فرانسوا نیکولو، سفیر سابق فرانسه در تهران، در مقالهای با عنوان «توافق اتمی ایران: دشواری در آخرین مراحل» که روز دوشنبه، ۱۵ اردیبهشت، و در آستانه دور تازه مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با گروه ۵+۱ در وبسایت «لوبلوگ» منتشر شد چنین اظهار نظر میکند که طرف ایرانی ظاهرا عزمش را جزم کرده است که هر چه سریعتر و یک بار برای همیشه مسئله برنامه اتمی خود را حل و فصل کند.
به نظر این سفیر سابق، از شواهد و قرائن چنین برمیآید که حسن روحانی جواز پیشروی در مذاکرات را از آیتالله علی خامنهای گرفته و یکی از اولین اقدامات او در مقام رئیس جمهور ایران یعنی انتقال پرونده این مذاکرات از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه به او کمک کرد که «تیمی رویایی» از مذاکرهکنندگانی کارکشته تشکیل دهد که کاملا در تقابل با تیم زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد قرار دارد.
سفیر سابق فرانسه در ایران همچنین دخالت و مشارکت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مذاکرات حال حاضر ایران با گروه ۵+۱ را از جمله گامها و پیشرفتهای ارزشمند در این گفتوگوها میداند: «آژانس دانش و مهارت منحصربهفردی در موضوع مذاکرات دارد و عمل کردن ایران به تعهداتش را منظما زیر نظر دارد.»
با این همه آقای نیکولو در مقاله حاضر بیش از آن که به گذشته نظر داشته باشد و آن چه بر قضیه پرونده هستهای ایران در چند سال گذشته رفته است، به آینده نظر دارد و به نتایج احتمالی مذاکراتی که از ابتدای بر سر کار آمدن حسن روحانی در جریان بوده است.
این تحلیلگر در نگاه خود به آینده این مذاکرات که به نظرش با فراهم آمدن شرایطی میتواند به موفقیت بینجامد پنج گره یا مانع اصلی را بر سر راه مذاکرهکنندگان ایران و کشورهای گروه ۵+۱ شناسایی میکند که به گمان او رفع آنها میتواند این گفتوگوها را به نتیجه مطلوب دو طرف برساند و بیتوجهی به آنها میتواند گفتوگوها را به بنبست بکشاند.
گره اول: دشوارترین مسئله به شکل ظرفیت غنیسازی ایران ربط دارد. به گمان نویسنده مقاله، از آنجا که کاهش چشمگیر در تعداد سانتریفیوژهای ایران قطعا با مخالفت آیتالله خامنهای و تندروهای جمهوری اسلامی روبهرو خواهد شد، غرب برای رفع نگرانی خود باید به دنبال راه حلهای دیگر باشد.
فرانسوا نیکولو در این بخش از مقاله خود یکی از راه حلها را استفاده از اورانیوم کمتر غنیشده ایران به عنوان سوخت رآکتورها توصیف میکند تا به این ترتیب بعدا نتوان از آنها برای غنیسازی بیشتر که مناسب تسلیحات و ساخت بمب باشد استفاده کرد.
او مینویسد: «اگر جامعه بینالملل تعداد حاضر سانتریفیوژهای ایران یعنی ۲۰ هزار سانتریفیوژ را بپذیرد، آن گاه ایرانیها دیگر نیازی عملی نخواهند داشت که بتواند افزایش این تعداد در سالهای آینده را توجیه کند.»
گره دوم: مسئله دوم «پژوهش و توسعه اتمی» است که غرب ترجیح میدهد ایران بهویژه در حوزه ساخت سانتریفیوژ از آن کنارهگیری کند. اما این یکی از خطوط قرمز برای رهبر جمهوری اسلامی و محافظهکاران در ایران است و به گفته نویسنده مقاله مهندسان ایرانی هماکنون در حال کار روی مدلهایی از سانتریفیوژ هستند که «۱۵ بار کارآمدتر» از مدلهای قدیمی حاضر در مراکز غنیسازی ایران است.
راه حل نویسنده برای این گره یا مانع آن است که به جای حد تعیین کردن برای تعداد سانتریفیوژهای ایران، برای به گفته او «واحدهای کاری مجزا» حد تعیین شود، به این ترتیب که هر چه سانتریفیوژهای پیشرفتهتر استفاده شود، بهنسبت تعداد کل سانتریفیوژها نیز کاهش یابد.
گره سوم: دشواری دیگر در کار مذاکرات اتمی ایران و گروه ۵+۱ وجود «ابعاد نظامی احتمالی» در فعالیت هستهای ایران و بررسی این امر از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که تاکنون با مخالفت شدید ایران مواجه بوده است.
فرانسوا نیکولو با اشاره به این که مقام ارشد اطلاعات آمریکا در سال ۲۰۰۷ خود اذعان کرده است که برنامه تسلیحاتی ایران در پایان سال ۲۰۰۳ متوقف شده است، چنین اظهار نظر میکند که با ایران نیز باید همچون موارد مشابه قبلی یعنی مصر و کره جنوبی و تایوان برخورد شود، به این ترتیب که آژانس پس از کسب اطمینان از این که ایران این گونه فعالیتهای خود را کنار گذاشته بپذیرد که جزئیات فعالیتهای خلاف قانون را افشا نسازد.
گره چهارم: مسئله چهارم به موشکهای بالیستیک ایران مربوط میشود که غرب میخواهد در چارچوب مذاکرات حاضر به آنها نیز بپردازد، اما ایران تاکنون بهشدت در برابر آن مقاومت کرده است.
به گمان نویسنده، چاره کار موشکهای بالیستیک ایران را که مایه نگرانی غرب بوده و شورای امنیت سازمان ملل نیز به آن اشاره کرده است باید در مذاکراتی چندجانبه و جداگانه در سطح خاورمیانه جستوجو کرد و نه فقط ایران، بلکه تمام کشورهای مربوطه را متقاعد ساخت که به قانون منع گسترش موشکهای بالیستیک که در سال ۲۰۰۲ در لاهه هلند به امضا رسید بپیوندند.
گره پنجم: و آخرین مسئله که به گفته نویسنده تاکنون کمتر از آن سخنی به میان آمده مسئله مدت توافق جامعی است که دو طرف در نهایت به امضا خواهند رساند.
حدس نویسنده این است که جمهوری اسلامی احتمالا زمان حداکثر پنج سال را برای به سرانجام رساندن این توافق پیشنهاد خواهد داد تا پس از آن وارد شرایط معمولی شود که تمام اعضای معاهده انپیتی، منع گسترش سلاحهای اتمی، دارند. اما از سوی دیگر به گمان آقای نیکولو غرب ترجیح میدهد که این توافق تا زمانی نامعین تمدید شود و محدودیتها برای ایران سر جای خود باقی بماند.
امید نویسنده این است که با یافتن راه حل برای مسائلی که پیشتر ذکرشان رفت، طرفین مذاکرات اتمی حاضر انگیزهای قوی برای تعیین زمانی معین و در نهایت رسیدن به توافقی نهایی و پایدار خواهند داشت.
-------------------------------------------------------------------
فرانسوا نیکولو از دیپلماتهای کهنهکار فرانسوی است که در دوران ۴۰ ساله فعالیت خود از جمله سفارت فرانسه در دو کشور مجارستان و ایران را بر عهده داشته است. او در وزارت خارجه فرانسه علاوه بر مسائل مربوط به منع گسترش تسلیحات اتمی، مسئولیت امور توسعه فرهنگی را نیز بر عهده داشته است. نیکولو از سال ۲۰۰۵ به عنوان تحلیلگر امور بینالملل، بهویژه مسائل مربوط به ایران و خاورمیانه، فعالیت میکند.
به نظر این سفیر سابق، از شواهد و قرائن چنین برمیآید که حسن روحانی جواز پیشروی در مذاکرات را از آیتالله علی خامنهای گرفته و یکی از اولین اقدامات او در مقام رئیس جمهور ایران یعنی انتقال پرونده این مذاکرات از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه به او کمک کرد که «تیمی رویایی» از مذاکرهکنندگانی کارکشته تشکیل دهد که کاملا در تقابل با تیم زمان ریاست جمهوری محمود احمدینژاد قرار دارد.
سفیر سابق فرانسه در ایران همچنین دخالت و مشارکت آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مذاکرات حال حاضر ایران با گروه ۵+۱ را از جمله گامها و پیشرفتهای ارزشمند در این گفتوگوها میداند: «آژانس دانش و مهارت منحصربهفردی در موضوع مذاکرات دارد و عمل کردن ایران به تعهداتش را منظما زیر نظر دارد.»
با این همه آقای نیکولو در مقاله حاضر بیش از آن که به گذشته نظر داشته باشد و آن چه بر قضیه پرونده هستهای ایران در چند سال گذشته رفته است، به آینده نظر دارد و به نتایج احتمالی مذاکراتی که از ابتدای بر سر کار آمدن حسن روحانی در جریان بوده است.
این تحلیلگر در نگاه خود به آینده این مذاکرات که به نظرش با فراهم آمدن شرایطی میتواند به موفقیت بینجامد پنج گره یا مانع اصلی را بر سر راه مذاکرهکنندگان ایران و کشورهای گروه ۵+۱ شناسایی میکند که به گمان او رفع آنها میتواند این گفتوگوها را به نتیجه مطلوب دو طرف برساند و بیتوجهی به آنها میتواند گفتوگوها را به بنبست بکشاند.
گره اول: دشوارترین مسئله به شکل ظرفیت غنیسازی ایران ربط دارد. به گمان نویسنده مقاله، از آنجا که کاهش چشمگیر در تعداد سانتریفیوژهای ایران قطعا با مخالفت آیتالله خامنهای و تندروهای جمهوری اسلامی روبهرو خواهد شد، غرب برای رفع نگرانی خود باید به دنبال راه حلهای دیگر باشد.
فرانسوا نیکولو در این بخش از مقاله خود یکی از راه حلها را استفاده از اورانیوم کمتر غنیشده ایران به عنوان سوخت رآکتورها توصیف میکند تا به این ترتیب بعدا نتوان از آنها برای غنیسازی بیشتر که مناسب تسلیحات و ساخت بمب باشد استفاده کرد.
او مینویسد: «اگر جامعه بینالملل تعداد حاضر سانتریفیوژهای ایران یعنی ۲۰ هزار سانتریفیوژ را بپذیرد، آن گاه ایرانیها دیگر نیازی عملی نخواهند داشت که بتواند افزایش این تعداد در سالهای آینده را توجیه کند.»
گره دوم: مسئله دوم «پژوهش و توسعه اتمی» است که غرب ترجیح میدهد ایران بهویژه در حوزه ساخت سانتریفیوژ از آن کنارهگیری کند. اما این یکی از خطوط قرمز برای رهبر جمهوری اسلامی و محافظهکاران در ایران است و به گفته نویسنده مقاله مهندسان ایرانی هماکنون در حال کار روی مدلهایی از سانتریفیوژ هستند که «۱۵ بار کارآمدتر» از مدلهای قدیمی حاضر در مراکز غنیسازی ایران است.
راه حل نویسنده برای این گره یا مانع آن است که به جای حد تعیین کردن برای تعداد سانتریفیوژهای ایران، برای به گفته او «واحدهای کاری مجزا» حد تعیین شود، به این ترتیب که هر چه سانتریفیوژهای پیشرفتهتر استفاده شود، بهنسبت تعداد کل سانتریفیوژها نیز کاهش یابد.
گره سوم: دشواری دیگر در کار مذاکرات اتمی ایران و گروه ۵+۱ وجود «ابعاد نظامی احتمالی» در فعالیت هستهای ایران و بررسی این امر از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که تاکنون با مخالفت شدید ایران مواجه بوده است.
فرانسوا نیکولو با اشاره به این که مقام ارشد اطلاعات آمریکا در سال ۲۰۰۷ خود اذعان کرده است که برنامه تسلیحاتی ایران در پایان سال ۲۰۰۳ متوقف شده است، چنین اظهار نظر میکند که با ایران نیز باید همچون موارد مشابه قبلی یعنی مصر و کره جنوبی و تایوان برخورد شود، به این ترتیب که آژانس پس از کسب اطمینان از این که ایران این گونه فعالیتهای خود را کنار گذاشته بپذیرد که جزئیات فعالیتهای خلاف قانون را افشا نسازد.
گره چهارم: مسئله چهارم به موشکهای بالیستیک ایران مربوط میشود که غرب میخواهد در چارچوب مذاکرات حاضر به آنها نیز بپردازد، اما ایران تاکنون بهشدت در برابر آن مقاومت کرده است.
به گمان نویسنده، چاره کار موشکهای بالیستیک ایران را که مایه نگرانی غرب بوده و شورای امنیت سازمان ملل نیز به آن اشاره کرده است باید در مذاکراتی چندجانبه و جداگانه در سطح خاورمیانه جستوجو کرد و نه فقط ایران، بلکه تمام کشورهای مربوطه را متقاعد ساخت که به قانون منع گسترش موشکهای بالیستیک که در سال ۲۰۰۲ در لاهه هلند به امضا رسید بپیوندند.
گره پنجم: و آخرین مسئله که به گفته نویسنده تاکنون کمتر از آن سخنی به میان آمده مسئله مدت توافق جامعی است که دو طرف در نهایت به امضا خواهند رساند.
حدس نویسنده این است که جمهوری اسلامی احتمالا زمان حداکثر پنج سال را برای به سرانجام رساندن این توافق پیشنهاد خواهد داد تا پس از آن وارد شرایط معمولی شود که تمام اعضای معاهده انپیتی، منع گسترش سلاحهای اتمی، دارند. اما از سوی دیگر به گمان آقای نیکولو غرب ترجیح میدهد که این توافق تا زمانی نامعین تمدید شود و محدودیتها برای ایران سر جای خود باقی بماند.
امید نویسنده این است که با یافتن راه حل برای مسائلی که پیشتر ذکرشان رفت، طرفین مذاکرات اتمی حاضر انگیزهای قوی برای تعیین زمانی معین و در نهایت رسیدن به توافقی نهایی و پایدار خواهند داشت.
-------------------------------------------------------------------
فرانسوا نیکولو از دیپلماتهای کهنهکار فرانسوی است که در دوران ۴۰ ساله فعالیت خود از جمله سفارت فرانسه در دو کشور مجارستان و ایران را بر عهده داشته است. او در وزارت خارجه فرانسه علاوه بر مسائل مربوط به منع گسترش تسلیحات اتمی، مسئولیت امور توسعه فرهنگی را نیز بر عهده داشته است. نیکولو از سال ۲۰۰۵ به عنوان تحلیلگر امور بینالملل، بهویژه مسائل مربوط به ایران و خاورمیانه، فعالیت میکند.