رقابت بر سر نفت: چگونه ایران قافیه را به عراق باخت؟

بر پایه آخرین گزارش ماهانه «اوپک»، سازمان کشورهای صادرکننده نفت، ایران از لحاظ تولید نفت در میان اعضای این سازمان به رده چهارم تنزل یافته است. گفت‌وگوی اقتصادی روز رادیوفردا با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی، به همین موضوع اختصاص دارد.

رادیوفردا: ایران حدود یک سال پیش بعد از عربستان سعودی، دومین تولیدکننده نفت در میان اعضای سازمان «اوپک» بود. آخرین گزارش ماهانه این سازمان نشان می‌دهد که در حال حاضر نه تنها عراق، بلکه کویت هم از لحاظ تولید روزانه نفت از ایران جلو افتاده است. پیش از پرداختن به دلایل و پیامد‌های این رویداد، این پرسش مطرح می‌شود که از لحاظ آماری چه تحولی در تولید نفت ایران طی چند سال گذشته به وجود آمده است؟

فریدون خاوند: سازمان «اوپک» دوازده عضو دارد که سی و یک تا سی و دو میلیون بشکه نفت در روز تولید می‌کنند، و تولیدکننده اصلی آن هم عربستان سعودی است با استخراج نزدیک به ده میلیون بشکه نفت در روز.

تا همین چند ماه پیش، ایران با فاصله زیاد بعد از عربستان سعودی، در میان اعضای اوپک تولیدکننده دوم بود. ولی ایران به تازگی این جایگاه را به عراق باخته و بر پایه گزارش ماه اوت سازمان اوپک، از کویت هم عقب افتاده و در رده چهارم قرار گرفته است.

در واقع ما از سه سال پیش به این طرف، شاهد افول دوباره در صنعت نفت ایران هستیم. در سال ۲۰۱۰، ایران سه میلیون و هفتصد هزار بشکه نفت در روز تولید می‌کرد که در اواخر سال ۲۰۱۱ این مقدار به سه میلیون و پانصد هزار بشکه رسید و بعد از ابتدای سال جاری این افول باز هم شدید‌تر شد: در ماه ژوئن تولید ایران به زیر سه میلیون بشکه در روز رسید و در ماه ژوییه به دو میلیون و ۸۱۷ هزار بشکه تنزل پیدا کرد.

در مجموع، طی دو سال گذشته، تولید نفت ایران حدود نهصد هزار تا یک میلیون بشکه در روز کمتر شده و به سطح ۲۳ سال پیش سقوط کرده است. در عوض، طی همین مدت دو سال، تولید نفت عراق حدود هفتصد هزار بشکه و تولید نفت کویت هم ۵۰۰ هزار بشکه در روز بیشتر شده و این دو کشور از ایران جلو افتاده‌اند.

آیا زوال تولید نفت ایران طی دو سال گذشته فقط ناشی از تحریم‌های خارجی علیه جمهوری اسلامی است یا عوامل دیگری هم در این زوال موثر بوده‌اند؟

تحریم‌های خارجی و پشت کردن شرکت‌های بزرگ بین‌المللی به میدان‌های نفتی ایران بدون تردید یکی از مهم‌ترین عوامل افول تولید نفت در ایران‌اند،‌‌ همان طور که حضور فعال این شرکت‌ها در عراق عامل اصلی اوج‌گیری صنعت نفت در این کشور است.

ولی در ورای این عامل، ضعف چشمگیر سرمایه‌گذاری داخلی در صنعت نفت ایران، همراه با سقوط شدید توان کار‌شناسی در جمع متولیان آن، آهنگ زوال تولید نفت را در ایران تند‌تر کرده است.

به گزارش شماری از منابع جمهوری اسلامی، بخشی از یارانه‌های نقدی که در چهارچوب قانون معروف به هدفمند کردن یارانه‌ها توزیع شده، از منابعی برداشت شده که در اصل به سرمایه‌گذاری در نفت و گاز ایران اختصاص داشته‌اند.

کاهش تولید نفت ایران و تنزل مقام این کشور در میان تولیدکنندگان اوپک، چه پیامد‌هایی دارد؟

کاهش نقش ایران در صحنه جهانی نفت، همزمان با اوج‌گیری عراق، یکی از مهم‌ترین دگرگونی‌های ژئواستراتژیکی چند سال اخیر را در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس به وجود آورده و شمار زیادی از رسانه‌های معتبر جهان هم به همین مسئله پرداخته‌اند.

بدین ترتیب هنگامی که رسانه‌های رسمی جمهوری اسلامی بر سر مسائلی موهوم چون تاثیر جنبش عدم تعهد بر روابط اقتصادی ایران بسیج شده‌اند و «کار‌شناسان مکتبی» نظام تهران در این زمینه رجزخوانی می‌کنند، ستون فقرات اقتصاد ایران که صنعت نفت آن باشد، زیر فشار رقیبان، در حال فرو ریختن است.

جمهوری اسلامی تصور می‌کند که عراق را زیر تسلط دارد و شماری از تحلیل‌گران مسائل خاورمیانه در غرب نیز افتادن عراق را در دایره نفوذ تهران برگشت‌ناپذیر می‌دانند. ولی سیر رویداد‌ها اوضاع را به سمت و سوی دیگری می‌کشاند که در بسیاری از سناریو‌ها نادیده گرفته می‌شد.

در واقع با حضور فعالانه غول‌های آمریکایی، اروپایی، چینی و روسی در میدان‌های نفتی عراق، این کشور بار دیگر در صحنه نفتی بین‌المللی به عنوان یک بازیگر مقتدر قد علم می‌کند. در عوض پشت کردن غول‌ها (از جمله روس‌ها و چینی‌ها) به میدان‌های نفتی ایران، این کشور را بیش از پیش در عرصه نفتی به حاشیه می‌برد.

با توجه به این تحول بزرگ، چگونه می‌توان انتظار داشت که روابط تهران و عراق دگرگون نشود؟ مگر این دو کشور، برای عرض اندام کردن در صحنه منطقه‌ای و جهانی، جز نفت منبع دیگری دارند؟

عراق که در حال حاضر روزانه سه میلیون و دویست هزار بشکه نفت تولید می‌کند، امیدوار است تا پایان سال جاری میلادی تولید خود را به سه میلیون و پانصد هزار بشکه در روز افزایش دهد. این انتظار کاملا واقع‌بینانه به نظر می‌رسد و در صورت تحقق آن، تولید عراق به سطح سی و سه سال پیش بازخواهد گشت.

در عوض ایران که سی و چهار سال پیش پنج میلیون و پانصد هزار بشکه نفت در روز تولید می‌کرد، حالا باید به دو میلیون و هفتصد تا هشتصد هزار بشکه در روز اکتفا کند و در انتظار سقوط بیشتری هم باشد. از همه مهم‌تر آن که عراق، با افزایش صادراتش، الزاما به بازار‌هایی رو می‌آورد که دروازه‌های خود را بر نفت ایران بسته‌اند.

در این شرایط رهبران عراق سخت بلندپرواز شده‌اند و امیدوارند کشورشان تا پنج سال دیگر با تولید دوازده میلیون بشکه در روز عربستان سعودی را پشت سر بگذارد. چنین امیدی چندان واقع‌بینانه به نظر نمی‌رسد. زیربنا‌های نفتی عراق، از بنادر گرفته تا شاه‌لوله‌های آن، در وضعیت بدی هستند. به علاوه امنیت هنوز به این کشور برنگشته و اوضاع سیاسی آن با ثبات فاصله زیادی دارد. از آن گذشته از لحاظ حقوقی هم تکلیف منابع نفتی عراق مشخص نیست، به‌ویژه در ارتباط با کشمکشی که میان بغداد و اقلیم کردستان وجود دارد.

به‌رغم همه این موانع، افزایش تولید نفت عراق به پنج تا شش میلیون بشکه در روز، در فاصله سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ میلادی، کاملا واقع‌بینانه به نظر می‌رسد. تا آن زمان تولید نفت ایران چقدر خواهد بود و اگر کاهش تولید و صادرات نفت در جمهوری اسلامی به روال کنونی ادامه پیدا کند، در روابط میان تهران (با درآمد‌های ارزی رو به زوال) و بغداد (با درآمد‌های ارزی رو به افزایش) کدام طرف دست بالا را خواهد داشت؟