محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران، صبح روز چهارشنبه وارد بیروت، پایتخت لبنان، شد. رئیس جمهور ایران پیش از ورود به بیروت در تماس تلفنی با ملک عبدالله، پادشاه عربستان، درباره مسائل منطقه بحث و گفتوگو کرد.
رادیوفردا در مورد تاثیر احتمالی سفر محمود احمدینژاد به بیروت، بر روابط ایران و جهان عرب، با علیرضا نوریزاده، کارشناس مسائل جهان عرب در لندن، گفتوگویی انجام داده است.
علیرضا نوریزاده نخست از نگاه عربستان و مصر، قدرتهای عمده جهان عرب، به سفر محمود احمدینژاد به لبنان میگوید.
علیرضا نوریزاده: آقای احمدینژاد از یک سو برای جمعی از لبنانیها مبشر خیر است و از بودن او در لبنان خوشحالند و برای گروه بیشتری آقای احمدینژاد مبشر خیر نیست و ایجاد نگرانی میکند.
اما نگاهی که جهان عرب به سفر آقای احمدینژاد به لبنان دارد به عنوان سفر رسمی یک رئیس دولت به لبنان نیست.
اصولا لبنان در شرایط ویژهای قرار دارد که هر نوع سفری میتواند تعبیر و تفسیر متفاوتی با خود به همراه داشته باشد. نمونه آن این که سفر پادشاه سعودی دست در دست بشار اسد در بیروت نتایج آشکاری با خود به همراه داشت که همانا تثبیت و تقویت سعد حریری و متحدانش بود.
در عین حال متحدان و یاران سوریه هم پس از این سفر از یک حریم امنیتی سیاسی بیشتری برخوردار شدند.
بنابراین میتوان گفت که سفر آقای احمدینژاد هم میتواند پیامدهای بسیار زیادی با خود به همراه داشته باشد. سعودیها به طور کلی و مصریها تا حد زیادی نگاهشان به حضور ایران در لبنان، نگاهی همراه با شک و تردید و شائبه است.
آنها این حضور را نمیتوانند تحمل کنند، به جهت این که لبنان همیشه علیرغم این که یک کشور ویژه بوده است، اما آوردگاه عربها با همدیگر نیز تلقی میشده است.
اندیشه ناسیونالیستی فرم عربی ناصر بیش از سه دهه از یک سو و اندیشه ناسیونالیستی لبنانی و اعراب معتدل محافظهکاری مانند سعودیها و کویتیها از سوی دیگر همواره با هم در نزاع بودهاند.
ولی در نهایت یک شیوه توافقی بین این دو اندیشه پیدا شده بود و بهخصوص زمانی که سعودیها در دوران نخست در بیست ساله اول در لبنان حضور داشتند.
ببینید، اصولا خطر جمهوری اسلامی در یک دامنه گسترده طبیعتا اسباب نگرانی سعودیها، مصریها و دیگر عربهاست. این نگرانی نسبت به حضور جمهوری اسلامی در عراق، حضورش در لبنان وحتی حضورش در کشورهای حاشیه خلیج فارس و گاه حتی در مصر از طریق عواملش وجود دارد.
اما مسئله لبنان یک مسئله استثنایی است. به گمان من، سعودیها عراق را تا حد زیادی از دست رفته میدیدند و تلاش کردند الان از طریق دوستانشان و احزاب مخالف جمهوری اسلامی تا حدی موقعیت از دست رفته را به دست بیاورند.
ولی در لبنان آنها هیچ وقت عقبنشینی نکردهاند، و همواره به طور کامل پشت سر سنیها و مسیحیان لبنان – منهای ژنرال اوون- بودهاند.
این است که حضور آقای احمدینژاد اگر بتواند معادله آنها را بر هم بزند، مثلا به عنوان نمونه بخواهد با نمایشهای خاص خودش جمعیت زیادی را به دنبال خود بکشاند و به جنوب لبنان برود و از آن نطقهای آتشین اجرا کند که این اقدامها بتواند به موقعیت فعلی لبنان ضربه بزند، مطمئن باشید که عربستان و مصر واکنش نشان خواهند داد.
همین آقای احمدینژاد در آستانه سفرش به پادشاه سعودی تلفن زده است. این امر خودش نشان میدهد که احمدینژاد نقش سعودیها را در لبنان به رسمیت میشناسد. همان طور که سوریه هم این نقش را به رسمیت میشناسد.
سوریه بیش از ۲۰ سال در لبنان در عین حال که با جمهوری اسلامی ایران همکاری میکرد، همیشه یک سری خطوطی را هم در زمان حافظ اسد حفظ کرده بود. در زمان بشار اسد به علت موقعیت متزلزل بشار در آغاز زمامداریش، جمهوری اسلامی توانست به سرعت موقعیت خودش را تثبیت کند.
امروز درست است که سوریه مثلا میتواند جلو ورود اسلحه به ایران را بگیرد. ولی ایران کماکان حضورش را در لبنان حفظ کرده است.
یعنی اگر فردا حزبالله لبنان مخیر باشد که بین ایران و سوریه یکی را انتخاب کند، طبیعتا ایران را انتخاب خواهد کرد.
سوریها این را میدانند، به همین دلیل هم در تعامل با ایران محتاطند. و گو این که روابط بسیار گستردهای با جمهوری اسلامی ایران دارند، اما در عین حال مراقب این هستند که مبادا یکباره تمام صحنه لبنان در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.
به همین دلیل است که سوریها گاهی نیش و نوشهایی هم میزنند. الان به اعتقاد من بدون موافقت بشار اسد، احمدینژاد نمیتوانست به لبنان سفر کند. و به طور قاطع امتیازهای زیادی داده است تا این سفرش به لبنان انجام بگیرد.
سوریها هم مراقبند که ابعاد تاثیر این سفر از حدود متعارف فراتر نرود. چون در آن صورت خودشان باید هزینه بدهند که الان در شرایط فعلی آماده این کار نیستند.
رادیوفردا در مورد تاثیر احتمالی سفر محمود احمدینژاد به بیروت، بر روابط ایران و جهان عرب، با علیرضا نوریزاده، کارشناس مسائل جهان عرب در لندن، گفتوگویی انجام داده است.
علیرضا نوریزاده نخست از نگاه عربستان و مصر، قدرتهای عمده جهان عرب، به سفر محمود احمدینژاد به لبنان میگوید.
علیرضا نوریزاده: آقای احمدینژاد از یک سو برای جمعی از لبنانیها مبشر خیر است و از بودن او در لبنان خوشحالند و برای گروه بیشتری آقای احمدینژاد مبشر خیر نیست و ایجاد نگرانی میکند.
اما نگاهی که جهان عرب به سفر آقای احمدینژاد به لبنان دارد به عنوان سفر رسمی یک رئیس دولت به لبنان نیست.
اصولا لبنان در شرایط ویژهای قرار دارد که هر نوع سفری میتواند تعبیر و تفسیر متفاوتی با خود به همراه داشته باشد. نمونه آن این که سفر پادشاه سعودی دست در دست بشار اسد در بیروت نتایج آشکاری با خود به همراه داشت که همانا تثبیت و تقویت سعد حریری و متحدانش بود.
در عین حال متحدان و یاران سوریه هم پس از این سفر از یک حریم امنیتی سیاسی بیشتری برخوردار شدند.
بنابراین میتوان گفت که سفر آقای احمدینژاد هم میتواند پیامدهای بسیار زیادی با خود به همراه داشته باشد. سعودیها به طور کلی و مصریها تا حد زیادی نگاهشان به حضور ایران در لبنان، نگاهی همراه با شک و تردید و شائبه است.
آنها این حضور را نمیتوانند تحمل کنند، به جهت این که لبنان همیشه علیرغم این که یک کشور ویژه بوده است، اما آوردگاه عربها با همدیگر نیز تلقی میشده است.
اندیشه ناسیونالیستی فرم عربی ناصر بیش از سه دهه از یک سو و اندیشه ناسیونالیستی لبنانی و اعراب معتدل محافظهکاری مانند سعودیها و کویتیها از سوی دیگر همواره با هم در نزاع بودهاند.
ولی در نهایت یک شیوه توافقی بین این دو اندیشه پیدا شده بود و بهخصوص زمانی که سعودیها در دوران نخست در بیست ساله اول در لبنان حضور داشتند.
- آقای نوریزاده، با توجه به این که مصر و عربستان در موضع تشکیل دولت جدید عراق نگاه متفاوتی با ایران دارند، آیا این دو کشور سفر آقای احمدینژاد به لبنان را با موضوع عراق به طور واحدی تفسیر میکنند یا این دو موضوع را جدا فرض میکنند؟
ببینید، اصولا خطر جمهوری اسلامی در یک دامنه گسترده طبیعتا اسباب نگرانی سعودیها، مصریها و دیگر عربهاست. این نگرانی نسبت به حضور جمهوری اسلامی در عراق، حضورش در لبنان وحتی حضورش در کشورهای حاشیه خلیج فارس و گاه حتی در مصر از طریق عواملش وجود دارد.
اما مسئله لبنان یک مسئله استثنایی است. به گمان من، سعودیها عراق را تا حد زیادی از دست رفته میدیدند و تلاش کردند الان از طریق دوستانشان و احزاب مخالف جمهوری اسلامی تا حدی موقعیت از دست رفته را به دست بیاورند.
ولی در لبنان آنها هیچ وقت عقبنشینی نکردهاند، و همواره به طور کامل پشت سر سنیها و مسیحیان لبنان – منهای ژنرال اوون- بودهاند.
این است که حضور آقای احمدینژاد اگر بتواند معادله آنها را بر هم بزند، مثلا به عنوان نمونه بخواهد با نمایشهای خاص خودش جمعیت زیادی را به دنبال خود بکشاند و به جنوب لبنان برود و از آن نطقهای آتشین اجرا کند که این اقدامها بتواند به موقعیت فعلی لبنان ضربه بزند، مطمئن باشید که عربستان و مصر واکنش نشان خواهند داد.
همین آقای احمدینژاد در آستانه سفرش به پادشاه سعودی تلفن زده است. این امر خودش نشان میدهد که احمدینژاد نقش سعودیها را در لبنان به رسمیت میشناسد. همان طور که سوریه هم این نقش را به رسمیت میشناسد.
- آقای نوریزاده به سوریه اشاره کردید. سوریه به نظر میرسد که هم همکار ایران و هم رقیب ایران در لبنان است. موضع سوریه در قبال سفر آقای احمدینژاد چیست؟
سوریه بیش از ۲۰ سال در لبنان در عین حال که با جمهوری اسلامی ایران همکاری میکرد، همیشه یک سری خطوطی را هم در زمان حافظ اسد حفظ کرده بود. در زمان بشار اسد به علت موقعیت متزلزل بشار در آغاز زمامداریش، جمهوری اسلامی توانست به سرعت موقعیت خودش را تثبیت کند.
امروز درست است که سوریه مثلا میتواند جلو ورود اسلحه به ایران را بگیرد. ولی ایران کماکان حضورش را در لبنان حفظ کرده است.
یعنی اگر فردا حزبالله لبنان مخیر باشد که بین ایران و سوریه یکی را انتخاب کند، طبیعتا ایران را انتخاب خواهد کرد.
سوریها این را میدانند، به همین دلیل هم در تعامل با ایران محتاطند. و گو این که روابط بسیار گستردهای با جمهوری اسلامی ایران دارند، اما در عین حال مراقب این هستند که مبادا یکباره تمام صحنه لبنان در اختیار جمهوری اسلامی ایران قرار بگیرد.
به همین دلیل است که سوریها گاهی نیش و نوشهایی هم میزنند. الان به اعتقاد من بدون موافقت بشار اسد، احمدینژاد نمیتوانست به لبنان سفر کند. و به طور قاطع امتیازهای زیادی داده است تا این سفرش به لبنان انجام بگیرد.
سوریها هم مراقبند که ابعاد تاثیر این سفر از حدود متعارف فراتر نرود. چون در آن صورت خودشان باید هزینه بدهند که الان در شرایط فعلی آماده این کار نیستند.