سازمان گزارشگران بدون مرز تازهترین بیانیهٔ خود را به یکسالگی بازداشت هفت وبنگار ایرانی اختصاص داده است. ایمان مسجدی، امیر لطیفی، محمدرضا گلیزاده، لادن مستوفیمآب، هانیه صانع فرشی، حجت نیکویی و سپهر ابراهیمی که در تاریخ ۲۷ و ۲۸ تیرماه ۸۹ در نقاط مختلف ایران بازداشت شده و، به گفتهٔ گزارشگران بدون مرز، از آن زمان در شرایط سخت نگهداری میشوند و با حکم زندان روبهرو شدهاند.
این وبنگاران ِ زندانی در ایران که در طول این یک سال کمتر خبری از آنها منتشر شده دانشجویانی بین سنین ۱۹ و ۲۷ سال هستند.
رادیوفردا درباره بیانیه تازه گزارشگران بدون مرز گفتوگویی داشته است با رضا معینی، مسئول بخش ایران این سازمان، و ابتدا از دلیل سکوت طولانیمدت درباره این پرونده پرسیده است:
رضا معینی: واقعیت این است که بسیاری از دستگیریها و بسیاری از موارد بازداشتهای خودسرانهایی که در ایران صورت میگیرد، به دلایلی رسانهای نمیشوند.
یکی از آن دلایل هم کارهایی است که باید روی آن پروندهها انجام شود، چرا که رسانهای کردن یک پرونده برای کمک به قربانیان پرونده است. اگر آن کمک بتواند به انحاء دیگری انجام شود، از جمله کارهایی که ما انجام میدهیم مثل مکاتبه و نوشتن نامه به مراجع بینالمللی یا درخواست از این مجامع و یا حتی مجامع داخلی، ما از آن روشها استفاده میکنیم.
به همین دلیل هم در طول یک سال و نیم گذشته ما این اطلاعات را از بهمنماه داشتیم، با توجه به سخنان آقای دادستان تهران که درباره این هفت نفر بدون ذکر نامشان صحبت کرده بودند و آنها را به توهین به مذهب متهم کرده و تلویحا گفته بودند که احکام صادره برای آنان سنگین خواهد بود.
ما از همان زمان نامهنگاری را برای آنان شروع کردیم. اگرچه نام آن هفت نفراز قبل جزء لیست ما بود، از آن زمان دو نامه خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و آقای لاریجانی، رئیس قوه قضاییه ایران، ارسال کردهایم. ما در این نامه از او خواستیم که به مواردی که قربانیان طرح کردهاند توجه نمایند.
بعضی از این دوستان وبنگار بودند و وبلاگهای خودشان را بهروز میکردند که وبلاگهایشان مثل همه وبلاگها بوده است. اما بدون شک در شرایط ملتهب و خاصی که از دو سال پیش تاکنون در ایران وجود داشته است، نمیشود انتظار داشت که یک وبلاگنویس در مورد وضعیت جهان و وضعیت کشور خودش صحبت نکند.
اما به طور مشخص آن چه در مورد این افراد مثل بقیه وبلاگنویسان و روزنامهنگاران بود این بود که آنها نظراتشان را در یک سالن گفتوگو مطرح میکردند، برخی سایتهای فعال در خارج از کشور که نسبت به مذهب و فرهنگ جاری در ایران نقدهایی دارند، و انتقادهای تندی را در این موارد طرح میکنند، بخشی از مطالب مطرح شده توسط این افراد را منتشر کرده بودند.
جمهوری اسلامی در طول سالهای گذشته همواره به دنبال از بین بردن و برخورد با این سایتها بوده است. به همین دلیل هم این تعداد از وبلاگنویسان را بازداشت کردند، تحت فشار و شکنجه و زندانهای انفرادی از آنان اعترافاتی گرفتند و این اعترافات را علیه خودشان به کار گرفتند.
در واقع با این اعترافات، به نوعی، همان شبکهای را که آقای دادستان از متلاشی کردن آن خبر میداد، به این افراد منتسب کردند.
خوشبختانه در دادگاه بدوی که در خردادماه گذشته در تهران برگزار شد، دو اتهام اصلی که خطرناک هم بود منتفی شد، ولی در عین حال، متاسفانه این افراد بدون هیچ گناه و هیچ جرمی به احکام سنگینی از پنج تا هشت سال زندان محکوم شدند.
نگرانکننده بودن وضعیت این افراد مشابه با وضعیت برخی از زندانیان سیاسی است که در طی سالیان گذشته، با همسلول قرار دادنشان در کنار زندانیان جرایم عادی، به نوعی فشار مضاعفی را بر آنان وارد کردهاند.
تمامی این افراد دانشجویان و دانشآموختگان جوانی هستند که شدیدا تحت فشارند. یک مورد را که ما به طور مشخص از آن نام بردهایم، مورد درگیریهایی بوده است که طی آن درگیریها یکی از این افراد در زندان رجاییشهر به شدت زخمی شده است.
این یک واقعیت در مورد زندانهای ایران است. زندان رجاییشهر یکی از خطرناکترین زندانهای کشور است. امروز نه تنها این افراد مورد نظر ما، که تعداد دیگری از زندانیان سیاسی را در کنار زندانیان عادی نگهداری میکنند و با تحریک مسئولین زندان، درگیریهایی بین زندانیان سیاسی و زندانیان عادی به وجود میآورند.
این وبنگاران ِ زندانی در ایران که در طول این یک سال کمتر خبری از آنها منتشر شده دانشجویانی بین سنین ۱۹ و ۲۷ سال هستند.
رادیوفردا درباره بیانیه تازه گزارشگران بدون مرز گفتوگویی داشته است با رضا معینی، مسئول بخش ایران این سازمان، و ابتدا از دلیل سکوت طولانیمدت درباره این پرونده پرسیده است:
رضا معینی: واقعیت این است که بسیاری از دستگیریها و بسیاری از موارد بازداشتهای خودسرانهایی که در ایران صورت میگیرد، به دلایلی رسانهای نمیشوند.
گفتوگوی هانا کاویانی با رضا معینی از گزارشگران بدون مرز
Your browser doesn’t support HTML5
یکی از آن دلایل هم کارهایی است که باید روی آن پروندهها انجام شود، چرا که رسانهای کردن یک پرونده برای کمک به قربانیان پرونده است. اگر آن کمک بتواند به انحاء دیگری انجام شود، از جمله کارهایی که ما انجام میدهیم مثل مکاتبه و نوشتن نامه به مراجع بینالمللی یا درخواست از این مجامع و یا حتی مجامع داخلی، ما از آن روشها استفاده میکنیم.
به همین دلیل هم در طول یک سال و نیم گذشته ما این اطلاعات را از بهمنماه داشتیم، با توجه به سخنان آقای دادستان تهران که درباره این هفت نفر بدون ذکر نامشان صحبت کرده بودند و آنها را به توهین به مذهب متهم کرده و تلویحا گفته بودند که احکام صادره برای آنان سنگین خواهد بود.
ما از همان زمان نامهنگاری را برای آنان شروع کردیم. اگرچه نام آن هفت نفراز قبل جزء لیست ما بود، از آن زمان دو نامه خطاب به کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل و آقای لاریجانی، رئیس قوه قضاییه ایران، ارسال کردهایم. ما در این نامه از او خواستیم که به مواردی که قربانیان طرح کردهاند توجه نمایند.
- آیا میدانید که این هفت نفر در چه زمینههایی فعالیت میکردند و مینوشتند؟
بعضی از این دوستان وبنگار بودند و وبلاگهای خودشان را بهروز میکردند که وبلاگهایشان مثل همه وبلاگها بوده است. اما بدون شک در شرایط ملتهب و خاصی که از دو سال پیش تاکنون در ایران وجود داشته است، نمیشود انتظار داشت که یک وبلاگنویس در مورد وضعیت جهان و وضعیت کشور خودش صحبت نکند.
اما به طور مشخص آن چه در مورد این افراد مثل بقیه وبلاگنویسان و روزنامهنگاران بود این بود که آنها نظراتشان را در یک سالن گفتوگو مطرح میکردند، برخی سایتهای فعال در خارج از کشور که نسبت به مذهب و فرهنگ جاری در ایران نقدهایی دارند، و انتقادهای تندی را در این موارد طرح میکنند، بخشی از مطالب مطرح شده توسط این افراد را منتشر کرده بودند.
جمهوری اسلامی در طول سالهای گذشته همواره به دنبال از بین بردن و برخورد با این سایتها بوده است. به همین دلیل هم این تعداد از وبلاگنویسان را بازداشت کردند، تحت فشار و شکنجه و زندانهای انفرادی از آنان اعترافاتی گرفتند و این اعترافات را علیه خودشان به کار گرفتند.
در واقع با این اعترافات، به نوعی، همان شبکهای را که آقای دادستان از متلاشی کردن آن خبر میداد، به این افراد منتسب کردند.
خوشبختانه در دادگاه بدوی که در خردادماه گذشته در تهران برگزار شد، دو اتهام اصلی که خطرناک هم بود منتفی شد، ولی در عین حال، متاسفانه این افراد بدون هیچ گناه و هیچ جرمی به احکام سنگینی از پنج تا هشت سال زندان محکوم شدند.
- آقای معینی، مورد دیگری که به جز احکام طولانیمدتی که برای این هفت نفر صادر شده، در بیانیه گزارشگران بدون مرز ذکر شده است، مسئله شیوه نگهداری این افراد در زندان و وضعیت زندانهاست. نگرانی شما از چه بابتی است؟
نگرانکننده بودن وضعیت این افراد مشابه با وضعیت برخی از زندانیان سیاسی است که در طی سالیان گذشته، با همسلول قرار دادنشان در کنار زندانیان جرایم عادی، به نوعی فشار مضاعفی را بر آنان وارد کردهاند.
تمامی این افراد دانشجویان و دانشآموختگان جوانی هستند که شدیدا تحت فشارند. یک مورد را که ما به طور مشخص از آن نام بردهایم، مورد درگیریهایی بوده است که طی آن درگیریها یکی از این افراد در زندان رجاییشهر به شدت زخمی شده است.
این یک واقعیت در مورد زندانهای ایران است. زندان رجاییشهر یکی از خطرناکترین زندانهای کشور است. امروز نه تنها این افراد مورد نظر ما، که تعداد دیگری از زندانیان سیاسی را در کنار زندانیان عادی نگهداری میکنند و با تحریک مسئولین زندان، درگیریهایی بین زندانیان سیاسی و زندانیان عادی به وجود میآورند.