بالاخره انتظارها به پايان رسيد و چندی پيش، آلبوم جديد «رضا يزدانی» به بازار آمد. يزدانی همان خواننده پاپ - راک است که اگر فيلم سينمايی «حکم»، يا در جشنواره فيلم فجر امسال «رئيس» ساخته «مسعود کيميايی» را ديده باشيد، حتماً صدايش را شنيده ايد و تصويرش را هم ديده ايد.
شايد هم اصلا او را از پيشتر، با اولين کارش «شهر دل» بشناسيد. يا با آلبوم دومش به نام «پرنده بی پرنده» که يکی- دو قطعه اش در سريال های ۹۰ شبی تلويزيون مثل «کمربندها را ببنديد» يا «باغچه مينو» پخش شدند و خود آلبوم هم با استقبال خوبی رو به رو شد.
يزدانی که سه- چهار سالی است، دهه سوم زندگی اش را پشت سر گذاشته؛ از معدود موزيسين های پيگيری است که پاپ - راک فارسی با مجوز منتشر می کند که البته همه ترانه های دو آلبوم اخير او، از سروده های دوست و همکارش «يغما گلرويی» است.
يغما که تا به حال هنرنمايی های بسياری از جمله ترانه سرايی، دکلمه، ترجمه آثار ادبی و... را از اوديده ايم، در آلبوم پرنده بی پرنده رضا يزدانی به آهنگسازی هم پرداخته و حتی گيتار هم نواخت. از همه اين ها جالب تر، کارگردانی کليپ های يزدانی است که يغما در اين عرصه هم بخت آزمايی کرده است!
کليپ های دو ترانه «لاله زار» و «جردن» رضا يزدانی، بارها از شبکه های ماهواره ای مثل MITV يا «ايران موزيک» که به پخش ويدئوهای موسيقی توليد شده در داخل ايران اختصاص دارند، پخش شده؛ همان کليپ هايی که به گفته خواننده، تنها با يک «دوربين فيلمبرداری عروسی ها» ضبط شده و در قطعه «لالهزار» يک سری تصاوير از فيلم های سينمايی پيش از انقلاب (مثل نماهايی از داوود رشيدی، بهروز وثوقی و...) همراه تصوير قدم زدن رضا در خيابان لاله زار تهران تدوين شده تا به حس نوستالژيک موسيقی و محتوای ترانه، بيافزايد.
اما ماجرای همکاری اين آهنگساز و خواننده متفاوت با مسعود کيميايی، خود حکايت ديگری است؛ قرار بود اين همکاری در «سربازهای جمعه» اتفاق بيفتد و رضا نقش يکی از چهار سرباز فيلم قبلی کيميايی را ايفا کند، ولی به دلايلی اين طرح هرگز عملی نشد.
در عوض، سراسر فيلم حکم پر شد از صدا و گاهی تصويرهای او؛ علاوه بر قطعه «غيرمجاز» که به صورت کامل در فيلم شنيده می شود، بخشهايی از پرنده بيپرنده، بی بی هزار ستاره، لاله زار، آوازخوان (يکی از آهنگهای آلبوم سوم اش، «هيس») و اجرای دوباره از يکی از آهنگ های گروه «The doors» در فيلم کيميايی گنجانده شد.
ملودی تيتراژ پايانی فيلم هم همان ملودی قطعه «لاله زار» بود که يزدانی شعر جديدی متناسب با حال و هوا و موضوع فيلم روی آن خواند.
اما ماجرای «رئيس» چيز ديگری بود؛ يزدانی برای اين فيلم ترانه اختصاصی ساخته و اجرا کرد. ولی هنرش در جشنواره بيست و پنجم ديده نشد، چراکه رئيس اکران خوبی نداشت؛ هم به دليل دير ارسال کردن فيلم به دبيرخانه جشنواره که باعث شد تعداد نمايش هايش محدود شود و همچنين به دليل مشکلات فنی، صدای فيلم، کيفيت خوبی نداشت.
به اين ترتيب برای شنيدن ترانه اختصاصی رئيس، بايد تا اکران عمومی فيلم صبر کنيم. البته از طرف ديگر، چند روز پس از پايان جشنواره فيلم فجر، طرفداران يزدانی هديه بزرگ تری گرفتند: آلبوم سوم او با نام «هيس».
اين آلبوم که قبلاً اسمش «واليوم ۱۰» بوده و چند سالی برای کسب مجوز در مرکز موسيقی ارشاد خاک می خورد، با نام جديد به بازار آمد و اتفاقاً موفق شد نظر خيلی ها را به خود جلب کند؛ هم منتقدين و هم مخاطبان.
يزدانی در «هيس» هم سبکی شبيه پرنده بی پرنده را دنبال کرده؛ موسيقی پاپ - راک با ترانه های انتقادی- اجتماعی يغما گلرويی که با مايه های اعتراض به «سرمايه داری»، کمی مد روز هم می شوند.
اگر يغما گلرويی ترانه اعتراضی «جردن» را برای آلبوم «پرنده بی پرنده» به رضا يزدانی داد که بخواند، اين بار نيز با ترانه «برج»، رنگ و روی اعترض به «بالانشين ها» را در آلبوم رضا يزدانی تکرار می کند.
در ترانه برج، ترانه سرا با اشاره کنايه آلود به ساخت «برج مخابراتی تهران»، با تکيه به محتوای کليشه شده دفاع از «محرومان» جامعه، ستايشی تکراری از آنها را بازسازی می کند.
آوازه خوون شمال، کارتون، برج، مش رمضون، نانوشته، زندگی نامه، يکی در ميون (که فقط در CD است و در کاست گنجانده نشده) و دنيای وارونه، نام ترانه های اين آلبوم هستند.
بعضی از ترانه های اين آلبوم مانند قطعات شمال و کارتون، مانند ديگر کليشه های ترانه های پاپ، بر «غم دوری» تکيه دارند؛ از سفر به شمال و عشق های زيبا می گويند يا از دنيای کودکی نسلی که حالا جوان های جامعه امروز ايرانند.
همکاری و دوستی نزديک رضا يزدانی که تلاش می کند چه در سبک خواندن و چه در ساخت آثارش، تا اندازه ای متفاوت باشد با ترانه سرايی که استاد ترانه های عامه پسند پاپ نيز هست، شايد مهم ترين «پاشنه آشيل» يزدانی است؛ چرا که تفاوت و عامه پسندی، ترکيب سختی است که به ندرت ديده می شود.
شايد هم اصلا او را از پيشتر، با اولين کارش «شهر دل» بشناسيد. يا با آلبوم دومش به نام «پرنده بی پرنده» که يکی- دو قطعه اش در سريال های ۹۰ شبی تلويزيون مثل «کمربندها را ببنديد» يا «باغچه مينو» پخش شدند و خود آلبوم هم با استقبال خوبی رو به رو شد.
يزدانی که سه- چهار سالی است، دهه سوم زندگی اش را پشت سر گذاشته؛ از معدود موزيسين های پيگيری است که پاپ - راک فارسی با مجوز منتشر می کند که البته همه ترانه های دو آلبوم اخير او، از سروده های دوست و همکارش «يغما گلرويی» است.
يغما که تا به حال هنرنمايی های بسياری از جمله ترانه سرايی، دکلمه، ترجمه آثار ادبی و... را از اوديده ايم، در آلبوم پرنده بی پرنده رضا يزدانی به آهنگسازی هم پرداخته و حتی گيتار هم نواخت. از همه اين ها جالب تر، کارگردانی کليپ های يزدانی است که يغما در اين عرصه هم بخت آزمايی کرده است!
کليپ های دو ترانه «لاله زار» و «جردن» رضا يزدانی، بارها از شبکه های ماهواره ای مثل MITV يا «ايران موزيک» که به پخش ويدئوهای موسيقی توليد شده در داخل ايران اختصاص دارند، پخش شده؛ همان کليپ هايی که به گفته خواننده، تنها با يک «دوربين فيلمبرداری عروسی ها» ضبط شده و در قطعه «لالهزار» يک سری تصاوير از فيلم های سينمايی پيش از انقلاب (مثل نماهايی از داوود رشيدی، بهروز وثوقی و...) همراه تصوير قدم زدن رضا در خيابان لاله زار تهران تدوين شده تا به حس نوستالژيک موسيقی و محتوای ترانه، بيافزايد.
اما ماجرای همکاری اين آهنگساز و خواننده متفاوت با مسعود کيميايی، خود حکايت ديگری است؛ قرار بود اين همکاری در «سربازهای جمعه» اتفاق بيفتد و رضا نقش يکی از چهار سرباز فيلم قبلی کيميايی را ايفا کند، ولی به دلايلی اين طرح هرگز عملی نشد.
در عوض، سراسر فيلم حکم پر شد از صدا و گاهی تصويرهای او؛ علاوه بر قطعه «غيرمجاز» که به صورت کامل در فيلم شنيده می شود، بخشهايی از پرنده بيپرنده، بی بی هزار ستاره، لاله زار، آوازخوان (يکی از آهنگهای آلبوم سوم اش، «هيس») و اجرای دوباره از يکی از آهنگ های گروه «The doors» در فيلم کيميايی گنجانده شد.
ملودی تيتراژ پايانی فيلم هم همان ملودی قطعه «لاله زار» بود که يزدانی شعر جديدی متناسب با حال و هوا و موضوع فيلم روی آن خواند.
اما ماجرای «رئيس» چيز ديگری بود؛ يزدانی برای اين فيلم ترانه اختصاصی ساخته و اجرا کرد. ولی هنرش در جشنواره بيست و پنجم ديده نشد، چراکه رئيس اکران خوبی نداشت؛ هم به دليل دير ارسال کردن فيلم به دبيرخانه جشنواره که باعث شد تعداد نمايش هايش محدود شود و همچنين به دليل مشکلات فنی، صدای فيلم، کيفيت خوبی نداشت.
به اين ترتيب برای شنيدن ترانه اختصاصی رئيس، بايد تا اکران عمومی فيلم صبر کنيم. البته از طرف ديگر، چند روز پس از پايان جشنواره فيلم فجر، طرفداران يزدانی هديه بزرگ تری گرفتند: آلبوم سوم او با نام «هيس».
اين آلبوم که قبلاً اسمش «واليوم ۱۰» بوده و چند سالی برای کسب مجوز در مرکز موسيقی ارشاد خاک می خورد، با نام جديد به بازار آمد و اتفاقاً موفق شد نظر خيلی ها را به خود جلب کند؛ هم منتقدين و هم مخاطبان.
يزدانی در «هيس» هم سبکی شبيه پرنده بی پرنده را دنبال کرده؛ موسيقی پاپ - راک با ترانه های انتقادی- اجتماعی يغما گلرويی که با مايه های اعتراض به «سرمايه داری»، کمی مد روز هم می شوند.
اگر يغما گلرويی ترانه اعتراضی «جردن» را برای آلبوم «پرنده بی پرنده» به رضا يزدانی داد که بخواند، اين بار نيز با ترانه «برج»، رنگ و روی اعترض به «بالانشين ها» را در آلبوم رضا يزدانی تکرار می کند.
در ترانه برج، ترانه سرا با اشاره کنايه آلود به ساخت «برج مخابراتی تهران»، با تکيه به محتوای کليشه شده دفاع از «محرومان» جامعه، ستايشی تکراری از آنها را بازسازی می کند.
آوازه خوون شمال، کارتون، برج، مش رمضون، نانوشته، زندگی نامه، يکی در ميون (که فقط در CD است و در کاست گنجانده نشده) و دنيای وارونه، نام ترانه های اين آلبوم هستند.
بعضی از ترانه های اين آلبوم مانند قطعات شمال و کارتون، مانند ديگر کليشه های ترانه های پاپ، بر «غم دوری» تکيه دارند؛ از سفر به شمال و عشق های زيبا می گويند يا از دنيای کودکی نسلی که حالا جوان های جامعه امروز ايرانند.
همکاری و دوستی نزديک رضا يزدانی که تلاش می کند چه در سبک خواندن و چه در ساخت آثارش، تا اندازه ای متفاوت باشد با ترانه سرايی که استاد ترانه های عامه پسند پاپ نيز هست، شايد مهم ترين «پاشنه آشيل» يزدانی است؛ چرا که تفاوت و عامه پسندی، ترکيب سختی است که به ندرت ديده می شود.