عدم صدور بیانیه پایانی مذاکرات سه روزه نمایندگان ارشد آژانس بینالمللی انرژی اتمی با نمایندگان جمهوری اسلامی که عمدتا در دبیرخانه شورای امنیت ملی ایران متمرکز بود، اگرچه لزوما نشانه شکست کامل ماموریت هیئت بلندپایه اعزامی آژانس نیست، در عین حال حاکی از بینتیجه ماندن احتمالی گفتوگوها و عدم توافق در زمینه تعیین سر فصل مذاکرات بعدی با گروه ۱+۵ است.
همزمان با تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب علیه ایران طی چند هفته گذشته، و افزایش فوقالعاده تحرکات نظامی در منطقه و بهخصوص آبهای خلیج فارس، هیئت بلندپایه آژانس مرکب از ۴ بازرس اتمی و ۲ کارشناس نظامی، با میانجیگری ترکیه و اعلام موافقت آمریکا، سرانجام روز ۲۹ ژانویه راهی تهران شد. دعوت به انجام این دیدار یک بار در نوامبر گذشته صورت گرفت و متعاقبا لغو گردید.
هدف اصلی ماموریت یاد شده، آن گونه که به غلط از سوی پارهای از خبرگزاریها یا رسانههای خارجی اعلام شده بود، نه انجام بازدید از تاسیسات مشکوک اتمی یا نظامی ایران، که دریافت پاسخ روشن تهران به آخرین نامه خانم کاترین اشتون، دیپلمات ارشد جامعه اروپا، پیرامون «آمادگی جمهور ی اسلامی برای از سرگیری مذاکرات جدی و معنیدار با گروه ۱+۵» و تعیین دقیق دستور مذاکرات آینده بود.
شکست کلیه مذاکرات گذشته ایران با نماینگان گروه ۱+۵، بهخصوص گفتوگوهایی که بعد از انتشار «بسته متقابل تهران» صورت گرفت، از پرهیز نمایندگان اعزامی جمهوری اسلامی به داخل شدن در مباحث مورد علاقه جامعه جهانی، و تکیه شعارگونه بر نکاتی کلی در زمینه عدالت جهانی، مدیریت اقتصاد بینالمللی، حقوق مردم فلسطین، و حق ایران برای ادامه «برنامه اتمی صلحآمیز اتمی» ناشی شد.
این بار هیئت اعزامی آژانس مصمم بود که ضمن محک زدن تغییرات احتمالی در سیاستهای اتمی تهران، بعد از اعمال تحریمهای تازهای که مستقیماً نفت و گاز و درآمدهای خارجی ایران را هدف قرار دادهاند، پیرامون دستور دقیق مذاکرات احتمالی آینده گروه ۱+۵ با نمایندگان شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی به توافق برسد.
فاصلهها
یک روز پیش از پایان یافتن گفتوگوهای هیئت اعزامی آژانس در تهران، علیاکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، اظهار داشت که در صورت لزوم ایران آماده تمدید مدت اقامت هیئت یاد شده است.
اما بازگشت هیئت اعزامی آژانس از تهران، بدون تمدید زمان ماموریت، نشان داد که طولانیتر شدن گفتوگوها را نمایندگان آژانس ضروری تشخیص ندادهاند.
بیشک پر کردن فاصله چشمگیر بین انتظارات جامعه جهانی از ایران و آمادگی ایران در برآوردن خواستههای اعلام شده، که طی شش سال گذشته، علیرغم همکاریهای محدود ایران با آژانس همواره در حال گسترش بوده، از عهده یک ماموریت سه روزه در تهران خارج بود.
در عین حال موفقیت نسبی ماموریت یاد شده میتوانست مسیر رسیدن به توافقهای تدریجی طی مذاکرات مفصلتر با تهران را هموار سازد.
در این مورد نه تهران چندان به نتیجه این ماموریت دلبسته بود و نه شورای امنیت و آژانس امیدوار به حصول توافق روشن و بدون ابهام با نمایندگان ایران.
به این دلیل، مسئولان ایران و مقامات آژانس از انتشار هرگونه پیشآگهی پیرامون هدفهای ماموریت گروه یاد شده خودداری و تنها به اعلام نام دو مامور ارشد اعزامی آژانس، و طبیعت نظامی تخصص دو نماینده همراه گروه از سازمان ملل بسنده نمودند.
حضور گروه سازمان داده شده معترض کوچکی در فرودگاه، هنگام ورود نمایندگان سازمان ملل به تهران، با در دست داشتن شعارهای متعارف اصولگرایان، نشان داد که حتی در پذیرفتن گروه یاد شده نیز حاکمیت سیاسی ایران به هماهنگی کامل دست نیافته، چه رسد به انجام همکاری کامل با آن و دست کشیدن قطعی از برنامههای مشکوک اتمی.
هدفهای جنبی
جامعه جهانی و غرب حتی در بحرانیترین وضعیت ممکن، همچنان مایل به حفظ تماس با رهبران مناطق بحرانزدهاند. از این لحاظ، آمریکا و اروپا، انجام ماموریت یاد شده را در جهت ارزیابی روحیه سیاسی حاکمیت ایران، وجود انسجام و هماهنگی بین نمایندگان شاخههای مختلف حاکمیت یا فقدان آن، و بهخصوص جدی بودن حاکمیت برای مبادرت به اقدامات تلافیجویانه نظامی مفید تشخیص داد.
قید این نکات در دستور کار هیئت اعزامی سازمان ملل به تهران البته امکانپذیر نبود. به این علت ماموریت ارزیابی-کارشناسی یاد شده در تهران، در ابهام خبری کامل صورت پذیرفت.
باید انتظار داشت که نمایندگان اعزامی، ضمن شنیدن نقطه نظرهای تهران، جدی بودن بحران جاری، امکان استفاده از ظرفیتهای نظامی و در خطر قرار گرفتن امنیت رژیم جمهوری اسلامی را با طرفهای خود در میان گذاشته باشند.
با این وجود نه انتظار تغییر رویه یکشبه تهران و مبادرت به عقبگرد اتمی تحت فشار، در وضعیت موجود، عاقلانه است و نه تن دادن جامعه جهانی و بهخصوص آمریکا به هر نوع مصالحهای با تهران، خارج از چارچوب تامین دو خواسته اصلی «تعلیق غنیسازی اورانیوم در ایران» و «خارج ساختن ذخیره اورانیوم غنیسازی شده از ایران ممکن به نظر میرسد».
نقش عوامل فشار
نکته درخور توجه در حاشیه ماموریت اخیر و به ظن قوی نه چندان بانتیجه بازرسان آژانس در ایران، ادامه تلاش عوامل فشار در تهران، علیه گروههای عملگرای درون حاکمیت، از راه کوبیدن به طبل تلافیجویی، و اعمال فشار اسرائیل علیه دولت آمریکا، برای ادامه فشارهای علیه جمهوری اسلامی یا قبول خطر بروز جنگ در منطقه است.
در روز خروج نمایندگان آژانس از ایران تامیر پاردو، رئیس موساد، عازم واشینگتن شد، و علاوه بر دیدار با ژنرال پترائوس، رئیس سیا، با سناتور دایان فینشتن، رئیس کمیته اطلاعاتی سنا، گفتوگو کرد.
در گذشته خبر دیدارهای رئیس موساد از آمریکا از مجاری رسمی اعلام نمیشد. این بار ضمن انتشار خبر دیدار، گفته شد که موضوع مذاکرات وی با مقامات آمریکایی، تکرار تهدیدهای دولت اسرائیل از ناگزیر شدن به استفاده از ظرفیت نظامی علیه ایران در شرایط خاص است، پیامی که رونن برگمان، نویسنده آمریکایی، نیز در مقاله مفصل روز یکشنبه ۲۹ ژانویه خود در مجله ضمیمه نیویورک تایمز به آن پرداخته و مبادرت اسرائیل به حمله نظامی علیه ایران را طی سال جاری مسیحی غیرقابل اجتناب معرفی کرده است.
همزمان با تشدید فشارهای سیاسی و اقتصادی غرب علیه ایران طی چند هفته گذشته، و افزایش فوقالعاده تحرکات نظامی در منطقه و بهخصوص آبهای خلیج فارس، هیئت بلندپایه آژانس مرکب از ۴ بازرس اتمی و ۲ کارشناس نظامی، با میانجیگری ترکیه و اعلام موافقت آمریکا، سرانجام روز ۲۹ ژانویه راهی تهران شد. دعوت به انجام این دیدار یک بار در نوامبر گذشته صورت گرفت و متعاقبا لغو گردید.
هدف اصلی ماموریت یاد شده، آن گونه که به غلط از سوی پارهای از خبرگزاریها یا رسانههای خارجی اعلام شده بود، نه انجام بازدید از تاسیسات مشکوک اتمی یا نظامی ایران، که دریافت پاسخ روشن تهران به آخرین نامه خانم کاترین اشتون، دیپلمات ارشد جامعه اروپا، پیرامون «آمادگی جمهور ی اسلامی برای از سرگیری مذاکرات جدی و معنیدار با گروه ۱+۵» و تعیین دقیق دستور مذاکرات آینده بود.
شکست کلیه مذاکرات گذشته ایران با نماینگان گروه ۱+۵، بهخصوص گفتوگوهایی که بعد از انتشار «بسته متقابل تهران» صورت گرفت، از پرهیز نمایندگان اعزامی جمهوری اسلامی به داخل شدن در مباحث مورد علاقه جامعه جهانی، و تکیه شعارگونه بر نکاتی کلی در زمینه عدالت جهانی، مدیریت اقتصاد بینالمللی، حقوق مردم فلسطین، و حق ایران برای ادامه «برنامه اتمی صلحآمیز اتمی» ناشی شد.
این بار هیئت اعزامی آژانس مصمم بود که ضمن محک زدن تغییرات احتمالی در سیاستهای اتمی تهران، بعد از اعمال تحریمهای تازهای که مستقیماً نفت و گاز و درآمدهای خارجی ایران را هدف قرار دادهاند، پیرامون دستور دقیق مذاکرات احتمالی آینده گروه ۱+۵ با نمایندگان شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی به توافق برسد.
فاصلهها
یک روز پیش از پایان یافتن گفتوگوهای هیئت اعزامی آژانس در تهران، علیاکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، اظهار داشت که در صورت لزوم ایران آماده تمدید مدت اقامت هیئت یاد شده است.
اما بازگشت هیئت اعزامی آژانس از تهران، بدون تمدید زمان ماموریت، نشان داد که طولانیتر شدن گفتوگوها را نمایندگان آژانس ضروری تشخیص ندادهاند.
بیشک پر کردن فاصله چشمگیر بین انتظارات جامعه جهانی از ایران و آمادگی ایران در برآوردن خواستههای اعلام شده، که طی شش سال گذشته، علیرغم همکاریهای محدود ایران با آژانس همواره در حال گسترش بوده، از عهده یک ماموریت سه روزه در تهران خارج بود.
در عین حال موفقیت نسبی ماموریت یاد شده میتوانست مسیر رسیدن به توافقهای تدریجی طی مذاکرات مفصلتر با تهران را هموار سازد.
در این مورد نه تهران چندان به نتیجه این ماموریت دلبسته بود و نه شورای امنیت و آژانس امیدوار به حصول توافق روشن و بدون ابهام با نمایندگان ایران.
به این دلیل، مسئولان ایران و مقامات آژانس از انتشار هرگونه پیشآگهی پیرامون هدفهای ماموریت گروه یاد شده خودداری و تنها به اعلام نام دو مامور ارشد اعزامی آژانس، و طبیعت نظامی تخصص دو نماینده همراه گروه از سازمان ملل بسنده نمودند.
حضور گروه سازمان داده شده معترض کوچکی در فرودگاه، هنگام ورود نمایندگان سازمان ملل به تهران، با در دست داشتن شعارهای متعارف اصولگرایان، نشان داد که حتی در پذیرفتن گروه یاد شده نیز حاکمیت سیاسی ایران به هماهنگی کامل دست نیافته، چه رسد به انجام همکاری کامل با آن و دست کشیدن قطعی از برنامههای مشکوک اتمی.
هدفهای جنبی
جامعه جهانی و غرب حتی در بحرانیترین وضعیت ممکن، همچنان مایل به حفظ تماس با رهبران مناطق بحرانزدهاند. از این لحاظ، آمریکا و اروپا، انجام ماموریت یاد شده را در جهت ارزیابی روحیه سیاسی حاکمیت ایران، وجود انسجام و هماهنگی بین نمایندگان شاخههای مختلف حاکمیت یا فقدان آن، و بهخصوص جدی بودن حاکمیت برای مبادرت به اقدامات تلافیجویانه نظامی مفید تشخیص داد.
قید این نکات در دستور کار هیئت اعزامی سازمان ملل به تهران البته امکانپذیر نبود. به این علت ماموریت ارزیابی-کارشناسی یاد شده در تهران، در ابهام خبری کامل صورت پذیرفت.
باید انتظار داشت که نمایندگان اعزامی، ضمن شنیدن نقطه نظرهای تهران، جدی بودن بحران جاری، امکان استفاده از ظرفیتهای نظامی و در خطر قرار گرفتن امنیت رژیم جمهوری اسلامی را با طرفهای خود در میان گذاشته باشند.
با این وجود نه انتظار تغییر رویه یکشبه تهران و مبادرت به عقبگرد اتمی تحت فشار، در وضعیت موجود، عاقلانه است و نه تن دادن جامعه جهانی و بهخصوص آمریکا به هر نوع مصالحهای با تهران، خارج از چارچوب تامین دو خواسته اصلی «تعلیق غنیسازی اورانیوم در ایران» و «خارج ساختن ذخیره اورانیوم غنیسازی شده از ایران ممکن به نظر میرسد».
نقش عوامل فشار
نکته درخور توجه در حاشیه ماموریت اخیر و به ظن قوی نه چندان بانتیجه بازرسان آژانس در ایران، ادامه تلاش عوامل فشار در تهران، علیه گروههای عملگرای درون حاکمیت، از راه کوبیدن به طبل تلافیجویی، و اعمال فشار اسرائیل علیه دولت آمریکا، برای ادامه فشارهای علیه جمهوری اسلامی یا قبول خطر بروز جنگ در منطقه است.
در روز خروج نمایندگان آژانس از ایران تامیر پاردو، رئیس موساد، عازم واشینگتن شد، و علاوه بر دیدار با ژنرال پترائوس، رئیس سیا، با سناتور دایان فینشتن، رئیس کمیته اطلاعاتی سنا، گفتوگو کرد.
در گذشته خبر دیدارهای رئیس موساد از آمریکا از مجاری رسمی اعلام نمیشد. این بار ضمن انتشار خبر دیدار، گفته شد که موضوع مذاکرات وی با مقامات آمریکایی، تکرار تهدیدهای دولت اسرائیل از ناگزیر شدن به استفاده از ظرفیت نظامی علیه ایران در شرایط خاص است، پیامی که رونن برگمان، نویسنده آمریکایی، نیز در مقاله مفصل روز یکشنبه ۲۹ ژانویه خود در مجله ضمیمه نیویورک تایمز به آن پرداخته و مبادرت اسرائیل به حمله نظامی علیه ایران را طی سال جاری مسیحی غیرقابل اجتناب معرفی کرده است.