صدرالدین شریعتی، رئیس دانشگاه علامه طباطبایی تهران، گفته است که «تولید علوم انسانی» مهمترین اولویت کاری این دانشگاه در سال جدید تحصیلی است.
آقای شریعتی همچنین گفته است که هماکنون تیمهایی در این دانشگاه برای تولید علوم انسانی در حال فعالیت هستند و امیدوارند که ثمره کار آنها در ترمهای آینده ارائه شود.
همچنین حجتالاسلام عليرضا سليمی، عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ایران، نیز گفته است که تولید علوم انسانی در اولویتهای کاری این کمیسیون قرار گرفته است.
رادیوفردا در همین زمینه گفتوگویی با سعید پیوندی، استاد دانشگاه و صاحب نظر در حوزه آموزش عالی در پاریس، انجام داده است.
سعید پیوندی: به نظر من این واژه بسیار مبهم و قابل بحث است، به جهت این که علوم انسانی اگر وجود داشته باشد و اگر به صورت زندهاش در دانشگاهها فعالیت کند، یکی از وظایف و ابعاد مهمش، توسعه و شناخت حوزههای مختلف خود است.
این امر احتیاج به ایجاد امکانات خاص، گروههای خاص یا یک برنامه خاص برای تولید ندارد. همان طور که میدانید همه علوم و از جمله علوم انسانی کارشان در دانشگاه این است که به طور دائم حوزههای شناخت خودشان و دامنه و زمینه شناختشان را وسیعتر میکنند و به پرسشهایی که واقعیتها، مسائل اجتماعی یا جامعه در مقابلشان میگذارد پاسخ میدهند.
کاملا درست است. این مفهوم بعد اقتصادی دارد. گویا قرار است چیزی به وجود بیاید و یک زمانی برای به وجود آمدن آن وجود دارد. و هزینههایی هم در پی دارد. در حالی که در حوزه علوم انسانی کمتر از این نوع کلمات استفاده میکنیم. بیشتر از کلماتی مانند توسعه و تحقیق و پژوهش بهره میبریم.
این مسئله به نوع نگاه ما در این حوزه برمیگردد. نگاهی که امروز شاید پشت سر کلمه تولید در حوزه علوم انسانی قرار دارد، و در ایران هم بیش از پیش استفاده میشود این است که گویا این علوم را میشود به طور سفارشی در زمانی کوتاه و به شکل یک کالا تولید و پخش کرد و در اختیار مصرفکننده قرار داد.
آن چه که من از لابهلای بحثها و مسائلی که مطرح شده متوجه شدهام این است که در طول یک سال اخیر انتقادات و طرحهایی مطرح شده است. مسئله بر سر این است که گویا یک سری کتاب و جزوه درسی برای دانشجویان نوشته میشود. برای این که دانشگاه بتواند آنها را به دانشجویان به عنوان علوم انسانی ارائه کند.
یعنی آن شکل سابقش که استاد آزادی عمل داشت که بتواند از تحقیقات خودش در تدریس استفاده کند یا با دست باز از مرجعهای مختلف برای کارش بهره ببرد، دیگر به آن صورت نباشد. بلکه شکل یک مطلب از پیش تعیینشده و بستهبندی شده باشد. که در آن مقررات و قوانین و محدودیتها و چهارچوبهایی که اینها مد نظر دارند برای علوم انسانی، در آن رعایت شده باشد.
این علوم انسانی نباید پایش را از خطوط قرمز فراتر بگذارد. به نظر من، این علوم انسانی فقط میتواند این مفهوم را در بر داشته باشد. این در حالی است که نشستن و نوشتن و تولید کردن برای یک ترم، دو ترم یا حتی تهیه کتب درسی که امروز ادعای آن بسیار رایج است، در حوزه علوم انسانی امر غیرممکنی است و با نگاه باز و دانشگاهی غیرممکن است.
اصطلاح علوم انسانی بومی یک اصطلاح دانشگاهی و قابل پذیرش نیست. بدین جهت که کاربرد علوم انسانی در همه دانشگاههای دنیا با عنایت به واقعیتهای محلی باید صورت بگیرد. و به وجود آوردن علمی که اسمش بومی باشد در حقیقت با کار دانشگاهی تناقض دارد، یعنی هیچ علوم انسانی نمیتواند بدون توجه به مرحله نقد و توجه به واقعیتهای محلی، تئوریها و شناخت خودش را مطرح کند.
آقای شریعتی همچنین گفته است که هماکنون تیمهایی در این دانشگاه برای تولید علوم انسانی در حال فعالیت هستند و امیدوارند که ثمره کار آنها در ترمهای آینده ارائه شود.
همچنین حجتالاسلام عليرضا سليمی، عضو كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس ایران، نیز گفته است که تولید علوم انسانی در اولویتهای کاری این کمیسیون قرار گرفته است.
رادیوفردا در همین زمینه گفتوگویی با سعید پیوندی، استاد دانشگاه و صاحب نظر در حوزه آموزش عالی در پاریس، انجام داده است.
- آقای پیوندی در این گفتوگو نخست بر این نکته تاکید میکند که اصطلاح «تولید علوم انسانی» واژهای غریب و غیرعلمی است.
سعید پیوندی: به نظر من این واژه بسیار مبهم و قابل بحث است، به جهت این که علوم انسانی اگر وجود داشته باشد و اگر به صورت زندهاش در دانشگاهها فعالیت کند، یکی از وظایف و ابعاد مهمش، توسعه و شناخت حوزههای مختلف خود است.
این امر احتیاج به ایجاد امکانات خاص، گروههای خاص یا یک برنامه خاص برای تولید ندارد. همان طور که میدانید همه علوم و از جمله علوم انسانی کارشان در دانشگاه این است که به طور دائم حوزههای شناخت خودشان و دامنه و زمینه شناختشان را وسیعتر میکنند و به پرسشهایی که واقعیتها، مسائل اجتماعی یا جامعه در مقابلشان میگذارد پاسخ میدهند.
- آقای پیوندی، تولید بیشتر به نظر واژهای اقتصادی و صنعتی میآید. در حوزه علوم انسانی اصولا مفهومی به نام تولید علوم انسانی جا افتاده است؟
کاملا درست است. این مفهوم بعد اقتصادی دارد. گویا قرار است چیزی به وجود بیاید و یک زمانی برای به وجود آمدن آن وجود دارد. و هزینههایی هم در پی دارد. در حالی که در حوزه علوم انسانی کمتر از این نوع کلمات استفاده میکنیم. بیشتر از کلماتی مانند توسعه و تحقیق و پژوهش بهره میبریم.
این مسئله به نوع نگاه ما در این حوزه برمیگردد. نگاهی که امروز شاید پشت سر کلمه تولید در حوزه علوم انسانی قرار دارد، و در ایران هم بیش از پیش استفاده میشود این است که گویا این علوم را میشود به طور سفارشی در زمانی کوتاه و به شکل یک کالا تولید و پخش کرد و در اختیار مصرفکننده قرار داد.
- منظورشان از محتوای تولید علوم انسانی چیست؟ تولید علوم انسانی که مد نظراست در بردارنده چه مواردی است؟
آن چه که من از لابهلای بحثها و مسائلی که مطرح شده متوجه شدهام این است که در طول یک سال اخیر انتقادات و طرحهایی مطرح شده است. مسئله بر سر این است که گویا یک سری کتاب و جزوه درسی برای دانشجویان نوشته میشود. برای این که دانشگاه بتواند آنها را به دانشجویان به عنوان علوم انسانی ارائه کند.
یعنی آن شکل سابقش که استاد آزادی عمل داشت که بتواند از تحقیقات خودش در تدریس استفاده کند یا با دست باز از مرجعهای مختلف برای کارش بهره ببرد، دیگر به آن صورت نباشد. بلکه شکل یک مطلب از پیش تعیینشده و بستهبندی شده باشد. که در آن مقررات و قوانین و محدودیتها و چهارچوبهایی که اینها مد نظر دارند برای علوم انسانی، در آن رعایت شده باشد.
این علوم انسانی نباید پایش را از خطوط قرمز فراتر بگذارد. به نظر من، این علوم انسانی فقط میتواند این مفهوم را در بر داشته باشد. این در حالی است که نشستن و نوشتن و تولید کردن برای یک ترم، دو ترم یا حتی تهیه کتب درسی که امروز ادعای آن بسیار رایج است، در حوزه علوم انسانی امر غیرممکنی است و با نگاه باز و دانشگاهی غیرممکن است.
- آیا چنین تجربهای در بقیه کشورها وجود دارد؟ یعنی جایگزینی علوم انسانی موجود با نوعی از علوم انسانی بومی؟
اصطلاح علوم انسانی بومی یک اصطلاح دانشگاهی و قابل پذیرش نیست. بدین جهت که کاربرد علوم انسانی در همه دانشگاههای دنیا با عنایت به واقعیتهای محلی باید صورت بگیرد. و به وجود آوردن علمی که اسمش بومی باشد در حقیقت با کار دانشگاهی تناقض دارد، یعنی هیچ علوم انسانی نمیتواند بدون توجه به مرحله نقد و توجه به واقعیتهای محلی، تئوریها و شناخت خودش را مطرح کند.