این روزها لندن بار دیگر میزبان جشنواره بینالمللی تئاتر بدون گفتوگو (London International Mime Festival)است که از سال ۱۹۷۷ آغاز شده و قدیمیترین جشنواره هنرهای نمایشی در بریتانیا محسوب میشود؛ با ترکیب دلچسبی از رقص، سیرک، آکروبات، عروسکگردانی و انواع دیگر تئاتر بدون گفتوگو که فرصت مناسبی است برای تماشای تئاترهای مدرن و تجربی در شهری که تئاتر سنتی به شدت بر آن سایه افکنده و بر سردر بزرگترین مرکز تئاتریاش (تئاتر شهر یا تئاتر ملی)، هنوز نام نمایشنامهنویس را بسیار بزرگتر از نام کارگردان مینویسند.
اما جشنواره تئاتر بدون گفتوگو نمایش خدایی کارگردان است؛ جایی که نوآوریها و میزانسنهای کارگردان، اجرا را شکل میدهد و جایی برای دیالوگهای پرطمطراق- که معمولاً هم به شکل سنتی با تأکید و اغراق بسیار و گاه با داد و فریاد بیان میشود- وجود نیست.
در چهلمین دوره این جشنواره که از نهم ژانویه آغاز شده و تا ششم فوریه ادامه خواهد داشت، هجده اجرا از کشورهایی چون سوئد، فرانسه، آلمان، استرالیا، هلند، اسپانیا، بلژیک و بریتانیا حضور دارند.
افتتاحیه درخور
نمایشی که جشنواره را افتتاح کرد، «مارسل» نام داشت، اثری از یاس هوبن و مارچلو ماگنی، محصول گروهی از فرانسه.
این نمایش کمدی بیکلام دو شخصیت را در برابر هم قرار میدهد، جایی که قرار است یکی از دیگری ظاهراً برای استخدام امتحان بگیرد. نمایش توضیح بیشتری نمیدهد و در عوض فضا را مهیا میکند تا دو بازیگر با استعدادش ضحنه را تسخیر کنند؛ با حرکاتی که انواع و اقسام تماشاگر را میخنداند و در بسیاری از قسمتها، آنها را هم در صحنه شریک میکند؛ نوعی فاصلهگذاری برشتی که با پوچی بکتی در محتوا مخلوط میشود.
ترکیب انواع هنرهای نمایشی «تاریخ انقضا» محصول گروه بابافیش از بلژیک، تجربه موفق دیگری است که انواع هنرهای نمایشی را با هم ترکیب میکند: از رقص تا آکروبات و از چیدمان تا تئاتر.
آنا نیلسون، رقصنده و کارگردان این نمایش، به صحنه به عنوان نوعی اختراع مکانیکی نگاه میکند. او میگوید پدرش مخترع بوده و خودش هم تمام عمر با این وسوسه درگیر بوده است. اینجا با صحنهای روبه رو هستیم پر از انواع و اقسام ماشینهای مکانیکی که در صحنههای مختلف به کار میافتند و به بخشی از اجرا بدل میشوند، اجرایی که کارگردان تأکید دارد این وسایل هم یکی از شخصیتهای نمایش هستند: از توپهایی که جلو و عقب میروند و میچرخند، تا یک ساعت شنی که گذر زمان را یادآوری میکند و چیدمانهایی از چوبهای کوچک در کنار هم که با افتادن یکی، همه میافتند و نوعی از دست رفتن را یادآور میشوند.
استفاده از این فضای مکانیکی، تنها یک بازی بصری نیست و به شدت با مضمون نمایش پیوند میخورد: جایی که یک پیرمرد در آخرین ساعات عمرش گذشته و وقایع زندگیاش را به خاطر میآورد. یک مرد، جوانی او را در کنارش بازی میکند و دو دختر- با تواناییهای بدنی درخشان در رقص- زنان زندگی او را تجسم میبخشند.
و یک شاهکار
جشنواره امسال میزبان یک شاهکار دیدنی هم هست: سیرک تاریک از فرانسه که در تالار باربیکن اجرا خواهد شد.
این اثر یکی از زیباترین آثاری بود که در جشنواره آوینیون سال گذشته اجرا شد و امسال به یمن جشنواره تئاتر بدون گفتوگو به لندن رسیده است.
در سیرک تاریک، دو نفر بر روی صحنه در حال خلق انیمیشنی هستند که تماشاگر همزمان در حال تماشای آن بر روی پرده است. آنها یک سیرک غریب را روایت میکنند؛ با فضا و مضمونی تلخ که در آن مثلاً زن بندباز میافتد و جان میدهد یا شیر صاحب سیرک را میخورد. این داستان سوررئال به بهترین شکل بر روی پرده روبهروی تماشاگر خلق میشود، در حالی که خالقان آن همزمان موسیقی هم مینوازند.
با این حال انتهای اثر پر از شادی و امید است: همه چیز رنگ میگیرد و دنیا از نو بنا میشود.