تحلیل موسسه تحقیقات استراتژیک از برنامه اتمی ایران

سانتریفیوژهای سایت نطنز

تازه‌ترین گزارش تحلیلی موسسه بین‌المللی تحقیقات استراتژیک پیرامون وضع موجود، روند تحولات آینده، و نقاط قوت و ضعف در برنامه توسعه اتمی ایران که روز ۵ مارس جاری انتشار یافت نشان می‌دهد که نهادهای مطالعاتی نیز از یافتن راه مطلوب رویارویی با ایران اتمی و فراهم آوردن زمینه حصول توافق جامع، و یا گام به گام، با جمهوری اسلامی، از راه مذاکره و تعامل بازمانده‌اند.

گزارش نسبتا طولانی موسسه یاد شده مروری است تکراری بر تجربه‌های ناموفق جامعه جهانی، گروه ۱+۵، جامعه اروپا و میانجی‌گری‌های بی‌نتیجه سوئیس، روسیه، برزیل و ترکیه طی شش سال گذشته.

در بخش‌های ابتدایی این جزوه طولانی که عمدتا بر اساس گزارش‌های فصلی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تنظیم شده نسبت به این واقعیت ابراز رضایت شده که «اعمال فشارهای جامعه جهانی از سال ۲۰۰۳ تاکنون، ایران را از دست یافتن به بمب اتمی بازداشته است».

این گزارش واقعیت دیگری را که جامعه جهانی به شکل اضطراری با آن روبه‌رو است کاملا مسکوت نهاده، و آن فاصله گرفتن ایران اتمی از وضعیت سال ۲۰۰۳ و کوتاه شدن زمان دست یافتن آن به بمب اتمی در شرایط کنونی است.

نقاط قوت و ضعف

تحلیل تازه موسسه تحقیقات استراتژیک که دو هفته پس از انتشار نشریه مطالعاتی دیگری پیرامون ظرفیت‌های موشکی و دفاعی ایران و مقایسه آن با قابلیت‌های تدافعی و تهاجمی کشور‌های رقیب جمهوری اسلامی منتشر شده، نقاط قوت و ضعف برنامه‌های اتمی ایران را با استناد بر داده‌های غیر محرمانه و به صورت کلی مورد اشاره قرار می‌دهد.

در اختیار گرفتن بیش از پنج هزار کیلوگرم اوانیوم غنی‌شده با غلظت ۳.۵ درصد، صد کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۱۹.۷ درصد، به کار گیری نزدیک به ۹ هزار سانتریفیوژ، تجهیز دو مرکز غنی‌سازی در نطنز و فوردو و داشتن قابلیت فنی لازم برای افزایش غلظت اورانیوم به میزان نظامی و مبادرت به ساخت و انفجار یک بمب اتمی ابتدایی، در ردیف نقاط قوت برنامه‌های اتمی ایران قرار داده شده است.

محروم ماندن از خرید و واردات قطعات لازم برای ساختن سانتریفیوژهای بیشتر، من‌جمله فلز ضد زنگ موسوم به «ماراجینگ استیل» (برای ساختن سیستم دوّار سانتریفیوژ‌ها)، به دلیل و یا در نتیجه اعمال نظارت‌های بین‌المللی و مبادله اطلاعات در سطح جهانی، محروم ماندن از دریافت مواد خام (اورانیوم و کیک زرد)، ادامه بازرسی‌های ماموران آژانس از مراکز اعلام شده اتمی کشور، و همچنین اعمال تحریم‌های یک‌جانبه (آمریکا و اروپا) در ردیف نقاط ضعف ایران قرار گرفته است.

راه‌های فرار

گزارش موسسه مطالعات استراتژیک چهار راه ممکن برای گریز ایران از وضع موجود و مبادرت به انجام آزمایش اتمی را مورد اشاره قرار داده است: استفاده از تاسیسات موجود و اعلام شده در نطنز و فوردو، استفاده از مراکز پنهانی و اعلام نشده، پنهان‌کاری در مراکز اتمی اعلام شده و همچنین مبادرت به ایجاد مراکز موازی و یا اقدام به استفاده از تاسیسات دارای قابلیت‌های دوگانه، در پوشش اقدامات قانونی.

بخش اخیر از گزارش مطالعاتی یاد شده عموما ذکر بدیهیات و توسل به حدس و گمان پیرامون فعالیت‌های فرضی اتمی توسط ایران در آینده است. در این بخش تاکید شده است که ایران در سال جاری قادر به انجام انفجار اتمی نخواهد بود، اما مبادرت به آن در فاصله سال ۲۰۱۳ تا سال ۲۰۱۵ متصور است.

در بخشی از گزارش یاد شده زمان لازم برای افزایش غلظت اورانیوم ۳.۵ درصد غنی‌سازی شده به میزان نظامی، و کاهش فاحش این زمان هنگام افزایش غلظت اورانیوم ۱۹.۷ غنی‌‌شده به میزان نظامی، مورد محاسبه مجدد و تکراری قرار گرفته است.

در میان مجموعه‌ای از گمانه‌زنی‌ها، گزارش یاد شده بر قصد قطعی ایران در سال جاری برای بهبود عملکرد سانتریفیوژ‌های نوع آر-۱ و دست یافتن به نوع بهتری از سانتریفیوژ‌ها تاکید کرده است.

توصیه‌های گزارش

گزارش یاد شده با بازنویسی اقداماتی که جامعه جهانی برای مقابله با ایران تاکنون در پیش گرفته توصیه می‌کند: اقدامات قانونی به منظور محروم ساختن ایران از دریافت اقلام کلیدی مورد نیاز برنامه‌های توسعه اتمی افزایش یابد، نظارت‌های گمرکی سخت‌تر در کشور‌های هم‌جوار برای کنترل نقل و انتقال قطعات اتمی مورد نیاز ایران اعمال شود، عملیات مخفیانه (خراب‌کاری و تخریب) علیه تاسیسات اتمی ایران توسعه یابد، تحریم‌های مالی و اقتصادی علیه ایران تشدید شود، مسیر مذاکرات برای دخول احتمالی ایران و رضایت به تعطیل داوطلبانه برنامه‌های اتمی باز نگاه داشته شود.

در گزارش یاد شده از مبادرت به اقداماتی مانند فرستادن کرم رایانه‌ای «استاکس‌نت» برای آهسته ساختن حرکت برنامه‌های اتمی ایران ابراز رضایت شده است، اما حمایت از مبادرت به ترور کار‌شناسان اتمی ایران در لفافه صورت گرفته است.

گزینه نظامی

به منظور برخورد با برنامه‌های اتمی ایران، گزارش یاد شده راه حل نظامی را نفی می‌کند.

توصیه‌های گزارش برای رویارویی با ایران شامل امتیاز دادن در مقابل تعطیلی تدریجی بخش‌های حساس و مشکوک فعالیت‌های اتمی جمهوری اسلامی، جلب اطمینان گام به گام مابین طرفین و تعامل است که پیشتر نیز در قالب «بسته اروپا»، «طرح روسیه»، «طرح سوئیس»،‌ و همچنین «طرح البرادعی» که دایر بر مبادله سوخت با اورانیوم غنی‌شده ایران، میانجی‌گری برزیل و ترکیه و محتوای بیانیه تهران تجربه شده بود.

سایر پیشنهادات مندرج در گزارش، پیرامون محدود ساختن تعداد سانتریفیوژ‌هایی که در نطنز نصب شده یا در فوردو قرار داده خواهد شد، اصولا خارج از حوصله ایران برای پرداختن به آنهاست.

ایران در وضعیت موجود ادامه غنی‌سازی اورانیوم را حق قانونی خود تلقی می‌کند و زمان پرداختن به این موضوع را سپری شده می‌داند!

نحوه تماس‌های آتی

گزارش تازه موسسه تحقیقات استراتژیک از‌‌ همان مشکلی رنج می‌برد که دولت‌ها و سیاستمداران در رابطه با برنامه‌های اتمی ایران تاکنون با آن روبه‌رو بوده‌اند: دشواری هضم این واقعیت که ایران در مرحله انتقالی برنامه‌های اتمی خود آماده تعامل واقعی با جامعه جهانی نیست، و مخالفان برنامه‌های اتمی ایران نیز هنوز آماده پذیرفتن و هضم ایران اتمی نشده‌اند.

به‌‌ همان قوت که از نگاه ایران زمان گفت‌وگو بر سر ادامه یا قطع غنی‌سازی اورانیوم مدت‌ها پیش سپری شده، زمان «گفت‌وگو» با ایران بر اساس خواسته‌های جامعه جهانی نیز سپری شده است.

ایران تا زمان دست یافتن به تمامی هدف‌های از پیش تعیین‌شده اتمی خود، حرکت کنونی را همراه با کاهش یا افزایش موضعی سرعت پیشرفت ادامه خواهد داد و بعد از تامین هدف تعیین‌شده (مانند غنی‌سازی یا تولید اوارنیوم ۱۹.۷ درصدی)، زمان مذاکره پیرامون آن را سپری شده معرفی خواهد کرد.

زمان حرکت جامعه جهانی به سوی ایران، ارائه پیشنهاد به تهران و دعوت به گفت‌وگو با جمهوری اسلامی مدت‌ها پیش سپری شده، ولی گزارش تازه آلبرایت از درک این واقعیت بازمانده است.

در شرایط کنونی، و در صورت عدم توسل به گزینه نظامی، می‌باید مجموعه سیاست‌های محدودکننده جاری علیه ایران را ادامه داد و به انتظار ابتکار ایران نشست.

در وضعیت کنونی که فشارهای سیاسی و مالی و تحریم‌های اقتصادی هنوز به شکستن اراده ایران منجر نشده، وارد شدن از در مذاکره با ایران تنها پیگیری انتظارات موهوم است، مگر آن که صرفا «انجام مذاکره با ایران» هدف زمینه‌سازی آن باشد و نه نتایج حاصل از آن؛ مذاکره با هدف تعویق توسل به اقدام نظامی علیه ایران توسط دیگران!

در نامه روز ۶ مارس خانم اشتون به آقای جلیلی دایر بر اعلام آمادگی برای مذاکره با تهران نیز‌‌ همان خطی پیگیری شده که در گزارش ۵ مارس موسسه تحقیقات استراتژیک دیده می‌شود: علاقه‌مندی به مذاکره با ایران در شرایط بی‌تکلیف ماندن جنگ کنونی و قرار داشتن برنامه اتمی ایران در وضعیت انتقالی.

به این دلیل مذاکرات آینده بین خانم اشتون و آقای جلیلی تجدید حرکت روی دایره‌ای خواهد بود که در طول شش سال گذشته طرفین پیرامون خود ترسیم کرده‌اند.