حسین موسویان، مسئول سابق مذاکرات هستهای ایران، که در سالهای اخیر به آمریکا مهاجرت کرده و اکنون از پژوهشگران دانشگاه «پرینستون» است در مطلبی تحلیل خود از بحران هستهای ایران و راه حلهای آن را تشریح کرده است.
حسین موسویان در مقدمه مطلب خود که در «نشنال اینترست» منتشر شده، یادآوری میکند که از زمان شکلگیری بحران هستهای ایران، غرب همیشه بر این اعتقاد بوده است که اعمال تحریم و مجازاتهای شدید و تهدید به حمله نظامی تنها راه تغییر برنامه هستهای و توقف غنیسازی در ایران است. اما وی بارها به دوستان خود در غرب گفته است که فشارهای بینالمللی در دیدگاه و روش برخورد رهبران ایران تغییری ایجاد نخواهد کرد و گزینه نظامی نیز برای ایران، منطقه و کل جهان فاجعهبار خواهد بود.
به نوشته نویسنده، پس از گذشت یک دهه فشارهای غرب به اهداف خود نرسیده و در حقیقت ایران توانسته است برنامه هستهای خود را توسعه داده و تکمیلتر کند. اکنون زمان آن فرا رسیده است که غرب این واقعیتها را بپذیرد.
حال سوال مهم این است که آیا حکومت ایران در نهایت در پی تولید سلاح هستهای است یا نه. اگر ایران واقعا چنین هدفی ندارد، در آن صورت اتهامها و سوءظنهای غرب باید به حد کافی کاهش یابند تا راه را برای توافقی دیپلماتیک بگشاید.
حسین موسویان در ادامه این مطلب استدلالهای خود را مبنی بر این که ایران به دنبال تولید بمب اتمی نیست ارائه میکند.
۱-تعهدهای دینی
علاوه بر تعهد بینالمللی ایران بر اساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، طبق فتوای شخص آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، این کشور با تولید و به کارگیری سلاحهای هستهای و هرگونه سلاح کشتار و تخریب جمعی دیگر مخالف است.
این فتوا در سال ۱۹۹۰ یعنی هشت سال قبل از آغاز غنیسازی اورانیوم به مقامات حکومت ایران اعلام شده است. تمام مراجع تقلید برجسته شیعه نیز فتوای مشابهی صادر کردهاند.
۲- فقدان منافع درازمدت
بر اساس ارزیابیهای ایران، بمب اتمی فقط یک برتری منطقهای کوتاهمدت را برای این کشور به ارمغان خواهد آورد که در درازمدت به نقطهضعف بدل خواهد شد. این اقدام رقابتی هستهای را در سطح منطقه آغاز خواهد کرد که دیر یا زود مصر، عربستان سعودی و ترکیه را نیز به صف صاحبان سلاحهای هستهای خواهد افزود.
۳- انتخاب نوع فناوریها
نوع فناوریهایی که ایران برای برنامه هستهای خود انتخاب کرده نشان میدهد که به دنبال دستیابی به امکانات غنیسازی گسترده و سریع اورانیوم است و نه تولید سلاح هستهای. فناوریهایی که ایران انتخاب کرده حرکت به سمت نسل بعدی از تکنولوژی هستهای است و نه تولید و به کارگیری شمار گستردهای از سانتریفیوژها. اگر ایران واقعا به دنبال تولید سلاح هستهای بود، از سالها پیش میتوانست در گزینش نوع فناوریها به سمت تولید سریع بمب حرکت کند.
۴- انزوا
ایران به خوبی میداند که با تبدیل شدن به یک کشور صاحب سلاح هستهای چین و روسیه را به سمت همراهی با آمریکا سوق خواهد داد و تحت تاثیر آن تحریمهای گستردهتری علیه این کشور به اجرا درخواهند آمد که اقتصاد ایران را به طور کامل نابود خواهد کرد.
ایران میداند که داشتن سلاح هستهای باعث خواهد شد که اسرائیل بتواند آمریکا و بخش مهمی از جامعه جهانی به سمت استراتژی خود جلب کند و بر اساس این ادعا که ایران خطری برای موجودیت اسرائیل است جنگ دیگری را در خاورمیانه آغاز کند.
۵- اهداف درازمدت
راهکار و هدف نهایی ایران بدل شدن به کشوری مدرن است که بتواند به خوبی در عرصه فناوریهای جدید با غرب رقابت کند. اکثریت سیاستمداران ارشد ایران معتقدند که تولید سلاح هستهای به یک مانع بزرگ بر سر راه دسترسی به فناوریهای پیشرفته و توسعه روابط با کشورهای صنعتی جهان بدل خواهد شد. آنها نمیخواهند حالت انزوای مطلقی که در مورد کره شمالی روی داده شامل حال ایران نیز شود.
۶- حسن نیت
در طول مذاکرات هستهای، چه در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ با نمایندگان اتحادیه اروپا و چه در چند سال اخیر با نمایندگان کشورهای گروه پنج به علاوه یک ایران در موارد زیادی حسن نیت خود را نشان داده است. در سالهای اول مذاکرات، ایران سقف پنج درصد برای عیار غنیسازی اورانیوم را پذیرفت و در روند مذاکرات سالهای اخیر نیز طرح پیشنهادی روسیه برای حل تمام سوءظنهای غرب را قبول کرد. هنوز هم مقامات ایران به آمادگی برای یافتن نوعی راه حل اشاره میکنند. ولی متاسفانه آمریکا و اتحادیه اروپا این پیشنهادها را رد کردهاند.
۷- ایران اورانیوم ذخیره نمیکند
اتهامهای مربوط به ذخیره اورانیوم غنیشده در ایران بیاساس است. ایران برای سوخت نیروگاه هستهای بوشهر سالانه به ۲۷ تن اورانیوم با غلظت ۳.۵ درصد نیاز دارد. تا این مقطع ایران فقط توانسته است هفت تن اورانیوم تولید کند، بنابراین برای تامین سوخت این نیروگاه حداقل به بیست تن دیگر نیاز دارد.
۸- پیشنهادهای مربوط به غنیسازی
در دوره اخیر بزرگترین نگرانی غرب و مهمترین موضوع در مذاکرات غنیسازی اورانیوم با غلظت بیست درصد بوده است. ایران بارها اعلام کرده است که این اورانیوم برای مصرف رآکتور تحقیقاتی تهران است و اگر ایران بتواند این نوع اورانیوم را از خارج وارد کند تولید آن را در داخل متوقف خواهد کرد. ولی طرف مقابل تاکنون چنین پیشنهادی را نپذیرفته است.
۹- مهار قدرت ایران
یکی از اتهامهای اصلی این است که اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد از آن علیه آمریکا و اسرائیل استفاده خواهد کرد. چنین اتهامی واقعا بیمعنا است، چون ایران به خوبی میداند که حمله یا تحریک کشورهایی که صاحب صدها و هزاران کلاهک هستهای هستند جنگی را دامن خواهد زد که به نابودی ایران منجر خواهد شد.
۱۰- تغییر رژیم را باید فراموش کرد
برخی معتقدند که دلیل ایران برای تولید سلاح هستهای نوعی تضمین یا مقابله با سیاست آمریکا برای تغییر حکومت در ایران است. ایران برای دفاع از خود در برابر تهاجم خارجی به سلاح هستهای اعتقاد ندارد و تجربه جنگ هشت ساله با عراق این را به خوبی نشان داد. در طول جنگ آمریکا و غرب به هر شکل ممکن از حکومت متجاوز حمایت کردند، ولی در نهایت همه میپذیرند که ایران بدون به کارگیری سلاحهای غیرمتعارف توانست به کشور نیرومندتری در منطقه بدل شود. در حالی که طی چند دهه اخیر موقعیت آمریکا و اسرائیل با وجود برخورداری از قدرت هستهای در منطقه خاورمیانه به شدت تضعیف شده است.
حسین موسویان مسئول سابق مذاکرات هستهای ایران در پایان این مطلب پیشنهاد میکند که محور اصلی یک توافق این است که ایران فتوای آیتالله خامنهای در مخالفت با تولید سلاح هستهای را عملی کرده و بر اساس آن بخش الحاقی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، انپیتی، را امضا کند و در مقابل غرب حق مشروع ایران برای غنیسازی اورانیوم با غلظت زیر پنج درصد و زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی هستهای را بپذیرد.
چنین توافقی میتواند حق مشروع ایران برای غنیسازی اورانیوم بر اساس انپیتی را تامین کرده و در عین حال تضمین کند که ایران برای همیشه کشوری فاقد سلاح هستهای باقی خواهد ماند.
حسین موسویان در مقدمه مطلب خود که در «نشنال اینترست» منتشر شده، یادآوری میکند که از زمان شکلگیری بحران هستهای ایران، غرب همیشه بر این اعتقاد بوده است که اعمال تحریم و مجازاتهای شدید و تهدید به حمله نظامی تنها راه تغییر برنامه هستهای و توقف غنیسازی در ایران است. اما وی بارها به دوستان خود در غرب گفته است که فشارهای بینالمللی در دیدگاه و روش برخورد رهبران ایران تغییری ایجاد نخواهد کرد و گزینه نظامی نیز برای ایران، منطقه و کل جهان فاجعهبار خواهد بود.
به نوشته نویسنده، پس از گذشت یک دهه فشارهای غرب به اهداف خود نرسیده و در حقیقت ایران توانسته است برنامه هستهای خود را توسعه داده و تکمیلتر کند. اکنون زمان آن فرا رسیده است که غرب این واقعیتها را بپذیرد.
حال سوال مهم این است که آیا حکومت ایران در نهایت در پی تولید سلاح هستهای است یا نه. اگر ایران واقعا چنین هدفی ندارد، در آن صورت اتهامها و سوءظنهای غرب باید به حد کافی کاهش یابند تا راه را برای توافقی دیپلماتیک بگشاید.
حسین موسویان در ادامه این مطلب استدلالهای خود را مبنی بر این که ایران به دنبال تولید بمب اتمی نیست ارائه میکند.
۱-تعهدهای دینی
علاوه بر تعهد بینالمللی ایران بر اساس پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، طبق فتوای شخص آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، این کشور با تولید و به کارگیری سلاحهای هستهای و هرگونه سلاح کشتار و تخریب جمعی دیگر مخالف است.
این فتوا در سال ۱۹۹۰ یعنی هشت سال قبل از آغاز غنیسازی اورانیوم به مقامات حکومت ایران اعلام شده است. تمام مراجع تقلید برجسته شیعه نیز فتوای مشابهی صادر کردهاند.
۲- فقدان منافع درازمدت
بر اساس ارزیابیهای ایران، بمب اتمی فقط یک برتری منطقهای کوتاهمدت را برای این کشور به ارمغان خواهد آورد که در درازمدت به نقطهضعف بدل خواهد شد. این اقدام رقابتی هستهای را در سطح منطقه آغاز خواهد کرد که دیر یا زود مصر، عربستان سعودی و ترکیه را نیز به صف صاحبان سلاحهای هستهای خواهد افزود.
۳- انتخاب نوع فناوریها
نوع فناوریهایی که ایران برای برنامه هستهای خود انتخاب کرده نشان میدهد که به دنبال دستیابی به امکانات غنیسازی گسترده و سریع اورانیوم است و نه تولید سلاح هستهای. فناوریهایی که ایران انتخاب کرده حرکت به سمت نسل بعدی از تکنولوژی هستهای است و نه تولید و به کارگیری شمار گستردهای از سانتریفیوژها. اگر ایران واقعا به دنبال تولید سلاح هستهای بود، از سالها پیش میتوانست در گزینش نوع فناوریها به سمت تولید سریع بمب حرکت کند.
۴- انزوا
ایران به خوبی میداند که با تبدیل شدن به یک کشور صاحب سلاح هستهای چین و روسیه را به سمت همراهی با آمریکا سوق خواهد داد و تحت تاثیر آن تحریمهای گستردهتری علیه این کشور به اجرا درخواهند آمد که اقتصاد ایران را به طور کامل نابود خواهد کرد.
ایران میداند که داشتن سلاح هستهای باعث خواهد شد که اسرائیل بتواند آمریکا و بخش مهمی از جامعه جهانی به سمت استراتژی خود جلب کند و بر اساس این ادعا که ایران خطری برای موجودیت اسرائیل است جنگ دیگری را در خاورمیانه آغاز کند.
۵- اهداف درازمدت
راهکار و هدف نهایی ایران بدل شدن به کشوری مدرن است که بتواند به خوبی در عرصه فناوریهای جدید با غرب رقابت کند. اکثریت سیاستمداران ارشد ایران معتقدند که تولید سلاح هستهای به یک مانع بزرگ بر سر راه دسترسی به فناوریهای پیشرفته و توسعه روابط با کشورهای صنعتی جهان بدل خواهد شد. آنها نمیخواهند حالت انزوای مطلقی که در مورد کره شمالی روی داده شامل حال ایران نیز شود.
۶- حسن نیت
در طول مذاکرات هستهای، چه در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ با نمایندگان اتحادیه اروپا و چه در چند سال اخیر با نمایندگان کشورهای گروه پنج به علاوه یک ایران در موارد زیادی حسن نیت خود را نشان داده است. در سالهای اول مذاکرات، ایران سقف پنج درصد برای عیار غنیسازی اورانیوم را پذیرفت و در روند مذاکرات سالهای اخیر نیز طرح پیشنهادی روسیه برای حل تمام سوءظنهای غرب را قبول کرد. هنوز هم مقامات ایران به آمادگی برای یافتن نوعی راه حل اشاره میکنند. ولی متاسفانه آمریکا و اتحادیه اروپا این پیشنهادها را رد کردهاند.
۷- ایران اورانیوم ذخیره نمیکند
اتهامهای مربوط به ذخیره اورانیوم غنیشده در ایران بیاساس است. ایران برای سوخت نیروگاه هستهای بوشهر سالانه به ۲۷ تن اورانیوم با غلظت ۳.۵ درصد نیاز دارد. تا این مقطع ایران فقط توانسته است هفت تن اورانیوم تولید کند، بنابراین برای تامین سوخت این نیروگاه حداقل به بیست تن دیگر نیاز دارد.
۸- پیشنهادهای مربوط به غنیسازی
در دوره اخیر بزرگترین نگرانی غرب و مهمترین موضوع در مذاکرات غنیسازی اورانیوم با غلظت بیست درصد بوده است. ایران بارها اعلام کرده است که این اورانیوم برای مصرف رآکتور تحقیقاتی تهران است و اگر ایران بتواند این نوع اورانیوم را از خارج وارد کند تولید آن را در داخل متوقف خواهد کرد. ولی طرف مقابل تاکنون چنین پیشنهادی را نپذیرفته است.
۹- مهار قدرت ایران
یکی از اتهامهای اصلی این است که اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد از آن علیه آمریکا و اسرائیل استفاده خواهد کرد. چنین اتهامی واقعا بیمعنا است، چون ایران به خوبی میداند که حمله یا تحریک کشورهایی که صاحب صدها و هزاران کلاهک هستهای هستند جنگی را دامن خواهد زد که به نابودی ایران منجر خواهد شد.
۱۰- تغییر رژیم را باید فراموش کرد
برخی معتقدند که دلیل ایران برای تولید سلاح هستهای نوعی تضمین یا مقابله با سیاست آمریکا برای تغییر حکومت در ایران است. ایران برای دفاع از خود در برابر تهاجم خارجی به سلاح هستهای اعتقاد ندارد و تجربه جنگ هشت ساله با عراق این را به خوبی نشان داد. در طول جنگ آمریکا و غرب به هر شکل ممکن از حکومت متجاوز حمایت کردند، ولی در نهایت همه میپذیرند که ایران بدون به کارگیری سلاحهای غیرمتعارف توانست به کشور نیرومندتری در منطقه بدل شود. در حالی که طی چند دهه اخیر موقعیت آمریکا و اسرائیل با وجود برخورداری از قدرت هستهای در منطقه خاورمیانه به شدت تضعیف شده است.
حسین موسویان مسئول سابق مذاکرات هستهای ایران در پایان این مطلب پیشنهاد میکند که محور اصلی یک توافق این است که ایران فتوای آیتالله خامنهای در مخالفت با تولید سلاح هستهای را عملی کرده و بر اساس آن بخش الحاقی پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، انپیتی، را امضا کند و در مقابل غرب حق مشروع ایران برای غنیسازی اورانیوم با غلظت زیر پنج درصد و زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی هستهای را بپذیرد.
چنین توافقی میتواند حق مشروع ایران برای غنیسازی اورانیوم بر اساس انپیتی را تامین کرده و در عین حال تضمین کند که ایران برای همیشه کشوری فاقد سلاح هستهای باقی خواهد ماند.