دوشنبه گذشته، خاوير سولانا، مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا، هنگام ورود به اجلاس وزيران امور خارجه اتحاديه گفت که قرار است با علی لاريجانی، ریيس هيئت مذکرات هسته ای ايران ملاقات و مذاکره کند.
آقای سولانا به نمايندگی از اعضای دائمی شورای امنيت، يعنی فرانسه، بريتانيا، روسيه، آمريکا، چين و نيز آلمان با آقای لاريجانی گفت وگو خواهد کرد.
اکنون سئوال این است که با وجود اصرار ايران بر ادامه برنامه های غنی سازی و عدم تغییر موضع غرب، طرفين بر سر چه با يکديگر گفت وگو خواهند کرد؟
دکتر شهرام چوبين، رييس بخش پژوهش انستيتو تحقيقات استراتژيک در ژنو در گفت وگو با راديو فردا در پاسخ می گوید:«فکر می کنم در چارچوبی وسيع تر ايالت متحده می خواهد با ايران وارد تعامل شود، در ارتباط با موارد منطقه ای مثل عراق و نه فقط در مورد مسائل هسته ای؛ از سوی ديگر، ايران بعد از دو قطعنامه تحريمی و تحريم های گسترده ای که به تدريج موثر واقع می شوند، متوجه شده که به مهلکه ای افتاده که بيرون آمدن از آن می تواند دشوار باشد.»
شهرام چوبين
وی می افزاید:«هدف اعلاميه ناپخته ايران که به غنی سازی صنعتی دست يافته است، اين بود که به غرب نشان دهد ما اين قابليت را داريم و اين حداقل را می خواهيم. اما به تصور من، ايالات متحده قصد ندارد برای ايران هيچ گونه توانايی غنی سازی قائل شود.»
آقای چوبين می گويد:«سوال اينجاست که چگونه می توان غنی سازی را متوقف يا معلق کرد بدون آنکه تاسيسات هسته ای ايران را پياده کرد. اگر طرف سومی، مثل ترکيه، بتواند اروپا را متقاعد کند که با سطحی از غنی سازی در ايران موافقت کند، شايد اروپا هم بتواند آمريکا را قانع کند که اين مقدار غنی سازی را بپذيرد و از اين توافق در زمينه مذاکرات منطقه ای و عراق استفاده شود.»
در اين ميان، کاندوليزا رايس، وزير امور خارجه آمريکا، گفته است که منظور دستگاه رهبری جرج بوش از«تغيير رژيم» نه سرنگونی آن، بلکه تغيير در برخورد حکومت جمهوری اسلامی به مسائل بوده است.
حال اين سوال مطرح می شود که آيا آمريکا نظر سختگيرانه خود را نسبت به جمهوری اسلامی ایران تعديل کرده و آماده است تا حداقل، بخشی از فعاليت های هسته ای ايران را در کنار ساير مسائل بپذيرد؟ و آيا اين عامل ملاقات ميان آقای سولانا و آقای لاريجانی است؟
شهرام چوبين اعتقاد دارد:«از تابستان گذشته و جنگ حزب الله با اسرائيل، ايالات متحده احساس می کند که حزب الله، حماس و ايران تقويت شده اند. از آن گذشته، به دنبال گزارش بيکر- هميلتون که در آن از آقای بوش خواسته شده ايران و سوريه را در مذاکرات شرکت دهد، دستگاه رهبری ايالات متحده احساس می کند که هر چند بايد با ايران و سوريه وارد تعامل شود، اما اين اقدام بايد از موضع قدرت صورت گيرد.»
وی می گويد:« بنابر اين، آمريکا ضمن تقويت حضورش در منطقه، اکنون احساس می کند می تواند از خود در مقابل ايران انعطاف نشان داده و با آن مذاکره کند. امری که تا يک سال پيش غير ممکن بود.»
ايران هم با سرسختی بر روی برنامه های غنی سازيش و اينکه در چند هفته اخير بارها از گسترش اين برنامه ها سخن گفته، سعی در تقويت موضع خود داشته است.
اما همه ناظرين و کارشناسان معتقد نيستند که ايران حقيقتا به اين سطح از توانايی هسته ای دست يافته است. سوال بعدی این است: آيا ايران در ارتباط با قابليت غنی سازی خود اغراق می کند؟
رييس بخش پژوهش انستيتو تحقيقات استراتژيک در ژنو در پاسخ می گويد:«روشن است که ايران بلوف می زند. روشن است که ايران سه هزار دستگاه گريز از مرکز ندارد. حدود هزار دستگاه دارد که معلوم نيست چقدر کار می کنند و آيا ايران می تواند آن طور که بايد از آنها بهره برداری کند يا نه. و بازهم روشن است که ايران ادعای داشتن آن قابليتی را می کند که ندارد، اما می توانند سر انجام به آن دست يابند.»
آقای چوبين می گويد:«ولی غرب چيز زيادی درباره واقعيت برنامه های غنی سازی ايران نمی داند و با کاهش ميزان همکاری های ايران با آژانس بين المللی اين تصوير تيره تر می شود. نکته اصلی اين است که آيا ايران می تواند ظرف چند سال آينده تبديل به يک قدرت اتمی شود؟ و آيا روش های ديپلماتيک می توانند تا آن هنگام ايران را از اين مسير منحرف کنند؟ بنابر اين اينکه واقعيت توانايی ايران در چه حد است، بسيار بسيار مهم است.»
در هر حال روز چهارشنبه روشن خواهد شد که شانس برقراری تعاملی بلند مدت با ايران چه خواهد بود.
مقامات اروپايی از جمله وزير امور خارجه بريتانيا در اين مورد اظهار بدبينی کرده اند، اما روزنامه فاينشال تايمز، چاپ لندن، به نقل از صادق خرازی، سفير سابق ايران در پاريس می گويد که دستگاه رهبری ايران، يا به گفته اين نشريه، شخص آيت الله خامنه ای، به آقای لاريجانی اختيار داده تا در مذاکرات روز چهارشنبه با اتحاديه اروپا مصالحه کند.