اكبر هاشمى رفسنجانى، رييس مجلس خبرگان جمهورى اسلامى ايران، روز دوشنبه و در همايش «اجتهاد در دوره معاصر» خواستار تخصصى شدن فقه شد و گفت: «نمىتوان جامعه را با رواياتى مديريت كرد كه هزار و چند سال پيش، بدون توجه به عقل، نقل شده است.»
رييس مجلس خبرگان جمهورى اسلامى ايران اشاره كرد كه «اگر فقه تخصصى را بپذيريم، بايد تقليد تخصصى را هم بپذيريم و اين گونه لازم نيست كسى در همه امور از يک نفر تقليد كند».
درباره ضرورت طرح اين بحث در اين مقطع زمانى، عليرضا كرمانى، از رادیوفردا گفتوگويى انجام داده است با احمد قابل، پژوهشگر مسايل دينى، كه خود داراى اجتهاد هم هست.
رادیوفردا: ضرورت طرح اين بحث از سوی آقای هاشمی رفسنجانی، آن هم در اين مقطع زمانى، چه بوده است؟
احمد قابل: در خصوص مساله اجتهاد و پيروى مردم از نظريات مجتهدين مسايل متعددى در جامعه شيعه مطرح است؛ با توجه به رشد علم و دستگاههاى ارتباطى قوى، با توجه به اتفاقاتی كه در صحنههاى مختلف علمى مىافتد، عملا گاهى خود مردم، حتی تحصيلكرده، آن آرامشى را كه لازم است پس از شنيدن نظر مجتهد براى آنها حاصل شود، در ذهنيت افراد پديد نمىآيد و دغدغه همچنان باقى مىماند.
آقاى هاشمى، باتوجه به اين كه در صحنه حاكميت هم بوده است، مشكلاتى هم در صحنه مديريت كشور مىبيند كه اينها ناشى از كمبودهاى نظرى دينى است. اين است كه مجموعه اينها در نظرهایى كه نسبت به آينده مرجعيت شيعه وجود دارد، همه دست به دست هم مىدهد. چند وقت پيش هم ايشان اين مطلب را گفته بود.
پس به نظر شما گفتههاى آقاى هاشمى رفسنجانى بيشتر معطوف به حل مساله است و به اين ترتيب كمتر جنبه سياسى دارد؟
احمد قابل: البته مسائل سياسى هم هست، ولى به نظر من عمده آن همان دغدغههایى است كه راجع به مساله دين و ديانت هست.
پيشترها آيتالله منتظرى بحث تخصصى شدن اجتهاد را مطرح كرده بودند. آيا تاريخچه اين بحث به ابراز اين نظريه از سوى آيتالله منتظرى برمىگردد يا حتى به عقبتر هم مىشود رفت؟
احمد قابل: در زمان مرحوم آقاى بروجردى اين مساله به صورت خام مطرح شد. اما آقاى مطهرى يكى از كسانى بود كه جسته و گريخته به اين مطلب پرداخت.
آيتالله منتظرى نيز به عنوان يكى از شاگردان برجسته آيتالله بروجردى پىجوى اين قضيه بود. مرحوم صالحى نجفآبادى يكى از كسانى بود كه در همين زمينه تلاش مىكرد. حتى اين را بگويم كه پيشتر از اين طرح آقاى هاشمى، ديدگاهى در جامعه ما مطرح است كه حتى بحث شورایى شدن اين امور تخصصى را هم مطرح مىكند، يعنى يك فقيه اظهار نظر نكند و نظريات به صورت شورایى باشد. البته آقاى هاشمى هم گوشهاى هم داده بود، ولى ايشان شورا را براى مسايل سياسى مطرح كرده بود.
در صورت عملى شدن و به اجرا درآمدن اين نظريه، تخصصى شدن اجتهاد چه تأثيرى بر مقولهاى به نام ولايت فقيه خواهد گذاشت؟
احمد قابل: هر مطلبى از اين دست در مسايل علمى سرى هم در عالم سياست و اجراييات اجتماعى پيدا مىكند. مىتواند دو سويه هم داشته باشد كه بستگى به نگاه افراد دارد؛ مىتواند به عنوان يك فرصت براى ولى فقيه تلقى شود كه زحمت اورا كمتر كند، مىشود هم اين را به عنوان گونهاى استقلال در بحثهاى علمى و مذهبى از نهاد حكومت حساب كرد كه اين مسير خود را طى كند و حكومت در حقيقت از نتايج آن استفاده كند.
طبيعتا اگر از منظر ولى فقيه با ديد منفى به اين قضيه نگاه شود، اين گونه خواهد بود كه اينها استقلال رأى خواهند داشت. از يك طرف هم با توجه به سلطهاى كه نهاد حكومت بر حوزههاى علميه پيدا كرده و همه امور را در دست گرفته و حتى كمكم بودجه حوزهها را هم در اختيار مىگيرند به نظر مىآيد كه اين مىتواند نظريهای تكميلى براى ولايت فقيه هم باشد.
با آشنایی كه شما با محيطهاى علمى دينى داريد، فكر مىكنيد بحث تخصصى شدن اجتهاد تا چه اندازه در بين مراجع تقليد پايگاه دارد و تا چه اندازه امكان عملى شدن؟
احمد قابل: برآوردى كه دارم اين است كه به اين زودىها اجرایی نخواهد شد. مراجع تقليد كه فعلا در منصب مرجعيت تقليد قرار گرفتهاند شايد اين موضوع را تهديدى براى موقعيت خود ارزيابى مىكنند و موافق نيستند. حداكثر از ده سال ديگر به بعد مىشود اين را اجرایی كرد، يعنى بحث تخصصى شدن مرجعيت را از ده سال آينده به بعد مىشود شاهد بود.
پرسش آخر اين كه طرح تازه اين بحث را از سوى آقاى هاشمى رفسنجانى آيا مىشود به معناى نزديك شدن ديدگاههاى ايشان به ديدگاههاى فقهى آيتالله منتظرى تلقى كرد؟
احمد قابل: رویکردهای آقاى هاشمى، و حتى شخص آقاى خامنهاى، صرف نظر از آن ظاهرسازىهایى كه براى در ميدان نگه داشتن مراجع تقليد در حمايت از خود لازم دارد، به يك معنا روشنفكرانه است. گرچه الان آيتالله خامنهاى سعى مىكند از اين رويكرد فاصله بگيرد و بسيار سنتى مىانديشد تا بتواند حمايت بخش سنتى را داشته باشد، ولى اينها آدمهایی بودند كه رويكردهاى سنتى را نمىپسنديدند.
البته آقاى هاشمى به لحاظ نظرى خودش را بيشتر حفظ كرده است، چرا كه محظورات آقاى خامنهاى را نداشته است. در مجموع به نظر مىآيد كه اينها ريشهاش برمىگردد به استادشان، آيتالله منتظرى.