خوان کول، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، در مطلبی به مناسبت سفر محمود احمدینژاد به نیویورک نگاهی دارد به موقعیت فعلی رئیس جمهور ایران در مقایسه با وضعیت لرزان وی در سال گذشته، و سپس به تحلیل سیاست آمریکا در قبال ایران و تاثیر تحریمهای اخیر بر موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه میپردازد.
خوان کول یادآوری میکند که سخنان احمدینژاد در نوعی تمجید از کوروش و روش حکومت عادلانه وی باعث خشم روحانیون و بسیاری از سیاستمداران اصولگرا شده است. اما حقیقت این است که در وضع فعلی ممکن است شرایط تا حدی برای دامن زدن به نوعی ناسیونالیسم ایرانی فراهم باشد. احمدینژاد میکوشد از چنین فضایی استفاده کند، هر چند که در نهایت او تا حد زیادی تابع آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، است.
نویسنده اشاره میکند که بخش مهمی از سیاست اعمال فشار به حکومت ایران مسدود کردن صادرات بنزین به ایران بود، اما تجربه ماههای گذشته نشان داده است که ایران با افزایش ظرفیت تولید داخلی و کنترل مصرف توانسته است با این فشار به خوبی مقابله کند. در عین حال ایران در نظر دارد طی پنج سال آینده تولید بنزین داخلی را دو برابر کند. علاوه بر این فروش بنزین به نرخ آزاد در آینده بعید است موجب تضعیف حکومت بشود، چون اکثر مصرفکنندگان ایرانی آمریکا را مسئول این وضعیت دانسته و آن را بهایی برای حفظ استقلال ملی خود تلقی خواهند کرد.
خوان کول میافزاید که یکی از منابع اصلی تقویت حکومت ایران احیای بهای نفت در بازار جهانی بوده است. در حال حاضر ایران روزانه حدود ۲.۳ میلیون بشکه نفت صادر میکند. بهای این محصول که همزمان با رکود اقتصادی به شدت کاهش یافته بود اکنون دوباره رو به افزایش گذاشته و از ۵۵ دلار در سال ۲۰۰۹ به ۷۵ دلار در سال ۲۰۱۰ افزایش یافته است.
اگر روند احیای اقتصادی جهان جهش دیگری پیدا کند مسلما نیاز به نفت و در نتیجه بهای این محصول باز هم افزایش خواهد یافت. بهای بالاتر از ۵۰ دلار در هر بشکه برای تداوم حیات اقتصادی حکومت ایران کافی است و بهای بالاتر از ۷۰ دلار مسلما دولت احمدینژاد را در موقعیت بهتری قرار خواهد داد. نکته مهم دیگر این است که هرگونه حمله نظامی به ایران بهای نفت را بهشدت افزایش داده و درآمد ایران را نیز چند برابر خواهد کرد.
خوان کول با یادآوری سیاست تحریم دولت صدام حسین در دهه ۱۹۹۰ میلادی و اعمال کنترل بر فروش نفت عراق مینویسد که این روش در مورد رژیم بعث کارگر نبود. هر چند در این دوره ده ساله بیش از نیم میلیون کودک عراقی به خاطر فقدان دارو و سوءتغذیه تلف شدند، رژیم بعث به حکومت خود ادامه داد. بنابراین در دشوارترین نظام کنترل و تحریم نیز ایران که مناسبات بهتری با جهان خارج دارد خواهد توانست حدی از نفت خود را صادر کرده و هزینههای دولتی و بخش نظامی را تامین کند.
نویسنده یادآوری میکند که صادرات نفت ایران به چین و ژاپن طی ماه اوت شاهد جهش بوده و این نشان میدهد که با وجود تحریمهای بینالمللی راههایی برای پرداخت این مبالغ به بانکهای ایرانی وجود دارد. حتی عراق و افغانستان که قاعدتا باید به نوعی تحت نفوذ آمریکا باشند مناسبات اقتصادی خود با ایران را به طور چشمگیری افزایش دادهاند.
خوان کول میگوید تحریمهای سازمان ملل متحد و دولت آمریکا مانع از آن خواهد شد که ایران به ثروتی که قاعدتا توان آن را دارد دست پیدا کند، ولی بعید است غرب بتواند مانع افزایش درآمد ایران از محل صادرات نفت شود.
نویسنده با مرور حوادث سیاسی و اعتراضات سال گذشته نتیجه میگیرد که از یک سو احمدینژاد و متحدان وی در دستگاههای نظامی و امنیتی بر موضع خود پافشاری کرده و از سوی دیگر رهبران اصلاحطلب مثل موسوی و کروبی حاضر نشدند که اعتراضات را به شکل جدی و عمیقتری رهبری کنند. بنابراین به نظر میرسد که حداقل در کوتاهمدت نظام اسلامی و رئیس جمهور آن موقعیت خود را تثبیت کرده و مخالفان خود را با سرکوب شدید مهار کردهاند.
از نظر وضعیت منطقهای نیز ایران در موقعیت نسبتا مناسب و راحتی قرار دارد. هنوز هم بخشی از جهان عرب قاطعیت ایران در مقابله با اسرائیل و آمریکا را میستاید و تداوم شکاف در جناحهای فلسطینی و عدم پیشرفت جدی در حل بحران خاورمیانه نشان میدهد که ایران از طریق حماس به نفوذ در این عرصه ادامه خواهد داد.
در لبنان گروه حزبالله شریک دولت ائتلافی این کشور است و با توجه به بهبود مناسبات سیاسی بین لبنان و سوریه طی سال اخیر احتمالا موقعیت حزبالله از گذشته نیز بهتر خواهد شد. ایران با حکومت افغانستان و حامد کرزی مناسبات خوبی دارد و دولت شیعه عراق نیز سعی میکند مناسبات حسنهای با ایران داشته باشد. ترکیه همسایه دیگر ایران نیز در سالهای اخیر مناسبات تجاری فعالی با ایران داشته و در بحران هستهای نیز کوشید در راستای کاهش تنش و منافع ایران میانجیگری کند.
نویسنده در پایان نتیجه میگیرد که بنابراین احمدینژاد نه به عنوان رهبری تضعیف شده که زیر فشار اعتراضات داخلی و فشارهای بینالمللی است، بلکه به عنوان نماینده ایران مستقل و سرکش به نیویورک آمده است. در واقع ذخایر عظیم نفت به وی اجازه میدهد در مقابل تمام فشارهای آمریکا ایستادگی کند.
خوان کول یادآوری میکند که سخنان احمدینژاد در نوعی تمجید از کوروش و روش حکومت عادلانه وی باعث خشم روحانیون و بسیاری از سیاستمداران اصولگرا شده است. اما حقیقت این است که در وضع فعلی ممکن است شرایط تا حدی برای دامن زدن به نوعی ناسیونالیسم ایرانی فراهم باشد. احمدینژاد میکوشد از چنین فضایی استفاده کند، هر چند که در نهایت او تا حد زیادی تابع آیتالله علی خامنهای، رهبر ایران، است.
نویسنده اشاره میکند که بخش مهمی از سیاست اعمال فشار به حکومت ایران مسدود کردن صادرات بنزین به ایران بود، اما تجربه ماههای گذشته نشان داده است که ایران با افزایش ظرفیت تولید داخلی و کنترل مصرف توانسته است با این فشار به خوبی مقابله کند. در عین حال ایران در نظر دارد طی پنج سال آینده تولید بنزین داخلی را دو برابر کند. علاوه بر این فروش بنزین به نرخ آزاد در آینده بعید است موجب تضعیف حکومت بشود، چون اکثر مصرفکنندگان ایرانی آمریکا را مسئول این وضعیت دانسته و آن را بهایی برای حفظ استقلال ملی خود تلقی خواهند کرد.
خوان کول میافزاید که یکی از منابع اصلی تقویت حکومت ایران احیای بهای نفت در بازار جهانی بوده است. در حال حاضر ایران روزانه حدود ۲.۳ میلیون بشکه نفت صادر میکند. بهای این محصول که همزمان با رکود اقتصادی به شدت کاهش یافته بود اکنون دوباره رو به افزایش گذاشته و از ۵۵ دلار در سال ۲۰۰۹ به ۷۵ دلار در سال ۲۰۱۰ افزایش یافته است.
اگر روند احیای اقتصادی جهان جهش دیگری پیدا کند مسلما نیاز به نفت و در نتیجه بهای این محصول باز هم افزایش خواهد یافت. بهای بالاتر از ۵۰ دلار در هر بشکه برای تداوم حیات اقتصادی حکومت ایران کافی است و بهای بالاتر از ۷۰ دلار مسلما دولت احمدینژاد را در موقعیت بهتری قرار خواهد داد. نکته مهم دیگر این است که هرگونه حمله نظامی به ایران بهای نفت را بهشدت افزایش داده و درآمد ایران را نیز چند برابر خواهد کرد.
خوان کول با یادآوری سیاست تحریم دولت صدام حسین در دهه ۱۹۹۰ میلادی و اعمال کنترل بر فروش نفت عراق مینویسد که این روش در مورد رژیم بعث کارگر نبود. هر چند در این دوره ده ساله بیش از نیم میلیون کودک عراقی به خاطر فقدان دارو و سوءتغذیه تلف شدند، رژیم بعث به حکومت خود ادامه داد. بنابراین در دشوارترین نظام کنترل و تحریم نیز ایران که مناسبات بهتری با جهان خارج دارد خواهد توانست حدی از نفت خود را صادر کرده و هزینههای دولتی و بخش نظامی را تامین کند.
نویسنده یادآوری میکند که صادرات نفت ایران به چین و ژاپن طی ماه اوت شاهد جهش بوده و این نشان میدهد که با وجود تحریمهای بینالمللی راههایی برای پرداخت این مبالغ به بانکهای ایرانی وجود دارد. حتی عراق و افغانستان که قاعدتا باید به نوعی تحت نفوذ آمریکا باشند مناسبات اقتصادی خود با ایران را به طور چشمگیری افزایش دادهاند.
خوان کول میگوید تحریمهای سازمان ملل متحد و دولت آمریکا مانع از آن خواهد شد که ایران به ثروتی که قاعدتا توان آن را دارد دست پیدا کند، ولی بعید است غرب بتواند مانع افزایش درآمد ایران از محل صادرات نفت شود.
نویسنده با مرور حوادث سیاسی و اعتراضات سال گذشته نتیجه میگیرد که از یک سو احمدینژاد و متحدان وی در دستگاههای نظامی و امنیتی بر موضع خود پافشاری کرده و از سوی دیگر رهبران اصلاحطلب مثل موسوی و کروبی حاضر نشدند که اعتراضات را به شکل جدی و عمیقتری رهبری کنند. بنابراین به نظر میرسد که حداقل در کوتاهمدت نظام اسلامی و رئیس جمهور آن موقعیت خود را تثبیت کرده و مخالفان خود را با سرکوب شدید مهار کردهاند.
از نظر وضعیت منطقهای نیز ایران در موقعیت نسبتا مناسب و راحتی قرار دارد. هنوز هم بخشی از جهان عرب قاطعیت ایران در مقابله با اسرائیل و آمریکا را میستاید و تداوم شکاف در جناحهای فلسطینی و عدم پیشرفت جدی در حل بحران خاورمیانه نشان میدهد که ایران از طریق حماس به نفوذ در این عرصه ادامه خواهد داد.
در لبنان گروه حزبالله شریک دولت ائتلافی این کشور است و با توجه به بهبود مناسبات سیاسی بین لبنان و سوریه طی سال اخیر احتمالا موقعیت حزبالله از گذشته نیز بهتر خواهد شد. ایران با حکومت افغانستان و حامد کرزی مناسبات خوبی دارد و دولت شیعه عراق نیز سعی میکند مناسبات حسنهای با ایران داشته باشد. ترکیه همسایه دیگر ایران نیز در سالهای اخیر مناسبات تجاری فعالی با ایران داشته و در بحران هستهای نیز کوشید در راستای کاهش تنش و منافع ایران میانجیگری کند.
نویسنده در پایان نتیجه میگیرد که بنابراین احمدینژاد نه به عنوان رهبری تضعیف شده که زیر فشار اعتراضات داخلی و فشارهای بینالمللی است، بلکه به عنوان نماینده ایران مستقل و سرکش به نیویورک آمده است. در واقع ذخایر عظیم نفت به وی اجازه میدهد در مقابل تمام فشارهای آمریکا ایستادگی کند.