رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران میگوید اسبی که این روزها در نمایش «عرق خورشید، اشک ماه» به کارگردانی آتیلا پسیانی بازی میکند، مدارک شناسایی و بهداشتی ندارد و ممکن است ناقل بیماری خطرناک مشمِشه باشد.
مشمشه بیماری باکتریایی واگیردار خطرناکی است که بیشتر در تکسمیها دیده می شود. این بیماری در میان اسبها بیشتر دیده شده و از بیماریهای مشترک انسان و دام به شمار میرود.
به گفته رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران، این اسب در شرایط مناسبی نگهداری نمیشود و تغذیه مناسبی ندارد.
رادیوفردا در این باره با پیام محبی، رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران و نایب رئیس جامعه دامپزشکان ایران، گفتوگو کرده و ابتدا از او پرسیده است که بیمارستان دامپزشکی تهران چگونه از شرایط نامناسب نگهداری و سلامت این اسب مطلع شده است؟
پیام محبی در تهران: یک سری گزارش رسیده بود هم به جامعه دامپزشکان و هم به انجمن حمایت از حیوانات که این حیوان از شرایط خوب بهداشتی آنجا برخوردار نیست. با هماهنگی که ما کردیم یعنی من و آقای دکتر آل داود، رئیس انجمن حمایت از حیوانات، با آقای دکتر جهانپیما، رئیس شبکه دامپزشکی شهر تهران داشتیم، ایشان هم نهایت همکاری را کردند. حتی خارج ساعت اداری حکم ماموریت زدند. یکی از کارشناسانشان آقای دکتر جمالی با ما آمدند. ما رفتیم بازدید کنیم ببینیم چه خبر است آنجا.
وقتی رفتید دقیقا این اسب در چه موقعیتی نگهداری میشد؟
ما وقتی رفتیم آنجا اسب روی صحنه بود. همکاری نکردند عوامل تئاتر شهر. البته من برایشان توضیح دادم گفتم اگر این اسب خدای نکرده مشکلی داشته باشد بعدا مشکل بیشتری برای شما ایجاد میشود. اول رفتیم محل اسب را بازدید کردیم و واقعا این محل تاسفبار بود. من واقعا شرمم آمد که افراد هنری سر نزده بودند به محل نگهداری این اسب که کنار آشغالهای پشت تئاتر شهر یک جایی را درست کردند دقیقا که با ایرانیت جدا شده بود و زیر پایش پر آشغال. حتی من آخور این اسب را نگاه کردم غذایش فقط کاه بود. بعد یک اتاقی آن کنار بود که فقط مال مهتر بود. خواهش کردم در آنجا را باز کنند که ما ببینیم آنجا چه خبر است. وقتی در را باز کردند... فقط من میخواستم ببینم دارویی چیزی به این میزدند یا نه. برای این که به ما گزارش شده بود که به این حیوان احتمالا مخدر میزنند که این حیوان این قدر آرام است. آن تو من دیدم یک رختخوابی روی زمین است کنار همان آشغالها که محل خوابیدن آن آقای مهتر بود.
این آقای مهتر دقیقا از کجا آمده بود؟ این اسب اصلا از کجا آمده؟
کارشناسی سازمان دامپزشکی اول پرسیدند که مدارک هویتیاش را بدهند. اینها گفتند مدارک هویتی ندارد. گفتیم خب مالکش کیست؟ گفتند شخصی به نام آقای نمازی. آقای نمازی با من صحبت کرد که آقا من ۵۰ سال است کارم این است و شما نمیدانید. حتی ایشان این قدر اطلاع نداشت که کسی که از یک اسب نگهداری میکند شش ماه یک بار موظف است از سازمان دامپزشکی بخواهد که سازمان بیاید تست انجام دهد و سازمان رایگان این کار را انجام میدهد. به خاطر این که مشمشه بسیار بیماری خطرناکی است و ایران هم جزء کشورهایی است که آلوده به این مسئله هست. خب مسائل هویتی حیوان را خواستیم، اول این اسب را به ما معرفی کردند اسبی به نام شبخیز از باشگاهی به نام باشگاه هنرمندان. کارشناس سازمان مدارکش آنجا بود، چک کردند دیدند چنین باشگاهی اصلا وجود ندارد. گفتند از باشگاهی است توی چیتگر که بعد با مالک آن باشگاه صحبت کردیم مالک تایید نکرد که این اسب مال آن باشگاه است. دوباره بعد از یک مدت به ما گفتند نه این اسب یک اسبی است به نام بلک از باشگاهی به نام جوانمردان. که چنین باشگاهی هم نبود. امروز صبح قرار بود مدارک هویتی این را بیاورند رفتند استعلامی گرفتند از شبکه دامپزشکی شهریار یک شخصی به نام دهقان یک اسبی به نام جانی. این شد سومین اسم برای این اسب... و باشگاهی به نام دهقان گفتند مالک این اسب است. با وجود این که این حیوان میکروچیپ ندارد و داغ هم نداشت، اصلا قابل اثبات نیست که این حیوان آن حیوان هست یا نیست. و من با رئیس شبکه دامپزشکی شهریار خودم صحبت کردم، ایشان گفتند من به هیچ عنوان نمیتوانم تایید کنم که این همان اسب است. فقط به ما گفتند که شما تایید کنید که آمدید باشگاه دهقان و جانی را دیدید. ما هم گفتیم بله ما چهار ماه پیش آمدیم باشگاه دهقان و جانی را دیدیم.
خود این نمیتواند یک روند غیرقانونی باشد؟
ما هم احساس میکنیم اینجا یک دستهایی توی کار است که هویت حیوان عوض شود. حتی میتوانند خود حیوان را هم عوض کنند ظرف ۲۴ ساعت. چون یک حیوانی بود نه داغ داشت نه میکروچیپ داشت و نه علامت خاصی من روی صورت یا دست و پایش دیدم...
خب، شما برای این منظور برای جلوگیری از این مسئله چارهای اندیشیدید؟
حالا بچههای خبرنگارها خودشان جریانی را راه انداخته بودند که آنجا مراقب باشند که اگر اسب را خواستند جابه جا کنند ببینند. یا از مردم بخواهند اگر واقعا دیدند در تئاتر شهر این اسب را جا به جا میکنند گزارش کنند. ولی منطقی این است که عوامل تئاتر شهر خودشان همکاری کنند برای این که... این هم توضیح بدهم که اولش حتی آمدند به ما گفتند که نه، اینها با ما میخواهند دشمنی کنند کسانی که گزارش کردند، دروغ میگویند با آقای پسیانی دشمناند...
آیا شما نمونههایی برداشتید برای آزمایش که نتیجهاش مشخص شود به زودی؟
ما یک نمونه خون از این حیوان گرفتیم و داریم سعی میکنیم که بتوانیم ثابت کنیم که آیا این دارویی مصرف کرده یا نه. ولی هنوز نتیجه آزمایش را نداریم.
گفتید وقتی که رفتید این اسب را ببینید اسب روی صحنه بود. واکنش بازیگران تئاتر چه بود؟
ما زمانی که رفتیم ما را اجازه ندادند که وسط صحنه برویم. برای این که تا زمانی که ما را راه دادند اصلا در تئاتر شهر اولش شوخی گرفته بودند داستان را. بعد دیگر اجرا شروع شده بود و ما را نگذاشتند موقع اجرا برویم. ما را بعد از اجرا بردند روی صحنه. من خواهش کردم اسب را نبرند از صحنه بیرون، روی صحنه ببینیم اسب را. من آن آقایان را ندیدم. ولی یکی از خبرنگاران امروز به من گفت آقای جیانیان مثل این که ۱۰ روز است خودشان علائمی مثل آنفلوآنزا دارند که این خودش جای بررسی دارد.
مشمشه بیماری باکتریایی واگیردار خطرناکی است که بیشتر در تکسمیها دیده می شود. این بیماری در میان اسبها بیشتر دیده شده و از بیماریهای مشترک انسان و دام به شمار میرود.
به گفته رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران، این اسب در شرایط مناسبی نگهداری نمیشود و تغذیه مناسبی ندارد.
Your browser doesn’t support HTML5
رادیوفردا در این باره با پیام محبی، رئیس بیمارستان دامپزشکی تهران و نایب رئیس جامعه دامپزشکان ایران، گفتوگو کرده و ابتدا از او پرسیده است که بیمارستان دامپزشکی تهران چگونه از شرایط نامناسب نگهداری و سلامت این اسب مطلع شده است؟
پیام محبی در تهران: یک سری گزارش رسیده بود هم به جامعه دامپزشکان و هم به انجمن حمایت از حیوانات که این حیوان از شرایط خوب بهداشتی آنجا برخوردار نیست. با هماهنگی که ما کردیم یعنی من و آقای دکتر آل داود، رئیس انجمن حمایت از حیوانات، با آقای دکتر جهانپیما، رئیس شبکه دامپزشکی شهر تهران داشتیم، ایشان هم نهایت همکاری را کردند. حتی خارج ساعت اداری حکم ماموریت زدند. یکی از کارشناسانشان آقای دکتر جمالی با ما آمدند. ما رفتیم بازدید کنیم ببینیم چه خبر است آنجا.
وقتی رفتید دقیقا این اسب در چه موقعیتی نگهداری میشد؟
ما وقتی رفتیم آنجا اسب روی صحنه بود. همکاری نکردند عوامل تئاتر شهر. البته من برایشان توضیح دادم گفتم اگر این اسب خدای نکرده مشکلی داشته باشد بعدا مشکل بیشتری برای شما ایجاد میشود. اول رفتیم محل اسب را بازدید کردیم و واقعا این محل تاسفبار بود. من واقعا شرمم آمد که افراد هنری سر نزده بودند به محل نگهداری این اسب که کنار آشغالهای پشت تئاتر شهر یک جایی را درست کردند دقیقا که با ایرانیت جدا شده بود و زیر پایش پر آشغال. حتی من آخور این اسب را نگاه کردم غذایش فقط کاه بود. بعد یک اتاقی آن کنار بود که فقط مال مهتر بود. خواهش کردم در آنجا را باز کنند که ما ببینیم آنجا چه خبر است. وقتی در را باز کردند... فقط من میخواستم ببینم دارویی چیزی به این میزدند یا نه. برای این که به ما گزارش شده بود که به این حیوان احتمالا مخدر میزنند که این حیوان این قدر آرام است. آن تو من دیدم یک رختخوابی روی زمین است کنار همان آشغالها که محل خوابیدن آن آقای مهتر بود.
این آقای مهتر دقیقا از کجا آمده بود؟ این اسب اصلا از کجا آمده؟
کارشناسی سازمان دامپزشکی اول پرسیدند که مدارک هویتیاش را بدهند. اینها گفتند مدارک هویتی ندارد. گفتیم خب مالکش کیست؟ گفتند شخصی به نام آقای نمازی. آقای نمازی با من صحبت کرد که آقا من ۵۰ سال است کارم این است و شما نمیدانید. حتی ایشان این قدر اطلاع نداشت که کسی که از یک اسب نگهداری میکند شش ماه یک بار موظف است از سازمان دامپزشکی بخواهد که سازمان بیاید تست انجام دهد و سازمان رایگان این کار را انجام میدهد. به خاطر این که مشمشه بسیار بیماری خطرناکی است و ایران هم جزء کشورهایی است که آلوده به این مسئله هست. خب مسائل هویتی حیوان را خواستیم، اول این اسب را به ما معرفی کردند اسبی به نام شبخیز از باشگاهی به نام باشگاه هنرمندان. کارشناس سازمان مدارکش آنجا بود، چک کردند دیدند چنین باشگاهی اصلا وجود ندارد. گفتند از باشگاهی است توی چیتگر که بعد با مالک آن باشگاه صحبت کردیم مالک تایید نکرد که این اسب مال آن باشگاه است. دوباره بعد از یک مدت به ما گفتند نه این اسب یک اسبی است به نام بلک از باشگاهی به نام جوانمردان. که چنین باشگاهی هم نبود. امروز صبح قرار بود مدارک هویتی این را بیاورند رفتند استعلامی گرفتند از شبکه دامپزشکی شهریار یک شخصی به نام دهقان یک اسبی به نام جانی. این شد سومین اسم برای این اسب... و باشگاهی به نام دهقان گفتند مالک این اسب است. با وجود این که این حیوان میکروچیپ ندارد و داغ هم نداشت، اصلا قابل اثبات نیست که این حیوان آن حیوان هست یا نیست. و من با رئیس شبکه دامپزشکی شهریار خودم صحبت کردم، ایشان گفتند من به هیچ عنوان نمیتوانم تایید کنم که این همان اسب است. فقط به ما گفتند که شما تایید کنید که آمدید باشگاه دهقان و جانی را دیدید. ما هم گفتیم بله ما چهار ماه پیش آمدیم باشگاه دهقان و جانی را دیدیم.
خود این نمیتواند یک روند غیرقانونی باشد؟
ما هم احساس میکنیم اینجا یک دستهایی توی کار است که هویت حیوان عوض شود. حتی میتوانند خود حیوان را هم عوض کنند ظرف ۲۴ ساعت. چون یک حیوانی بود نه داغ داشت نه میکروچیپ داشت و نه علامت خاصی من روی صورت یا دست و پایش دیدم...
خب، شما برای این منظور برای جلوگیری از این مسئله چارهای اندیشیدید؟
حالا بچههای خبرنگارها خودشان جریانی را راه انداخته بودند که آنجا مراقب باشند که اگر اسب را خواستند جابه جا کنند ببینند. یا از مردم بخواهند اگر واقعا دیدند در تئاتر شهر این اسب را جا به جا میکنند گزارش کنند. ولی منطقی این است که عوامل تئاتر شهر خودشان همکاری کنند برای این که... این هم توضیح بدهم که اولش حتی آمدند به ما گفتند که نه، اینها با ما میخواهند دشمنی کنند کسانی که گزارش کردند، دروغ میگویند با آقای پسیانی دشمناند...
آیا شما نمونههایی برداشتید برای آزمایش که نتیجهاش مشخص شود به زودی؟
ما یک نمونه خون از این حیوان گرفتیم و داریم سعی میکنیم که بتوانیم ثابت کنیم که آیا این دارویی مصرف کرده یا نه. ولی هنوز نتیجه آزمایش را نداریم.
گفتید وقتی که رفتید این اسب را ببینید اسب روی صحنه بود. واکنش بازیگران تئاتر چه بود؟
ما زمانی که رفتیم ما را اجازه ندادند که وسط صحنه برویم. برای این که تا زمانی که ما را راه دادند اصلا در تئاتر شهر اولش شوخی گرفته بودند داستان را. بعد دیگر اجرا شروع شده بود و ما را نگذاشتند موقع اجرا برویم. ما را بعد از اجرا بردند روی صحنه. من خواهش کردم اسب را نبرند از صحنه بیرون، روی صحنه ببینیم اسب را. من آن آقایان را ندیدم. ولی یکی از خبرنگاران امروز به من گفت آقای جیانیان مثل این که ۱۰ روز است خودشان علائمی مثل آنفلوآنزا دارند که این خودش جای بررسی دارد.