با پایان گرفتن انتخابات هیئت رئیسه موقت، سیمای فراکسیونی و وزن جناحهای حکومتی در مجلس نهم مشخص شد. در این دوره برخلاف دورههای قبل که رئیس مجلس پیشاپیش در بحثهای داخلی یا در داخل فراکسیون اکثریت انتخاب میشد یا فاصله کاندیداها آن قدر زیاد بود که انتخاب را بیمعنا میساخت، رقابتی سنگین درگرفت، تا جایی که اعتراض برخی چهرههای حکومت و نزدیک به رهبری بلند شد که «تنش بر سر انتخابات ریاست مجلس بیسابقه است».
البته در مقاطعی چون انتخاب رئیس در دومین سال مجلس پنجم امکان رقابت جدی بین علیاکبر ناطق نوری و عبدالله نوری وجود داشت که با دخالت مستقیم رهبری عبدالله نوری مجبور به کنارهگیری شد. اما این بار رقابت نفسگیر و جدی بین علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل برقرار بود.
پس از مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس نهم بر اساس تعلق به لیستهای انتخاباتی، آرایش قوای مجلس از ۲۸۸ کرسی نمایندگی به شرح زیر بود:
جبهه متحد اصولگرایان ۱۱۶، منفردین ۹۹، جبهه پایداری ۳۴ نفر، شبه اصلاحطلبها ۲۰، جبهه ایستادگی ۱۲، عدالتطلبان ۴، جریان احمدینژاد ۲ و صدای ملت ۱
بدین ترتیب با توجه به موضعگیری و سلیقه سیاسی این جمع پیشبینی میشد که جبهه متحد، جبهه ایستادگی، شبه اصلاحطلبان و صدای ملت از علی لاریجانی حمایت کرده و جبهه پایداری، عدالتطلبان و جریان احمدینژاد از ریاست حداد عادل حمایت کنند. تمایل اکثریت منفردین نیز به طور طبیعی به سمت لاریجانی پیشبینی میشد. بنابراین ریاست علی لاریجانی بر مجلس نتیجه منطقی و طبیعی انتخابات بود.
اما طبق روال سابق اشارات مرکز اصلی قدرت (بیت رهبری) از بیرون مجلس میتوانست وضعیت را تغییر دهد. سپاه به نفع حداد عادل موضعگیری کرد. اما رهبری علیرغم این که فرزندان وی در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم به نفع جبهه پایداری سمتگیری کردند، در انتخابات هیئت رئیسه دخالت نکرد. با آن که مواضع حداد عادل به وی نزدیکتر است و وی بارها ناخرسندی خود از نحوه مدیریت مجلس لاریجانی را نشان داده بود، حمایت مستقیم از حداد به ضرر علی لاریجانی برای رهبر مقرون به صرفه نبود.
اما اتفاقاتی باعث شد تا ترکیب سیاسی منتخبین عوض شد و سیمای فراکسیونی جدیدی در مجلس شکل بگیرد. حساسیت بالا و بیسابقه پیرامون ریاست مجلس نهم که خود بخشی از وجود شکاف و رویارویی جدی در بلوک اصولگرایان است، باعث شد تا یارگیریها در مجلس هشتم حتی قبل از مرحله دوم انتخابات مجلس نهم شروع شود. ابتدا جمعی از طرفداران حداد عادل در اردوی مناطق جنگی نمایندگان مجلس در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ جلسه تشکیل دادند. حامیان ریاست لاریجانی در مدرسه عالی مطهری نیز در واکنش اقدام مشابهی انجام دادند.
رایزنیها پیرامون انتخاب رئیس مجلس نهم پس از پایان مرحله دوم انتخابات شکل جدیتری به خود گرفت. جبهه پایداری که از آغاز ورود به انتخابات موضعگیری سلبی نسبت به علی لاریجانی داشت و وی را از «ساکتین فتنه» و «متزلزل در ولایتمداری» میدانست از ابتدا روی خوش به ریاست حداد عادل نشان داد. آقاتهرانی، لنکرانی، صادق محصولی، حمید رسایی به صراحت حداد عادل را فردی «پویاتر» و «زندهتر» برای اداره جلسات مجلس معرفی کردند.
در مقابل کاظم جلالی رهبری جریان مدافع ریاست مجلسی علی لاریجانی ر بر عهده گرفت و وی را فردی شجاع و لایق برای دفاع از اقتدار و کیان مجلس توصیف نمود.
این رویارویی به جلسات و مانور قدرتهای دیگر انجامید. بخش نظامی - امنیتی جبهه متحد اصولگرایان که متشکل از جبهه ایستادگی و جبهه پایداری است علیرغم این که از علی لاریجانی در انتخابات حمایت کرده بود، راهش را جدا کرد. چهرههای شاخص این جریان نظیر علیرضا زاکانی، الیاس نادران، احمد توکلی و اسماعیل کوثری آشکارا تمایل خود نسبت به ریاست حداد عادل را نشان دادند. این دو گروه علیرغم تضاد مواضع با جبهه پایداری و صفآرایی جدی در مقابل همدیگر در انتخابات به وحدت تاکتیکی در مقابل ریاست لاریجانی روی آوردند.
بدین ترتیب حامیان حداد عادل از هواداران احمدینژاد، جبهه پایداری، جمعیت رهپویان، جمعیت ایثارگران تشکیل شدند. در واقع همه نیروهای سپاهی که در عرصه سیاست فعال هستند برای ریاست مجلسی حداد عادل متحد گشتند.
حامیان وی در جلسات مختلفی که برگزار کردند توانستند حداکثر ۹۰ نماینده را جمع کنند. آراء حداد در روز رایگیری برای هیئت رئیسه مجلس نهم نشان داد که ادعای این جریان در روز افتتاحیه مجلس مبنی بر رای ۱۳۷ نماینده به ریاست حداد عادل نادرست بوده است.
از آنجا که تعداد اعضای جبهه پایداری و طرفداران دولت روی هم ۳۹ نفر بیشتر نبوده است، لذا میتوان نتیجهگیری کرد که تعداد نمایندگان متعلق که جمعیت ایثارگران و رهپویان به همراه جذب از عناصر منفرد حداکثر ۵۰ نفر بوده است.
این جریان تصمیم گرفت تا عنوان فراکسیون اصولگرایان را برای خود حفظ کند که گویی تداوم فراکسیون اصولگرایان در مجلس هفتم و هشتم است. آنها با تعیین خطوط قرمزی پذیرای تمام طرفداران علی لاریجانی نشدند و در برخوردی انحصارگرایانه وانمود کردند که عنوان اصولگرایی فقط شامل آنها میشود.
سه نماینده روحانی احمد سالک، مرتضی آقاتهرانی و محمدرضا آشتیانی که گرایش سیاسی خاص به نفع جبهه پایداری و بخش افراطی جبهه متحد دارند با صدور فراخوانی از نمایندگان مجلس برای تشکیل فراکسیون اصولگرایان دعوت کردند. اما گرایش خاص سیاسی آنها باعث ناکامی طرح نمایش حمایت روحانیون از ریاست حداد عادل شد.
اما طرفداران علی لاریجانی در شکل مستقلی خود را سازمان دادند و عنوان فراکسیون رهروان ولایت را برای خود برگزیدند. آنها این فراکسیون را به عنوان بخشی از فراکسیون اصولگرایان معرفی کردند. اما خواستههای آنها مورد قبول فراکسیون رقیب قرار نگرفت و لذا این دو فراکسیون از ائتلاف تحت عنوان فراکسیون واحد اصولگرایان فاصله گرفتند و به صفبندی متمایز و مستقل روی آوردند.
حامیان ریاست علی لاریجانی از بخشهای عملگرا و سنتی جبهه متحد اصولگرایان هستند. شبه اصلاحطلبها و بخشهایی از منفردین نیز به این جمع پیوستند. اگرچه جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ماجرای ریاست مجلس نهم اعلام بیطرفی کردند، گرایش اعضای این جمع به ریاست علی لاریجانی بیشتر است. حضور سید محمد ابوترابی در فراکسیون اصولگرایان (حامیان ریاست مجلسی حداد عادل) با توجه به پیوند نزدیک وی با بیت رهبری بیشتر تصمیمی فردی به نظر میرسد.
تشکیل این فراکسیون ضمن این که تضمینکننده حفظ لاریجانی بر مسند ریاست مجلس بود، در عین حال با نمایش ارادت به رهبری کوشید تا هم تبلیغات طیف افراطی اصولگرایان مبنی بر وجود زاویه بین این گروه و مواضع رهبری را خنثی سازد و هم اعتماد رهبری را جلب کند.
حامیان علی لاریجانی ارقام ضد و نقیضی را برای شمار فراکسیون رهپویان معرفی کردند. اعداد از ۲۰۰ تا ۱۶۵ نفر در نوسان بود. اما طبق رایگیری برای ریاست لاریجانی در فراکسیون رهپویان که روز ۶ خرداد انجام شد، از ۱۵۳ نفر حاضر ۱۵۰ نفر به وی رای دادند. این تعداد نشان میدهد که لاریجانی توانسته است علاوه بر اعضای صدای ملت و جبهه ایستادگی اکثریت رای نمایندگان وابسته به جبهه متحد را از آن خود نموده و همچنین به طور نسبی بیشتر از میان منفردین یارگیری کند.
اصلاحطلبان در این دوره مجلس نیروهای شاخص بسیار کم دارند. افرادی که تحت حمایت حزب مردمسالاری انتخاب شدند از گرایش اصلاحطلبی خنثی و کمرنگی برخوردار هستند. اما فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس هشتم به همراه راهیافتگان منتسب به این جمع در مجلس نهم (در حدود ۲۰ نفر) آن گونه که شیخ قدرت علیخانی روایت کرده است تصمیم گرفتند که حضور فراکسیونی در مجلس نهم نداشته باشند.
برخی از نمایندگان اصلاحطلب چون مسعود پزشکیان تصمیم گرفتهاند تا فراکسیونی جدید را با مشارکت علی مطهری و جمعی از منفردین سازمان بدهند.
محمود احمدینژاد در روز افتتاحیه مجلس معاون پارلمانی خود را تغییر داد و لطفالله فروزنده از اعضای جبهه ایستادگی را به این جایگاه منصوب کرد تا به نوعی سمتگیری به نفع ریاست مجلسی حداد عادل نشان دهد.
پیش از تشکیل مجلس هشتم شورای نگهبان اعتبار انتخابات در ۸ حوزه را اعلام نکرده بود. بدین ترتیب با توجه به ابطال نتایج دو حوزه انتخاباتی از قبل تعداد نمایندگانی که میتوانستند در رایگیری برای هیئت رئیسه موقت مجلس حضور پیدا کنند ۲۸۰ نفر بودند. اما در جلسه رایگیری برای رئیس ۲۷۵ نفر و برای نواب رئیس ۲۷۸ نفر شرکت کردند.
علی لاریجانی توانست ۱۷۳ رای و حداد عادل ۱۰۰ رای کسب کنند. تفاوت این آرا با رایهای آنها در جلسات فراکسیونیشان نشان میدهد به ترتیب حداقل ۲۰ و ۱۷ نفر از منفردین و شبه اصلاحطلبها به علی لاریجانی و حداد عادل رای دادهاند.
انضباط تشکیلاتی فراکسیون رهروان ولایت بالا بود و منتخبین این فراکسیون توانستند ۹ نفر از ۱۲ عضو هیئت رئیسه را از آن خود کنند. به نظر میرسد بخشی از اعضای این فراکسیون ترجیح دادند تا به جای مصباحی مقدم سید محمد ابوترابی که در جلسه فراکسیون رای نیاورده بود را برای نائب رئیسی دوم برگزینند. وی منتخب فراکسیون هوادار ریاست حداد عادل برای نائب رئیسی اول بود.
حال با توجه به تحلیل آرا در انتخابات هیئت رئیسه موقت که به احتمال زیاد در هیئت رئیسه دائم نیز تکرار خواهد شد، میتوان سیمای فراکسیونی مجلس نهم را مشخص نمود. اولین اتفاق مهم که از قبل پیشبینی میشد فروپاشی اصولگرایان بود. دیگر جریان واحدی به نام اصولگرایان وجود خارجی ندارد و به چند گروه تجزیه شده است. نتایج انتخابات هیئت رئیسه این واقعیت را ثابت کرد و تلاشهای حاکمیت برای ایجاد وحدت مصنوعی و منتسب کردن انشقاق اصولگرایان به توطئه خارجی شکست خورد. برخلاف تصور نظام سیاسی، حذف و اخراج اصلاحطلبان منجر به تشکیل حاکمیت یکپارچه نشد و اینک واگرایی در داخل حاکمیت در مسیری محدودتر به منصه ظهور رسیده است.
اصرار جبهه پایداری و جمعیت رهپویان و ایثارگران برای مصادره کردن عنوان فراکسیون اصولگرایان نیز پاسخگو نیست.
بزرگترین فراکسیون مجلس نهم فراکسیون رهروان ولایت است که تعداد اعضای آن ۱۵۰ تا ۱۶۰ نفر است. این فراکسیون مورد پشتیبانی بخشهای سنتی، بازاری، پراگماتیست و روحانی جبهه متحد اصولگرایان است. همچنین گروه محسن رضایی، جبهه ایستادگی، نیز به آن تعلق دارد. حداقل ۵۰ نفر از منفردین نیز به این فراکسیون پیوستهاند.
احتمال تداوم همکاری بین جمعیت ایثارگران و رهپویان با جیهه متحد محتمل به نظر نمیرسد و ممکن است با توجه به درگیری در ایام انتخابات به سمت تشکیل فراکسیونهای جداگانه بروند. حضور در فراکسیونی به نام اصولگرایان ممکن است این مزیت را داشته تا دو گروه بدون این که به حل اختلافات بپردازند ائتلافی تاکتیکی را بروز دادند. این جریان بخش نظامی و امنیتی و طیف جدید کارگزاران حکومتی را نمایندگی میکند.
جمعیت رهپویان و ایثارگران در مجموع در این مجلس بین ۳۰ تا ۳۵ نفر عضو دارد. جبهه پایداری نیز در حد ۳۴ نفر. رای نازل مهدی کوچکزاده در انتخابات رئیسه (۲۰ رای) نشاندهنده وزن پایین این گروه در مجلس نهم است. از زاویهای میتوان رئیس شدن علی لاریجانی در مجلس را به منزله شکست این جبهه نامید. زیرا نطفه شکلگیری جبهه پایداری اعتراض به نحوه مدیریت علی لاریجانی و تعامل وی با منتقدین، هاشمی رفسنجانی و فراکسیون اقلیت بود.
میتوان پیشبینی کرد که حامیان دولت (۵ نفر) و بخشی از منفردین حداکثر ۱۰ نفر به فراکسیونهای فوق بپیوندند.
بدین ترتیب ۴۵ نماینده دیگر میمانند که میتوانند هدف سازماندهی برای تشکیل فراکسیون جدیدی تحت عنوان مستقلها قرار گیرند. بخشی از اصلاحطلبها و علی مطهری در اندیشه شکل دادن به این فراکسیون هستند.
به احتمال زیاد رقابت و ائتلاف بین چهار فراکسیون رهروان ولایت، جبهه پایداری، مستقلها و جمعیت ایثارگران و رهپویان سرنوشت تصمیمات مجلس نهم را تعیین خواهد کرد.
البته در مقاطعی چون انتخاب رئیس در دومین سال مجلس پنجم امکان رقابت جدی بین علیاکبر ناطق نوری و عبدالله نوری وجود داشت که با دخالت مستقیم رهبری عبدالله نوری مجبور به کنارهگیری شد. اما این بار رقابت نفسگیر و جدی بین علی لاریجانی و غلامعلی حداد عادل برقرار بود.
پس از مشخص شدن نتایج انتخابات مجلس نهم بر اساس تعلق به لیستهای انتخاباتی، آرایش قوای مجلس از ۲۸۸ کرسی نمایندگی به شرح زیر بود:
جبهه متحد اصولگرایان ۱۱۶، منفردین ۹۹، جبهه پایداری ۳۴ نفر، شبه اصلاحطلبها ۲۰، جبهه ایستادگی ۱۲، عدالتطلبان ۴، جریان احمدینژاد ۲ و صدای ملت ۱
بدین ترتیب با توجه به موضعگیری و سلیقه سیاسی این جمع پیشبینی میشد که جبهه متحد، جبهه ایستادگی، شبه اصلاحطلبان و صدای ملت از علی لاریجانی حمایت کرده و جبهه پایداری، عدالتطلبان و جریان احمدینژاد از ریاست حداد عادل حمایت کنند. تمایل اکثریت منفردین نیز به طور طبیعی به سمت لاریجانی پیشبینی میشد. بنابراین ریاست علی لاریجانی بر مجلس نتیجه منطقی و طبیعی انتخابات بود.
اما طبق روال سابق اشارات مرکز اصلی قدرت (بیت رهبری) از بیرون مجلس میتوانست وضعیت را تغییر دهد. سپاه به نفع حداد عادل موضعگیری کرد. اما رهبری علیرغم این که فرزندان وی در مرحله دوم انتخابات مجلس نهم به نفع جبهه پایداری سمتگیری کردند، در انتخابات هیئت رئیسه دخالت نکرد. با آن که مواضع حداد عادل به وی نزدیکتر است و وی بارها ناخرسندی خود از نحوه مدیریت مجلس لاریجانی را نشان داده بود، حمایت مستقیم از حداد به ضرر علی لاریجانی برای رهبر مقرون به صرفه نبود.
اما اتفاقاتی باعث شد تا ترکیب سیاسی منتخبین عوض شد و سیمای فراکسیونی جدیدی در مجلس شکل بگیرد. حساسیت بالا و بیسابقه پیرامون ریاست مجلس نهم که خود بخشی از وجود شکاف و رویارویی جدی در بلوک اصولگرایان است، باعث شد تا یارگیریها در مجلس هشتم حتی قبل از مرحله دوم انتخابات مجلس نهم شروع شود. ابتدا جمعی از طرفداران حداد عادل در اردوی مناطق جنگی نمایندگان مجلس در روزهای پایانی سال ۱۳۹۰ جلسه تشکیل دادند. حامیان ریاست لاریجانی در مدرسه عالی مطهری نیز در واکنش اقدام مشابهی انجام دادند.
رایزنیها پیرامون انتخاب رئیس مجلس نهم پس از پایان مرحله دوم انتخابات شکل جدیتری به خود گرفت. جبهه پایداری که از آغاز ورود به انتخابات موضعگیری سلبی نسبت به علی لاریجانی داشت و وی را از «ساکتین فتنه» و «متزلزل در ولایتمداری» میدانست از ابتدا روی خوش به ریاست حداد عادل نشان داد. آقاتهرانی، لنکرانی، صادق محصولی، حمید رسایی به صراحت حداد عادل را فردی «پویاتر» و «زندهتر» برای اداره جلسات مجلس معرفی کردند.
در مقابل کاظم جلالی رهبری جریان مدافع ریاست مجلسی علی لاریجانی ر بر عهده گرفت و وی را فردی شجاع و لایق برای دفاع از اقتدار و کیان مجلس توصیف نمود.
این رویارویی به جلسات و مانور قدرتهای دیگر انجامید. بخش نظامی - امنیتی جبهه متحد اصولگرایان که متشکل از جبهه ایستادگی و جبهه پایداری است علیرغم این که از علی لاریجانی در انتخابات حمایت کرده بود، راهش را جدا کرد. چهرههای شاخص این جریان نظیر علیرضا زاکانی، الیاس نادران، احمد توکلی و اسماعیل کوثری آشکارا تمایل خود نسبت به ریاست حداد عادل را نشان دادند. این دو گروه علیرغم تضاد مواضع با جبهه پایداری و صفآرایی جدی در مقابل همدیگر در انتخابات به وحدت تاکتیکی در مقابل ریاست لاریجانی روی آوردند.
بدین ترتیب حامیان حداد عادل از هواداران احمدینژاد، جبهه پایداری، جمعیت رهپویان، جمعیت ایثارگران تشکیل شدند. در واقع همه نیروهای سپاهی که در عرصه سیاست فعال هستند برای ریاست مجلسی حداد عادل متحد گشتند.
حامیان وی در جلسات مختلفی که برگزار کردند توانستند حداکثر ۹۰ نماینده را جمع کنند. آراء حداد در روز رایگیری برای هیئت رئیسه مجلس نهم نشان داد که ادعای این جریان در روز افتتاحیه مجلس مبنی بر رای ۱۳۷ نماینده به ریاست حداد عادل نادرست بوده است.
از آنجا که تعداد اعضای جبهه پایداری و طرفداران دولت روی هم ۳۹ نفر بیشتر نبوده است، لذا میتوان نتیجهگیری کرد که تعداد نمایندگان متعلق که جمعیت ایثارگران و رهپویان به همراه جذب از عناصر منفرد حداکثر ۵۰ نفر بوده است.
این جریان تصمیم گرفت تا عنوان فراکسیون اصولگرایان را برای خود حفظ کند که گویی تداوم فراکسیون اصولگرایان در مجلس هفتم و هشتم است. آنها با تعیین خطوط قرمزی پذیرای تمام طرفداران علی لاریجانی نشدند و در برخوردی انحصارگرایانه وانمود کردند که عنوان اصولگرایی فقط شامل آنها میشود.
سه نماینده روحانی احمد سالک، مرتضی آقاتهرانی و محمدرضا آشتیانی که گرایش سیاسی خاص به نفع جبهه پایداری و بخش افراطی جبهه متحد دارند با صدور فراخوانی از نمایندگان مجلس برای تشکیل فراکسیون اصولگرایان دعوت کردند. اما گرایش خاص سیاسی آنها باعث ناکامی طرح نمایش حمایت روحانیون از ریاست حداد عادل شد.
اما طرفداران علی لاریجانی در شکل مستقلی خود را سازمان دادند و عنوان فراکسیون رهروان ولایت را برای خود برگزیدند. آنها این فراکسیون را به عنوان بخشی از فراکسیون اصولگرایان معرفی کردند. اما خواستههای آنها مورد قبول فراکسیون رقیب قرار نگرفت و لذا این دو فراکسیون از ائتلاف تحت عنوان فراکسیون واحد اصولگرایان فاصله گرفتند و به صفبندی متمایز و مستقل روی آوردند.
حامیان ریاست علی لاریجانی از بخشهای عملگرا و سنتی جبهه متحد اصولگرایان هستند. شبه اصلاحطلبها و بخشهایی از منفردین نیز به این جمع پیوستند. اگرچه جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ماجرای ریاست مجلس نهم اعلام بیطرفی کردند، گرایش اعضای این جمع به ریاست علی لاریجانی بیشتر است. حضور سید محمد ابوترابی در فراکسیون اصولگرایان (حامیان ریاست مجلسی حداد عادل) با توجه به پیوند نزدیک وی با بیت رهبری بیشتر تصمیمی فردی به نظر میرسد.
تشکیل این فراکسیون ضمن این که تضمینکننده حفظ لاریجانی بر مسند ریاست مجلس بود، در عین حال با نمایش ارادت به رهبری کوشید تا هم تبلیغات طیف افراطی اصولگرایان مبنی بر وجود زاویه بین این گروه و مواضع رهبری را خنثی سازد و هم اعتماد رهبری را جلب کند.
حامیان علی لاریجانی ارقام ضد و نقیضی را برای شمار فراکسیون رهپویان معرفی کردند. اعداد از ۲۰۰ تا ۱۶۵ نفر در نوسان بود. اما طبق رایگیری برای ریاست لاریجانی در فراکسیون رهپویان که روز ۶ خرداد انجام شد، از ۱۵۳ نفر حاضر ۱۵۰ نفر به وی رای دادند. این تعداد نشان میدهد که لاریجانی توانسته است علاوه بر اعضای صدای ملت و جبهه ایستادگی اکثریت رای نمایندگان وابسته به جبهه متحد را از آن خود نموده و همچنین به طور نسبی بیشتر از میان منفردین یارگیری کند.
اصلاحطلبان در این دوره مجلس نیروهای شاخص بسیار کم دارند. افرادی که تحت حمایت حزب مردمسالاری انتخاب شدند از گرایش اصلاحطلبی خنثی و کمرنگی برخوردار هستند. اما فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس هشتم به همراه راهیافتگان منتسب به این جمع در مجلس نهم (در حدود ۲۰ نفر) آن گونه که شیخ قدرت علیخانی روایت کرده است تصمیم گرفتند که حضور فراکسیونی در مجلس نهم نداشته باشند.
برخی از نمایندگان اصلاحطلب چون مسعود پزشکیان تصمیم گرفتهاند تا فراکسیونی جدید را با مشارکت علی مطهری و جمعی از منفردین سازمان بدهند.
محمود احمدینژاد در روز افتتاحیه مجلس معاون پارلمانی خود را تغییر داد و لطفالله فروزنده از اعضای جبهه ایستادگی را به این جایگاه منصوب کرد تا به نوعی سمتگیری به نفع ریاست مجلسی حداد عادل نشان دهد.
پیش از تشکیل مجلس هشتم شورای نگهبان اعتبار انتخابات در ۸ حوزه را اعلام نکرده بود. بدین ترتیب با توجه به ابطال نتایج دو حوزه انتخاباتی از قبل تعداد نمایندگانی که میتوانستند در رایگیری برای هیئت رئیسه موقت مجلس حضور پیدا کنند ۲۸۰ نفر بودند. اما در جلسه رایگیری برای رئیس ۲۷۵ نفر و برای نواب رئیس ۲۷۸ نفر شرکت کردند.
علی لاریجانی توانست ۱۷۳ رای و حداد عادل ۱۰۰ رای کسب کنند. تفاوت این آرا با رایهای آنها در جلسات فراکسیونیشان نشان میدهد به ترتیب حداقل ۲۰ و ۱۷ نفر از منفردین و شبه اصلاحطلبها به علی لاریجانی و حداد عادل رای دادهاند.
انضباط تشکیلاتی فراکسیون رهروان ولایت بالا بود و منتخبین این فراکسیون توانستند ۹ نفر از ۱۲ عضو هیئت رئیسه را از آن خود کنند. به نظر میرسد بخشی از اعضای این فراکسیون ترجیح دادند تا به جای مصباحی مقدم سید محمد ابوترابی که در جلسه فراکسیون رای نیاورده بود را برای نائب رئیسی دوم برگزینند. وی منتخب فراکسیون هوادار ریاست حداد عادل برای نائب رئیسی اول بود.
حال با توجه به تحلیل آرا در انتخابات هیئت رئیسه موقت که به احتمال زیاد در هیئت رئیسه دائم نیز تکرار خواهد شد، میتوان سیمای فراکسیونی مجلس نهم را مشخص نمود. اولین اتفاق مهم که از قبل پیشبینی میشد فروپاشی اصولگرایان بود. دیگر جریان واحدی به نام اصولگرایان وجود خارجی ندارد و به چند گروه تجزیه شده است. نتایج انتخابات هیئت رئیسه این واقعیت را ثابت کرد و تلاشهای حاکمیت برای ایجاد وحدت مصنوعی و منتسب کردن انشقاق اصولگرایان به توطئه خارجی شکست خورد. برخلاف تصور نظام سیاسی، حذف و اخراج اصلاحطلبان منجر به تشکیل حاکمیت یکپارچه نشد و اینک واگرایی در داخل حاکمیت در مسیری محدودتر به منصه ظهور رسیده است.
اصرار جبهه پایداری و جمعیت رهپویان و ایثارگران برای مصادره کردن عنوان فراکسیون اصولگرایان نیز پاسخگو نیست.
بزرگترین فراکسیون مجلس نهم فراکسیون رهروان ولایت است که تعداد اعضای آن ۱۵۰ تا ۱۶۰ نفر است. این فراکسیون مورد پشتیبانی بخشهای سنتی، بازاری، پراگماتیست و روحانی جبهه متحد اصولگرایان است. همچنین گروه محسن رضایی، جبهه ایستادگی، نیز به آن تعلق دارد. حداقل ۵۰ نفر از منفردین نیز به این فراکسیون پیوستهاند.
احتمال تداوم همکاری بین جمعیت ایثارگران و رهپویان با جیهه متحد محتمل به نظر نمیرسد و ممکن است با توجه به درگیری در ایام انتخابات به سمت تشکیل فراکسیونهای جداگانه بروند. حضور در فراکسیونی به نام اصولگرایان ممکن است این مزیت را داشته تا دو گروه بدون این که به حل اختلافات بپردازند ائتلافی تاکتیکی را بروز دادند. این جریان بخش نظامی و امنیتی و طیف جدید کارگزاران حکومتی را نمایندگی میکند.
جمعیت رهپویان و ایثارگران در مجموع در این مجلس بین ۳۰ تا ۳۵ نفر عضو دارد. جبهه پایداری نیز در حد ۳۴ نفر. رای نازل مهدی کوچکزاده در انتخابات رئیسه (۲۰ رای) نشاندهنده وزن پایین این گروه در مجلس نهم است. از زاویهای میتوان رئیس شدن علی لاریجانی در مجلس را به منزله شکست این جبهه نامید. زیرا نطفه شکلگیری جبهه پایداری اعتراض به نحوه مدیریت علی لاریجانی و تعامل وی با منتقدین، هاشمی رفسنجانی و فراکسیون اقلیت بود.
میتوان پیشبینی کرد که حامیان دولت (۵ نفر) و بخشی از منفردین حداکثر ۱۰ نفر به فراکسیونهای فوق بپیوندند.
بدین ترتیب ۴۵ نماینده دیگر میمانند که میتوانند هدف سازماندهی برای تشکیل فراکسیون جدیدی تحت عنوان مستقلها قرار گیرند. بخشی از اصلاحطلبها و علی مطهری در اندیشه شکل دادن به این فراکسیون هستند.
به احتمال زیاد رقابت و ائتلاف بین چهار فراکسیون رهروان ولایت، جبهه پایداری، مستقلها و جمعیت ایثارگران و رهپویان سرنوشت تصمیمات مجلس نهم را تعیین خواهد کرد.