشود و بیشتر از همه در مورد ناتوانی دولت در مورد کنترل قیمتها صحبت میشود.
تاثیر تحریمها را در میان مردم میشود دید. مردم جامعه ما با بیشتر شدن فشارهای اقتصادی به جای این که دغدغهشان با توجه به وضعیت معاششان نسبت به سیاست بالاتر برود، بیشتر نزول میکنند و در واقع به جای ابراز نارضایتی، بیشتر به دنبال یک راهی هستند تا بتوانند از این وضعیت به سلامت عبور کنند و بیشتر از گذشته درگیر معاششان و وضعیت غذاییشان میشوند.