نهال موسيقی زيرزمينی ايران، اگرچه از ابتدای جوانه زدن در ميانه دهه هفتاد خورشيدی، در برزخ «غير قانونی» بودن پيچ و خم بسيار به خود ديده، اما همچنان از رويش باز نايستاده و به سختی، فراز و فرود دنيای سخت گير اطراف خود را تاب آورده است.
رويش اين نهال بيش از هميشه آنجا به چشم می آيد که در لا به لای ترانه هايی که موسيقی زيرزمينی را نمايندگی می کنند، هرازگاهی صدايی نو شنيده می شود و طرحی نو شکل می گيرد.
گروه Mute Agency، نماينده يکی از همين صداهای تازه است که شنيدنش از زيرزمين های تهران، هم هيجان آور است و هم دلچسب؛ چرا که در هياهيوی بسيار گيتارهای الکتريکی و انگشتانی که هر چه سريع تر بنوازند افتخارآفرين تر هستند، Mute Agency ، يکی از سبک های پيشروی موسيقی الکترونيک جهان را در تهران، ارايه می کند.
آنها همان گونه که سرپرست گروه می گوید، با شورش روشنفکرانه اروپا علیه موسیقی عامه پسند هیپ هاپ در آمریکا، راهی مشترک برگزیده اند.
سياوش امامی و هومن اژدری، اعضای اصلی اين گروه هستند و همان طور که سياوش، در جای جای مصاحبه ای با راديو فردا تکرار می کند، هر دو آرزومندند که فارغ از حواشی رايج بتوانند با بهترين نوازنده های موسيقی زيرزمينی، آثاری مشترک ضبط کنند.
مصاحبه با سياوش امامی، هر چند با بدبياری های رايج خطوط تلفن، مدام دچار سکته می شد، اما سرانجام خوبی داشت، چون او «اميدوار» بود و همين اميد، بنزين موتور زيرزمينی هايی است که فعلا، دلشان به دريچه هايی بسيار کم نور بر روی زمين خوش است!
اگر برای نخستين بار کسی سايت اينترنتی گروه Mute Agency را ببينيد، بيش از هر چيزعنوانی زير نام گروه نظرش را جلب می کند. زير نام گروه نوشته ايد Trip Hop که خب شنيدنش از تهران هيجان انگيز است. بد نيست اول از همين Trip Hop شروع کنيم. اينکه چه سبکی است و از کجا آمده؟
سياوش امامی: Trip Hop، حرکتی است که در ابتدای دهه ۹۰ ميلادی در بريستول در بريتانيا متولد شد. اين سبک در واقع تحولی است که موزيسين های بريتانيايی در مقابل موزيسين های هيپ هاپ آمريکايی شکل دادند که البته در همان زمان کاملا زيرزمينی بود و نامش را گذاشتند «بريت هاپ». اين نام هم از «Biritish Hip Hop» به معنای هيپ هاپ بريتانيايی ساخته شده بود.
آرام آرام، بعضی از نشريات بريتانيايی و هواداران اين سبک نامش را به «تريپ هاپ» تغيير دادند. که کلمه تريپ هم از سفرهای ماورايی يا سفرهای روان گردان گرفته شده است که احتمالا دراگ بازهای آن دوره، اين اسم را برای اين سبک انتخاب کردند.
تريپ هاپ، ترکيب هوشمندانه ای است از هيپ هاپ با سازهای آکوستيک، سازهای الکترونيک و سبک های ديگر موسيقی مانند اسيد جز، موسيقی جامائيکا، موسيقی لاتين و ...
در متن اشعار، بعضی از شعرها تلخ و بعضی ها عاشقانه است. به مراتب اشعار در اين سبک خيلی جدی تر و سنگين تر از هيپ هاپ است.
سبک تريپ هاپ با گروه هايی مثل Massive Attack و Portishead اوج گرفت. لازم است تاکيد کنم که گروه Portishead، ترکيبی جديد و انقلابی از اين سبک ارايه کرده چرا که اين سبک را با موسيقی دهه ۶۰ و ۷۰ ترکيب کرد.
در اين ميان، برخی آهنگسازها مانند Geoff Barrow که سابقه همکاری با هر دو گروه Massive Attack و Portishead را دارد نيز، در پيشرفت و رشد تريپ هاپ نقشی جدی بازی کردند.
نکته مهم اين است که اکثر آهنگ های تريپ هاپ با تمپوی زير ۱۱۵ ساخته می شوند. محدوديتی برای سازها وجود ندارد و حتی Portishead، آثار سمفونيک هم ارايه کرده است.
از نظر من، تريپ هاپ جلوه هنرمندانه ای از هيپ هاپ است که به دليل تلفيق با مشخصه های ديگر، از هيپ هاپ فاصله گرفته است.
يکی از مشخصه های اصلی گروه هايی که از آنها نام بردی، الهام گرفتن از سبک های مختلف و وارد کردن سازهای تازه به آثارشان است. تو که در ايران در اين سبک کار می کنی، از چه سبک هايی الهام می گيری و چه ويژگی های منحصر به فردی در آثارت ديده می شود؟
ببينيد، علاقه اصلی من هميشه موسيقی راک و موسيقی جز بود و به ويژه جز را با downtempo خيلی دوست داشتم. سال ۷۸ يا ۷۹ من ترانه Glory Box را از گروه Portishead شنيدم که مدرن بودن اين کار خيلی روی من تاثير گذاشت. دنبالش را گرفتم و با اين سبک و باقی آثار مطرح آن آشنا شدم.
آثاری مثل آلبوم Blue Lines از گروه Massive Attack ، يا آلبوم Big Calm از گروه Morcheeba و گروههايی مثل Moloko، AIR و Zero 7 ، دريچه های تازه ای رو به روی من باز کردند و نظرم را به خودشان جلب کردند؛ اينکه موسيقی خيلی مدرنی داشتند، آزادانه فکر می کردند و نکته جالب اين بود که همه اعضای اين گروه ها هم با هم کار می کردند و آلبوم های خيلی خوبی منتشر می کردند و خب هنوز هم منتشر می کنند.
به اين شکل بود که در کنار سابقه ای که در موسيقی جز داشتم، تصميم گرفتم در Mute Agency، اين سبک موسيقی را با نشانه های ايرانی تجربه کنم.
به بيان ديگر، اصولا تفاوت Mute Agency با تمام اين گروه هايی که اسم بردم، همان نشانه های ايرانی است که خب طبيعتا به خاطر ايرانی بودنم، در آهنگ ها ديده می شوند.
اين نشانه های ايرانی چه چيزهايی است؟ چطور اين صدای ايرانی در آثارت شنيده می شود؟
ما از سازهای ايرانی هم استفاده می کنيم. مثلا در ترانه Fed Up، ما از سازی به نام کزو Kazoo استفاده کرديم. کزو، سازی لاتين است که دوست عزيزم، بابک آخوندی آن را به من معرفی کرد. ما از اين ساز، با نواختن فواصل موسيقی ايرانی استفاده کرديم.
مضمون اشعار آهنگ هايتان چگونه است؟ يکی از ويژگی های تريپ هاپ، تکيه بر مضامينی خاص مانند صلح طلبی و بشر دوستی است و اصولا موزيسين هايی که در اين سبک فعاليت می کنند، بسيار آرام هستند و روحيه خاصی دارند. آن ويژگی ايرانی که بر رويش تاکيد داری، آيا در مضامين هم ديده می شوند يا نه؟
خب ما در آلبوم اولمان، همين آهنگ Fed Up را داريم که شعری کاملا ضد جنگ دارد، نه به خاطر پز روشنفکری ضد جنگ بودن، بلکه به اين خاطر سراغ چنين مضمونی رفته ايم که ما ايرانی ها، همان طور که خودت هم می دانی، آدم هايی آرام و صلح طلب هستيم. انگيزه نوشتن چنين شعری هم جنگ آمريکا با عراق بود.
در باقی اشعار هم در برخی موارد، اعتراض هايی داريم به جامعه اطراف، برخی موارد هم مضامينی ملايم و عاشقانه داريم؛ ولی در کل بله! شعرهای ما هم خط آرامی را دنبال می کنند و خيلی توی خودمان هستيم.
البته اين ويژگی درون گرايی در ترانه ها در لحظاتی کاملا مشهود است. حالا از تعداد کارهايت بگو. چندتا آلبوم ضبط کردی و مردم چطور می توانند آهنگ هايت را بشنوند؟
من سال ۷۹ يک تجربه در سبک «رگه – Reggae»، با گروهی به نام موتوژن داشتم که در جشنواره موسيقی زیرزمينی سايت تهران آونيو ارائه شد. بعد از آن من بر روی پروژه خودم متمرکز شدم. در آن زمان بعد از اينکه چند قطعه ساختم به دنبال کسی بودم که قطعات را بخواند چون خودم نمی خواستم بخوانم.
هومن اژدری را پيدا کردم که اصولا در دنيای متفاوتی کار می کرد، اما کم کم با سبک تريپ هاپ آشنا شد و جنس صدایش، هر چند که به بلوز و راک نزديک بود، اما توانست در اين سبک هم بخواند که خودش به تجربه جالبی از آن سبک خواندن و اين سبک موسيقی تبديل شد.
ما ۱۰ قطعه در يک استوديوی خانگی ضبط کرديم و نام اين مجموعه را گذاشتيم «نخستين تجربه» که البته کار مشکلی بود. مدام به خودمان يادآوری می کرديم که بايد موسيقی کاملا تازه ای ارايه کنيم و برای همين مدام به دنبال نشانه هايی تازه بوديم که باعث شد چند ماهی روال توليد اين کار طول بکشد.
الان روی آلبوم دوم کار می کنيم که نسبت به آلبوم اول، تفاوت هايی در آن وجود دارد و نشانه های ايرانی در آن بيشتر شده است. اين اثر را با دارا دارايی (بيسيست) و آرش پژند مقدم (درامر) کار می کنيم. ما در آلبوم اول به رغم اينکه خيلی علاقه داشتيم نتوانستيم درام را آکوستيک ضبط کنيم که خب اين بار اين کار را انجام خواهيم داد. کمی آزادتر و با فکری بازتر به سراغ آلبوم دوم رفته ايم.
خيلی از هوادارهای اين سبک موسيقی قطعا علاقه مند هستند که بدانند کجا می شود اين آلبوم را خريد ...
ما برای فروش آلبوم تنها کاری که توانستيم انجام دهيم اين بود که با بچه های شرکت «بم آهنگ» در کانادا تماس بگيريم و به محض اينکه آلبوم آماده شد، برايشان خواهيم فرستاد که از طريق آنها منتشر شود.
نمونه بعضی آثارمان همين حالا در وب سايت گروه وجود دارد و به هر شکل اگر موفق نشويم که آثارمان را منتشر کنيم، برخی از قطعات را برای دانلود رايگان در وب سايت خواهيم گذاشت، چون اساسا از ابتدا دغدغه ما اين بود که اين سبک موسيقی هم شنيده شود.
اينجا همه کارهای عالی در سبک های راک و بلوز اجرا می کنند و ما می خواستيم که برای مخاطب، سبکی تازه ارائه کنيم، شايد مخاطب ايرانی هم با آن ارتباط برقرار کند.
متن همه اشعار به زبان انگليسی است. احتمالا برنامه ای داری که شايد برای ارتباط بيشتر با مخاطب ايرانی، آثاری به زبان فارسی هم منتشر کنی؟ هر چند که ترکيب تريپ هاپ فارسی شايد کمی عجيب و دور از ذهن به نظر بيايد ...
اتفاقا ما در آلبوم دوم، تريپ هاپ فارسی هم داريم. برای آلبوم اول هم به اين دليل فقط انگليسی کار کرديم که کمی در ابتدای راه شايد خواندن به زبان فارسی بر سبک تريپ هاپ برايمان سخت بود.