مصر و اخوان‌المسلمین؛ حرکت به سوی معادلاتی جدید در خاورمیانه

  • جواد کوروشی

نشست خبری نمایندگان گروه اخوان‌المسلمین در قاهره

همزمان با ادامه تظاهرات مردم در مصر و احتمال سقوط دولت حسنی مبارک گمانه‌زنی‌ها بر سر حکومت آینده مصر فکر بسیاری را به خود مشغول کرده است، به ویژه در کشورهای غربی نگرانی بزرگی از احتمال به قدرت رسیدن اسلام‌گراهای افراطی و از جمله اخوان‌المسلمین وجود دارد که گفته می‌شود مهم‌ترین گروه اپوزیسیون در مصر است.

اما آیا اخوان‌المسلمین می‌تواند آینده مصر را رقم بزند یا این گروه امروز همان سازمان با همان دیدگاهی است که دهه‌ها پیش پایه‌گذاری شد. رادیوفردا این پرسش‌ها را با ماشاء‌الله شمس‌الواعظین، روزنامه‌نگار در تهران، در میان گذارده است.




  • رادیوفردا: آقای شمس‌الواعظین، با توجه به رویدادهای مصر، اکنون طبیعی است که صحبت بر این است یا نگرانی‌ها و گمانه‌زنی‌هایی هست بر سر این که حکومت و دولت آینده مصر چه ترکیبی خواهد داشت؟ از جمله در غرب بسیار نگران هستند که ممکن است گروه اخوان‌المسلمین بتواند با کسب قدرت یا بخشی از قدرت باعث دردسر شود. اصولاً با توجه به سابقه تاریخی گروه اخوان‌المسلمین چه می‌توانیم درباره این نگرانی بگوییم؟ آیا این نگرانی قابل توجیه است یا این که اخوان‌المسلمین امروز با اخوان‌المسلمینی که ۶۰ سال پیش تاسیس شد کاملاً فرق دارد؟

ماشالله شمس‌الواعظین: نکته اول، بیش از هر کس دیگر حکومت حسنی مبارک است که هم غرب را به وحشت انداخته و هم نیرو‌ها و کشورهای منطقه‌ای را به این که اگر آرامش و ثبات سیاسی مصر به هم بخورد، تنها برنده این ماجرا جنبش اخوان‌المسلمین خواهد بود.

نکته دوم، جنبش اخوان‌المسلمین با توجه به سابقه حدود ۶۰ ساله‌اش یعنی از دهه ۵۰ میلادی قرن پیش که به رهبری حسن البنا شکل گرفته جنبشی کاملاً ریشه‌دار در مصر است و می‌توانیم بگوییم بخش زیادی از تحولات مصر را طی ۶۰ سال اخیر یا شش دهه اخیر بخشی از نیروهایی تشکیل می‌داده که در اعتراض به وضع موجود وارد صحنه سیاسی مصر شدند. دقیق این را باید توجه کرد: «بخشی» از نیروهای معترض یا نقش‌آفرین صحنه سیاسی مصر.

شاید به همین دلیل باشد که جنبش اخیر که طی ده روز اخیر مصر را فرا گرفته نیروی اخوان‌المسلمین می‌توانم بگویم که یک دهم نیروهای سیاسی مصر را تشکیل می‌دهند که هم اکنون در میدان آزادی مصر تجمع می‌کنند، در سراسر کشور دست به اعتراضات وسیعی زده‌اند.

  • یعنی به نظر شما از نظر نیروی سیاسی و وزن سیاسی که این جمعیت در مصر دارد، چندان تعیین‌کننده در سرنوشت آینده سیاسی مصر نخواهد بود؟

نه این به این معنا نیست که تعیین‌کننده نخواهد بود یا نقش‌آفرینی نخواهد کرد. ولی یک نکته مهم را باید توجه کرد. اخوان‌المسلمین در جنبش اخیر خودشان مانند دیگر نیروهای سیاسی ریشه‌دار یا کلاسیک مصر غافل‌گیر شدند. نه آمادگی چنین تحولی را داشتند و نه آمادگی مدیریت چنین تحولی را داشتند. حتی به نظر می‌رسد که نخواهند داشت. به دلیل این که این تحول و این اعتراض‌ها امواجش به شدت وسیع است. دو این که متکی به نیروی جوانی است که متوسط عمرشان پائین است، بیست و پنج سال است. نسل کاملاً سایبری است. اینترنت و فیس‌بوک و توییتر و کاملاً نسل مدرنی است و متکی به طبقه متوسط است. بنابراین جنبش اخوان‌المسلمین کاملاً از این طبقه فاصله دارد، اگرچه جنبش اخوان‌المسلمین در نکته سومی که می‌خواستم بگویم طی شش دهه اخیر دستخوش تحولات بسیار زیادی شده. چه به لحاظ تنظیم و تدوین گفتمان‌های سیاسی‌اش و چه در ارتباط با مسائل ایدئولوژیک و نظریه‌پردازی‌های سیاسی مربوط به چگونگی اداره دولت توسط اسلام‌گرایان و مربوط به چگونگی جدایی دین از سیاست یا چگونگی آمیختگی دین با سیاست در صحنه جامعه کنونی خاورمیانه، دستخوش تحولات فراوانی شده. اخوان‌المسلمین، اخوان‌المسلمین دهه سید قطب حسن البنا نیستند.

  • در روزهای گذشته رهبران اخوان‌المسلمین در مصاحبه با رسانه‌های بین‌المللی همه‌شان تقریباً بر روی حق آزادی بیان، حق آزادی اجتماعات و ارزش‌هایی که دیگر نیروهای غیرمذهبی تاکید دارند، تاکید می‌کنند. آیا می‌شود به این وعده‌ها اتکا کرد؟

به نکته مهمی اشاره کردید. این تایید می‌کند آن چیزی را که من به آن اشاره می‌کردم. این نشان می‌دهد که اخوان‌المسلمین خودش را یک بخشی، یک رنگی از رنگ‌آمیزی موزائیک جامعه مصر می‌داند. بنابراین دیگر لیدر یا هژمونی [تسلط] کاملی روی جنبش اعتراضی مردم نخواهند داشت. یادمان باشد که جنبش اخوان‌المسلمین اعلام کرده که به نمایندگی محمد البرادعی در گفت‌و‌گو با عمر سلیمان معاون رئیس جمهور مصر رای مثبت می‌دهد. این یک تحول بسیار مهمی است. یا در ائتلاف دهگانه‌ای که شکل گرفته در مصر برای گفت‌و‌گو با حکومت مبارک جهت تسهیل رفتن مبارک و ایجاد نیروهای جایگزین و انتقال مسالمت‌آمیز قدرت پیوسته به یک نیروی دهگانه.

بنابراین آنجا که اشاره کردم که یک دهم نیروهای تشکیل دهنده امواج اعتراضی مردم را تشکیل می‌دهد، تقریباً حرف درستی است این. به همین دلیل آنجا که تجلی پیدا کرده امواج اعتراض یا جریان‌های سیاسی که شده ائتلاف دهگانه. جنبش اخوان یک عنصر از ائتلاف دهگانه است. یعنی یک دهم ثقلش تبدیل شده به یک دهم ثقل موجود در مصر.

اگرچه باید به یک نکته دیگر در کنار این اشاره کنم، متشکل‌ترین، سازمان‌یافته‌ترین نیروی سیاسی مصر هم اکنون اخوان‌المسلمین‌اند. در این شکی نیست. شاید بسیاری از نیروهای مصر در آینده نزدیک و در پروسه انتقال قدرت متوسل شوند به آن‌ها به عنوان سازمان دارای تشکیلات، تشکیلات امدادی، تشکیلات سیاسی، پرشکی، مهندسی و بسیاری دیگر که اخوان‌المسلمین طی انتخاباتی در درون نظام پزشکی کشور مصر برگزار شده، پیروز شده‌اند. در نظام مهندسی و حتی انجمن‌های دانشجویی، این سازمان می‌تواند به دیگر قوا و نیروهای سیاسی برآمده از جنبش کنونی امکان بدهد یا فرض کنید تدارک یک سری از حرکت‌ها و سازمان‌ها و تشکیلاتی را بدهد که انتقال قدرت از مبارک به نیروی جدید که در شکل مجلس موسسان، در شکل دولت انتقالی کمک بکند و تسهیل کند این وضعیت را. اما اگر سوال این باشد که آیا جنبش اخوان‌المسلمین رهبری این جنبش را به دست خواهد گرفت در آینده، من بسیار دوردست می‌بینم چنین چیزی را در افق، به دلیل این که مصر تقریباً این مرحله یعنی مرحله گذار از اسلام‌گرایی سلفی یا اسلام‌گرایی رادیکال را پشت سر نهاده و هم اکنون رسیده به نوعی میانه‌روی دینی و پلورالیزم دینی یا پذیرش تنوع و رنگ‌آمیزی گرایش‌های دینی در صحنه سیاسی و مذهبی مصر.

لذا می‌شود گفت اخوان‌المسلمین بخشی از نیروهایی است که هم اکنون امواج اعتراضی را رهبری می‌کنند و در نتیجه به نظر من دستاوردهایی که از این جنبش به دست خواهد آمد، علی‌القاعده اخوان‌المسلمین هم بخشی از این دستاورد‌ها تلقی خواهد شد.

  • جنبشی که در مصر الان راه افتاده چه پیروز شود چه در نیمه راه بماند، تاثیرهایی بر روی منطقه چه کشورهای عربی و چه غیرعربی خواهد داشت. تحلیل شما چیست؟ چه تاثیراتی ممکن است قابل تصور باشد؟

مصر سنگ ترازوی تحولات و ویژگی‌های منطقه است در خاورمیانه و شمال آفریقا. یک سنگ ترازوی دیگر هم داریم به نام ایران. یعنی در منطقه خاورمیانه تا شمال آفریقا، یعنی از خلیج فارس تا دریای سرخ دو نیروی عمده وجود دارند، به لحاظ تمدن دارای اشتراک‌های مشابه هستند. به لحاظ جمعیت، تاریخ تمدن‌شان، پیشینه‌‌های‌شان، به لحاظ سطح سواد، آموزش و فرهنگ و سابقه سیاسی دولت‌سازی. بنابراین به نظر می‌رسد که هر تحولی که در کشور ایران اتفاق می‌افتد، مثل انقلاب اسلامی ایران در سه دهه اخیر، ممکن است تاثیر بگذارد روی منطقه. چنان چه گذاشته.

هر اتفاقی در مصر نیز بیافتد در محیط پیرامونی خودش در حلقه‌های اول تاثیراتش را هم خواهد گذاشت و شاید دیگر گزافه نگفته باشیم اگر بگوییم تحولاتی که هم اکنون در یمن، اردن و الجزایر اتفاق می‌افتد، دیگر محصول مستقیم تحولاتی است که هم اکنون در مصر جاری است. بنابراین ما در آستانه یک نظام منطقه‌ای جدید هستیم. سیستم جدید منطقه‌ای هستیم. این واکنش‌های بین‌المللی که می‌بینید به تحولات مصر که همه‌اش سرشار از نگرانی و وحشت از چگونگی ظهور آلترناتیوهای نوین در خاورمیانه و تغییر جغرافیای سیاسی ناشی از این نگرانی یا این ابهام است که چه نیرویی در منطقه شکل خواهد گرفت و این نیرو مناسبات و مسافتش با نیروهای فعال منطقه‌ای و به ویژه موضوع امنیت اسرائیل که در ایالات متحده و منظومه غرب به عنوان یک خط قرمز محسوب می‌شود، چه خواهد بود.

شاید به همین دلیل بگویم که این که می‌بینید تحولات مصر این همه توجه خانواده بین‌المللی را به خود جلب کرده، ناشی از این فهم و این معادله است که مصر اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد و در نتیجه اعتراض‌ها یا تحولاتی که در کشور اتفاق می‌افتد نیز در آینده چشم‌اندازهای منطقه را هم روشن خواهد کرد و به نظر می‌رسد ما به سمت ظهور معادلات جدیدی در منطقه خاورمیانه حرکت می‌کنیم.