درختان ایستاده می میرند ... روایت یک آزاد راه خبرساز

  • توماج طاهباز

دستکم هر سال ۴ مليون نفر از اين بخت استفاده خواهند کرد؛ تنها صد و بيست کيلومتر و نابودی بخش بزرگی از تنها جنگل های انبوه باقی مانده در ايران.

يک ساعت و بيست دقيقه طول می کشد تا دريای خزر در برابر چشمان مسافرانی که از تهران به شمال سفر می کنند پديدار شود.


دستکم هر سال ۴ مليون نفر از اين بخت استفاده خواهند کرد؛ تنها صد و بيست کيلومتر و نابودی بخش بزرگی از تنها جنگل های انبوه باقی مانده در ايران.


هر چند که آزاد راه معروف تهران - شمال، به يکی از مهم ترين دغدغه های چند سال اخير دوستداران محيط زيست ايران بدل شده است، اما چه بسا به همان اندازه برای برخی از کسانی که تنها به فکر رسيدن هر چه زودتر به دريای خزر هستند، بی اهميت باشد.


پروژه آزاد راه تهران - شمال، يازده سال پيش، با واگذاری زمين به بنياد مستضعفان آغاز شد. در آن زمان، نيمی از اين پروژه را بنياد مستضعفان و نيمی ديگر را دولت برعهده گرفت.


  • «در سی و پنج سال گذشته انبوهی اين جنگل ها به نصف تقليل پيدا کرده و احتمالا تا سی یا سی و پنج سال آينده هيچ اثری از آن ها نخواهد ماند. اين جنگل ها برای ما آب و هوا توليد می کنند، زيرشان منابع آبی است که ايرانی ها از ان استفاده می کنند.»
اسماعیل کهرم

اين پروژه در قلب طبيعتی ساخته می شود که نه تنها در ايران که در تمام جهان يکی از گونه های بی نظير است.


اسماعيل کهرم، کارشناس محيط زيست و حيات وحش به راديو فردا می گويد: «جنگل های شمال ايران از نوع هيرکانی هستند و ريشه در شصت و پنج تا هفتاد مليون سال پيش دارند. اين جنگل های هيرکانی به دوره ای تعلق دارند که اگر کسی بخواهد اجداد جنگل های فعلی در اروپا را مطالعه کند، بايد بيايد به اینجا رجوع کند.»



آقای کهرم معتقد است که ایرانی ها از اهمیت جنگل های شمال، «غافل» هستند و می افزاید: «در سی و پنج سال گذشته انبوهی اين جنگل ها به نصف تقليل پيدا کرده و احتمالا تا سی یا سی و پنج سال آينده هيچ اثری از آن ها نخواهد ماند. اين جنگل ها برای ما آب و هوا توليد می کنند، زيرشان منابع آبی است که ايرانی ها از ان استفاده می کنند.»


نه تنها کارشناسان بلکه دوستداران محيط زيست، بارها اعتراض های زيادی به ساخت آزاد راه تهران - شمال کرده اند.


تقريبا همه با ساختن آزاد راه موافقند، اما نکته ای که بسياری از فعالان محيط زيست بر آن تاکيد می کنند، غيرکارشناسی بودن اين طرح است.


سرپرست معاونت انسانی سازمان حفاظت محيط زيست در مصاحبه ای با خبرگزاری ايسنا می گويد: «تنها يک منطقه از ۴ منطقه پروزه آزاد راه، طرح حفاظتی از محيط زيست دارد.»


و اتفاقا منطقه حساسی که از قلب مراتع حفاظت شده البرز مرکزی عبور می کند، به گفته رييس اداره محيط زيست چالوس هيچ طرح مديريت زيست محيطی ندارد.


اما نه تنها مسئولان محيط زيست در ايران بلکه گروه بزرگی از دوستداران محيط زيست تا امروز بارها به اجرای پروژه آزادراه اعتراض کرده اند.


اما همه اين ها تنها يک روی جريان است.


  • «اين زمين ها در شعاع ۵ کيلومتری آزاد راه است. يعنی در واقع در منطقه فاز سه. البته بگويم که اگر سند می خواهيد، زمين های ما سند رسمی ندارند. چون در آن مناطق سند زمين ها معمولا شورايی است. يعنی يک قولنامه ای بين افراد نوشته می شود و آن قولنامه به تاييد شورای قانونی محل می رسد.»
یک فروشنده زمین های حوالی آزاد راه

آزادراهی که تهران را به سواحل خزر وصل می کند در ده سال گذشته به يک منطقه تجاری تبديل شده است. البته نه تجارت معمول در مراکز خريد و پاساژها، بلکه تجارت زمين.


بخش بزرگی از آزاد راه تهران شمال، از مناطق بکری می گذرد که پيشتر مراتعی بودند که صاحبان اصلی آن، گونه های مختلف جانوران کوه های البرز بودند. امروزه هر قطعه زمين صاحب يا صاحبانی دارد و هر کسی در فکر فروش آن هاست.



به عنوان يک خريدار با يکی از معامله کنندگان زمين در بخش سوم آزاد راه، يعنی همانی که از البرز مرکزی می گذرد و يکی از مهم ترين مناطق زيست محيطی ايران است، تماس گرفته ايم و پرسيده ايم چگونه می توانيم وسط جنگل زمين بخريم.؟


فروشنده زمين به ما [به عنوان خريدار] می گويد: «اين زمين ها در شعاع ۵ کيلومتری آزاد راه است. يعنی در واقع در منطقه فاز سه. البته بگويم که اگر سند می خواهيد، زمين های ما سند رسمی ندارند. چون در آن مناطق سند زمين ها معمولا شورايی است. يعنی يک قولنامه ای بين افراد نوشته می شود و آن قولنامه به تاييد شورای قانونی محل می رسد.»

روستاييان همجوار با آزادراه تهران شمال هر کدام می خواهند از اين آزاد راه سهمی ببرند. اگر هر تکه آزاد راه به روستايی در البرز وصل شود، سيل عظيم مسافران فصلی به مناطقی می روند که حتی از امکانات اوليه دفع زباله بی بهره اند.


جنگل هايی نابود می شوند که نه تنها ريه های ايران توصیف می شوند، که بخشی از اکسيژن کره زمين را هم تامين می کنند.


«خاطرم هست که چند سال پيش، يکی از دانشمندان پاکستان به من گفت ما در سی سال گذشته زمين هايمان را از ۵ مليون هکتار به يازده مليون هکتار رسانده ايم که برای شما اکسيژن توليد کرده است. شما چه کرده ايد؟ و من شرمگين شدم و جواب ندادم که ما در همين مدت مشغول تراشيدن زمين ها بودیم و مقدارشان را به نصف تقليل داديم.»


اسماعيل کهرم اين جمله را می گويد و گفت و گويش را با ما به پايان می رساند.