با نزدیکتر شدن به زمان برگزاری رقابتهای المپیک لندن، حجم تنش و حاشیه در اغلب تیمهای اعزامی ایران رو به فزونی است، حاشیههای مخربی که هر بار در المپیکهای پیشین چهره کرد، شکستهایی سنگین و دور از انتظار برای کاروان ورزش ایران رقم زد.
در تازهترین حاشیهها و در واکنش به برکناری رئیس فدراسیون قایقرانی، پاروزنهای ایرانی که سهمیه گرفته بودند، به نشانه اعتراض از حضور در المپیک لندن انصراف دادند.
محسن شادی، پاروزن رشته روئینگ، در این باره گفت: «بدون هیچ دلیلی رئیس فدراسیونی که برای این رشته مانند پدر بود را برکنار میکنند. هر کاری که میخواهند انجام دهند، اما بدانند که ورزشکاران المپیکی قایقرانی در المپیک شرکت نخواهند کرد. تا زمانی که رئیس برکنار شده برنگردد، وضعیت همین است و هیچ تغییری نخواهد کرد.»
پیش از این، میلاد وزیری، ملیپوش المپیکی تیراندازی با کمان، نیز با نارضایتی از برکناری مربیانش، از حضور در تمرینات خودداری کرده و گفته بود: «مدیر تیمهای ملی با اقدامات مغرضانهاش تیشه به ریشه تیراندازی با کمان زده.»
پیش از او هم محمدرضا رودکی، جودوکای المپیکی ایران، در اعتراض به «وضعیت موجود» مدتی از تیم ملی کنارهگیری کرد.
اما در کنار حواشی و تنشهایی که پیرامون برخی دیگر از رشتههای اعزامی به المپیک وجود دارد، به نظر میرسد سه سرمربی در سه تیم ملی مختلف، به جای هشدار دادن در رسانهها، بیان مکرر مشکلات و درخواست برای حل و فصل آن از سوی مسئولان، رویهای متفاوت در پیش گرفتهاند.
این سه نفر مسئولیت خود را از حیطه مسائل فنی فراتر برده و شخصاً، حفاظت از تیمهای متبوعشان مقابل «حاشیههای پیش المپیکی» را عهدهدار شدهاند.
رسول خادم در کشتی آزاد، محمد بنا در کشتی فرنگی و کوروش باقری در وزنهبرداری، سکانداران سه تیم پر امید در کاروان ورزش ایران هستند. هر سه نفر، غیر از مسائل فنی و درون اردویی، کلیه امور جنبی تیمهای خود را نیز مدیریت میکنند.
آنها بر حسب شناخت و احاطهای که نسبت به «المپیک» دارند و لمس ناکامی در المپیاد پیشین، از تعدد افراد ذیربط در تیمهای خود کاستهاند، یعنی بخش عمدهای از بار کادر اجرایی فدراسیونهای متبوع را نیز به عهده گرفتهاند تا به همان نسبت، حاشیهها را هم به حداقل برسانند. تعداد مسئولها را کاستهاند تا به میزان مسئولیت خود بیفزایند، همان روشی که کارلوس کیروش نیز با حذف سرپرست، در تیم ملی فوتبال ایران در پیش گرفته است.
پناه گرفتن کشتیگیران در زورخانه
در هیاهوی معمول قبل از المپیک، حضور متناوب اعضای تیم ملی کشتی آزاد ایران در زورخانههای مختلف، از نگاه پرسشگر منتقدان و صاحبنظران این رشته ورزشی پنهان مانده است.
در تعطیلات نوروز، حضور در زورخانه آتشنشانی برای میل گرفتن و کباده کشیدن توسط ملیپوشان کشتی، فقط یک اتفاق یا حرکتی برای ایجاد تنوع در تمرینات یکنواخت نبود، بلکه خود تمرینات بود و بخشی از برنامههای اصلی تیم ملی!
آزادکارها که پیش از این فقط برای حضور در مراسم مرسوم گلریزان در ماه رمضان به زورخانه میرفتند، چند نوبت تمرین سنگین ورزش باستانی در زورخانه نامجو را سپری کردند.
اما هدف رسول خادم از گسیل کشتیگیران به گود زورخانه چیست؟
او که خود تالیفاتی هم درباره جامعهشناسی پهلوانی دارد، سال ۱۳۷۱ در ۲۱ سالگی و در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی مجله دنیای ورزش با اشاره به سنین نوجوانیاش میگوید:
«وقتی در مسابقات نوجوانان خراسان که در تایباد برگزار شد در وزن ۳۵ کیلوگرم سوم شدم، به پدرم گفتم دیگر کشتی نمیگیرم و میخواهم باستانیکار شوم. او نیز پذیرفت و من تا قبل از تغییر رای و بازگشت مجدد به روی تشک، فقط در زورخانه ورزش میکردم.»
زورخانه برای رسول خادم که پرافتخارترین آزادکار کشتی ایران در چهار دهه اخیر است، بعداً چند نوبت دیگر نیز در مقاطع مختلف زمانی، میزبان تلاش او شد در احیا، بازسازی و تمدد همهجانبه، برای ایجاد تحولی سریع که بازگشت موفق به روی تشک کشتی را ضمانت کند.
رسول خادم غیر از تجویز این نسخه موثر به شاگردانش، قصد دارد در آستانه المپیک لندن و برای ایمن نگه داشتن اعضای تیم ملی از گزند حاشیهها، آنها را از گود زورخانه مهیای درخشش در استادیوم اکسل لندن کند.
ایجاد پیوند تاریخی بین نسل هزاره جدید میلادی در کشتی ایران با اسلاف بلندآوازهشان نیز از نتایج پناه بردن ملیپوشان به محیط زورخانه است. تقریباً تمام اعضای نسل اول کشتی ایران در اواخر دهه چهل و نیمه اول دهه ۵۰ میلادی، یا محصول زورخانههای تهران، تبریز و قزوین بودند یا گود کشتی چوخه در خراسان، یا گود نمناک کشتی لوچو در مازندران.
جدا از این که پیشینه و نشانههای وجود زورخانهها تا قبل از اسلام و معابد مهری در روم باستان نیز امتداد دارد، این ورزش بخشی از فرهنگ باستانی ایران زمین است.
از ادبیات اساطیری گرفته تا حتی پهلوانان شاعر نظیر پوریای ولی که نگرششان به گود کشتی، محدود به زمین خوردن یا زمین زدن نبود.
در حقیقت، امروز اعضای تیم ملی کشتی آزاد ایران با پوشیدن تنکههای ورزش باستانی و حضور در زورخانهها برای درخشش در المپیک، از حربهای بهره میگیرند که نه اردوی روسیه از آن برخوردار است و نه آمریکا یا سایر حریفان.
آنها که به قدر کفایت وزنه زدهاند، زیر گرفتهاند، دویدهاند و تمرینات تکنیکی را از سر گذراندهاند، حالا با چرخ زدن در میانه میدان و در پی انطباق حرکتشان با ضرب مرشد، ریتم مناسب ذهنی و جسمانی برای رزم در المپیک لندن را جستجو میکنند.
در تازهترین حاشیهها و در واکنش به برکناری رئیس فدراسیون قایقرانی، پاروزنهای ایرانی که سهمیه گرفته بودند، به نشانه اعتراض از حضور در المپیک لندن انصراف دادند.
محسن شادی، پاروزن رشته روئینگ، در این باره گفت: «بدون هیچ دلیلی رئیس فدراسیونی که برای این رشته مانند پدر بود را برکنار میکنند. هر کاری که میخواهند انجام دهند، اما بدانند که ورزشکاران المپیکی قایقرانی در المپیک شرکت نخواهند کرد. تا زمانی که رئیس برکنار شده برنگردد، وضعیت همین است و هیچ تغییری نخواهد کرد.»
پیش از این، میلاد وزیری، ملیپوش المپیکی تیراندازی با کمان، نیز با نارضایتی از برکناری مربیانش، از حضور در تمرینات خودداری کرده و گفته بود: «مدیر تیمهای ملی با اقدامات مغرضانهاش تیشه به ریشه تیراندازی با کمان زده.»
پیش از او هم محمدرضا رودکی، جودوکای المپیکی ایران، در اعتراض به «وضعیت موجود» مدتی از تیم ملی کنارهگیری کرد.
اما در کنار حواشی و تنشهایی که پیرامون برخی دیگر از رشتههای اعزامی به المپیک وجود دارد، به نظر میرسد سه سرمربی در سه تیم ملی مختلف، به جای هشدار دادن در رسانهها، بیان مکرر مشکلات و درخواست برای حل و فصل آن از سوی مسئولان، رویهای متفاوت در پیش گرفتهاند.
این سه نفر مسئولیت خود را از حیطه مسائل فنی فراتر برده و شخصاً، حفاظت از تیمهای متبوعشان مقابل «حاشیههای پیش المپیکی» را عهدهدار شدهاند.
رسول خادم در کشتی آزاد، محمد بنا در کشتی فرنگی و کوروش باقری در وزنهبرداری، سکانداران سه تیم پر امید در کاروان ورزش ایران هستند. هر سه نفر، غیر از مسائل فنی و درون اردویی، کلیه امور جنبی تیمهای خود را نیز مدیریت میکنند.
پناه گرفتن کشتیگیران در زورخانه
در هیاهوی معمول قبل از المپیک، حضور متناوب اعضای تیم ملی کشتی آزاد ایران در زورخانههای مختلف، از نگاه پرسشگر منتقدان و صاحبنظران این رشته ورزشی پنهان مانده است.
در تعطیلات نوروز، حضور در زورخانه آتشنشانی برای میل گرفتن و کباده کشیدن توسط ملیپوشان کشتی، فقط یک اتفاق یا حرکتی برای ایجاد تنوع در تمرینات یکنواخت نبود، بلکه خود تمرینات بود و بخشی از برنامههای اصلی تیم ملی!
آزادکارها که پیش از این فقط برای حضور در مراسم مرسوم گلریزان در ماه رمضان به زورخانه میرفتند، چند نوبت تمرین سنگین ورزش باستانی در زورخانه نامجو را سپری کردند.
اما هدف رسول خادم از گسیل کشتیگیران به گود زورخانه چیست؟
او که خود تالیفاتی هم درباره جامعهشناسی پهلوانی دارد، سال ۱۳۷۱ در ۲۱ سالگی و در مصاحبه با ویژهنامه نوروزی مجله دنیای ورزش با اشاره به سنین نوجوانیاش میگوید:
«وقتی در مسابقات نوجوانان خراسان که در تایباد برگزار شد در وزن ۳۵ کیلوگرم سوم شدم، به پدرم گفتم دیگر کشتی نمیگیرم و میخواهم باستانیکار شوم. او نیز پذیرفت و من تا قبل از تغییر رای و بازگشت مجدد به روی تشک، فقط در زورخانه ورزش میکردم.»
زورخانه برای رسول خادم که پرافتخارترین آزادکار کشتی ایران در چهار دهه اخیر است، بعداً چند نوبت دیگر نیز در مقاطع مختلف زمانی، میزبان تلاش او شد در احیا، بازسازی و تمدد همهجانبه، برای ایجاد تحولی سریع که بازگشت موفق به روی تشک کشتی را ضمانت کند.
رسول خادم غیر از تجویز این نسخه موثر به شاگردانش، قصد دارد در آستانه المپیک لندن و برای ایمن نگه داشتن اعضای تیم ملی از گزند حاشیهها، آنها را از گود زورخانه مهیای درخشش در استادیوم اکسل لندن کند.
ایجاد پیوند تاریخی بین نسل هزاره جدید میلادی در کشتی ایران با اسلاف بلندآوازهشان نیز از نتایج پناه بردن ملیپوشان به محیط زورخانه است. تقریباً تمام اعضای نسل اول کشتی ایران در اواخر دهه چهل و نیمه اول دهه ۵۰ میلادی، یا محصول زورخانههای تهران، تبریز و قزوین بودند یا گود کشتی چوخه در خراسان، یا گود نمناک کشتی لوچو در مازندران.
جدا از این که پیشینه و نشانههای وجود زورخانهها تا قبل از اسلام و معابد مهری در روم باستان نیز امتداد دارد، این ورزش بخشی از فرهنگ باستانی ایران زمین است.
از ادبیات اساطیری گرفته تا حتی پهلوانان شاعر نظیر پوریای ولی که نگرششان به گود کشتی، محدود به زمین خوردن یا زمین زدن نبود.
در حقیقت، امروز اعضای تیم ملی کشتی آزاد ایران با پوشیدن تنکههای ورزش باستانی و حضور در زورخانهها برای درخشش در المپیک، از حربهای بهره میگیرند که نه اردوی روسیه از آن برخوردار است و نه آمریکا یا سایر حریفان.
آنها که به قدر کفایت وزنه زدهاند، زیر گرفتهاند، دویدهاند و تمرینات تکنیکی را از سر گذراندهاند، حالا با چرخ زدن در میانه میدان و در پی انطباق حرکتشان با ضرب مرشد، ریتم مناسب ذهنی و جسمانی برای رزم در المپیک لندن را جستجو میکنند.