انفجار، تشعشعات و تخلیه مردم از شعاع خطر نیروگاههای هستهای در ژاپن حدود سی سال پس از سانحهای مشابه در نیروگاه هستهای «تری مایل آیلند» آمریکا بار دیگر نگرانی از خطرات و فجایع اتمی احتمالی را زنده کرده و بنابراین مباحث مربوط به جنبههای مثبت و منفی استفاده از انرژی اتمی را به طور جدی به رخ کشیده است.
مایکل لوی، از پژوهشگران ارشد «شورای روابط خارجی» در زمینه امنیت انرژی و محیط زیست، در مطلبی که روزنامه «واشینگتن پست» منتشر کرده به بررسی نقاط مثبت و منفی انرژی اتمی، کارآمدی آن برای جایگزینی به جای سوختهای فسیلی، و امنیت مراکز تولید انرژی هستهای پرداخته است. او در تحلیل خود پنج جنبه مهم در ارزیابی انرژی اتمی را برمیشمرد.
۱-مسئله ایمنی در انرژی اتمی
مایکل لوی در مقاله خود تاکید میکند که همان طوری که مورد ژاپن نشان داد مسئله ایمنی در تولید انرژی هستهای بسیار حیاتی است، ولی به اعتقاد وی در دهههای اخیر مسئله هزینه تامین این نوع انرژی بزرگترین چالش و حتی مهمتر از مسئله ایمنی بوده است.
طراحی، ساختن و حفظ مراکز تولید انرژی هستهای بسیار پرهزینه است و با وجود آن که آمار دقیقی در این مورد در دست نیست، میتوان گفت که احداث یک نیروگاه هستهای حداقل ۵ میلیارد دلار هزینه در بر دارد. به این ترتیب تولید انرژی هستهای تقریبا سی درصد از تولید انرژی از طریق ذغال سنگ یا گاز گرانتر تمام میشود.
شکی نیست که مسئله هزینه و ایمنی با یکدیگر ارتباطی تنگاتنگ دارند. نگرانی در مورد ایمنی نیروگاههای هستهای به هزینه ساخت این مراکز میافزاید. مشخص نیست که حتی اگر نگرانیهای ایمنی کاهش یابد، تا چه حد از هزینه و دشواریهای تامین سرمایهگذاری در این صنایع خواهد کاست. ولی مسلما فاجعه اخیر در نیروگاه هستهای «فوکوشیما داییچی» در ژاپن وضعیت را دشوارتر و مبهمتر خواهد ساخت.
۲-خطر تروریسم
مایکل لوی به عمده شدن احتمال حملات تروریستی به مراکز تولید انرژی هستهای اشاره کرده و یادآوری میکند که به خصوص پس از حملات یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ در آمریکا این موضوع بسیار عمده شده و از دل این نگرانیها یک عرصه تجاری و سرمایهگذاری گسترده سربرآورده است.
هر چند برخی پیامدهای وقوع چنین حملهای را به درستی فاجعهبار میدانند و آن را با ابعاد فاجعه اخیر در ژاپن مقایسه میکنند، حقیقت این است که حمله به یک نیروگاه هستهای بسیار دشوارتر از آن است که تصور میشود.
گروههای تروریستی توانایی انجام حمله موثر به مراکز هستهای را ندارند که پیامدهایی مثل زلزله ژاپن را در پی داشته باشد. هر چند گروه مسلح و جداییطلب باسک (اتا) در اسپانیا یک بار در سال ۱۹۷۷ دست به چنین اقدامی زد، مختصات ساختمانی تاسیسات نیروگاههای هستهای و شکل حفاظت از آنها معمولا به شکلی است که حملات تروریستی قادر نخواهند بود صدمهای جدی به این مراکز وارد کنند.
۳-مخالفت دموکراتها با انرژی هستهای و دفاع جمهوریخواهان از آن
مایکل لوی در ادامه تحلیل خود در روزنامه «واشینگتن پست» یادآوری میکند که در سالهای اخیر تعداد زیادی از سیاستمداران حزب دموکرات آمریکا و طرفداران محیط زیست به خاطر کاهش تولید گازهای گلخانهای به انرژی هستهای علاقه بیشتری نشان میدهند. برای مثال، یکی از بزرگترین طرحهای مربوط به اصلاح منابع انرژی در آمریکا توسط دموکراتها مطرح شد که جوهره اصلی آن کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و گسترش منابع انرژی دیگر از جمله انرژی هستهای بود. جمهوریخواهان با این طرح مخالفت کردند.
هر چند تعداد بیشتری از دموکراتها به سمت انرژی هستهای تمایل پیدا کردهاند، تعداد اندکی از آنها بر گسترش این صنعت اصرار دارند. و اکنون با توجه به فجایعی که در ژاپن روی داده ممکن است آنها نیز در این موضع گیری خود تجدید نظر کنند.
۴-انرژی هستهای، عامل اصلی در استقلال منابع انرژی
مایکل لوی یادآوری میکند که در اکثر موارد وقتی که از وابستگی در عرصه انرژی صحبت میشود اشاره اصلی به نفت و بنزین است. اما گسترش صنعت انرژی هستهای لزوما به معنای قطع وابستگی در این زمینه نخواهد بود. چون انرژی هستهای میتواند برای تولید برق مورد استفاده قرار گرفته و تنها تا حدی از مصرف گاز یا ذغال سنگ در نیروگاههای برق را کاهش دهد.
شاید در سالهای دهه ۱۹۷۰ میلادی، زمانی که نیروگاههای هستهای متعددی ساخته شد (برای مثال، در خود آمریکا بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵ چهل و پنج رآکتور هستهای آغاز به کار کرد) انرژی هستهای توانست بخشی از وابستگی به نفت و گاز در عرصه تولید برق را کاهش دهد. ولی در حال حاضر دیگر زمینهای برای جایگزینی نفت با انرژی هستهای باقی نمانده است.
۵- فنآوری بهتر میتواند بر ایمنی نیروگاههای هستهای بیافزاید
مایکل لوی معتقد است که پیشرفت تکنولوژی میتواند ایمنی صنایع هستهای را بهبود بخشد، ولی انرژی هستهای همواره ریسک و خطرات ویژه خود را خواهد داشت.
رآکتور هستهای ژاپن با تکنولوژی قدیمی کار میکرد و به این خاطر آسیبپذیر بود. استفاده از تکنولوژی مدرن قادر خواهد بود رآکتورهای هستهای را در صورت بروز هر گونه اختلال به شکل بهتری خنک کند.
ولی آن چه که در ژاپن روی داد به ما یادآوری میکند که بروز مشکلات و اختلالهای پیشبینی نشده در صنایع حساس هستهای همیشه ریسک و خطرات زیادی در پی خواهد داشت. مهندسی و تکنولوژی پیشرفته و دقیقتر میتواند تا حدی از احتمال بروز فجایع جلوگیری کند، ولی به طور قطع نمیتواند تمام احتمالات را پیشبینی و خنثی کند.
مایکل لوی در پایان تحلیل خود در روزنامه «واشینگتن پست» یادآوری میکند که تمام منابع تولید انرژی خطرات و بنابراین ضایعات ویژه خود را دارند. نمونه آن انفجار در حفاریهای عمیق نفت در آبهای خلیج مکزیک در سال گذشته یا انفجار در یکی از معادن بزرگ ذغال سنگ آمریکا در منطقه ویرجینیا بود.
آن چه که افکار عمومی در آمریکا و کشورهای صنعتی دیگر باید در مورد آن تصمیم بگیرند مقایسهای بین خطرات صنایع هستهای با خطرات و ضایعات ناشی از حوادث در عرصه تولید انرژیهای دیگر است.
مایکل لوی، از پژوهشگران ارشد «شورای روابط خارجی» در زمینه امنیت انرژی و محیط زیست، در مطلبی که روزنامه «واشینگتن پست» منتشر کرده به بررسی نقاط مثبت و منفی انرژی اتمی، کارآمدی آن برای جایگزینی به جای سوختهای فسیلی، و امنیت مراکز تولید انرژی هستهای پرداخته است. او در تحلیل خود پنج جنبه مهم در ارزیابی انرژی اتمی را برمیشمرد.
۱-مسئله ایمنی در انرژی اتمی
مایکل لوی در مقاله خود تاکید میکند که همان طوری که مورد ژاپن نشان داد مسئله ایمنی در تولید انرژی هستهای بسیار حیاتی است، ولی به اعتقاد وی در دهههای اخیر مسئله هزینه تامین این نوع انرژی بزرگترین چالش و حتی مهمتر از مسئله ایمنی بوده است.
طراحی، ساختن و حفظ مراکز تولید انرژی هستهای بسیار پرهزینه است و با وجود آن که آمار دقیقی در این مورد در دست نیست، میتوان گفت که احداث یک نیروگاه هستهای حداقل ۵ میلیارد دلار هزینه در بر دارد. به این ترتیب تولید انرژی هستهای تقریبا سی درصد از تولید انرژی از طریق ذغال سنگ یا گاز گرانتر تمام میشود.
شکی نیست که مسئله هزینه و ایمنی با یکدیگر ارتباطی تنگاتنگ دارند. نگرانی در مورد ایمنی نیروگاههای هستهای به هزینه ساخت این مراکز میافزاید. مشخص نیست که حتی اگر نگرانیهای ایمنی کاهش یابد، تا چه حد از هزینه و دشواریهای تامین سرمایهگذاری در این صنایع خواهد کاست. ولی مسلما فاجعه اخیر در نیروگاه هستهای «فوکوشیما داییچی» در ژاپن وضعیت را دشوارتر و مبهمتر خواهد ساخت.
۲-خطر تروریسم
مایکل لوی به عمده شدن احتمال حملات تروریستی به مراکز تولید انرژی هستهای اشاره کرده و یادآوری میکند که به خصوص پس از حملات یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱ در آمریکا این موضوع بسیار عمده شده و از دل این نگرانیها یک عرصه تجاری و سرمایهگذاری گسترده سربرآورده است.
هر چند برخی پیامدهای وقوع چنین حملهای را به درستی فاجعهبار میدانند و آن را با ابعاد فاجعه اخیر در ژاپن مقایسه میکنند، حقیقت این است که حمله به یک نیروگاه هستهای بسیار دشوارتر از آن است که تصور میشود.
گروههای تروریستی توانایی انجام حمله موثر به مراکز هستهای را ندارند که پیامدهایی مثل زلزله ژاپن را در پی داشته باشد. هر چند گروه مسلح و جداییطلب باسک (اتا) در اسپانیا یک بار در سال ۱۹۷۷ دست به چنین اقدامی زد، مختصات ساختمانی تاسیسات نیروگاههای هستهای و شکل حفاظت از آنها معمولا به شکلی است که حملات تروریستی قادر نخواهند بود صدمهای جدی به این مراکز وارد کنند.
۳-مخالفت دموکراتها با انرژی هستهای و دفاع جمهوریخواهان از آن
مایکل لوی در ادامه تحلیل خود در روزنامه «واشینگتن پست» یادآوری میکند که در سالهای اخیر تعداد زیادی از سیاستمداران حزب دموکرات آمریکا و طرفداران محیط زیست به خاطر کاهش تولید گازهای گلخانهای به انرژی هستهای علاقه بیشتری نشان میدهند. برای مثال، یکی از بزرگترین طرحهای مربوط به اصلاح منابع انرژی در آمریکا توسط دموکراتها مطرح شد که جوهره اصلی آن کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و گسترش منابع انرژی دیگر از جمله انرژی هستهای بود. جمهوریخواهان با این طرح مخالفت کردند.
هر چند تعداد بیشتری از دموکراتها به سمت انرژی هستهای تمایل پیدا کردهاند، تعداد اندکی از آنها بر گسترش این صنعت اصرار دارند. و اکنون با توجه به فجایعی که در ژاپن روی داده ممکن است آنها نیز در این موضع گیری خود تجدید نظر کنند.
۴-انرژی هستهای، عامل اصلی در استقلال منابع انرژی
مایکل لوی یادآوری میکند که در اکثر موارد وقتی که از وابستگی در عرصه انرژی صحبت میشود اشاره اصلی به نفت و بنزین است. اما گسترش صنعت انرژی هستهای لزوما به معنای قطع وابستگی در این زمینه نخواهد بود. چون انرژی هستهای میتواند برای تولید برق مورد استفاده قرار گرفته و تنها تا حدی از مصرف گاز یا ذغال سنگ در نیروگاههای برق را کاهش دهد.
شاید در سالهای دهه ۱۹۷۰ میلادی، زمانی که نیروگاههای هستهای متعددی ساخته شد (برای مثال، در خود آمریکا بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵ چهل و پنج رآکتور هستهای آغاز به کار کرد) انرژی هستهای توانست بخشی از وابستگی به نفت و گاز در عرصه تولید برق را کاهش دهد. ولی در حال حاضر دیگر زمینهای برای جایگزینی نفت با انرژی هستهای باقی نمانده است.
۵- فنآوری بهتر میتواند بر ایمنی نیروگاههای هستهای بیافزاید
مایکل لوی معتقد است که پیشرفت تکنولوژی میتواند ایمنی صنایع هستهای را بهبود بخشد، ولی انرژی هستهای همواره ریسک و خطرات ویژه خود را خواهد داشت.
رآکتور هستهای ژاپن با تکنولوژی قدیمی کار میکرد و به این خاطر آسیبپذیر بود. استفاده از تکنولوژی مدرن قادر خواهد بود رآکتورهای هستهای را در صورت بروز هر گونه اختلال به شکل بهتری خنک کند.
ولی آن چه که در ژاپن روی داد به ما یادآوری میکند که بروز مشکلات و اختلالهای پیشبینی نشده در صنایع حساس هستهای همیشه ریسک و خطرات زیادی در پی خواهد داشت. مهندسی و تکنولوژی پیشرفته و دقیقتر میتواند تا حدی از احتمال بروز فجایع جلوگیری کند، ولی به طور قطع نمیتواند تمام احتمالات را پیشبینی و خنثی کند.
مایکل لوی در پایان تحلیل خود در روزنامه «واشینگتن پست» یادآوری میکند که تمام منابع تولید انرژی خطرات و بنابراین ضایعات ویژه خود را دارند. نمونه آن انفجار در حفاریهای عمیق نفت در آبهای خلیج مکزیک در سال گذشته یا انفجار در یکی از معادن بزرگ ذغال سنگ آمریکا در منطقه ویرجینیا بود.
آن چه که افکار عمومی در آمریکا و کشورهای صنعتی دیگر باید در مورد آن تصمیم بگیرند مقایسهای بین خطرات صنایع هستهای با خطرات و ضایعات ناشی از حوادث در عرصه تولید انرژیهای دیگر است.